سه شنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ - ۰۶:۳۴

سه شنبه ۶ آبان ۱۴۰۴ - ۰۶:۳۴

آتش بس در غزه
علی قره جه لو: آتش بس غزه، ظاهرا بر اساس طرح ۲۰ ماده ای صلح ترامپ تحقق پیدا کرد، ولی، شکست اسرائیل چه در میدان جنگ و چه در صحنه...
۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: علی قره جه لو
نویسنده: علی قره جه لو
واکنش ایران، چین و روسیه به بازگشت آمریکا به پایگاه هوایی بگرام!
فاطمه امان: جغرافیای بگرام به تنهایی توضیح می‌دهد که چرا اهمیت دارد. این پایگاه حدود ۱۰۰۰ مایل از تهران، تنها ۴۰۰ مایل از استان ناآرام سین کیانگ چین و کمتر...
۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فاطمه امان
نویسنده: فاطمه امان
پاسخ به چند سوال در باره جنگ ۱۲ روزه
جمعی از فدائیان خلق ایران – داخل کشور: فعال‌سازی مکانیزم ماشه و اجرای رسمی تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران از سی‌ام شهریور، در واقع مصداق سوءاستفاده از سازوکارهای حقوقی بین‌المللی...
۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: جمعی از فدائیان خلق ایران - داخل کشور
نویسنده: جمعی از فدائیان خلق ایران - داخل کشور
هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!
گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل...
۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گودرز اقتداری
نویسنده: گودرز اقتداری
"ما چهره واقعی شهر هستیم"
فراموش نکنید، آقای مرتس، که بیشتر مهاجرانی که امروز در آلمان زندگی می‌کنند، داوطلبانه کشور خود را ترک نکرده‌اند؛ آنان قربانی جنگ‌ها، تخریب و سیاست‌هایی هستند که غرب در کشورهایشان...
۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
ادغام بانک آینده در بانک ملی؛ نجات الیگارشی با پول مردم
شهناز قراگزلو: نظام بانکی ایران، آن‌گونه که باید، دیگر در خدمت تولید و اشتغال نیست؛ بلکه به ابزاری در خدمت الیگارشی مالی و سیاسی بدل شده است. در چنین ساختاری،...
۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
راه اندازی اکانت‌های جعلی فارسی برای برجسته‌سازی رضا پهلوی!
بهرام رحمانی: یافته‌های نشریه اسرائيلی «هاآرتص» و مرکز تحقیقات«مارکر» نشان می‌دهد بخشی از حمایت‌های مطرح شده از رضا پهلوی در شبکه‌های اجتماعی ساختگی بوده و شبکه‌ای از حساب‌های جعلی فارسی‌زبان...
۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی

دلایل خوبی برای برابری بیشتر وجود دارد…

دلایل خوبی برای برابری بیشتر وجود دارد. نابرابری نه تنها به فقرا آسیب می رساند، بلکه به اقتصاد، دموکراسی و آب و هوا نیز آسیب می رساند. برای زنده ماندن به عنوان یک جامعه، باید ثروتی را که عده ای به دست آورده اند دوباره توزیع کنیم. نا برابری, نه برای اقتصاد که پویایی خود را از دست می دهد و نه برای جامعه ای که انسجام آن در حال تضعیف است , ارزش دارد.

  برگردانرضا کاویانی 

ثروتمندان ثروتمندتر و در نتیجهفقرا بیشتر می شونداین را ساختارهای اقتصادی سرمایه‌ داری، روابط مالکیت موجود و مکانیسم‌های توزیع ناعادلانه به ما نشان می دهد. به‌ویژه که نئولیبرالیسم با وجود بحران بانکی و مالی و  ناتوانی مشهود و عدم پاسخگویی آن در طول همه‌گیری کووید۱۹ و روندهای تورمی که هم اکنون نیز مشهود است، هژمونی خود را از دست نداده استاز آن به بعد, این سایه شوم فقر است که جامعه ما را در خود فرو می برد.  در حالی که در همین فاصله زمانیثروت به طور فزاینده ای در چند خانواده متمرکز تر شده استاز سوی دیگر، در سال ۲۰۲۲، فقر  از زمان اتحاد دو آلمان به سطح بی سابقه ای رسید۱۴/۲ میلیون نفر (۱۶/۸ درصد جمعیت), یعنی خانوار هاکمتر از ۶۰ درصد از درآمد متوسط  متناسب با نیازهای خود را در دسترس داشتند که برابر با مبلغ  ۱۱۸۶ یورو به ازای هرنفر در یک ماه  است.

بیشترین خطر فقر در بین بیکاران با ۴۹/۷ درصد، تک والدین با ۴۳/۲ درصد و غیر آلمانی ها با ۳۵/۳ درصد بوده استکودکان و جوانان با ۲۱/۸ درصد بیشتر از همیشه تحت تأثیر قرار گرفتندعلاوه بر این، خطر فقر در میان سالمندان همچنان در حال افزایش استاز سوی دیگر، دارایی های بزرگ خصوصی در دست چند نفر استپنج خانواده تجاری ثروتمند آلمانی (آلبرشت/هیستر، بوهرینگر، کونه، کوانت/کلاتن و شوارتزروی هم حدود۲۵۰ میلیارد یورو دارندیعنی برابر با  بیش از نیمی از جمعیت کشور، یعنی بیش از ۴۰ میلیون نفرحدود ۴۰ درصد از مردم هیچ ثروتی ندارند که قابل ذکر باشدبه بیان دقیق، بیش از ۳۰ میلیون نفر به اصطلاحدست به دهان زندگی می کنند، زیرا آنها هیچ اندوخته ای در صورت یک بحران مالی در کیسه خود ندارنددر واقع در صورت با مواجه با یک اخراج یا یک بیماری جدی,به زیر خط فقر پرتاب می شوند.

هیچ آینده خوشی بدون برابری وجود ندارد

توزیع مجدد عملا هر روز از پایین انجام می شود. به این مفهوم که افراد پایین دست که سخت کار می کنند,به میزان قابل توجهی پول و درآمد کمتری به دست می آورندتا جایی که آن ها را از یک زندگی آبرومندانه محروم می نمایدو برخلافکسانی که چیزهای زیادی دارندسود شرکت، فروش و سود سهام از سهامداران، سود سهام، بهره و همچنین درآمد اجاره و اجاره از شرکت های املاک و مستغلاتعمدتا به سمت بالا کشیده می شوندبنابراین آنچه ضروری است، توزیع مجدد ثروت از بالا به پایین از طریق یک سیاست مالیاتی متفاوت، تقویت خدمات عمومی و مراقبت های بهداشتی، و گسترش زیرساخت های اجتماعی، آموزشی و مراقبتی استاگر تصمیم گیرندگان سیاسی، بخواهند انسجام اجتماعی را تقویت کنند، سیاست های آنها باید سهم قابل توجهی در کاهش شکاف بین فقیر و غنی داشته باشد.

اگر افزایش نابرابری اساساً پیامد مدرنیزاسیون نئولیبرالی جامعه ما باشد، تنها با حذف یا کاهش پیامدهای این فرآیند می توان با موفقیت با آن مبارزه کرداز آنجایی که نئولیبرالیسم به نابرابری اجتماعی مشروعیت می بخشد و حتی آن را ستایش می کند، برای اجتناب از فرآیندهای قطبی سازی اجتماعی در آینده باید با شدت بیشتری با آن مبارزه کردتوزیع مجدد ثروت بدون دور شدن از نئولیبرالیسم غیرقابل تصور است.

مؤثرترین تضمین برای تداوم نابرابری اقتصادیاجتماعی، بی تفاوتی اکثریت مردم است.

نابرابری و فقر روزافزون در جهان سرمایه داری

نابرابری و فقر روزافزون در جهان سرمایه داری

مؤثرترین تضمین برای تداوم نابرابری اقتصادیاجتماعی، بی تفاوتی اکثریت مردم استبنابراین شکستن آن باید مهمترین وظیفه منتقدان آن باشد. برای ترویج مبارزه با نابرابری به  اقدام عملی نیاز دارد، می تواند با آگاهی از معایب مرتبط با فقر و نابرابری اجتماعی، یا با آگاهی از مزایای برابری اجتماعی بدون فقر انگیزه یابدچرا افزایش نابرابری اجتماعی برای جامعه خوب نیست؟ چرا ثروت های کلان از یک سو و دستمزدهای کم، مستمری های ناچیز  و پرداخت های محدود از پایین,و در نتیجه عدم توزیع عادلانه ثروت, تا چقدر می تواند برای افراد و خانواده ها و جامعه, بشدت مشکل آفرین باشد؟

از طریق توزیع مجدد ثروت، تعداد نسبتا کمی از افراد بسیار ثروتمند و افراد دارای درآمد بالاچیزی را از دست می دهند، اما تعداد زیادی از محرومان، کم درآمدها و دریافت کنندگان مزایای انتقالی چیزی به دست می آورندبنابراین، گفتمان نابرابری باید با گفتمان برابری تکمیل شوداین باید بر اساس دیدگاه مثبت یک جامعه مبتنی بر همبستگی و عمدتا برابری طلب باشد و کسانی را که متفاوت فکر می کنند متقاعد کندیک جامعه برابر چه مزایای عظیمی به همراه خواهد داشت، و چه معنایی می تواند برای افراد و گروه های مردم داشته باشد؟

در رابطه با گروه‌هایی از مردم که در درجه اول باید به آنها پرداخته شود، استدلال‌های خوبی لازم است تا آنها را متقاعد کنیم که برابری بیشترهمه مردم را قادر می‌سازد تا زندگی شرافتمندانه‌ای داشته باشندآنچه مهم است آگاهی عمومی است که مبنای ذهنی حفظ یا تغییر شرایط درآمد و دارایی را تشکیل می دهد.

فقربه حضور وعلاقمندی و اعلام نظرافراد آسیب دیده اجتماعنسبت به سیاست و روند و فرایند انتخابات ها فاصله می اندازد.از طرف دیگر ثروتبدون توجه به انتخابات و روند های آنبر تصمیم‌ گیری های ایالت هاجای پای  تاثیر خود را باقی می گذارد.

ظاهراً اکثریت جمعیت اخیراً نسبت به نابرابری اجتماعیاقتصادی حساس‌تر شده‌اندامروز وظیفه محدود کردن تفاوت‌های موجود در درآمد و ثروت را به دولت محول می‌کند، یعنی نه تنها امنیت داخلی و خارجی کشور بلکه امنیت معیشتی شهروندان را نیز تضمین می‌کندفراخوان های عمومی برای تفکر دقیق در مورد تفاوت درآمد در آلمان نیز در حال افزایش استاما آنچه بسیار مهمتر است، عدم تعادل در توزیع ثروت است که فقرا فقط از شکل منفی تعادل ثروت یعنی از بدهی ها سهم می برند.

اگر امکان ایجاد حساسیت بیشتر نسبت به فقر و نابرابری اجتماعی در میان مردم وجود نداشته باشد، فشار فراحزبی گسترده ای که برای به خود آوردن مسئولین سیاسی ضروری است، از بین خواهد رفتآنچه مورد نیاز است واکنش رسانه ای قوی تر به فرآیندهای بی ارزش سازی، به حاشیه راندن و فقیرسازی استهمچنین نیاز به سطح بالاتری از اخلاق اجتماعی است که با توجه به کمبود مسکن و اخاذی از اجاره بها در شهرهای بزرگ و کلان شهرها، به تدریج گرایشات از هم پاشیدگی و به محرومیت کشاندن هر چه بیشتربه طبقه متوسط منتقل می شود که به عنوان تهدیدی برای انسجام جامعه دیده می شود.

با این حال، هنوز در مورد وجود ترس مردمی که در این کشور تحت تأثیر فقر یا در معرض تهدید آن قرار گرفته اند، کمتر صحبت می شود. و مطمئناً برای کسانی که رنج می برند، صرفاً به این دلیل که مردم فقیر به دلیل نیازشان به شدت رنج می برند، نیستبه حاشیه رانده شده و طرد شده از نظر اجتماعی عارضه وخیمی دارد: اگرچه فقر مسری نیست، اما با فقرا مانند جذامیان رفتار می شود.

سطح بالاتری از برابری از نظر اقتصادی معقول، از نظر زیست محیطی ضروری، از نظر اخلاقی  عادلانه و از نظر سیاسی ممکن استبرای دستیابی به برابری بیشتر و شکستن بی‌تفاوتی نسبت به نابرابری، بسیاری از مردم باید آگاه باشند که توزیع مجدد ثروت فقط برای دستیابی به عدالت اجتماعی نیست، بلکه برای حفظ رفاه اجتماعی، تامین دموکراسی، نجات کره زمین و جلوگیری از جنگ استاین گزاره هاحوزه‌ های کلیدی را مشخص می‌کنند که در آنهااغنیا می‌توانند به حذف عدم تعادل توزیع جهانی کمک نمایند.

توانایی هدر ندادن منابع مالی برای زندگی خصوصی و همچنین تمایل به پس انداز با افزایش سطح درآمد و دارایی افراد بیشتر می شودبنابراین، تمرکز سرمایه در دست عده ای معدود، اقتصاد را از منابع مورد نیاز برای تحریک اقتصاد داخلی و در نتیجه غلبه بر بحران های اقتصادی به سبک کینزی محروم می کند.همچنینانحصارگرایی هانیروهای رشد اقتصاد را فلج می کند که خطر بحران سیستم را افزایش می دهد و افزایش ثروت خصوصی به نوبه خود باعث ایجاد فقر بیشتر می شود.

به صراحت می گویمنابرابری نه برای اقتصاد که پویایی خود را از دست می دهد ارزشمند است و نه برای جامعه ای که انسجام آن در حال کاهش است سودی داردتوزیع مجدد از بالا به پایین به نفع اقتصاد، تقویت قدرت خرید انبوه و تحریک اقتصاد در حال تضعیف خواهد بودبه ویژه، افزایش دائمی قدرت خرید گروه های کم درآمد از طریق اقدامات دولت مانند افزایش قابل توجه حداقل دستمزد، نه تنها از نظر اجتماعی منصفانه است، بلکه منطق اقتصادی نیز داردبه همین دلیل است که به نفع نظام است که شکاف بین فقیر و غنی را تا حدودی کم کند.

از سوی دیگر، قطبی شدن اجتماعیاقتصادی جامعه اثر معکوس دارد، زیرا تمایلات به سمت همبستگی زدایی، سیاست زدایی و دموکراسی زدایی را ترویج می کندبنابراین، بدتر شدن نابرابری هم برای انسجام اجتماعی و هم برای دموکراسیآلوده و سمی استگرایش های قطبی شدن اقتصادی و اجتماعی نیز به طور کلی منجر به گرایش های قطبی شدن سیاسی می شود، که آلمان را حتی قبل از شروع همه گیری کووید۱۹ در بهار ۲۰۲۰ به یک جمهوری پاره پاره” تبدیل کرد.

نابرابری فزاینده اقتصادیاجتماعی از سه جنبه, تهدیدی حاد برای دموکراسی به شمار می‌روداولاً، افراد آسیب‌دیده از فقر کمتر و کمتر در انتخابات شرکت می‌کنند، انتخاباتی که تشکیل‌ دهنده نظام نمایندگی پارلمانی است و همچنین پایین‌ترین آستانه مشارکت سیاسی آن استثانیاً، برخی از اعضای طبقه متوسط (پایینکه در خطر فقر هستند یا به ویژه از افول یا افول اجتماعی می ترسند، به ویژه در شرایط بحرانی، اعتماد خود را به نظام سیاسی و حزبی از دست می دهند، که این امر موجب ظهور راست می شود. “سازمان های جایگزین” جناح افراطیثالثاً، سرمایه و مالکیت رسانه ها به طور فزاینده ای در میان چند نفر از افراد بسیار ثروتمند متمرکز می شود، که به دست آوردن قدرت آنها را قادر می سازد تا بر تصمیمات دولتی به طور گسترده به نفع خود تأثیر بگذارند که دیگر نمی توان از تصمیم گیری دموکراتیک صحبت کرد.

تا زمانی که شرایط توزیع ناعادلانه ادامه داشته باشد، حفاظت از اقلیم، گونه‌ها و جانوران از حمایت لازم در میان جمعیت برخوردار نخواهد بود.

افزایش شکاف بین غنی و فقیر به طور خودکار منجر به بحران در نظام نمایندگی پارلمان نمی شوددلیل این امر بیشتر اشکالی از سیاست زدایی است که از طریق آن احزاب مستقر هم احساس سرخوردگی و هم واکنش های تدافعی را در بسیاری از مردم برمی انگیزندهم ایده‌آل برابری سیاسی برای همه شهروندان و هم مبنای مشروعیت دموکراسی از نابرابری فزاینده رنج می‌برند، زیرا این امر به کاهش تمایل فقرا برای مشارکت و همچنین به نمایندگی بیش از حد سیاسی از ثروتمندان، مرتبط استفقربه حضور و علاقمندی و اعلام نظرافراد آسیب دیده اجتماعنسبت به سیاست و روند و فرایند انتخابات ها فاصله می اندازد.از طرف دیگر ثروتبدون توجه به انتخابات و روند های آنبر تصمیم‌ گیری های ایالت هاجای پای  تاثیر خود را باقی می گذارد.

اما بحث بسیار مهم دیگری که علیه نابرابری صحبت می کند، در جهت توزیع مجدد ثروت است، ماهیت اکولوژیکی استزیرا نابرابری اجتماعیاقتصادی مانع از پایداری می شود یا حداقل مانع اجرای سیاسی آن می شودبه همین دلیل است که جنبش عدالت برای اقلیم که شعار «تغییر سیستم، نه تغییر اقلیم» در آن جای گرفته است، با هدف نجات کره زمین و توانمند ساختن بشریت برای زنده ماندن با نابرابری اجتماعی مبارزه می کندتا زمانی که شرایط توزیع ناعادلانه ادامه داشته باشد، اقلیم جامع، در جهت حفاظت از گونه ها و حیوانات, فاقد حمایت لازم در جامعه خواهد بود.

این واقعیت که نابرابری فزاینده مانع اجرای ضروری حفاظت از محیط زیست و طبیعت، حفظ تنوع زیستی و ایجاد عدالت اقلیمی می‌شود را می‌توان مشاهده کرد، برای مثال، وقتی میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای را از بخش‌های به‌ویژه ممتاز و حاشیه‌نشین مقایسه کنیمجمعیت بدون تقلیل علائم بحران اکولوژیکی به مشکل رفتار (سوتوده‌ای فردی، یعنی نادیده گرفتن علل ساختاری آن‌ها که ریشه در نظام اقتصادی و اجتماعی سرمایه‌داری دارد، می‌توان گفت که در بالای هرم ثروت, آلاینده‌های محیطی،بزرگترین «قاتل‌های اقلیمی» و نابودکننده‌های گونه‌ها هستند.

ثروت را دوباره توزیع کنید

هدف نهایی یک سیاست معطوف به عدالت اجتماعی باید بازتوزیع منابع مادی باشد که صاحبان سرمایه و سرمایه گذاران مالی ثروتمند تاکنون فقط برای خود ادعا کرده اند، اما از جامعه و اعضای آن دریغ کرده و به گونه ای سوء استفاده نموده اند که برای کره زمین مخرب استو از نظر اکولوژیکی بسیار مشکوک استیافته های تحلیلی در مورد نابرابری شدید ردپای اکولوژیکی فقرا، ثروتمندان، و بیش از حد ثروتمندها نیز می تواند از نظر استراتژیک مثمر ثمر باشدپس توزیع مجدد دیگر صرفاً به عنوان یک الزام عدالت اجتماعی ظاهر نمی شود، بلکه به عنوان یک الزام عدالت اقلیمی نیز ظاهر می شود.

نابرابری در مقیاس بزرگ را نمی توان از نظر اخلاقی توجیه کرد، زیرا فقر حیثیت افراد آسیب دیده را نقض می کند – قطعاً می توان در این زمینه از خشونت ساختاری” یوهان گالتونگ   Johan Galtungصحبت کرد. ثروتبه دارندگان خود قدرت خاصی نسبت بر افراد کم درآمد و یا پایین دست می دهداز طرفی توزیع عادلانهتوزیع تقریباً مساوی ثروت است که همه افراد را قادر می‌سازد تا بدون هر گونه احساس دردمندی و تحقیراستعدادهای خود را شکوفا کنند و بدون اینکه در مقایسه با دیگران آسیب‌پذیر باشند، به طور بهینه رشد کنند.

اینکه آیا نابرابری در آینده بدتر خواهد شد یا تضعیف خواهد شد تا حد زیادی بستگی به اقداماتی دارد که برای مبارزه با آن در حوزه های مختلف سیاستی انجام می شودتصمیمات مجلس و دولت در دهه‌های گذشته که اغلب نابرابری بیشتری ایجاد می‌کند، نه بدون جایگزین است و نه برگشت‌ناپذیراز آنجایی که نابرابری اجتماعی با تصمیمات سیاسی (اشتباهبه نفع ثروتمندان و فوق ثروتمندان تشدید شده است، امکان کاهش آن از طریق مداخله دولت به نفع فقرا و برابری اجتماعی نیز وجود دارد.

نویسنده:

کریستوف بوتروگ Christoph Butterwegge از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۶ در دانشگاه کلن علوم سیاسی تدریس می کردکتاب آلمان در حالت بحرانرا نوشته استآخرین کتاب او با عنوان توزیع مجدد ثروت), همزمان با این مقاله در تاریخ  ۱۶,۵,۲۴ منتشر شد.

منبعمجله Jacobin

تاریخ انتشار : ۳ خرداد, ۱۴۰۳ ۲:۵۶ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!

می‌توان و باید در شادمانی مردم فلسطین و صلح‌خواهان واقعی در جهان به خاطر احتمال پایان نسل‌کشی تمام عیار در غزه شریک بود و در عین حال، هر گونه توهم در بارۀ نیات مبتکران طرح جدید را زدود. می‌توان و باید طرح ترامپ را به زانو درآمدن بزرگترین ماشین آدم‌کشی تاریخ بشر در برابر مردم مقاوم غزه دانست.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

پیمان ابراهیم؛ از نمایش صلح تا استمرار بحران

شهناز قراگزلو: هیچ بخش الزام‌آوری در متن پیمان ابراهیم وجود ندارد که تشکیل کشور مستقل فلسطین را تضمین کند. به همین دلیل، این پیمان بیش از آن‌که زمینه‌ساز صلحی پایدار باشد، به ابزاری برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل بدون حل مسئله‌ی فلسطین تبدیل شد. صلح پایدار در خاورمیانه تنها زمانی ممکن است که بر پایه‌ی به‌رسمیت شناختن دو دولت مستقل و برابر حقوق میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها بنا شود

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

آتش بس در غزه

واکنش ایران، چین و روسیه به بازگشت آمریکا به پایگاه هوایی بگرام!

پاسخ به چند سوال در باره جنگ ۱۲ روزه

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

“ما چهره واقعی شهر هستیم”

ادغام بانک آینده در بانک ملی؛ نجات الیگارشی با پول مردم