چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۹

چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۹

بازجویی‌های بیژن جزنی
ما در گذشته بارها دیدیم که در جایی که مبارزات سیاسی مردم به حدی می‌رسد که امکان دریافت حقوق ثابتی برای آن‌ها می‌کند و به‌اصطلاح، به‌صورت یک نیروی سیاسی دائمی...
۲۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: فصلنامه «مطالعات تاریخی» شماره ۵۷ - تابستان ۹۶
نویسنده: فصلنامه «مطالعات تاریخی» شماره ۵۷ - تابستان ۹۶
از هُولوکاست تا غَزه,بازاندیشی در « تَکینگی شَر» و مسئولیت انسانی
اکنون پرسشی تلخ و دردناک پیش می‌آید: آیا تجربه‌ی تاریخی یهودیان اروپا، که در حافظه جمعی بشریت به عنوان نماد «تکینگی شر» ثبت شده، اکنون خود به ابزاری برای توجیه...
۲۶ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
همۀ آن‌ها برای من خاطره‌اند!
شکی نیست که خود دیکتاتوری شاه عامل بسیار مهمی بود. تا زمانی که امکان فعالیت علنی وجود داشت، ما در همه‌ی آن‌ها فعال بودیم و بحث‌هایی هم می‌شدند. اما وقتی...
۲۶ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: مجید کیانزاد
نویسنده: مجید کیانزاد
به مناسبت پنجاهمین سالگرد گلوله‌باران بیژن جزنی و یارانش
ساواک مطابق معمول، با وقاحتی تمام، مدعی شد که این افراد در جریان فراری نافرجام هدف گلوله قرار گرفته‌اند. اما مدارک و شواهد موجود، و بعدها اسناد رسمی خود ساواک،...
۲۶ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
نویسنده: مهرزاد وطن آبادی
دفاعیات حسن ضیا ظریفی در بیدادگاه نظامی – بخش دوم
اکنون بیش از هر زمان دیگری، قلبم سرشار از محبت و عاطفه‌ی نیرومندی‌ست که به همه مردان و زنان هم‌وطنم که در این سرزمین پهناور پراکنده‌اند، پیوند می‌دهد. من، اگرچه...
۲۶ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: دکترابوالحسن ضیا ظریفی
نویسنده: دکترابوالحسن ضیا ظریفی
دفاعیات حسن ضیا ظریفی در بیدادگاه نظامی – بخش نخست
در یک مصاحبه کتبی که با من انجام شد، صراحتاً نوشتم: که مهم‌ترین مسئله در کشور، مسئله آزادی و دموکراسی است. پیشرفت و ترقی واقعی مملکت، تکامل واقعی جامعه ایرانی،...
۲۶ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: دکترابوالحسن ضیا ظریفی
نویسنده: دکترابوالحسن ضیا ظریفی
چرا علیه حجاب شوریدم
این کتاب را مینویسم تا همه بدانند که تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، زنان چگونه زیستند. مینویسم تا آیندگان و فرزندان مان دستاوردهای آمیخته با رنج و خون ما را پاس...
۲۵ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: صدیقه وسمقی
نویسنده: صدیقه وسمقی

فشارهای چندجانبه بر ایران: بازدارندگی از محور مقاومت یا مدیریت نظم منطقه‌ای؟

زمینهٔ این تحلیل به پیچیدگی اوضاع منطقه غرب آسیا و تضاد منافع بازیگران اصلی در سوریه بازمی‌گردد. از زمان مداخلهٔ روسیه در جنگ سوریه و شکست گستردهٔ گروه‌های تروریستی در میادین کلیدی مانند حلب و دیرالزور، محور مقاومت به موقعیتی استراتژیک دست یافته است. در مقابل، ایالات متحده و متحدانش تلاش می‌کنند تا از طریق اقدامات نیابتی، مانند حمایت از گروه‌هایی نظیر هیئت تحریرالشام (HTS)، و از طریق ایجاد جنگ روانی و راهبردهای دیپلماتیک این معادلات را تغییر دهند. از سوی دیگر، ترکیه نیز به‌عنوان بازیگری مستقل، با سیاست‌های دوگانهٔ خود میان همکاری با ناتو و مذاکرات با روسیه و ایران، بر پیچیدگی این بحران افزوده است.

به نقل از سایت ده مهر ۱۳ آذر ۱۴۰۳

مقدمه

وضعیت پیچیده و چندلایهٔ منطقهٔ غرب آسیا و تضاد منافع بازیگران اصلی، به‌ویژه در سوریه، همواره کانون رقابت قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای بوده است. از زمان آغاز جنگ داخلی در سوریه در سال ۲۰۱۱، این کشور به عرصه‌ای برای رویارویی محورهای مختلف قدرت تبدیل شده است: محور مقاومت به رهبری ایران و حزب‌الله، در مقابل ائتلاف‌های غربی به رهبری ایالات متحده، با مشارکت اسرائیل و برخی کشورهای عربی و ترکیه. این درگیری‌ها نه‌تنها بُعد نظامی دارند بلکه جنبه‌های سیاسی، اقتصادی، و ژئوپلیتیکی نیز به‌شدت بر آن‌ها سایه افکنده است. تحولات اخیر، از جمله حملات هماهنگ گروه‌های نیابتی به شهر حلب در سوریه و افزایش فشارهای دیپلماتیک از سوی آمریکا و اروپا بر ایران، بیانگر تلاش‌های هدفمند برای تغییر موازنه قدرت در منطقه است.

زمینه

زمینهٔ این تحلیل نیز به همین پیچیدگی اوضاع منطقه غرب آسیا و تضاد منافع بازیگران اصلی در سوریه بازمی‌گردد. از زمان مداخلهٔ روسیه در جنگ سوریه و شکست گستردهٔ گروه‌های تروریستی در میادین کلیدی مانند حلب و دیرالزور، محور مقاومت به موقعیتی استراتژیک دست یافته است. در مقابل، ایالات متحده و متحدانش تلاش می‌کنند تا از طریق اقدامات نیابتی، مانند حمایت از گروه‌هایی نظیر هیئت تحریرالشام (HTS)، و از طریق ایجاد جنگ روانی و راهبردهای دیپلماتیک مانند تحریم‌های شدیدتر علیه ایران، این معادلات را تغییر دهند. از سوی دیگر، ترکیه نیز به‌عنوان بازیگری مستقل، با سیاست‌های دوگانهٔ خود میان همکاری با ناتو و مذاکرات با روسیه و ایران، بر پیچیدگی این بحران افزوده است. این تحلیل به بررسی چگونگی ارتباط این عوامل و اهداف بازیگران کلیدی در منطقه می‌پردازد.

وضعیت ژئوپلیتیکی سوریه

سوریه یکی از ارکان محور مقاومت است که ایران در آن نقشی کلیدی دارد. ایران از طریق حمایت از دولت بشار اسد و حضور سیاسی و مستشاری نظامی در این کشور، تلاش کرده است تا ضمن گسترش مرزهای بازدارندگی، با کمک متحدین خود مانند روسیه، از نفوذ و دست‌اندازی بیگانگان به‌منظور برهم زدن نظم منطقه و تغییر احتمالی مرزهای جغرافیایی جلوگیری، و ثبات سیاسی ـ اقتصادی را به منطقه باز گرداند. موقعیت جغرافیایی سوریه، به‌ویژه مرزهای آن با اسرائیل، لبنان، ترکیه و عراق، آن را به نقطه‌ای حساس در معادلات منطقه‌ای تبدیل کرده است. سوریه همچنان نقطهٔ کانونی رقابت‌های ژئوپلیتیک بین‌المللی و منطقه‌ای است. تحلیل درست این موقعیت نیازمند درک ترکیب پیچیده‌ای از تضادها و منافع مشترک میان بازیگران مختلف است.

اهداف آمریکا، اسرائیل و متحدانشان

ایالات متحده و اسرائیل همواره محور مقاومت را که شامل ایران، حزب‌الله لبنان، و گروه‌های متحد در سوریه و عراق است، به عنوان یک تهدید استراتژیک می‌بینند .ایالات متحده، اسرائیل، ترکیه و برخی کشورهای غربی و عربی تلاش کرده‌اند تا از طریق حمایت از گروه‌های مسلح معارض، تضعیف ایران و متحدانش در سوریه را تسریع کنند.

مقابله با محور مقاومت: الف- جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در منطقه، به‌ویژه در سوریه و عراق. ب- تضعیف ارتباطات میان ایران و متحدانش از طریق تحریم‌ها و حملات نظامی نیابتی. پ‌- کاهش توانایی ایران برای تأمین مالی و تجهیز گروه‌های مقاومت.

اتصال مناطق تحت کنترل آمریکا: طرح اتصال مناطق «التنف» به «شرق فرات» و جداسازی این مناطق از نفوذ دولت سوریه و محور مقاومت بخشی از استراتژی کلان آمریکا برای تقسیم سوریه است. این امر، هم‌زمان با جلوگیری از بازسازی اقتصادی سوریه و کاهش نفوذ ایران، منافع اسرائیل را نیز تأمین می‌‌کند. آمریکا به‌دلیل ماهیت ایدئولوژیک برخی گروه‌های تکفیری نمی‌تواند آشکارا از آن‌ها حمایت کند، اما از کانال‌های غیرمستقیم این گروه‌ها را به ابزارهایی برای پیشبرد اهداف خود تبدیل کرده است.

اسرائیل: علاوه بر همراهی در اجرای تمامی اهداف آمریکا در منطقه، اهداف زیر را هم برای بازدارندگی و تضعیف ایران را نیز پیش می‌برد: الف- با حملات مکرر هوایی در سوریه تلاش می‌کند تأسیسات نظامی مرتبط با ایران و حزب‌الله را هدف قرار دهد. ب- هم‌زمان با ایجاد اختلال در مسیرهای لجستیکی میان ایران و لبنان (مانند حمله به مسیرهای زمینی و هوایی)، درصدد تضعیف حزب‌الله و در عین حال دولت سوریه است. پ- با حمایت آمریکا، به‌دنبال ایجاد مناطق عاری از مقاومت، به‌ویژه در نزدیکی مرزهای سوریه و لبنان است.

استراتژی آمریکا: هیئت تحریرالشام (HTS)، که پیش‌تر به‌عنوان جبهه‌النصره شناخته می‌شد، یکی از قوی‌ترین گروه‌های معارض در ادلب و اطراف آن است. آمریکا از طریق ابزارهای نیابتی و ارائهٔ حمایت‌های غیرمستقیم، از تروریست‌های تحریرالشام، به‌عنوان ابزاری برای فشار بر دولت سوریه و محور مقاومت استفاده می‌کند. این اقدامات شامل اطلاعات امنیتی، تأمین تسلیحات از طریق واسطه‌ها، و تلاش برای ایجاد اتحادهای جدید بین گروه‌های معارض است. حملهٔ تحریرالشام به حلب دقیقاً پس از آتش‌بس لبنان برنامه‌ریزی شده بود تا محور مقاومت فرصت بازسازی یا پاسخگویی سریع نداشته باشد.

اهداف، نقش و نفوذ روسیه

روسیه در معادلات سوریه نقشی کلیدی و پیچیده ایفا می‌کند، زیرا حضور این کشور در سوریه نه‌تنها به‌عنوان عامل تعیین‌کننده در توازن قدرت منطقه‌ای، بلکه به‌عنوان بخشی از سیاست جهانی مسکو برای حفظ نفوذ و مقابله با غرب اهمیت دارد. سوریه به‌عنوان یکی از معدود پایگاه‌های نظامی روسیه در خاورمیانه، برای مسکو اهمیت استراتژیک دارد. حضور در این کشور به روسیه امکان می‌دهد نقشی فعال در معادلات خاورمیانه داشته باشد.

توازن استراتژیک روسیه

روسیه ترجیح می‌دهد از طریق همکاری‌های دیپلماتیک با ترکیه و ایران، مانع از گسترش بحران در سوریه شود. مسکو تلاش می‌کند با استفاده از کانال‌های سیاسی و امنیتی، ترکیه را در زمینهٔ مدیریت گروه‌های مسلح در ادلب مسؤولیت‌پذیر کند.

از طرف دیگر، روسیه احتمالاً با حمایت بیشتر از ارتش سوریه، به‌ویژه در قالب حملات هوایی و ارائه اطلاعات نظامی، به‌دنبال مهار تروریست‌ها و بازپس‌گیری مناطق از دست‌رفته است.

در سوریه: روسیه با حملات گسترده‌تر به مواضع تروریست‌ها در شمال سوریه، ناچار است منابع نظامی و دیپلماتیک بیشتری را در این کشور صرف کند. این امر می‌تواند باعث فرسایش توان نظامی و افزایش هزینه‌های سیاسی روسیه در سوریه شود.
در اوکراین: غرب، به‌ویژه ایالات متحده و ناتو، ممکن است از درگیری‌های گسترده‌تر روسیه در سوریه به‌عنوان فرصتی برای تشدید فشار بر مسکو در اوکراین استفاده کند. جنگ اوکراین نیازمند تخصیص بخش عظیمی از منابع روسیه است و ورود به درگیری‌های همزمان در دو جبهه، هزینه‌های این کشور را افزایش داده و توان آن را کاهش می‌دهد.

چالش‌های روسیه

اگرچه روسیه تلاش می‌کند در سوریه تعادل را حفظ کند، اما مشکلات زیر را در پیش رو دارد:

ـــ کاهش منابع مالی و نظامی به‌دلیل جنگ اوکراین
ـــ رقابت با قدرت‌های منطقه‌ای مانند ترکیه و فشارهای غیرمستقیم از سوی ایالات متحده
ـــ وابستگی بیش از حد به ایران در زمینهٔ مبارزه با تروریست‌ها و مدیریت سوریه، که در صورت تضعیف ایران، نقش روسیه نیز متزلزل می‌شود.

اهداف، منافع و نقش ترکیه در سوریه

ترکیه در سال‌های اخیر استراتژی نفوذ منطقه‌ای خود را گسترش داده است و سوریه یکی از مهم‌ترین میدان‌های این بازی است. ترکیه از یک سو به حمایت از معارضان سوری پرداخته و از سوی دیگر در برابر افزایش نفوذ کردها در شمال سوریه مقاومت کرده است. روابط آنکارا با بازیگرانی چون آمریکا و روسیه، به‌شدت تحت تأثیر این تضاد منافع قرار دارد. منافع ترکیه از جمله عبارتند از:

ـــ جلوگیری از ایجاد یک دولت کرد مستقل در شمال سوریه، که می‌تواند الهام‌بخش کردهای ترکیه باشد.
ـــ حفظ حضور نظامی در سوریه به‌منظور تقویت نفوذ خود و تثبیت موقعیت معارضان در شمال سوریه، و کنترل گروه‌های نیابتی و تقویت عمق استراتژیک در مرزهای جنوبی خود.
ـــ استفاده از معارضین سوری به‌عنوان ابزاری برای فشار بر دولت بشار اسد و همچنین در مذاکره با روسیه و ایران.
ترکیه از نفوذ مستقیم آمریکا در میان معارضین ناراضی است. آنکارا تلاش می‌کند تا معارضین را تحت کنترل خود نگه‌دارد و اجازه ندهد واشنگتن از این گروه‌ها برای تحقق اهداف بزرگ‌تر خود استفاده کند. این تضاد منافع، همکاری کامل ترکیه و آمریکا را در زمینه‌هایی دشوار کرده است.

ترکیه می‌کوشد نفوذ خود را در شمال سوریه گسترش دهد و از حضور گروه‌های کرد وابسته به «قسد» جلوگیری کند. با این حال، حساسیت‌های ترکیه در برابر نقش مستقل آمریکا در مدیریت گروه‌های معارض نشان می‌دهد که آنکارا به دنبال بهره‌برداری نیابتی از گروه‌های معارض است، اما تمایلی به تقسیم قدرت با واشنگتن ندارد.

سیطره بر حلب: ترکیه در ازای بازگشت تروریست ها به حلب، آمادهٔ دادن امتیازاتی به روسیه بود، که نشان‌دهندهٔ تمایل آنکارا به تثبیت جایگاه سیاسی و اقتصادی معارضه در شمال سوریه است. حلب یکی از شهرهای استراتژیک سوریه و قطب اقتصادی این کشور محسوب می‌شود. ترکیه با حمایت از معارضان در شمال سوریه تلاش کرده است که از طریق آنان، نفوذ اقتصادی و تجاری خود را در این منطقه گسترش دهد. ترکیه با بیش از ۳/۶ میلیون آواره سوری، زیر فشار داخلی و بین‌المللی برای حل این بحران قرار دارد. تثبیت حضور معارضان در مناطقی مانند حلب می‌تواند شرایطی را فراهم کند که بخشی از آوارگان به این مناطق بازگردند.

مذاکرات ترکیه و روسیه: ترکیه و روسیه در سوریه تعاملاتی پیچیده‌ دارند. هرچند ترکیه مخالف بشار اسد است و از معارضان حمایت می‌کند، اما به‌دلیل روابط اقتصادی و نظامی با روسیه، از تقابل مستقیم با مسکو اجتناب می‌کند. ترکیه ممکن است برای جلب رضایت روسیه، امتیازات خاصی را به مسکو پیشنهاد داده باشد، مانند هماهنگی در دیگر پرونده‌های منطقه‌ای.

تقویت چانه‌زنی: با تقویت معارضان در حلب، ترکیه می‌تواند در مذاکرات آتی دربارهٔ آینده سوریه، جایگاهی قوی‌تر داشته باشد.

عملیات تروریست‌های تحریرالشام و معارضان

هماهنگی پشت پرده: حملهٔ تحریرالشام به حلب هم‌زمان با آتش‌بس میان حزب‌الله و اسرائیل و تضعیف مسیرهای ارتباطی مقاومت، نشان‌دهندهٔ طراحی مشترک میان اسرائیل، آمریکا، و گروه‌های معارض است. این حمله با هدف اشغال مناطق کلیدی و کاهش توان مقاومت برنامه‌ریزی شده است.

جنگ روانی و فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی بر ایران: فشارهای بین‌المللی بر ایران بخشی از سیاست بلندمدت غرب برای مهار نفوذ منطقه‌ای تهران است. تحریم‌ها و تهدیدهای مرتبط با غنی‌سازی ۶۰ درصدی اورانیوم به‌طور هم‌زمان با فشارهای امنیتی در سوریه و منطقه طراحی شده‌اند تا ایران را در چندین جبهه تحت فشار قرار داده و آن را به انزوا بکشانند. این فشارها هم‌زمان با اقدامات اقتصادی، دیپلماتیک و امنیتی در منطقه برای کاهش نفوذ ایران صورت می‌گیرد.

نگرانی از تشدید بحران هسته‌ای: یکی از ابزارهای فشار، متهم کردن ایران به تلاش برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای است. این اتهام‌های نادرست ممکن است برای ایجاد محدودیت‌های بیشتر بر برنامه‌های نظامی و راهبردی ایران به‌کار گرفته شود، چرا که هرگونه عملیات گسترده مانند وعده صادق ۳ می‌تواند به‌عنوان تهدیدی جدی برای اسرائیل و منافع غرب تلقی شود.

تلاش برای فاصله‌گیری ایران از چین و روسیه: آمریکا و اروپا می‌کوشند با فشار سیاسی- اقتصادی بر ایران، آن را از سیاست گردش به شرق منصرف و به سمت دوری از چین و روسیه سوق دهند. در این زمینه پشتیبانی بخش‌هایی از سرمایه‌داری نئولیبرال ایران را، که در پیوند با سرمایه جهانی و غرب است، نیز با خود همراه دارند.

ترس‌افکنی از بازگشت ترامپ: اروپا و آمریکا از احتمال بازگشت ترامپ به قدرت به‌عنوان اهرمی برای تحت فشار قرار دادن ایران استفاده می‌کنند. آن‌ها این پیام را ارسال می‌کنند که با بازگشت ترامپ، تحریم‌ها و فشارها به‌مراتب شدیدتر خواهد شد.

هم‌زمانی فشارها: هم‌زمانی حملات تروریست‌ها در سوریه و تشدید تحریم‌ها و تهدیدات علیه ایران نشان‌دهندهٔ تلاش غرب برای مهار توان منطقه‌ای ایران است.

تهدید وعدهٔ صادق ۳: حملهٔ احتمالی ایران به اسرائیل، در پاسخ به سیاست‌های اشغالگرانهٔ این رژیم، یکی از نگرانی‌های بزرگ غرب و متحدان آن است که تلاش می‌کنند از وقوع آن جلوگیری کنند.

مسألهٔ بازدارندگی

بخشی از فشارهای کنونی بر ایران، به‌ویژه در زمینه دیپلماتیک، و امنیتی، می‌تواند با هدف جلوگیری از اجرای «وعدهٔ صادق ۳» یا دیگر اقدامات مشابه علیه اسرائیل باشد. این فشارها، هم از سوی بازیگران فرامنطقه‌ای مانند ایالات متحده و کشورهای اروپایی و هم از سوی بازیگران منطقه‌ای مانند اسرائیل و کشورهای عربی همسو، اعمال می‌شوند. با توجه به قدرت و تجربهٔ محور مقاومت در استفاده از عملیات پیچیده علیه اسرائیل، کشورهای غربی و متحدان منطقه‌ای آن به‌دنبال کاهش توانایی ایران در پیشبرد چنین حملاتی هستند. این شامل تضعیف ایران از طریق تحریم‌های اقتصادی، اعمال فشار دیپلماتیک و حتی تهدیدهای نظامی می‌شود.
جلوگیری از تشدید تنش منطقه‌ای: هرگونه حملهٔ گسترده علیه اسرائیل می‌تواند منجر به درگیری‌های وسیع‌تر منطقه‌ای شود، که شامل حزب‌الله لبنان، نیروهای مقاومت در سوریه، عراق و غزه خواهد شد. جلوگیری از چنین سناریویی، یکی از اهداف کلیدی ایالات متحده و متحدانش است.

چالش ایران

ایران در برابر این فشارها سعی دارد با استفاده از ابزارهای خود (مانند توسعهٔ روابط با چین و روسیه، حمایت از مقاومت و تأکید بر سیاست‌های بازدارندگی)، توانایی‌های خود را حفظ کند. اما در عین حال که نگاهی به شرق دارد، نیروهای قدرتمندی در داخل کشور آن را به‌سوی غرب می کشند. این دوگانگی و عدم وجود استراتژی روشن و صریح در این زمینه موجب تضعیف بازدارنگی، بهره‌برداری و سوء استفادهٔ غرب برای وارد آوردن فشارهای چندجانبه و محدودیت‌های اقتصادی شده و کار را برای حفظ استراتژی‌های بلندمدت دشوار کرده است.

واقعیت میدانی و موانع تحقق اهداف غرب: مقاومت منطقه‌ای و تضاد منافع بازیگران

شکست پروژه‌های قبلی آمریکا در سوریه، نظیر اتصال قسد به معارضه یا تسخیر مناطق کلیدی توسط معارضین، نشان می‌دهد که همبستگی محور مقاومت و مقاومت منطقه‌ای همچنان قدرتمند است. ترکیه نیز به‌دلیل تضاد منافع با کردها و آمریکا، از جهاتی مانعی برای طرح‌های گسترده واشنگتن به شمار می‌رود.

محور مقاومت: ایران و متحدانش بارها نشان داده‌اند که می‌توانند با وجود فشارها، توان خود را حفظ کنند. حملات آمریکا و اسرائیل تاکنون نتوانسته‌اند تأثیری بلندمدت بر انسجام محور مقاومت بگذارند.

تضاد منافع ترکیه و آمریکا: ترکیه خواهان حفظ کنترل بر معارضین سوری است و با طرح‌های بلندمدت آمریکا که ممکن است کردها را تقویت کند یا معارضین را از کنترل ترکیه خارج سازد، مخالف است.

همکاری روسیه و ایران: هماهنگی نزدیک میان مسکو و تهران در سوریه نیز یکی از موانع اصلی تحقق اهداف غرب است. روسیه به‌عنوان یک بازیگر کلیدی، تمایل به حفظ نفوذ خود در سوریه دارد و به اقدامات آمریکا واکنش نشان می‌دهد.

نتیجه‌گیری

تحولات اخیر در سوریه و منطقهٔ غرب آسیا نشان‌دهنده بازگشت مجدد قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به سیاست‌های تهاجمی برای تغییر موازنهٔ قدرت است. در این چارچوب، حملات گروه‌های نیابتی مانند هیئت تحریرالشام به حلب و همزمانی این حملات با آتش‌بس در لبنان، نشان‌دهندهٔ یک برنامه‌ریزی هماهنگ میان بازیگرانی نظیر ایالات متحده، ترکیه و اسرائیل است. اهداف اصلی این اقدامات عبارتند از تضعیف محور مقاومت، کاهش نفوذ ایران در سوریه، و ایجاد بی‌ثباتی‌های بیشتر در مسیر بازسازی این کشور.
در این میان، ترکیه به‌عنوان یک بازیگر کلیدی، اهداف چندلایه‌ای را دنبال می‌کند، که شامل تقویت موقعیت خود در شمال سوریه، کاهش فشارهای داخلی مرتبط با بحران مهاجران، و استفاده از نفوذ خود بر گروه‌های معارض برای به‌دست آوردن امتیازات سیاسی است. این اهداف، اگرچه به ظاهر همسو با غرب است، اما حساسیت‌هایی را نیز در برابر همکاری مستقیم گروه‌های معارض با آمریکا نشان می‌دهد، که بیانگر تلاش آنکارا برای حفظ کنترل بر متحدان نیابتی خود است.

از سوی دیگر، افزایش فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی بر ایران، با تمرکز بر برنامه هسته‌ای و نقش منطقه‌ای این کشور، تلاشی برای محدودسازی قدرت آن و جلوگیری از اجرای وعده‌های ایران در حمایت از محور مقاومت است. این تحرکات، به‌ویژه با توجه به تغییرات احتمالی در سیاست آمریکا پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ و بازگشت ترامپ، بیش‌ازپیش شدت گرفته است.

در مجموع، این تحولات بیانگر یک تقابل استراتژیک چندبعدی است که هر بازیگر تلاش دارد با ترکیب ابزارهای نظامی، سیاسی، و اقتصادی، جایگاه خود را در منطقه تثبیت کند. نتیجهٔ این تقابل، در میان‌مدت و بلندمدت، به میزان توانایی محور مقاومت در مدیریت فشارها و تحرکات هماهنگ بازیگران متخاصم وابسته است.

روسیه، در شرایط کنونی، تلاش می‌کند از افزایش نفوذ تروریست‌ها و تضعیف دولت سوریه جلوگیری کند، زیرا چنین اتفاقی، علاوه بر کاهش نقش این کشور در خاورمیانه، فشار بر آن را در اوکراین افزایش می‌دهد. با این‌حال، مدیریت همزمان دو جبهه (سوریه و اوکراین) برای روسیه دشوار است و به همکاری نزدیک‌تر با متحدان منطقه‌ای مانند ایران نیاز خواهد داشت.

ایران باید با استفاده از تجربیات خود در رابطه با آمریکا و اروپا، که سال‌هاست با فشار حداکثری خواهان تسلیم ایران در مقابل شرایط خود هستند، نهایت هوشیاری خود را به‌کار برده و تهدید و بحران را مدیریت کند. تنها راه در این رابطه ایستادگی استوار در کنار متحدین واقعی خود، از جمله روسیه و چین، تقویت بازدارنگی در مسألهٔ نظام ـ امنیتی از یک سو، و کاهش سریع بیکاری و فقر اقتصادی ـ اجتماعی در جبههٔ مردمی از سوی دیگر، است. در نهایت این مردم و توده‌های زحمتکش هستند که می‌توانند مدافعان واقعی منافع و امنیت ملی کشور باشند.

این تحلیل نشان می‌دهد که آمریکا و متحدانش به‌دنبال استفاده از هر ابزار ممکن، از دیپلماسی و تحریم گرفته تا عملیات نیابتی و نظامی، برای تضعیف ایران و محور مقاومت، حفظ امنیت اسرائیل، و بازترسیم نقشهٔ سوریه و منطقه هستند. اما تضاد منافع میان بازیگران منطقه‌ای مانند ترکیه و آمریکا و همچنین قدرت ایران و محور مقاومت در مدیریت بحران‌ها، مانعی جدی برای تحقق این اهداف است.

 

تاریخ انتشار : ۱۳ آذر, ۱۴۰۳ ۱۰:۵۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

نیاز ایران و خواست ایرانیان: مذاکرۀ مستقیم میان ایران و امریکا برای پیش‌گیری از جنگ و رفع تحریم‌ها

در شرایط کنونی، خطر بروز جنگ و تبعات ویران‌گر آن تهدیدی جدی برای ایران در کلیت خود و بنیان‌های اقتصادی و اجتماعی آن است. ما ضمن محکوم کردن تهدید به جنگ و دامن زدن به ناامنی و درگیری‌های منطقه‌‌‌‌ای، به جمهوری اسلامی نیز هشدار می‌دهیم که نیاز ژئوپولیتیک ایران و منطقه ورود هرچه صریح‌تر و مسئولانه‌تر به روند مذاکره برای دستیابی به صلحی پایدار است.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

نیاز ایران و خواست ایرانیان: مذاکرۀ مستقیم میان ایران و امریکا برای پیش‌گیری از جنگ و رفع تحریم‌ها

در شرایط کنونی، خطر بروز جنگ و تبعات ویران‌گر آن تهدیدی جدی برای ایران در کلیت خود و بنیان‌های اقتصادی و اجتماعی آن است. ما ضمن محکوم کردن تهدید به جنگ و دامن زدن به ناامنی و درگیری‌های منطقه‌‌‌‌ای، به جمهوری اسلامی نیز هشدار می‌دهیم که نیاز ژئوپولیتیک ایران و منطقه ورود هرچه صریح‌تر و مسئولانه‌تر به روند مذاکره برای دستیابی به صلحی پایدار است.

مطالعه »
پيام ها

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!

با کمال تاسف روی‌کرد سیاسی مقابله با ایران از سوی برخی کشورهای ذی‌نفوذ در جهان در کنار تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه کشور ما، مانعی عمده در برابر برگزاری دیدارهای دوستانه در مقابل تیم‌های قوی جهان، حتی امکان برگزاری اردوهای آمادگی، و وجود تجربهٔ بازی در این سطح برای ملّی‌پوشان ایران است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

بازجویی‌های بیژن جزنی

از هُولوکاست تا غَزه,بازاندیشی در « تَکینگی شَر» و مسئولیت انسانی

همۀ آن‌ها برای من خاطره‌اند!

به مناسبت پنجاهمین سالگرد گلوله‌باران بیژن جزنی و یارانش

دفاعیات حسن ضیا ظریفی در بیدادگاه نظامی – بخش دوم

دفاعیات حسن ضیا ظریفی در بیدادگاه نظامی – بخش نخست