سامانه اینترنتی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

GOL-768x768-1

۲۶ آبان, ۱۴۰۴ ۱۷:۵۵

دوشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۵

متن نامه‌ی وکلا برای آقایان طاهر نقوی و ودود اسدی
تعدادی از وکلا و حقوقدانان: ما می‌دانیم که تحمل حبس ناعادلانه تا چه اندازه سخت و توهین آمیز است. ما می دانیم کرامت انسانی تا چه اندازه از دادرسی های...
۲۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تعدادی از وکلا و حقوقدانان
نویسنده: تعدادی از وکلا و حقوقدانان
پیروزی زهران ممدانی در انتخابات نیویورک؛ آیا یک تغییر پارادایم رخ داده‌است؟
فرید مرجایی: مهمترین عامل موثر و تعیین کننده پیروزی ممدانی این بود که پلتفرم او توانست یک شعار انتخاباتی روشن و متمرکز به جامعه بدهد. پیام استراتژیک وی حول محور...
۲۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فرید مرجانی
نویسنده: فرید مرجانی
در زمینۀ مناسبات ایران و "غرب" در جهان چندقطبی!
نصرت‌الله اقدسی: چپ نیروی تغییر است نه حفظ تعادل موجود! بسیاری از ارائه‌دهندگان ارزیابی‌ها و پیشنهادهایِ امیدوار به "حل مشکل با آمریکا"، آن‌ها را حاصل "واقع‌گرایی" و در راستای حفظ...
۲۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نصرت‌الله اقدسی
نویسنده: نصرت‌الله اقدسی
رستاخیز زنان ایران؛ چرا زنان ایرانی در ماه‌های اخیر درخشیده‌اند؟
گیسو فغفوری: بی‌تردید راه درازی در پیش است، اما آنچه امروز می‌بینیم، نویدبخش آغاز دوره‌ای تازه است؛ دوره‌ای که زنان ایران فقط بخشی از جامعه نیستند، بلکه انگار قرار است...
۲۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گیسو فغفوری
نویسنده: گیسو فغفوری
سه مرگ، یک آینه: خودسوزی‌ها و خودکشی‌ها به‌مثابه نشانه بحران تاب‌آوری اجتماعی در ایران
گوارایی فاطمه: در بررسی سه رخداد تکان‌دهنده اخیر اگرچه عناصر فردی، روانی و اجتماعی سهم دارند، اما یک متغیر تعیین‌کننده وجود دارد: نقش نظام سیاسی ایران در تولید، تشدید و...
۲۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گوارایی  فاطمه
نویسنده: گوارایی  فاطمه
طعنه حسین راغفر به فعالیتهای بابک زنجانی
خبرآنلاین: آنچه به عنوان بخش خصوصی می‌بینید که فردی ۲.۷ میلیارد یورو از وزارت نفت وام دریافت می‌کند که کاری انجام بدهد و بعد دستگیر و به اعدام محکوم می‌شود....
۲۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: خبرآنلاین
نویسنده: خبرآنلاین
انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل...
گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری...
۲۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گودرز اقتداری
نویسنده: گودرز اقتداری

دیوانه

در آن سال‌هایی که هر صبحِ زود عازم محل کارم می‌شدم؛ می‌دیدم اورا دمغ و عصبانی، گوشه‌ی خیابان نشسته‌است، آزرده از زمین و زمان. مرا که می‌دید لبخندی کم‌رنگ بر چهره‌اش نقش می‌بست. شاید چون ذات هردوی ما یکی بود! وقتی با ایما و اشاره منظورش را می‌رساند؛ می‌فهمیدم که کبوترهایش را فراری! داده‌اند؛ طوقی‌اش را...

همه مجنونش می‌پنداشتند. هرکس اورا می‌دید‌؛ به راحتی فراموش‌‌اش نمی‌کرد. چشمانی تیزبین داشت با قیافه‌ای عبوس و بیشتر مواقع خشمگین و آماده نزاع، ابروانی پرپشت و موهایی جوگندمی. بیشتر اوقات پابرهنه راه می‌رفت. باصدای بلند به رهگذران نهیب می‌زد. مفهوم نبود که چه می‌گوید؛ گرچه برخی از الفاظی که به کار می‌بُرد بسیاری را می‌لرزاند و هراسان به  فاصله‌گیری می‌داشت، بودند اندک کسانی که به حرف‌هایش عادت داشتند و می‌دانستند آزارش به کسی نمی‌رسد، به داد و هوارش محل نمی‌دادند و به راحتی از کنارش می‌گذشتند و بودند مغازه‌دارانی که سر به سرش می‌گذاشتند.
او با ظاهری دیوانه و آشفته درطول خیابان راه می‌رفت و بر سر ماشین‌ها می‌خروشید، گاهی هم به آسمان می‌نگریست و بر کبوتران که گویا دست‌آموزش بودند؛ چندین فریاد می‌کشید: «…توی روحت…» این جمله آخر، خُلق بسیاری را تنگ می‌کرد. استغفرالهی می‌گفتند و بعضی‌شان به او نهیبی می‌زدند…

چند روایت  از داستان دیوانگی او برسر زبان‌ها بود که نمی‌شد با قاطعیت گفت کدام درست است. یکی از آن‌ها این بود که در کودکی دچار تب و لرزی شده و به دلیل نبود دکتر و دارو و تا رساندش به پایتخت، دچار این جنون شده… یکی می‌گفت در دوران جوانی سری پر شور داشت و در زمان حبس گویا ضربه‌ای به سرش زده‌اند… روایت سوم این بود که خانواده این مرد جداندرجد پریشان احوال و گرفتار جنون بوده‌اند… با همه‌ی این تفاسیر، گویا زندگی همه‌ی آدم‌ها نوعی داستان و حکایت است. شاید پر بی‌راه نباشد که باور داشته باشیم که اگر آدمیان کتاب‌اند؛ عکس آن هم صادق باشد!… ما همگی دست‌نوشته و پیش‌نویس کتابیم  و برای اینکه کامل شویم شاید نیاز باشد بمیریم تا کاملا شناخته شویم. گویا هر پدیده‌ای با تمام شدن، شناخته می‌شود و به کمال می‌رسد. همانطور که هر پیکری را زمانی می‌توان بطور کامل مورد تشریح و تجسس  وتحقیق قرار داد که مرگ اورا ربوده باشد. و اینک که «دیوانه» رفته، شاید فرصتی باشد که برای تشریح و شناخت او .
در آن سال‌هایی که هر صبحِ زود عازم محل کارم می‌شدم؛ می‌دیدم اورا دمغ و عصبانی، گوشه‌ی خیابان نشسته‌است، آزرده از زمین و زمان. مرا که می‌دید لبخندی کم‌رنگ بر چهره‌اش نقش می‌بست. شاید چون ذات هردوی ما یکی بود! وقتی با ایما و اشاره منظورش را می‌رساند؛ می‌فهمیدم که کبوترهایش را فراری! داده‌اند؛ طوقی‌اش را…
یاد پریشان‌حال دوران نوجوانی «مشدعباس»ییلاق، در پس ذهنم زنده می‌شود… فرهیخته‌ای می‌گفت:« کودکی پریشان، اینجا هرسنگی درمیان این کوهستان می‌بیند، هرخار و بوته‌ای که می‌چیند، هر پروانه‌ای که توجه‌ی بازیگوشانه‌اش را جلب می‌کند؛ برای او واقعا توشه‌ی یکتا و نادری‌ست… زندگی برای او همان رویایی‌ست که می‌بیند. او چیز آرامی نمی‌شناسد… فقط فرد به دارآویخته است که معنای طناب را می‌فهمد…»

واپسین روزهای شهریور۱۴۰۳ پهلوان
@apahlavan
#جولیا_بطروس Julia Boutros هنرمند لبنانی  زادهٔ ۱ آوریل ۱۹۶۸
#بتنفس_حریه #تنفس_آزادی

ترجمه تصنیف «بتنفس_حریه»:

من آزادی را نفس می‌کشم هوا را از من نگیر
بر من این‌همه سخت نگیر تا هر دو زمین نخوریم
من آزادی را نفس می‌کشم هوا را از من نگیر
بر من این‌همه سخت نگیر تا هر دو زمین نخوریم
هرگز نمی‌توانی مرا حذف کنی پس به من گوش بده و با من حرف بزن
اگر به خیال خود مرا مداوا می‌کنی بدان که این دوای من نیست
من آزادی را نفس می‌کشم هوا را از من نگیر
بر من این‌همه سخت نگیر تا هر دو زمین نخوریم
ای کاش از من بشنوی هر آن‌چه اتفاق افتاد کافی‌ست
قدرت اگر رو در روی اندیشه بایستد سرنگون می‌شود
این دنیا برای همه جا دارد تنها حقیقت است که ماندگار است
بیا با هم بیاندیشیم و راه چاره‌ای بیابیم
من آزادی را نفس می‌کشم هوا را از من نگیر
بر من این‌همه سخت نگیر تا هر دو زمین نخوریم
بانگ آزادی رساتر از هر صدای دیگری می‌ماند
هر چقدر هم که باد ظلم بوزد و ظلمت شب فاصله‌ها را بپوشاند
نمی‌توانی هستی را با یک رنگ رنگ کنی
نمی‌توانی نظام زمین را دگرگون کنی و مسیر نفس کشیدن را تغییر دهی
من آزادی را نفس می‌کشم هوا را از من نگیر
بر من این‌همه سخت نگیر تا هر دو زمین نخوریم
من آزادی را نفس می‌کشم هوا را از من نگیر
بر من این‌همه سخت نگیر تا هر دو زمین نخوریم
@khosroye_shirindahanan
@jane_shifteham

تاریخ انتشار : ۳۱ شهریور, ۱۴۰۳ ۲:۱۶ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری دیجیتالی در شهر که عمده ترین آنها آمازون، گوگل و مایکروسافت هستند و فهرست طولانی حمایت‌های سنتی حزبی در دید توده کارگران و کارکنانی‌که مجبور به زندگی در شهری هستند که عمیقا با مشکل مسکن و گرانی اجاره ها روبرو است، به ضرر او عمل کرده است.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

متن نامه‌ی وکلا برای آقایان طاهر نقوی و ودود اسدی

پیروزی زهران ممدانی در انتخابات نیویورک؛ آیا یک تغییر پارادایم رخ داده‌است؟

در زمینۀ مناسبات ایران و “غرب” در جهان چندقطبی!

رستاخیز زنان ایران؛ چرا زنان ایرانی در ماه‌های اخیر درخشیده‌اند؟

سه مرگ، یک آینه: خودسوزی‌ها و خودکشی‌ها به‌مثابه نشانه بحران تاب‌آوری اجتماعی در ایران

طعنه حسین راغفر به فعالیتهای بابک زنجانی