یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۰

یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۲۱:۵۰

سقراط؛- قهرمان لیبرالیسم، متفکر پیشامارکسیستی؟
سقراط در راه باورهایش فدا و شهید شد چون راه وجدان را برگزید و مهمترین اصل و پرنسیپ زندگی را داشتن درون و روانی آزاد برای موفقیت آزاد اندیشی میدانست...
۲۰ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری
تقلب در جایزه صلح نوبل؟
نکته‌ای که شک آن‌ها را برانگیخت، افزایش ناگهانی شرط‌بندی‌ها روی نام این رهبر اپوزیسیون ونزوئلا تنها چند ساعت قبل از اعلام رسمی بود، در حالی که نام او در میان...
۱۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان احمد باقری
نویسنده: برگردان احمد باقری
دوازدهمین تحلیل هفتگی با مهمان ویژه عمادالدين باقی| فرخ نگهدار، گودرز اقتداری | دهم اکتبر؛ روز جهانی «نه به اعدام»
دوازدهمین برنامه «تحلیل هفته، پرسش و پاسخ» به مناسبت دهم اکتبر؛ روز جهانی «نه به اعدام» مهمان ویژه: عمادالدین باقی؛ پژوهشگر و نویسنده در حوزه حقوق بشر و جامعه مدنی...
۱۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
وقتی ماریا کورینا ماچادو جایزه صلح نوبل را می‌برد، «صلح» معنای خود را از دست داده است.
میشل النر: هر بار که این جایزه به معمار خشونتی که در لباس دیپلماسی پنهان شده اهدا می‌شود، کمیته صلح نوبل به صورت کسانی که واقعاً برای صلح می‌جنگند، پزشکان...
۱۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: میشل النر
نویسنده: میشل النر
آشتی ملی در گرو «تغییر رفتار» است نه «حذف»؛ فرخ نگهدار در گفت‌وگو با سعید برزین
زبان ما در گفت‌وگوی یک جانبه با نیروهای سیاسی در بستر تاریخ شکل گرفته کشور نباید در آنها حس نگرانی یا ترس تولید کند. ما باید در عمل نشان دهیم...
۱۹ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فرخ نگهدار در گفتگو با سعید برزین
نویسنده: فرخ نگهدار در گفتگو با سعید برزین
فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!
می‌توان و باید در شادمانی مردم فلسطین و صلح‌خواهان واقعی در جهان به خاطر احتمال پایان نسل‌کشی تمام عیار در غزه شریک بود و در عین حال، هر گونه توهم...
۱۸ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
اولین سال ریاست جمهوری شینباوم در مکزیک یک پیروزی بود
کلودیا شینباوم، رئیس جمهور مکزیک، نشان می‌دهد که گسترش زیرساخت‌ها و دولت رفاه یک داستان موفقیت‌آمیز است. ۳۰۰۰ کیلومتر خط آهن جدید، ۱.۸ میلیون خانه جدید و میزان محبوبیت حدود...
۱۸ مهر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی

سیاهکل

بی هیچ شک وشبهه ای پایه های تخت شاهنشاهی را واقعه سیاهکل به لرزه در آورد. حال این سئوال بجاست؛ این چه جنبشی است که جامعه ایران را به منجلاب متعفن جمهوری اسلامی گرفتار کرد. قبل از پاسخ به این سئوال لازم میدانم آنچه را که شخصاً از زبان گرامی یاد بیژن جزنی شنیده ام بیان کنم. گمان کنم ایشان اواخر ۱۳۵۰ بود که میگفت جنبش فداییان خلق نباید در دوران کودکی خود در جا بزند باید به سرعت به طرف کار سیاسی وبسیج توده ای برود. این نقد وایراد را میشود به فداییان گرفت که چرا به توصیه بیژن عمل نکردند اما نفی و تخطئه فداییان ناجوانمردانه وبدور از انصاف است.

در محفلی سخن به واقعه سیاهکل کشید. دوستانی با ظاهری اندیشمندانه و خردورزانه، با عباراتی عاریتی و روشنفکرانه، به نفی و تخطئه آن پرداختند. من که دل در گرو آن لحظات پرافتخار و تاریخ‌ساز داشته و دارم، متهم به خامی، ساده‌اندیشی و احساس‌گرایی شدم؛ گفتند که تو مقهور شهامت، شجاعت و مهابت مردان آن واقعه‌ای، نه درستی راه و اندیشه‌شان.

در این میان، دوستی که آثار خرد و دانش در وجناتش نمایان بود، گفت: «درستی یا نادرستی کنش سیاسی را باید در تأثیر آن بر جامعه سنجید.» همگان بر این معیار توافق داشتند، و من نیز. حال بر آنم که، به‌دور از هرگونه پیش‌داوری، از این زاویه به ماجرای سیاهکل نگاه کنم. انتظارم نیز آن است که دوستان با دیده انصاف، نقد و تنقیح این نوشته را بنگرند و بر هدایتم همت گمارند.

پس از کودتای ننگین ۱۳۳۲، جو حاکم بر جامعه ایران، به‌ویژه روشنفکران، چگونه بود؟ نیازی به توضیح مفصل نیست، چراکه خود می‌دانید. چند جمله‌ای برای یادآوری، به قول فرنگی‌ها «فرش شدن ذهن»، ذکر می‌شود:

پس از آن واقعه جنایت‌بار، دارها برچیده شد، خون‌ها شسته شد…

نادری پیدا نخواهد شد امید…

دیگر اکنون بی‌امید و بی‌فروغ،

می‌رویم این کوره‌ره را سوی گور…

در سکوت جاودان،

مدفون شده است هرچه غوغا بود و قیل‌وقال…

و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

در پهنه اجتماع نیز اوضاع چنین بود. ابتذال همه‌جا را فرا گرفته بود—فیلم‌های آبگوشتی فردینی، موسیقی‌های چاله‌میدانی آغاسی، ترانه‌های کاباره‌ای سوسن، تلویزیونی که تنها میکروفونی برای مدیحه‌سرایی اعلیحضرت و علیاحضرت بود، نشریات مبتذل با محتوای جنایی و اروتیک و…

در پس ۱۳۳۲، نقدها را عیار گرفتند و سرمداران یا پی کار خود رفتند یا رهسپار ساحل‌های دیگر شدند. در شمال تهران و هر شمال دیگر، اعم از داخل و خارج، کاخ‌ها برافراشته شد، در حالی که گودال‌های دروازه غار، سید اسماعیل و زنبورک‌خانه، که خود شاهد دروازه غارش بودم، با انبوهی از جمعیت به امان خدا رها شده بودند.

بگذریم از سیستان و بلوچستان، کردستان و بسیاری از نقاط دیگر ایران که ساکنانش مجبور به ترک خانه و دیار شدند، و زاغه‌نشینی گسترده‌ای در تهران و دیگر شهرهای بزرگ شکل گرفت.

ساواک بر همه ارکان چامعه مسلط شده و تسمه از گرده همه اقشار کشیده بود شاهنشاهیان سرمست از غرور که در دل خاور میانه پر آشوب جزیره ثبات ساخته بود ند. در این ظلمت و خاموشی مطلق بناگاه در نیمه شبی در گوشه دور افتاده جنگلی غرش گلوله ای شیپور بیدار باش ملتی را به صدا در آورد وخواب از چشم همگان اعم از حاکم ومحکوم ربود. من بچشم خود دیدم در فردای ۱۹ بهمن ۱۳۴۹ وضعیت ابتدا در قشر تحصیل کرده وکمی بعد در همه اقشار جامعه فرق کرد. صحبت کردن ها، اخلاق ها سلیقه ها ادبیات مردم همه چیز فرق کرد حتی شکنجه ها وزندان ها.

آنگاه که عکس ۹ نفر چریک در صفحه روزنامه ها ظاهر شد وبرای سرشان جایزه تعیین گردید چه غوغایی بپاشد؛ تابوت رژیم درهمان روزها آماده شد. در دانشگاه ها ،مساجد، محافل، قهوه خانه ها میخانه ها، کوچه ها خیابان ها ورزشگاه ها؛ مردم با نگرانی در چهره و امید در دل وشوق در جان واقعه ای را انتظار داشتند. قراربود خالی از احساس صحبت کنم، اما در این جا نمیتوانم یادی از سیاوش کسرائی وشعر زیبایش نداشته باشم:

کودکان از بام ها اورا صدا کردند

مادران اورا دعا کردند

پیرمردان چشم گرداندند

دختران بفشرده گردنبندها در مشت

همره او قدرت عشق و وفا کردند

رژیم با تمامی توان بسیج شد ومسببین سیاهکل وعقبه آن ها را دستگیر زندانی شکنجه وگروه گروه به سرعت روانه میدان تیرباران کرد؛ تا سکون وسکوت را بار دیگر بر این مملکت حاکم کند اما این بار کور خوانده بود، نه تنها دارها برچیده نشد و خون ها شسته نشد بلکه فوج فوج مرد و زن به میدآن آمدند وآتش میدان های تیرباران وخیابان های شهر را شعله ور نگه داشتند.

تمامی کتاب ها، سروده ها وخون دل نوشته هایی که تا این زمان در خلوت خانه ها به قلم آمده بود امروز بر کوی وبرزن در کوچه وخیابان در زندان وایوان به فریاد ونغمه بدل شدند و ناقوس مرگ دیکتاموری را به صدا در آوردند. در همه آن سال ها، آفرینندگان حماسه سیاهکل که اکنون تن شان را بخاک سپرده بودند صحنه گردان به عبارتی الگوی مبارزات مردم ایران بر علیه رژیم در همه اشکال آن چه در مساجد ومحافل مذهبی و گروه های دیگر مثل سازمان مجاهدین و دلیر مردان آرمان خلق و……… بودند. حتی رهبر فعلی علی خامنه ای میگفت: افتخار دارم به مخده ای تکیه زده ام که مجید ومسعود احمدزاده به آن تکیه زده اند ویا فاتحه آن بهشتی را باید خواند که امیر پرویز پویان در آن نباشند و هزار مثال دیگر.

بی هیچ شک وشبهه ای پایه های تخت شاهنشاهی را واقعه سیاهکل به لرزه در آورد. حال این سئوال بجاست؛ این چه جنبشی است که جامعه ایران را به منجلاب متعفن جمهوری اسلامی گرفتار کرد. قبل از پاسخ به این سئوال لازم میدانم آنچه را که شخصاً از زبان گرامی یاد بیژن جزنی شنیده ام بیان کنم.  گمان کنم ایشان اواخر ۱۳۵۰ بود که میگفت جنبش فداییان خلق نباید در دوران کودکی خود در جا بزند باید به سرعت به طرف کار سیاسی وبسیج توده ای برود. این نقد وایراد را میشود به فداییان گرفت که چرا به توصیه بیژن عمل نکردند اما نفی و تخطئه فداییان ناجوانمردانه وبدور از انصاف است.

اما آیا ظهور و استقرار رژیم فعلی نتیجه مبارزات آزادی‌خواهان ایران، به‌طور عام، و فداییان خلق، به‌طور خاص، بود؟ یا اینکه ریشه در بستر مذهبی جامعه و همراهی قدرت‌های خارجی داشت که برای جلوگیری از شکل‌گیری نیروهای چپ—چه مذهبی و چه غیرمذهبی—و سایر جریان‌های مترقی تلاش می‌کردند؟

آیا سقوط رژیم شاهنشاهی نتیجه تضادهای درونی خود رژیم و ندانم‌کاری‌هایش نبود؟ اگر در این مورد تردیدی هست، کافی است به هشدارهای مقامات سیاسی و اقتصادی خود رژیم توجه کنید؛ افرادی مانند علینقی عالیخانی، حسین عظیمی، جمشید آموزگار، وارطان گریگوریان، گارو مژلومیان و ده‌ها نفر دیگر که نسبت به آینده هشدار داده بودند. به‌ویژه گارو مژلومیان، که سقوط سنگین شاه را پیش‌بینی کرده بود اما مورد بی‌مهری قرار گرفت.

و اما، جانشین آن رژیم را شرایط تاریخی و دینامیسم درونی جامعه ایران در آن زمان رقم زد—البته، «رفیق بد و زغال خوب» نیز بی‌تأثیر نبود.

تکلمه: من خود را در طیف چپ بهر قسمش نمیدانم بلکه بیشتر خود را یک لیبرال دموکرات ملی گرا قلمداد میکنم (البته اگر خدا قبول کند) دفاع من از فداییان خلق و بخصوص از حماسه سیاهکل از این علقه ناشی میشود که من فداییان را دارایی هستی وهویت ایران میدانم همانطور که فردوسی، سعدی، آریوبرزن، یعقوب لیث، سربداران، مشروطه خواهان، ستارخان و هزاران پاسداران این مرز وبوم. که همه آنها دراین سیستم مورد هجمه وبی مهری قرار گرفته ودر این میان فداییان خلق بیش از همه مظلوم واقع شده اند بخصوص از طرف شیخ قشیری ها. روزی را به انتظار نشسته ام که این سرمایه اجتماعی ایران یعنی فداییان خلق در تاریخ وادبیات واسطوره های ایران شکوفا شوند ومنبع الهام نسل های آینده این مرز وبوم قرار گیرند. در این امید و انتظار دل قرص دارم وهم اکنون هم میبینم که شعر وسرود آنان بر لبها جاری وآرمان آنها در دل ها وسرها جای دارد

تاریخ انتشار : ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ ۱۰:۰۹ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!

می‌توان و باید در شادمانی مردم فلسطین و صلح‌خواهان واقعی در جهان به خاطر احتمال پایان نسل‌کشی تمام عیار در غزه شریک بود و در عین حال، هر گونه توهم در بارۀ نیات مبتکران طرح جدید را زدود. می‌توان و باید طرح ترامپ را به زانو درآمدن بزرگترین ماشین آدم‌کشی تاریخ بشر در برابر مردم مقاوم غزه دانست.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

قحطی در غزه؛ آیینۀ تمام‌نمای پوچی ادعاهای قدرت‌های غربی

نتانیاهو با چه اطمینانی، علیرغم اعتراض‌های بی‌سابقۀ جهانی به غزه لشکرکشی می‌کند؟ در حالی که جنبش صلح تا تل‌آویو گسترش یافته و اعتراض‌ها به ادامۀ جنگ و اشغال غزه ده‌ها هزار شهروند اسرائیلی را نیز به خیابان‌ها کشانده، وزیر دفاع کابینۀ جنایت‌کار نتانیاهو با تکیه بر کدام قدرت، چشم در چشم دوربین‌ها می‌گوید درهای جهنم را در غزه باز کرده است؟

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

سقراط؛- قهرمان لیبرالیسم، متفکر پیشامارکسیستی؟

تقلب در جایزه صلح نوبل؟

دوازدهمین تحلیل هفتگی با مهمان ویژه عمادالدین باقی| فرخ نگهدار، گودرز اقتداری | دهم اکتبر؛ روز جهانی «نه به اعدام»

وقتی ماریا کورینا ماچادو جایزه صلح نوبل را می‌برد، «صلح» معنای خود را از دست داده است.

آشتی ملی در گرو «تغییر رفتار» است نه «حذف»؛ فرخ نگهدار در گفت‌وگو با سعید برزین

فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!