چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۰۲:۴۲

چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۰۲:۴۲

انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همه‌ی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنه‌ی سیاست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: امیر ممبینی
نویسنده: امیر ممبینی
جزئیات کشته شدن راضيهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!
سوم تیر ماه جاری رسانه‌ها نوشتند که دختری جوان به نام «راضیهٔ رحمانی» اهل روستای گویژه در شهرستان نورآباد استان لرستان با شلیک یکی از مأموران نیروی انتظامی جان باخت....
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
نویسنده: بهاره شبانکارئیان
بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!
نهضت آزادی ایران در ادامه راهبردی که در مرحله اول در پیش گرفت، اتحاد ملت و تجمیع همه معترضان در مرحله دوم انتخابات را برای مقابله با مخالفان آزادی و...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: نهضت آزادی ایران
نویسنده: نهضت آزادی ایران
انتخابات مهندسی شده، راه يا بی‌راهه؟
    خانم وسمقی در ارتباط با انتخابات ریاست حمهوری در ایران تحلیلی داشته است. خانم وسمقی، زین میان؛ بر این باور است که اصلاح‌طلبان، اگر گمان می‌کنند که حکومت...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: صدیقه وسمقی
نویسنده: صدیقه وسمقی
جرون
جرون، ای سیلی خورده ی زمان، ای معامله های پشت پرده ی آن زمان، ای تاریخ دیروز و امروز من، از رنگ و شرنگ، تا کیسه های زر ...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
تحلیل مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران...
در این مقاله، میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال‌های 1400 و 1403 را مقایسه کرده و همچنین به تحلیل اختلاف بین نتایج نظرسنجی‌ها و نتایج واقعی انتخابات...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: م. آذری
نویسنده: م. آذری
رای نمی دهیم اما اجازه نخواهیم داد در اعلام نتیجه نهایی به پزشکیان اجحاف شود! 
نتیجه جمعه آینده می تواند این جنبش سیاسی مردمی را از متانت و آرامش در آورده و به خیابان بکشد. کافی است که به مانند سال ۸۸ به مردم ثابت...
۱۲ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سعید مقیسه ای
نویسنده: سعید مقیسه ای

ستلر کلونیالیسم فلسطین برنامه‌ای یکصد ساله…

سیاست استعماری اسرائیل در غزه اکنون از تمرکز بر تخریب سیستماتیک به نابودی کامل آموزش تغییر کرده است.... رافائل لامکین، محقق حقوقی پیشگام لهستانی-یهودی که اولین بار نسل‌کشی را تعریف کرد... نسل‌کشی را تلاشی برای تضعیف پایه‌های اساسی نظم اجتماعی و حمله به فرهنگ‌های ملی، قومی، نژادی یا مذهبی می‌دانست...

در حالی که لشکرکشی اسرائیل تنها در چند ماه کوتاه بیش از ۳۷۰۰۰ فلسطینی را کشته و بیش از ۷۵۰۰۰ نفر را زخمی کرده است. حتی از آنجایی که درک این اعداد بسیار سخت است، با توجه به اجساد مردان، زنان و کودکانی که زیر آوار مانده اند، احتمالاً تعداد آنها بسیار بیشتر است. بیش از ۶۲ درصد خانه‌ها در غزه ویران شده و اکثریت قریب به اتفاق جمعیت آواره شده‌اند. این تلاشی آشکار برای پاکسازی قومی غزه از فلسطینیان است که خود بخشی از یک کارزار صدساله برای نابودی فلسطینیان به عنوان یک ملت است.

دانشمندانِ فلسطین‌شناس در بحبوحه نسل کشی دور هم جمع شدند که همچنین یک کمپین مصمم در مقابل نسل‌کشی‌فرهنگی‌آموزشی(مکتب کشی Scholasticide) است. این کنفرانس در مجمع جهانی آکادمیک فلسطین در هیوستون با حضور نورا عرکات، آوی شلیم، اسامه مکدیسی، ایلان پاپه، غاده عقیل حمدان و عبدالرزاق تکریتی تشکیل شده بود. همانطور که سازمان دهندگان کنفرانس خاطرنشان کردند، نسل‌کشی فرهنگی و آموزشی[i] در مقیاس بی سابقه ای تشدید شده است.

سیاست استعماری اسرائیل در غزه اکنون از تمرکز بر تخریب سیستماتیک به نابودی کامل آموزش تغییر کرده است. در واقع یک رابطه نزدیک بین نسل کشی و مکتب کشی وجود دارد. رافائل لامکین، محقق حقوقی پیشگام لهستانی-یهودی که اولین بار نسل‌کشی را تعریف کرد و نقشی کلیدی در وارد کردن این مفهوم در حقوق بین‌الملل ایفا کرد، نسل‌کشی را تلاشی برای تضعیف پایه‌های اساسی نظم اجتماعی می‌دانست. کلید این تلاش، در تصور لامکین، حمله به فرهنگ‌های ملی، قومی، نژادی یا مذهبی بود.

بخشی از سخنرانی های این محققین که از پادکست (The Dig with Daniel Denvir) وابسته به مجله ژاکوبین[ii] به فارسی ترجمه شده است را از امروز به بعد منتشر خواهیم کرد.

اولین سخنران عبدالرزاق تکریتی است که در دانشگاه رایس تاریخ تدریس می کند. او که محقق جنبش های انقلابی عرب و فلسطین است، نویسنده کتاب انقلاب موسمی، جمهوری خواهان- سلاطین و امپراتوری ها، و عُمان است.

***

عبدالرزاق تکریتی[iii] – من معتقدم که شرکت در این کنفرانس برای همه ما بسیار دشوار بوده است. پس از شنیدن آنچه در فلسطین می گذرد، به طور خاص در غزه چه می گذرد، آمدن و صحبت کردن درباره تاریخ دشوار است. اما ما باید به تاریخ بازگردیم، زیرا آنچه اکنون می بینیم یک نسل کشی سازمان یافته و مجاز از طرف جامعه بین المللی است.

و ایده ای که امروز می خواهم با شما در میان بگذارم این است که مجوز بین المللی برای استعمار و نابودی فلسطین یک پدیده بسیار بسیار قدیمی است. در واقع به همان ابتدای داستان استعمار فلسطین برمی گردد. شاید آنچه در مورد استعمار فلسطین منحصر به فرد است، اگر به آن در زمینه مقایسه ای استعمار مهاجرنشین نگاه کنیم، این است که این یک استعمار مهاجر نشینی بود که توسط یک نظام بین المللی وضع شده بود.

بیشتر نمونه‌های استعماری مهاجرنشینان توسط یک کشور انجام می شود که فضایی را اشغال می کند. مجوز استعمار آن فضا توسط یک گروه مهاجر را صادر می کند و بر این روند نظارت دارد.

در مورد فلسطین، این یک نمونه بسیار متأخر از استعمار مهاجرنشینان(ستلر کلونیالیسم) بود، و این اتفاق در چارچوب مهاجرسازی پس از جنگ جهانی اول رخ داد، جایی که جامعه ملل که بعد از جنگ تشکیل شده بود به طور رسمی مجوز استعمار مهاجرنشینان در آن فضا را صادر کرد. تحت شرایط به اصطلاح سیستم فرمانداری (ماندات) بریتانیا بر فلسطین.

بیایید سیستم دستوری فوق و متن فرمان را در نظر بگیریم. در ماندات فلسطین، ماده یک دستور این بود که نظام مستقر بر اساس این فرمان در فلسطین باید دارای اختیارات کامل قانونگذاری باشد. این در همه ماندات های مشابه نسبتاً معمولی بود.

اما ماده دو، و این همان چیزی است که اهمیت دارد، سیستم فرمانداری فلسطین مسئول قرار دادن کشور در شرایط سیاسی، اداری و اقتصادی است که تأسیس خانه ملی یهودیان را که در مقدمه ذکر شده تضمین می کند. آنها در مقدمه ایده ایجاد خانه ملی یهودیان در فلسطین را نیز مطرح کردند. که اساساً به معنای تبدیل سرزمینی است که عمدتاً عرب بود به سرزمینی که عمدتاً اروپایی است. زیرا منظور از خانه ملی یهودی در آن زمان، به سادگی انتقال جمعیت یهودی اروپا به فلسطین بود. این نکته تاریخی از آن رو اهمیت دارد که بعضا میشنوید تاسیس اسراییل در پاسخ به هولوکاست و قتل عام یهودیان وسیله آلمان نازی اتفاق افتاد، در حالیکه گرچه تاسیس دولت اسراییل در ۱۹۴۸ پس از جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد اما مقدمات آن از سی سال قبل آغاز شده بود.

تمام فرمول های قانونی را فراموش کنید.

تمام توجیهات تاریخی را فراموش کنید. آنها برای طرح استقرار یهودیان در فلسطین فقط یک توجیه داشتند، ارتباط تاریخی. افراد زیادی هستند که ارتباطات تاریخی زیادی با بسیاری از نقاط مختلف جهان دارند. این بدان معنا نیست که آنها می توانند بیایند و جای مردم دیگر را بگیرند. و این استدلالی بود که فلسطینیان بارها و بارها گفتند، و می دانید که هنوز در مورد آن بحث چیزی شنیده نشده است.

این امر توسط فاتحان جنگ جهانی اول مجاز شد. این یک تصمیم بین المللی بود. اتفاقاً وقتی از کلمه بین المللی استفاده می کنیم، منظور دولت هایی است که در قدرت بودند و هنوز هم همانها در قدرت هستند. این به این معنی نیست که تصمیم «جامعه ملل» تصمیم مردم جهان بود. مردم جهان همه زیر چکمه این افراد در قدرت بودند. چهار قدرت بزرگ جهان را اداره می کردند.

و ما الان هم این پدیده را داریم. همان‌ها مسئول نابرابری ها در سیستم جهانی هستند. ما همه مسئول استعمار فلسطین در آن زمان هستیم و همچنان در حال حاضر مسئول نسل کشی غزه هستیم. و ما این را امروز در سازمان ملل که جانشین جامعه ملل شد نیز می بینیم. این را حتی در دیوان بین المللی دادگستری می بینیم. تصادفی نیست که تنها یک کشور بزرگ آفریقایی که خود شاهد یک انقلاب ضد استعماری بوده است، یک انقلاب خواهر انقلاب فلسطین که امروز به کمک مردم فلسطین در دیوان بین المللی دادگستری آمده است.

و تصادفی نیست که تمام کارشکنی هایی که در سازمان ملل و در حوزه های مختلف حقوقی و بشردوستانه و حوزه های دیپلماتیک بر علیه تلاش برای جلوگیری از وقوع نسل کشی انجام می شود، همه توسط قدرت های غربی انجام می گیرد.

توجیه آنها چیست؟ ما بارها و بارها آن را در این کنفرانس شنیده ایم که نژادپرستی است.

و من این را با اشاره به مردی که شرایط مأموریت را تعیین کرده است، توضیح خواهم داد. من به تکرار نقل قول های او ادامه می دهم گرچه از نقل قول از او متنفرم. او یک مرد بسیار وحشتناک و شرور به نام وینستون چرچیل است.

وقتی از وینستون چرچیل پرسیده شد، چرا در سال ۱۹۲۲ شرایط ماندات فلسطین را در نظر گرفت؟ چرا با وجود اینکه دو شورش، شورش فلسطینی ها، توسط کمیسیون های بریتانیا بررسی شده بود، و این شورش ها ثابت کرد که فلسطینی ها نمی خواهند سرزمینشان استعمار شود، بازهم آن برنامه را انجام داد؟

پاسخ او در سال ۱۹۳۷ به کمیسیون استیناف در باره زمانی که شرایط مأموریت تصویب شد، بسیار روشن بود. او گفت “من قبول ندارم که سگ در آخور گوسفندان حق نهایی بر آخور را داشته باشد، هرچند ممکن است مدت زیادی در آنجا خوابیده باشد. من این حق را نمی پذیرم. و قبول ندارم که به عنوان مثال، اشتباه بزرگی در حق سرخپوستان آمریکا یا سیاه پوستان استرالیا انجام شده است. من نمی پذیرم که در حق این افراد بدی شده است که یک نژاد قوی تر، یک نژاد از درجه بالاتر، یا به هر حال و به عبارت دیگر یک نژاد دنیوی تر، آمده و جای آنها را گرفته است. من آن را قبول ندارم. من فکر نمی کنم سرخپوستان حقی داشته باشند که بگویند قاره آمریکا متعلق به ماست و ما حق هیچ یک از این مهاجران اروپایی را بر این سرزمینها به رسمیت نخواهیم شناخت. نه حق داشتند و نه قدرت آن را دارند.”

تقریباً در هر سخنرانی که می کنم این نقل قول را تکرار می کنم، زیرا این قلب و ریشه چیزی است که ما با آن سر و کار داریم. دیدگاه بایدن، برت مک کورک و کل دولت آنها نسبت به فلسطینی ها تفاوتی ندارد. دیدگاه آنها نسبت به مردم ما در غزه تفاوتی نکرده است.

این با اقداماتی که آنها برایش مجوز صادر می کنند، با اقدامات کسانی که آنها مسلح می کنند ثابت می شود. یک روز می آیند و می گویند ما می خواهیم نیازهای بشردوستانه وارد شود. و در همان روز اسلحه هایی می فرستند که با آن مردم ما را نابود کنند، آنها را بکشند، بچه های ما را بکشند، که با آن بیمارستان ها، مدارس، دانشگاه های ما را به آوار تبدیل کنند.

آنها درگیر پدیده دیگری می شوند و این پدیده مهم است و آن تلاش برای تخریب نهادهای سیاسی ما و از بین بردن ظرفیت های نظامی ما است که بخشی از ظرفیت دفاعی خود ماست. در منطق استعماری که می بینید، از همان ابتدای این داستان، از زمان انگلیسی ها، تنها استعمارگران مهاجر مجاز به مسلح شدن بودند. انسانیت در این دنیا دو دسته است.

گروهی از افراد که به اصطلاح حق دفاع از خود دارند، حق حمل اسلحه دارند و دیگرانی که باید در این سوی اسلحه باشند و آنجا بنشینند و بدون هیچ مقاومتی کشته شدن وسیله آنها را بپذیرند. حالا شاید کمی با منطق زندگی در این کشور آشنا شده باشید. ما آن را در مقیاسی متفاوت در مجموعه‌ای از جوامع مختلف می‌بینیم.

یادتان هست که پلنگ های سیاه[iv] درباره چه چیزی صحبت می کردند؟ در آنجا نژادی بود در اینجا ما آن را در سطح ملی داریم. در آمریکا با عنوان جداسازی نژادی[v] بیان شده است. در فلسطین این کار در سطح استعمار یک ملت از طریق دیگری انجام می شود. منطق هم یکی است، برخی از مردم می توانند از خود دفاع کنند، برخی افراد اجازه ندارند از خود دفاع کنند و مورد حمله قرار می گیرند. و تازه اگر از خود دفاع کنند، به عنوان متجاوز و تروریست، مستوجب شرارت هایی میشوند که بزرگتر از آنچه است که توسط هر جمعیت بشری در تاریخ بوقوع پیوسته است.

حالا، اجازه دهید به شما بگویم که چرا غزه برای این مردم مشکل ساز شده است. آنهایی که می کوشیدند توانایی فلسطینی ها را برای ابراز نظر سیاسی و دفاع نظامی از خود از بین ببرند. بله اتفاقاً، گفت و گوی سختی است.

بعضیا میگویند پروفسور تکریتی چی میگه؟ چطور جرات می کنید در مورد دفاع شخصی یا هر چیز دیگری صحبت کنید؟ در این کشور این تعریف همان تروریسم است. خب، من تاریخ‌نگار انقلاب‌ها و ضدانقلاب‌ها هستم. من یک مورخ سنت های جنگ هستم، زیرا آنها در موقعیت های استعماری نمونه هستند. چه در الجزایر باشد، و چه در آفریقای جنوبی یا فلسطین، ما همیشه این پویایی را داریم. هر گروه استعمار شده در این کشور به عنوان فاقد حق دفاع از خود معرفی شده است.

و اگر در مورد آن به صورت مطلق صحبت کنید، شما به عنوان یک استراتژی یا تاکتیک خاص معرفی شده اید، من این کار را اینجا در این تریبون انجام نمی دهم. من فقط به تاریخ این فضا فکر می کنم، جایی که یک گروه از مردم تا دندان مسلح به سلاح های هسته ای، با هواپیماهای جنگنده برتر، با موشک هستند و در مقابل گروهی دیگر از مردم دائما بمباران می شوند و در آنجا ساکت می نشینند.

غزه برای این منطق مشکل ساز شد، زیرا غزه همان فضایی بود که در سال ۱۹۴۸ کل قسمت جنوبی فلسطین در آن تقطیر گشت. این در طول عملیاتی که در اکتبر ۱۹۴۸ انجام شد اتفاق افتاد. این عملیات به عنوان عملیات یوآو شناخته می شود. در جریان این عملیات، اکثر شهرهای بزرگ در جنوب فلسطین و شهرهای عرب‌نشین دیگر در طی آن عملیات پاکسازی قومی شدند، از جمله اسدود، و بیر السبعه، مجدال، همچنین حمامه، همه این مناطق و بسیاری دیگر.

حدس بزنید نام چه کسی همراه با عملیات یوآو بود؟ جنایتکار جنگی ۴۸ و پدر قصاب فعلی غزه، وزیر دفاع کنونی اسرائیل که در اینجا به عنوان یک میانه رو معرفی می کنند، او پسرش را به همین دلیل بنام ان عملیات “یوآو” نامگذاری کرد.. پدرش کسی بود که در پاکسازی قومی تمام این شهرها و روستاها در سال ۱۹۴۸ شرکت کرد، ساکنان آنها را بیرون کرده و در غزه پناه دادند. نیروهای مصری قادر به دفاع از آن مناطق نبودند. و علاوه بر این، آنها توانایی فلسطینی ها را برای دفاع از آن مناطق کم کرده بودند، زیرا نیروهایی که وارد فلسطین شدند، اولین کاری که کردند، خلع سلاح یگان های محلی فلسطینی بود که از این روستاها دفاع می کردند.

حرکت جمعیت بزرگ مهاجرین از آن مناطق به غزه ختم شد. آنها در نهایت به قلمرو کوچکی که نیروهای مصری قادر به دفاع از آن بودند رسیدند که نوار بسیار باریکی به طول ۴۰ کیلومتر و حداکثر ۸ کیلومتر عرض بود. این چیزی است که ما در مورد آن صحبت می کنیم، بسیار کوچک است. و تمام جمعیت فلسطینیان جنوبی و از سواحل مدیترانه در آنجا متمرکز شدند.

بر خلاف سایر نقاط اما، این تنها قسمتی است که مردم اجازه داشتند آن را فلسطین بخوانند و پس از ۱۹۴۸ هنوز هم اجازه داشتند خود را فلسطینی بخوانند. آنها که در ارتفاعات مرکزی بودند و بخش دیگر که در ساحل غربی رود اردن سکونت داشتند جذب یک پروژه ملیت متفاوت شدند. پروژه ای که به دنبال الحاق کرانه باختری به پادشاهی اردن هاشمی بود.

آنهایی که به لبنان ختم شدند آنقدر مظلوم بودند که نتوانستند سازمان های سیاسی تشکیل دهند. و آنهایی که به سوریه ختم شدند در دینامیسم های سیاسی عمدتاً سوریه و پان عرب جذب شدند. غزه خاص بود زیرا آنجا جایی بود که می‌توانستید بگویید من فلسطینی هستم و به عنوان یک فلسطینی سازماندهی خواهم کرد.

من یک مثال می زنم. حزب کمونیست فلسطین، تنها جایی که حزب کمونیست فلسطین در آن باقی مانده بود غزه بود. در سال ۴۸ رفقای ما در شمال مجبور شدند به حزب کمونیست اسرائیل بپیوندند. در اردن باید حزب کمونیست اردن را ایجاد می کردند. فقط در غزه، شما حزب کمونیست فلسطین را داشتید. فتح نیز به همین دلایل در غزه شروع بکار کرد و در درجه اول به همت پسران غزه و دختران غزه تاسیس شد.

باز هم به این دلیل که غزه فضایی بود که می‌توانستید یک تفکر فلسطینی را شکل دهید. به همین دلیل بود که تمام رهبری تاریخی آن تشکیلات، که بزرگترین رهبری فلسطین در آن زمان بود، برای مدت طولانی در غزه متمرکز شدند. اخوان المسلمین، که حزب اصلی است که حماس از آن ظهور کرد، نیز به طور نامتناسبی در غزه قدرتمند است.

بنابراین، وقتی امروز به غزه نگاه می کنیم، می بینیم که این یک مکان است، می دانم که در مورد در حاشیه بودن و تالیفات مربوط به آن زیاد گفته شده است، اما من چیزی به شما می گویم. در زندگی سیاسی فلسطین، و من محقق زندگی سیاسی در فلسطین هستم، غزه در واقع بسیار محوری است و نقش‌های محوری تاریخی و مداوم تا به امروز داشته است. همه گروه های اصلی فلسطینی با غزه ارتباط دارند.

حتی جبهه خلق برای آزادی فلسطین(PFLP)  که در غزه شروع به کار نکرد، برخی از قوی‌ترین لحظات مقاومت آن در سرزمین‌های اشغالی در اوایل دهه ۱۹۷۰ در غزه و در دوره‌ای که به نام دوره جوارا-غازی شناخته می‌شد فعال بود. بنابراین، غزه همیشه یک مشکل بود، زیرا حیات سیاسی فعالی داشت و محل مقاومت بود. جایی است که مردم می گفتند نه.

میدانید چرا نه گفتند؟ زیرا مقاومت در فلسطین نیز حول خطوط طبقاتی سازماندهی شده است که در درجه اول از جوامع پناهنده سرچشمه می گیرد و غزه قوی ترین در جوامع پناهندگان است. غزه یکی از بزرگترین مکان های ما است که پناهندگان در آن متمرکز شده اند. بنابراین، پاسخ آنها به این چیست؟ این تخریب است. این نابودی کامل است. آنها هیچ شکلی از استقلال فلسطین خارج از کنترل غرب را نمی خواهند.

در کرانه باختری، مردم فلسطین در غل و زنجیر قدرتی هستند که تحت سلطه آمریکا و اسرائیل است. مردم ما در آنجا بسیار شجاع هستند. مدت زیادی است که سعی می کنند این غل و زنجیر را بردارند. اما آنها در آن غل و زنجیر پابسته شده اند. آنها زیر چکمه هستند. آنها درد زیادی دارند. اکنون آنها در حال تماشای سلاخی خواهران و برادران خود در غزه هستند. می شنوید که همه آنها احساس ناتوانی می کنند. آنها سعی می کنند قیام کنند. اما نمی توانند.

در اردوگاه‌های آوارگان و مناطق اطراف، مردم ما سال‌ها، دهه‌ها تلاش کردند که شورش کنند، اما شکست خوردند. در اردن در سال ۱۹۷۰ شکست خوردند و در لبنان در سال ۱۹۸۲ اخراج شدند. تنها جایی که فلسطینی ها در این دنیا ظرفیت سیاسی یا نظامی مستقلی داشته اند غزه بود. پس این قلب و ریشه اصلی موضوع است.

امروز در فلسطین، غزه مفهومی را نشان می‌دهد که ما آن را غزه العِزه (کرامت غزه) می‌نامیم. به همین دلیل است که اگر اخبار کانال های عربی را دنبال کنید، امروز از تعداد زیادی قربانی نسل کشی می شنوید که هرگز آنها را در اخبار ایالات متحده نخواهید دید، زیرا آنها با مردم مصاحبه نمی کنند. شاید آنها با نمایندگان اروپایی فعالیت های بشردوستانه مصاحبه کنند. اما در کانال های عربی زبان آنها می آیند و به شما می گویند، می دانید چه می‌گویند؟ من کرامت دارم، آبرو دارم، گرسنه ام، اما اینجا می مانم.

تنها راه شکست این استعمار، شکست این اسارت، شکست این مفهوم نژادپرستانه است. تنها راه شکست استعمار این است که بپذیریم فلسطینی ها مانند دیگر مردم این جهان حق تعیین سرنوشت دارند، حق استقلال دارند، حق کنترل سرنوشت خود دارند، حق دارند به سرزمین خود بازگردند. ، تمام سرزمین آنها اگر حقوق جهانی را در مورد فلسطین به کار ببریم، اگر از وسواس در مورد رفاه شهرک نشینان به بهای جان بومیان دست برداریم، آنگاه شاهد جهانی خواهیم بود که نسل کشی که امروز در مورد آن بحث می کنیم غایب است.

ما امروز برای همین فریاد اینجا هستیم، برای محافظت از ذهن خود در برابر تحریف، و البته همچنین برای ایفای نقش خود به عنوان محقق و متفکر، در بیان حقیقت، و این تنها در گفتن حقیقت در مقابل چشمان صاحب قدرت[vi] تبلور می‌یابد.

[i] Scholasticide

[ii] thedigradio.com

[iii] https://profiles.rice.edu/faculty/abdel-razzaq-takriti

[iv] Black Panters

[v] Segregation

[vi] Speak the truth to power.

تاریخ انتشار : ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ ۰:۱۴ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به یاد هماره‌سبز رفیق حمید اشرف و یکایک فداییان جان‌باختهٔ خلق!

در روز جان‌باختگان فدایی، یاد تمامی دیگر جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت را نیز گرامی می‌داریم و باور داریم که دادخواهان کشتارهای خونین این چهاردهه راهی را که تاکنون با پایداری خستگی‌ناپذیری رفته‌اند، تا روشن شدن همۀ حقایق و محاکمه آمرین و عاملین قتل عزیزان‌شان ادامه خواهند داد.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

به یاد هماره‌سبز رفیق حمید اشرف و یکایک فداییان جان‌باختهٔ خلق!

در روز جان‌باختگان فدایی، یاد تمامی دیگر جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت را نیز گرامی می‌داریم و باور داریم که دادخواهان کشتارهای خونین این چهاردهه راهی را که تاکنون با پایداری خستگی‌ناپذیری رفته‌اند، تا روشن شدن همۀ حقایق و محاکمه آمرین و عاملین قتل عزیزان‌شان ادامه خواهند داد.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

به یاد هماره‌سبز رفیق حمید اشرف و یکایک فداییان جان‌باختهٔ خلق!

در روز جان‌باختگان فدایی، یاد تمامی دیگر جان‌باختگان راه آزادی، برابری و عدالت را نیز گرامی می‌داریم و باور داریم که دادخواهان کشتارهای خونین این چهاردهه راهی را که تاکنون با پایداری خستگی‌ناپذیری رفته‌اند، تا روشن شدن همۀ حقایق و محاکمه آمرین و عاملین قتل عزیزان‌شان ادامه خواهند داد.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!

جزئیات کشته شدن راضیهٔ رحمانی دختر ۲۴ سالهٔ لر با شلیک مأمور نیروی انتظامی!

بیانیه نهضت آزادی ایران: رأی اعتراضی در گام دوم برای دکتر پزشکیان!

انتخابات مهندسی شده، راه یا بی‌راهه؟

تحلیل مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ایران…