فروردین ۱۴۰۲
رابطۀ استراتژی و تاکتیک با برنامۀ انقلابی طبقۀ کارگر
- استراتژی و تاکتیک طبقۀ کارگر در مبارزۀ طبقاتی علیه سرمایه داران و دیگر طبقات استثمارگر مبتنی بر برنامۀ انقلابی این طبقه اند. این برنامه با تکیه بر اصول و حقایق زیر و شرایط عینی تکامل اقتصادی- اجتماعی، آرایش و صف بندی طبقاتی جامعۀ ایران، اهداف و خواست های درازمدت و خواست های مبرم پرولتاریا، وظایف استراتژی و تاکتیک انقلاب کارگری را تعیین می کند:
- استراتژی و تاکتیک طبقۀ کارگر در مبارزۀ طبقاتی علیه سرمایه داران و دیگر طبقات استثمارگر مبتنی بر برنامۀ انقلابی این طبقه اند. این برنامه با تکیه بر اصول و حقایق زیر و شرایط عینی تکامل اقتصادی- اجتماعی، آرایش و صف بندی طبقاتی جامعۀ ایران، اهداف و خواست های درازمدت و خواست های مبرم پرولتاریا، وظایف استراتژی و تاکتیک انقلاب کارگری را تعیین می کند:
- مبارزۀ طبقاتی نیروی محرک مستقیم تغییرات بزرگ اجتماعی است و مبارزۀ طبقاتی کارگران علیه سرمایه داران مضمون اصلی مبارزۀ طبقاتی جامعۀ معاصر و دوران معاصر را تشکیل می دهد.
- مبارزۀ طبقۀ کارگر علیه طبقۀ سرمایه دار مبارزه ای بین المللی و جهانی است. نظام سرمایه داری، نظامی جهانی است و کارگران مزدی و سرمایه داران، که طبقات اصلی شیوۀ تولید سرمایه داری هستند، طبقاتی جهانی اند. مضمون و هدف اصلی مبارزۀ طبقاتی کارگران علیه سرمایه داران عبارت است از نفی استثمارِ کار مزدی و هرنوع بهره کشی انسان از انسان در سطح جامعه و محو طبقات و نظام طبقاتی در کل جهان.
- منافع بنیادی طبقات کارگرِ ملت های گوناگون یکسان است و اتحاد و همبستگی کارگران در سراسر جهان محصول این وحدت منافع بنیادی است.
- منافع حیاتی و بنیادی طبقۀ کارگر با هرگونه استثمار و ستم، بویژه ستم جنسی، ستم ملی، ستم دینی، نژادپرستی، برتری طلبی ملی، استعمار و استعمار نو و به اسارت سیاسی یا اقتصادی درآوردن یک ملت توسط ملت دیگر، تضاد آشتی ناپذیر دارد. از این رو منافع بنیادی طبقۀ کارگر ایجاب می کند که این طبقه از مبارزات همۀ توده های زحمتکش به ضد استثمارگران و از مبارزات آزادیخواهانۀ ملت های زیر ستم علیه قدرت های امپریالیستی، سلطه طلب و ارتجاعی در سراسر جهان پشتیبانی کند و به این مبارزات یاری رساند.
- جنگ های غارتگرانه، سلطه جویانه و الحاق طلبانه در دنیای معاصر اساساً محصول نظام سرمایه داری و بویژه ناشی از خواست سرکردگی و برتری جوئی ذاتی در این نظام هستند که از آغاز سدۀ بیستم تا کنون به صورت جنگ های امپریالیستی ابعاد بسیار وسیع و جهانی پیدا کرده اند. این سلطه طلبی و برتری جوئی امپریالیستی همراه با تقسیم جهان به مناطق نفوذ این یا آن قدرت یا بلوک امپریالیستی و مبارزۀ اقتصادی، سیاسی و نظامی مستقیم یا غیر مستقیم برای تجدید تقسیم جهان بین قدرت های بزرگ امپریالیستی و الحاق طلبی در این رقابت مرگبار است. تضادهای میان قدرت های بزرگ به شکل های گوناگون پدیدار می شوند. گسترش سلاح های کشتار جمعی و سلاح هائی که توانائی انهدام کل جهان و یا بخش های بسیار وسیعی از آن را دارند و درک این خطر از سوی کارگران و توده های وسیع مردم، باعث شده است که مبارزه علیه جنگ های غارتگرانه، سلطه جویانه و الحاق طلبانه و گسترش سلاح های کشتار جمعی، مبارزه علیه نظامیگری و برتری طلبی ملی و مبارزه برای صلح عادلانه به بخشی از مبارزۀ عمومی طبقۀ کارگر و توده های مردم در سراسر جهان تبدیل گردد. مبارزه با جنگ های ارتجاعی، امپریالیستی و الحاق طلبانه، منافاتی با پشتیبانی از مبارزات و جنگ های عادلانه و آزادی بخش ندارد. صلح دائم تنها با از میان رفتن استثمار و نظام طبقاتی در جهان امکان پذیر است.
- اهداف عالی و دراز مدت طبقۀ کارگر تنها از طریق انقلاب اجتماعی این طبقه قابل تحقق اند. انقلاب اجتماعی طبقۀ کارگر با انقلاب سیاسی این طبقه یعنی با برانداختن سرمایه داران و دیگر استثمارگران از قدرت سیاسی، با استقرار فرمانروائی انقلابی طبقۀ کارگر (مثلا در شکل دولت شورائی کارگران و زحمتکشان با رهبری طبقۀ کارگر) و درهم شکستن ماشین نظامی، اداری و قضائی بورژوائی، تحقق می یابد. انقلاب سیاسی طبقۀ کارگر بی گمان با یک رشته تغییرات و اقدامات اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی مهم و عمیق توأم است که در برنامه های انقلابی طبقۀ کارگر کشورهای مختلف آمده اند، اما اینها هنوز به معنی استقرار سوسیالیسم نیستند. برای استقرار سوسیالیسم، ادامۀ انقلاب و فراهم کردن زمینۀ تغییرات اساسی اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی و بویژه از میان برداشتن روابط تولیدی سرمایه دارانه و بازتاب های اجتماعی و فرهنگی آن روابط در جامعه و به طور مشخص حل تضاد بین زن و مرد، تضاد بین شهر و روستا (و رفع ناموزونی تکامل اقتصادی- اجتماعی میان مناطق مختلف) و تضاد میان کار فکری و کار بدنی به منظور محو استثمار و نظام طبقاتی دست کم در چند کشور بزرگ و تعیین کنندۀ سرمایه داری ضرورت دارند و عامل پیش برنده در این روند، مبارزۀ طبقاتی پرولتاریا در ابعاد مختلف آن است.
- طبقۀ کارگر انقلابی هر کشور با توجه به مجموع اوضاع اقتصادی و سیاسی آن کشور، آرایش و صف بندی طبقاتی، سطح تکامل تاریخی و فرهنگی و درجۀ رشد و توسعۀ مبارزات طبقاتی در آنجا و اوضاع جهانی، اهداف ویژه ای را دنبال می کند که نه تنها با اهداف عام و جهانی طبقۀ کارگر منافاتی ندارند بلکه شکل ویژه و مشخص آن اهداف و شیوۀ دسترسی به آنها را در شرایط مشخص و ویژۀ هر کشور تعیین می کنند.
شیوۀ تولید مسلط در ایران سرمایه داری است که طی روندی طولانی، با اصلاح از بالا، سازش با زمینداران بزرگ و در انطباق با منافع اقتصادی و سیاسی برخی از سرمایه های انحصاری و دولت های امپریالیستی، در دهۀ١٣۴٠ خورشیدی سلطه یافت. سرمایه داری ایران، سرمایه داری عقب مانده ای است که در میان انبوهی از تولید خرد در شهر و روستا تکامل می یابد. ناموزونی رشد و تکامل اقتصادی و اجتماعی که یک خصلت عام نظام سرمایه داری است، در ایران نسبت به کشورهای پیشرفتۀ سرمایه داری شدیدتر است. تولید سرمایه داری در ایران، در چارچوب تقسیم کار امپریالیستی در جهان صورت می گیرد.
رابطۀ بین کار و سرمایه در ایران مانند هر کشور سرمایه داری دیگر مبتنی بر استثمار ارزش اضافی یعنی استثمار طبقۀ کارگر توسط طبقۀ سرمایه دار است. اما استثمار ارزش اضافی در ایران با چند ویژگی خود را نشان می دهد:
استثمار نیروی کار ارزان: در ایران سطح مزد یعنی قیمت نیروی کار نسبت به بسیاری از کشورهای سرمایه داری دیگر بسیار پایین است. علت اصلی این امر پایین بودن بارآوری کار در ایران نسبت به بارآوری کار در کشورهای پیشرفتۀ سرمایه داری نیست: در واقع نسبت مزدها در ایران به مزدهای مشابه در کشورهای پیشرفته و حتی متوسط سرمایه داری از نسبت بارآوری کار در ایران به بارآوری کار در آن کشورها به میزان قابل ملاحظه ای کمتر است.
نرخ بالای استثمار در ایران: نرخ استثمار در ایران به رغم پائین بودن نرخ بارآوری کار نسبت به کشورهای سرمایه داری پیشرفته، بسیار بالاست. علت این امر از یک سو سطح بسیار پائین مزدهاست و از سوی دیگر سلطۀ شیوۀ استثمار مطلق ارزش اضافی است که به شکل کاهش مطلق و مداوم مزدهای حقیقی عمل می کند. در اقتصاد سرمایه داری ایران استثمار از طریق ارزش اضافی نسبی – یعنی استثمار ناشی از کوتاه شدن زمان کار لازم در اثر رشد بارآوری کار – نیز وجود دارد که همراه با استثمار ارزش اضافی مطلق، به صورت دو تیغۀ قیچی، کار اضافی کارگران را به نفع سرمایه داران مصادره می کند. سرکوب جنبش کارگری و ممنوعیت فعالیت اتحادیه ها و دیگر تشکل های مستقل کارگری یک عامل مهم در پائین نگاه داشتن سطح مزدها در ایران است.
بیکاری وسیع و مزمن: روند سلب مالکیت از تولید کنندگان خرد در شهر و روستا، کمبود رشد اقتصادی و به طور مشخص ناکافی بودن سرمایه گذاری در تولید و خدمات وابسته به آن در کنار قوانین عام انباشت سرمایه در ایران مانند جانشین شدن ماشین بجای کارگر و افزایش نسبت سرمایۀ ثابت به سرمایۀ متغیر باعث ایجاد، تداوم و رشد انبوه چندین میلیونی بیکاران و یا ارتش ذخیرۀ بسیار بزرگ کار شده اند. بیکاری وسیع و مزمن در ایران یکی از ویژگی های سرمایه داری این کشور است و نقش مهمی در پائین نگاه داشتن سطح مزدها و موقعیت ضعیف کارگران در مقابل کارفرمایان دارد.
شیوۀ تولید مسلط در ایران سرمایه داری است که طی روندی طولانی، با اصلاح از بالا، سازش با زمینداران بزرگ و در انطباق با منافع اقتصادی و سیاسی برخی از سرمایه های انحصاری و دولت های امپریالیستی، در دهۀ١٣۴٠ خورشیدی سلطه یافت. سرمایه داری ایران، سرمایه داری عقب مانده ای است که در میان انبوهی از تولید خرد در شهر و روستا تکامل می یابد. ناموزونی رشد و تکامل اقتصادی و اجتماعی که یک خصلت عام نظام سرمایه داری است، در ایران نسبت به کشورهای پیشرفتۀ سرمایه داری شدیدتر است. تولید سرمایه داری در ایران، در چارچوب تقسیم کار امپریالیستی در جهان صورت می گیرد.
رابطۀ بین کار و سرمایه در ایران مانند هر کشور سرمایه داری دیگر مبتنی بر استثمار ارزش اضافی یعنی استثمار طبقۀ کارگر توسط طبقۀ سرمایه دار است. اما استثمار ارزش اضافی در ایران با چند ویژگی خود را نشان می دهد:
استثمار نیروی کار ارزان: در ایران سطح مزد یعنی قیمت نیروی کار نسبت به بسیاری از کشورهای سرمایه داری دیگر بسیار پایین است. علت اصلی این امر پایین بودن بارآوری کار در ایران نسبت به بارآوری کار در کشورهای پیشرفتۀ سرمایه داری نیست: در واقع نسبت مزدها در ایران به مزدهای مشابه در کشورهای پیشرفته و حتی متوسط سرمایه داری از نسبت بارآوری کار در ایران به بارآوری کار در آن کشورها به میزان قابل ملاحظه ای کمتر است.
نرخ بالای استثمار در ایران: نرخ استثمار در ایران به رغم پائین بودن نرخ بارآوری کار نسبت به کشورهای سرمایه داری پیشرفته، بسیار بالاست. علت این امر از یک سو سطح بسیار پائین مزدهاست و از سوی دیگر سلطۀ شیوۀ استثمار مطلق ارزش اضافی است که به شکل کاهش مطلق و مداوم مزدهای حقیقی عمل می کند. در اقتصاد سرمایه داری ایران استثمار از طریق ارزش اضافی نسبی – یعنی استثمار ناشی از کوتاه شدن زمان کار لازم در اثر رشد بارآوری کار – نیز وجود دارد که همراه با استثمار ارزش اضافی مطلق، به صورت دو تیغۀ قیچی، کار اضافی کارگران را به نفع سرمایه داران مصادره می کند. سرکوب جنبش کارگری و ممنوعیت فعالیت اتحادیه ها و دیگر تشکل های مستقل کارگری یک عامل مهم در پائین نگاه داشتن سطح مزدها در ایران است.
بیکاری وسیع و مزمن: روند سلب مالکیت از تولید کنندگان خرد در شهر و روستا، کمبود رشد اقتصادی و به طور مشخص ناکافی بودن سرمایه گذاری در تولید و خدمات وابسته به آن در کنار قوانین عام انباشت سرمایه در ایران مانند جانشین شدن ماشین بجای کارگر و افزایش نسبت سرمایۀ ثابت به سرمایۀ متغیر باعث ایجاد، تداوم و رشد انبوه چندین میلیونی بیکاران و یا ارتش ذخیرۀ بسیار بزرگ کار شده اند. بیکاری وسیع و مزمن در ایران یکی از ویژگی های سرمایه داری این کشور است و نقش مهمی در پائین نگاه داشتن سطح مزدها و موقعیت ضعیف کارگران در مقابل کارفرمایان دارد.
برای مطالعه کامل این جزوه روی لینک زیر کلیک کنید: