طلسم سکوت
روزها،
دشواره ی زندگی را میانبارند،
بر باره ی چموش شب.
کسوف دنباله دار سکوت،
درکهکشانی بی ستاره،
همچون طلسمی نحس،
تمام واژه های مرا سنگ میکند.
در این نبرد تن به تن،
شعر،
پرچم سفید تسلیم را بالا می برد ….
امروز،
سرایش شعر
پس از آشویتس و غزه،
ناممکن ترین امکان، درجهان واژه هاست.
چکاد سرخ فام تمدن غرب،
و چنگال خون چکان آن،
غروب دروغی به نام “حقوق بشر” را نوید میدهد ..
پیامبران مدرن اما،
سرنا را از سر گشادش مینوازند،
و در دم و بازدمهای بویناک خویش،
با ریههایی انباشته از دروغ،
همچنان لاف حقیقت میزنند.