سه شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۳

سه شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۳

به مناسبت پنجاهمین سالگرد گلوله‌باران بیژن جزنی و یارانش
ساواک مطابق معمول، با وقاحتی تمام، مدعی شد که این افراد در جریان فراری نافرجام هدف گلوله قرار گرفته‌اند. اما مدارک و شواهد موجود، و بعدها اسناد رسمی خود ساواک،...
۲۶ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
دفاعیات حسن ضیا ظریفی در بیدادگاه نظامی – بخش دوم
اکنون بیش از هر زمان دیگری، قلبم سرشار از محبت و عاطفه‌ی نیرومندی‌ست که به همه مردان و زنان هم‌وطنم که در این سرزمین پهناور پراکنده‌اند، پیوند می‌دهد. من، اگرچه...
۲۶ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: ابوالحسن ضیاءظریفی
نویسنده: ابوالحسن ضیاءظریفی
دفاعیات حسن ضیا ظریفی در بیدادگاه نظامی – بخش نخست
در یک مصاحبه کتبی که با من انجام شد، صراحتاً نوشتم: که مهم‌ترین مسئله در کشور، مسئله آزادی و دموکراسی است. پیشرفت و ترقی واقعی مملکت، تکامل واقعی جامعه ایرانی،...
۲۶ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: ابوالحسن ضیاءظریفی
نویسنده: ابوالحسن ضیاءظریفی
چرا علیه حجاب شوریدم
این کتاب را مینویسم تا همه بدانند که تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، زنان چگونه زیستند. مینویسم تا آیندگان و فرزندان مان دستاوردهای آمیخته با رنج و خون ما را پاس...
۲۵ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: صدیقه وسمقی
نویسنده: صدیقه وسمقی
پرنیان شفق
بسیاری از حاضرین در این جمع امروز در میان ما نیستند اما دقایقی زیبا و ماندگار از جنبش فدایی و جنبش دادخواهی را به یادگار گذاشته‌اند که پس از ۱۸...
۲۵ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: کمیته برگزاری یادمان پنجاهمین سال ترور تپه های اوین - سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: کمیته برگزاری یادمان پنجاهمین سال ترور تپه های اوین - سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
ما می خواهیم زندگی کنیم
عربده ها از حلقومِ شیاطین، در اقصی نقاط جهان بلند است، و بویِ سُرب و آهن هوا را آلوده، پادشاهِ تازهِ از راه رسیده، گوشش بدهکار نیست، شرور- سرِ میزِ قمار...
۲۵ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: رحمان- ا 
نویسنده: رحمان- ا 
بخشی از دفاعیات بیژن جزنی در بیدادگاه نظامی
این چکیده احترام و عشق عمیق رفیق بیژن را نسبت به ملت ایران نشان می‌دهد. تا جایی که خود او به روشنی در دادگاه اعلام می‌کند که عشق و علاقه‌اش...
۲۵ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: بیژن جزنی
نویسنده: بیژن جزنی

این‌جا، کس به‌کینه آلوده نیست

من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام مردمانی را که هفتاد کیلومتر به‌دور از شهر به جست‌وجوی آب، به‌ما رسیده بودند. و دیدم یزید را که آب بر آن‌ها بست. من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام زنی را در بیابان‌های خشک، بی ریالی در مشت؛ راه می‌جست. به‌جایی که نمی‌دانست کجاست.

پنج‌شنبه‌ها به چاشت، درس داریم. زبان فارسی است و فرهنگ ایرانی درون‌مایه‌ی درس‌‌مان.
و هر پنج‌شنبه به‌صحرای خشک سیاست هم کشانده می‌شویم.

زن جوانی، نوه‌ی من می‌توانست همسال با این خانم باشد گر فرزندم به‌همان زودی من، فرزنددار می‌شد؛ هم می‌نشیند پای این درس پنج‌شنبه‌ها. با خنده‌ای که گویی همزاد اوست. از ترکیه آمده است و چنان به ادبیات فارسی عشق می‌ورزد که به‌گمانم روزی با یک ایرانی همسر شود.
چون، تقریبن؛ هر پنج‌شنبه بوف کور هدایت را در دست، می‌آید و می‌نشیند و کتاب را روی میز، برابر چشمان‌اش می‌نهد. نمی‌خندد امروز.
خسته می‌نماید.
خسته از جنگ. خسته از بوی ناخوشایند باروت. خسته از دیدن خون. خود می‌گوید.
امروز، نمی‌گویمش من اما که دختر! این کتاب برای روانکاوان و روانشناسان خواندنی‌ست و نه توی جوان. گوش به‌شنیدن نیافته است تا به‌امروز. و امروز هم بی‌شک نیابد. خیال جای دگر دارد.
میان‌ خودمان باشد. تکه‌هایی از بوف کور را آموزگار سال چهارم دبستان‌مان به زنگ انشا برای‌مان می‌خواند. و چه تند می‌خواند. در یادم مانده است هنوز، به‌نیکی، آقای غ. گرچه نام‌اش در آن کتاب هشت‌هزاری آمده بود.

من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام زنی را، همسال مادر من به‌‌آن‌گاه؛ در بیابان‌های خشک، بی ریالی در مشت؛ راه می‌جست. به‌جایی که نمی‌دانست کجاست.

باری؛ در آن صحرای خشک و در میانه‌ی درس، به در خانه‌ی خدا رسیدیم.
با خنده‌ای، نه از ته دل؛ از همین زن جوانی که از ترکیه می‌آید می‌گویم، گفت،
به کودکی به‌گذر از کوچه و خیابان و از در خانه‌ی خدا و به‌شنیدن اذان از مناره‌های خانه‌ی خدا؛ گمان می‌کرد که این خود خداست که چیزی می‌گوید. و او نمی‌فهمید زبان خدا را. که به ترکی نبود.
پس‌تر در کوچه‌ پس‌کوچه‌های دیگر دریافت که آوای این خدایی که این‌جا اذان می‌گوید با آوای آن خدا، یکی نیست. و به‌این باور رسید که خدایان بسیارَند.

من جنگ را دیده‌ام. من دیده‌ام مردمانی را که هفتاد کیلومتر به‌دور از شهر به جست‌وجوی آب، به‌ما رسیده بودند. و دیدم یزید را که آب بر آن‌ها بست. که «اینان پشت جبهه را خالی کرده‌اند».
و من که خود بر تیغه تیز کارد می‌رفتم، «هرچه فریاد داشتم بر او کشیدم».

و به آفرینش خدا رسیدیم ما.
و او، همین زن جوانی که از ترکیه آمده است؛ در یک پلک به‌هم‌زدن از زبان کتاب صادق هدایت آورد که، فرمان‌روایان برای چاپیدن رعایا خدا را آفریده‌اند!
و برشمرد، اردوغان، نتانیاهو، خامنه‌ای …
و گفت، در خانه‌ی خدا را دیری‌ست بسته. بوف کور هدایت را نخواهد بست اما.

من یکی از خوش‌بخت‌ترین‌ها هستم بر سر کار.
یک‌سد و ده نفری باشیم همکار. از هفتاد و دو ملت. بیشترمان بس پیرهن که پاره کرده باشیم. سوای چهار، پنج جوانی که از خاورمیانه آمده باشند پدر و مادرهاشان، کس از ما و آن‌ها نمی‌گوید. همه هم‌آوا دیکتاتوری را رد می‌کنیم.
گرچه گاه، جنگ روسیه و اکراین با چشمانی دیگر، دیده می‌شود اما، کس درپی مچ‌انداختن با دیگری نیست. که صدای طبل جنگ، کس را خوش نیست.
کس قهقه سر نمی‌دهد، لبخندی بر لب نمی‌آورد به شلیکی، به‌پرتاب سنگی.
پرواز می‌آموزد جوجه‌گنجشکی.

این‌جا، کس به‌کینه آلوده نیست …

تاریخ انتشار : ۱۵ مهر, ۱۴۰۳ ۸:۴۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

1 Comment

  1. ملیحه گفت:

    بادا که صلح تنها شیوه زیستن انسان باشد.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

نیاز ایران و خواست ایرانیان: مذاکرۀ مستقیم میان ایران و امریکا برای پیش‌گیری از جنگ و رفع تحریم‌ها

در شرایط کنونی، خطر بروز جنگ و تبعات ویران‌گر آن تهدیدی جدی برای ایران در کلیت خود و بنیان‌های اقتصادی و اجتماعی آن است. ما ضمن محکوم کردن تهدید به جنگ و دامن زدن به ناامنی و درگیری‌های منطقه‌‌‌‌ای، به جمهوری اسلامی نیز هشدار می‌دهیم که نیاز ژئوپولیتیک ایران و منطقه ورود هرچه صریح‌تر و مسئولانه‌تر به روند مذاکره برای دستیابی به صلحی پایدار است.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

نیاز ایران و خواست ایرانیان: مذاکرۀ مستقیم میان ایران و امریکا برای پیش‌گیری از جنگ و رفع تحریم‌ها

در شرایط کنونی، خطر بروز جنگ و تبعات ویران‌گر آن تهدیدی جدی برای ایران در کلیت خود و بنیان‌های اقتصادی و اجتماعی آن است. ما ضمن محکوم کردن تهدید به جنگ و دامن زدن به ناامنی و درگیری‌های منطقه‌‌‌‌ای، به جمهوری اسلامی نیز هشدار می‌دهیم که نیاز ژئوپولیتیک ایران و منطقه ورود هرچه صریح‌تر و مسئولانه‌تر به روند مذاکره برای دستیابی به صلحی پایدار است.

مطالعه »
پيام ها

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!

با کمال تاسف روی‌کرد سیاسی مقابله با ایران از سوی برخی کشورهای ذی‌نفوذ در جهان در کنار تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه کشور ما، مانعی عمده در برابر برگزاری دیدارهای دوستانه در مقابل تیم‌های قوی جهان، حتی امکان برگزاری اردوهای آمادگی، و وجود تجربهٔ بازی در این سطح برای ملّی‌پوشان ایران است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

به مناسبت پنجاهمین سالگرد گلوله‌باران بیژن جزنی و یارانش

دفاعیات حسن ضیا ظریفی در بیدادگاه نظامی – بخش دوم

دفاعیات حسن ضیا ظریفی در بیدادگاه نظامی – بخش نخست

چرا علیه حجاب شوریدم

پرنیان شفق

ما می خواهیم زندگی کنیم