آتش بس میان غزه و اسرائیل اولین گام ضروری برای توقف کشتار
حمله غافلگیرانه حماس علیه اسرائیل در روز شنبه پانزدهم مهرماه ۱۴۰۲، و واکنش دولت اسرائیل نسبت به آن تاکنون موجی از کشتار غیرنظامیان بیگناه از هر دو سو را درپی داشته است و همچنان اهریمن جنگ از میان کودکان، سالمندان، زنان و مردان طرفین قربانی میگیرد. ریشههای این نزاع که به حدود یکصد سال پیش، و با شکست امپراطوری عثمانی در جنگ جهانی اول و واگذاری قیمومیت سرزمین فلسطین به انگلستان و مهاجرت یهودیان از سراسر جهان، بویژه بعد از جنگ جهانی دوم به این سرزمین و حمایت دولت انگلیس از این فرایند، بازمی گردد، همواره با مخالفت مردم عرب اکثرا مسلمان این خطه روبرو بوده است. در زمان قیمومیت انگلیس، یهودیان حدود ۶ درصد از سرزمین فلسطین را در اختیار داشتند، در حالی که امروز اسرائیل با گذشت ۷۵ سال از تاسیس آن، با کوچاندن مردم و اشغال اراضی و خانه و کاشانه آنان، این میزان به بیش از ۸۵ درصد وسعت سرزمین تاریخی فلسطین رسیده است. بر اساس آمار سازمانهای بینالمللی جمعیت آوارگان فلسطین، پیش از سال ۱۹۴۹، امروزه به حدود ۵/۶ میلیون نفر رسیده، که نزدیک به یک سوم آنان در اردوگاههای اردن، سوریه، لبنان، کرانه باختری و نوار غزه زندگی میکنند. این در حالی است که آوارگان فلسطینی سالهای بعد از ۱۹۴۹، به حساب نیامدهاند.
بعد از اعلام تشکیل کشور اسرائیل، فلسطینیها و دولتهای عرب در چند جنگ ویرانگر که به شکست آنان انجامید، سرزمینهای بیشتری را از دست دادند و تلفات انسانی زیادی را متحمل شدند. اسرائیل به هیچیک از مصوباتی که بعد از جنگ از طرف نهادها و مجامع بینالمللی به تصویب رسید، از جمله قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ و همینطور توافقات “اسلو” اعتنا نکرد و همچنان به اشغال سرزمینهای فلسطینی با توسعه و گسترش شهرکسازی برای سکونت یهودیان ادامه داده است، بطوری که شمار شهرک نشینان از ۹۰ هزار نفر در سال ۱۹۸۹ به ۴۷۰ هزار نفر در سال ۲۰۲۲ افزایش یافته است.
اسرائیل علیرغم تخلیه نوار غزه در سال ۲۰۰۵، از سال ۲۰۰۷ و با تسلط حماس بر غزه، آن را در محاصره قرار داده است و بر خلاف توافق “اسلو” که دسترسی غزه به دریا در فاصله ۲۰ مایلی از ساحل تعیین شده بود، در پایان جنگ سال ۲۰۰۸ به سه مایل دریایی محدود شد و ساکنان غزه از دسترسی به ۸۵ درصد از مناطق دریایی مورد توافق در سال ۱۹۹۵ محروم شدند.
تحلیل درگیریهای روزهای اخیر بین غزه و اسرائیل بدون بازگشت به حوادث صد سال گذشته نمیتواند بطور کامل توضیح این همه خشونت و نفرت آنان نسبت به هم را بیان کند. یقینا کشتار مردم غیرنظامی و بیگناه از طرف هر کشور و یا گروهی محکوم است و باید عوامل و مسبب این کشتارها شناسایی و قضاوت بشریت را متوجه اعمال آنان نمود. آنچه موجب قتل عام بیگناهان و شهروندان معمولی است، ریشه در رادیکالیسم افراطی دارد که متاسفانه امروز درحوزه گفتمانی و میدانی در غزه و اسرائیل دست بالا را دارد. آن نگاهی که شهروندان عادی اسرائیلی را به گلوله میبندد، همان نگاهی است که بر سر مردم بی گناه ساکن غزه بمب خالی میکند. متاسفانه این خوی غیرانسانی در کشتار شهروندان غیرنظامی، بخاطر قدرت تخریبی جنگ افزارهایی که دولت اسرائیل – که باید بیشتر مقید به رعایت میثاقهای بینالمللی در حفظ جان شهروندان عادی در قیاس با سازمان حماس که دولت تلقی نمیشود- بکار میگیرد، قابل مقایسه و یکی نیست. از این رو میبایست مجامع جهانی برای متوقف کردن این جنگ خانمانسوز همه ظرفیتهای خود را بکار ببرند.
اسرائیل امروز کفاره سیاستها و اقداماتی را میدهد که با پشتپا زدن به همه توافقات و مانع تراشی در راه صلح به رشد رادیکالیسم و ایجاد و تقویت حماس کمک کرد و موجب شد تا به حضور دولت خودگردان محمود عباس در غزه خاتمه داده شود و مردم مستاصل فلسطین، ناامید از معجزه دولت خودگردان به حماس و جهاد اسلامی روی آورند. تشکیلات حماس و جهاد اسلامی مولود سیاستهای اشغالگری و ضد فلسطینی دولتهای اسرائیل است و ادامه این سیاست و رجزخوانیهای آنان علیه مردم فلسطین و همه آنانی که از آرمان فلسطین برای داشتن کشوری در همسایگی اسرائیل پشتیبانی میکنند، متاسفانه از شهروندان عادی اسرائیل نیز چون فلسطینیها قربانی میگیرد. آنان که شعار تغییر جغرافیای سیاسی منطقه خاورمیانه را فریاد میزنند، باید بدانند حتی با تضعیف حماس و تقلیل آن در حد و اندازه یک بینش سیاسی، با سیاست حاکم بر اسرائیل مولودی قدرتمندتر از حماس زائیده میشود، چه همه نشانهها، برغم پشتیبانان قدرتمندش که به منطقه آمدهاند و برای مردم مظلوم فلسطین و منطقه شاخ و شانه میکشند، می تواند نتایج و پیامدهای ناگواری برای اسرائیل به ارمغان آورد.
امروز عاجلترین رسالت سازمان ملل متحد و جامعه بشری توقف عملیات جنگی طرفین علیه یکدیگر، تامین ضروریترین نیازهای شهروندان عادی در نوار غزه، مذاکره فوری برای مبادله اسرای جنگی و تشکیل کنفرانس صلح برای از سرگیری مذاکرات میان دولت خودگردان فلسطینی و اسرائیل است چه در غیر اینصورت سمت و سوی تحولات با رویکرد صلحطلبان پیش نخواهد رفت.
گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران – اکثریت (داخل کشور)
بیست و یکم مهرماه ۱۴۰۲
1 Comment
درود…این جنگ با هدف نهاییه حذف اسراییل،با هزینه ای گزاف طراحی و بمنصه ی ظهور رسیده و تحت هیچ شرایطی به صلح و آشتی،روی نخواهد کرد.این عملیات با اراده و فرماندهی روسیه و چین شروع و بار مالی آن بر دوش عربستان و….قرار دارد.شکست اسراییل محتوم وناگزیر ست،جز لایه ی نازک اما متراکم حوزه ی امنیتی سپاه پاسداران که ارتباط بسیار نزدیک و تعهدبار با وزارت دفاع روسیه دارد،الباقی نهادها و قوه های نظام،از این عملیات بی اطلاع بوده اند.جنگ ادامه دارد و به نسبت خروجِ بیشتر شهروندانِ اسراییلی از کشور،حملات جبهه ی مقاومت طوفانی و از هوا و دریا و زمین ،اسراییل را ،زیر ضرباتِ بی امان قرار خواهند داد.شکل و نوع تسلیحاتی که از امروز توسط این جبهه ،عریان خواهد شد،تاییدی بر مدعاهای ما خواهد شد.