هشتم مارس، روز جهانی زن ، یادآور مبارزۀ سراسری و مشترک زنان برای دست یافتن به دنیایی بهتر است که در آن، همۀ انسانها از حقوق یکسان برخوردار باشند. این روز فرصتی است برای تجلیل از دستاوردهای زنان در زمینههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و درراستای افزایش آگاهی نقش زنان و تاکید بر برابری زن و مرد. علاوه بر این، فرصتی است برای به اشتراک گذاشتن تجربیات و پیشرفتهای به دست آمده با نسل بعدی زنان.
ما در شرایطی روز جهانی زن را جشن میگیریم که فعالان مدنی واجتماعی به ویژه کنشگران حوزۀ زنان تحت فشار و در خطر محکومیت به زندانهای طولانی و احکام قضایی خشونتآمیزی قرار دارند. در نهادهای قضایی ایران مجازاتها علیه زنان هیچ تناسبی با جرم ندارد. افرادی برای اعتراض به حجاب اجباری به بیش از ۲۰سال زندان محکوم شدهاند. حقوق اولیه و انسانی زنان در ایران سالهاست، به خصوص در خلال چهار دهۀ گذشته، چه از سوی حاکمیت با تکیه بر دین، و چه به واسطۀ سنت و فرهنگ مردسالاری، درحلقه انواع تبعیضها، سرکوب و کشتار، گرفتار و زیر پا گذاشته شده است. با مروری بر قوانین ضدزن کشور به راحتی میتوان دریافت که زنان از هرگونه حقوق انسانی، اعم از حق بر بدن، حق پوشش، حق کار، حق مسافرت، حق طلاق، حق ارث، حق حضانت فرزند و… محروم هستند.
در عرصۀ جهانی نیز زنان و دختران فلسطینی همچنان در نتیجۀ چندین دهه اشغال و استعمار و سیاستهای آپارتایدی اسرائیل همچنان رنج میبرند. زنان در جنگها و بحرانها همواره بیش از مردان در معرض رنجها و خسارات وحشتناک بودهاند. مادران و زن باردارغزه دائم در معرض سقط جنین، مردهزایی، زایمان زودرس، مرگ و میر مادران بوده و آسیبهای روحی را تجربه میکنند. این زنان در عین حال به غذا و دارو برای خود و فرزندانشان دسترسی ندارند. سکوت مرگبار جامعۀ جهانی به نقض حقوق بشرو جنایت آشکار اسراییل در غزه علیه کودکان، زنان و مردان فلسطینی، شرمآور است. کودکان و زنان نباید قربانیان بیگناه جنگ قدرتطلبان و جنگافروزان باشند.
شعار امسال سازمان ملل متحد برای روز جهانی زن، اقدام در راستای برابری جنسیتی و تلاش و سرمایهگذاری برای پایان بخشیدن به فقر زنان است. این شعار به عنوان هدف اول از اهداف ۱۷ گانۀ توسعۀ پایدار سازمان ملل طرح شده است. این هدفگذاری، فرصت مغتنمی به دست میدهد که علاوه بر بررسی جنبش «زن زندگی آزادی»، نگاهی گذرا نیز به فضای نابرابر و تبعیض علیه زنان و فقر زنانه در ایران داشته باشیم.
زنان در صد و پنجاه سال اخیر برای به دست آوردن حقوق خود، برای برابری جنسیتی و رفع تبعیضها، ممنوعیتهای ظالمانهای که عرصۀ پیشرفت را برای آنان تنگ کرده، آزادی و به طور کلی حقوق شهروندی، همواره تلاش ومبارزه کردهاند. اما مبارزات پر فراز و نشیب زنان در دو سال گذشته، شکلی تازه به خود گرفت و زنان با شعار اصلی «زن، زندگی، آزادی»، خلاف جنبشهای گذشته، اینبار نه به در نقش حاشیهای تبعی و در قالب حمایت از گروههای اجتماعی دیگر، بلکه به عنوان عاملان تغییر، وارد مبارزات سیاسی شدند و هستۀ اصلی این مبارزات هم باقی ماندهاند.
زنان در جنبشی برخاسته از زندگی روزمرۀ خود با شعار اصلی «زن، زندگی، آزادی»، بر مطالبات خود پای فشردند و توانستند همبستگی عمیق جهانیان را بهخود جلب کنند. جامعه برای اولین بار شروع به شناختن و طرح کردن برخی اهداف و آرمانهای مشخص و روشن و انسانی و توسعهمحور خود کرد و از این منظر بسیار باارزش است. آزادی زنان یک حق اساسی بشر است و تأمین، تضمین و ثبیت آنها با دموکراسی وتحقق تحول دموکراتیک رابطه تنگاتنگ دارد.
یکی از شاخصهای مهم برای سنجش پیشرفت وتوسعۀ هر کشور، وضعیت زنان آن کشور است. با شدت فقر، بالا رفتن شکاف درآمدی و اختلاف طبقاتی و توزیع غیرعادلانۀ منابع، بخش بیشتری از جامعه برای تامین ضروریات زندگی دچار محرومیت و زحمت میشوند که نیمی از این جمعیت فقیر زنان هستند. فقر مسئلهای است که همیشه دامنگیر زنان بوده؛ به طوری که زنان همیشه نسبت به مردان بیشتر در معرض فقر قرار داشتهاند. نبود فرصتهای برابر و نبود امکانات لازم برای رهایی از فقر، زنان را بیشتر از مردان در معرض محرومیت قرار میدهد. زنانه شدن فقر تنها در مورد فقر درآمدی و وضعیت نامناسب اقتصادی نیست بلکه نابرابریهای جنسیتی رابطۀ تنگاتنگ با فقر زنان و چرخۀ تولید و بازتولید فقر دارند. نابرابری جنسیتی کار زنان را بیارزش و موقعیت آنان را در مقایسه با مردان، نابرابر میکند. دستمزد کم، نداشتن کار شایسته، کار مراقبتی بدون دستمزد وروزهای کاری طولانیتر از نمونههای نابرابری جنسیتی در کار است.
گزارش سالانۀ بانک جهانی (۲۰۲۳) در رابطه با شکاف جنسیتی، نشان میدهد که زنان ایران با رتبۀ ۱۴۳ در شاخص شکاف جنسیتی و رتبه ۱۴۴ در شاخص میزان نابرابری در مشارکت اقتصادی، در قعر جدول، نزدیک به انتها قرار دارند. به بیانی دیگر زنان ایران بدترین تبعیضهای اقتصادی را متحمل میشوند و فرصتهای شغلی محدودی دارند و بیشترین فاصله را از برابری جنسیتی دارند. تعداد دانشجویان زن ۶۱ درصد از کل جمعیت دانشجویی کشور را تشکیل میدهند. اما این افزایش حضور در دانشگاهها و پیشرفتهای چشمگیرآنان، با حضور در دیگر عرصههای اجتماعی، از جمله اقتصاد و سیاست همراهی ندارد. نابرابری جنسیتی دستمزد موجود میان زن و مرد در بازار کار، ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﺗﺒﻌﯿﺾﻫﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺳﺎل ﻫﺎﯽ اﺧﯿﺮ ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ مشارکت زنان در بازار کار، ﭘﯿﺶ روی آﻧﺎن ﺑﻮده اﺳﺖ. زنان به دلیل نابرابری جنسیتی خصوصاً در بازار کار جایگاه یکسانی با مردان ندارند. زنان اغلب در کارهای غیر رسمی با دستمزد کم اشتغال دارند و به سرعت در معرض اخراج قرار گرفته و به دایرۀ بیکاری، فقر و تبعات آن پرتاب میشوند. زنانی هم که به کارهای دائمی مشغولند به کارهای موقتی و غیر رسمی و با حقوق پایین رانده میشوند.
در دنیایی که با بحرانهای متعدد روبرو است و به جوامع فشار زیادی وارد می کند، دستیابی به برابری جنسیتی از هر زمان دیگری حیاتیتر است. تضمین حقوق زنان و دختران در همۀ ابعاد زندگی، تنها راه تأمین امنیت اقتصادی و عادلانه و جهانی سالم برای نسلهای آینده است.
امروز بسیاری از فعالان مدنی و اجتماعی را زنان تشکیل میدهند. زنان همواره همراه مردان در اعتراضات معیشتی به گسترش فقر، از جمله اعتراضات و مبارزات حقطلبانۀ روزمرۀ کارگران، دانشجویان، معلمان و بازنشستگان، و کمآبی شرکت گستردهای داشتهاند. آنان قوانین علیه زنان را نپذیرفته و خواستار برابری کامل زنان و مردان فارغ از دین و مذهب، نگرش و قومیت در فردای ایران هستند.
جنبش زنان از پتانسیل بالایی برای تغییر برخوردار است. علیرغم این پتانسیل، جنبش زنان بدون پیوند با جنبشهای اجتماعی مدنی و کارگری، به خواستها و مطالبات خود نخواهند رسید. بنا براین در چالش با حاکمیت، این جنبش باید مسئلۀ زنان را به مسئلۀ کل جامعه گره زده و گفتمان سیاسی و جنسیتی را برپایۀ یک روابط اجتماعی جدید با هم پیش ببرد.
هشت مارس (۱۷ اسفند) روز جهانی زن بر تمامی زنان میهن ما و همهٔ زنان جهان مبارک باد!
گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ـ اکثریت
جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ (۸ مارس ۲۰۲۴ میلادی)