خلاصه و برگردان: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
۳– خشونت علیه زنان توسط غیر شریک زندگی
علاوه بر خشونت جسمی یا جنسی علیه زنان توسط شریک زندگی فعلی یا قبلی، تحقیق سازمان بهداشت جهانی به این نوع خشونت از طرف مردها و یا زن های دیگر نیز پرداخته است. این بخش به موضوعات زیر می پردازد:
•خشونت جنسی و جسمی از ۱۵ سالگی توسط غیر شریک زندگی
•خشونت جنسی علیه کودکان زیر ۱۵ سال
•اجبار در اولین آمیزش جنسی
خشونت جنسی و جسمی توسط غیر شریک زندگی از ۱۵ سالگی به بعد
گزارش زنان از خشونت های جنسی یا جسمی یا هر دو توسط غیر شریک زندگی از ۱۵ سالگی گوناگونی گسترده ای داشت. رواج هر دوی خشونت های جنسی و جسمی همراه با هم از ۵% در اتیوپی تا ۶۵% در ساموآ بود. درجه خشونت غیر شریک زندگی در مناطق شهری در تمام کشورها بجز پرو بیشتر از مناطق شهرستانی بود. با وجود درجه بالای خشونت علیه زنان در اتیوپی توسط شریک زندگی، خشونت جنسی یا جسمی توسط غیر شریک زندگی در این کشور زیر ۵% بود.
خشونت جسمی از ۱۵ سالگی
بالاترین آمار گزارش شده تا بحال از خشونت توسط شخصی غیر از شریک زندگی در ساموآ با ۶۲% و در مرحله بعدی پرو (با ۲۸% در مراکز شهری و ۳۲% در مراکز شهرستانی) بوده است. حتا در مراکزی که پایین ترین درصد از این نوع خشونت را دارند یعنی اتیوپی و ژاپن نیز شاهد حدود ۵% از این نوع خشونت هستیم. در اکثر مراکز مورد مطالعه خشونت از طرف یک نفر اعمال شده بود ولی در مراکز روستایی بنگلادش، نامیبیا، پرو، ساموآ و جمهوری متحده تانزانیا یک پنجم زنان مصاحبه شده از طرف ۲ نفر و یا بیشتر که شریک زندگیشان نبوده اند، مورد خشونت جسمی واقع شده بودند.
در اکثر موارد خشونت جسمی توسط غیر شریک زندگی، از ۱۵ سالگی به بعد توسط پدر و یا مردهای دیگر فامیل بوده است ولی در برخی مراکز (بنگلادش، نامیبیا، ساموآ و جمهوری متحده تانزانیا) اغلب از معلم ها نیز در این رابطه نام برده شده است.
خشونت جنسی از ۱۵ سالگی
از شرکت کنندگان در تحقیق پرسیده شد که آیا از سن پانزده سالگی به اجبار توسط یک نفر غیر شریک زندگی وادار به آمیزش یا ارتباط جنسی شده اند که خود مایل به آن نبوده اند. بالاترین آمار بین ۱۰% تا ۱۲% در مراکز ساموآ و مناطق شهری جمهوری متحده تانزانیا گزارش شد. در صورتی که در مناطق شهرستانی بنگلادش و اتیوپی این آمار زیر ۱% بود. اعمال کنندگان این نوع خشونت شامل دوست پسرها، افراد خانواده (مردان، غیر از پدر و پدرخوانده) و دوستان خانوادگی (مرد) بودند.
مقایسه خشونت از طرف شریک زندگی و غیر آن
درک عمومی این است که زنان از طرف غریبه ها بیشتر در معرض خشونت هستند تا شریک زندگی و یا مردانی که در حیطه آشنایانشان قرار می گیرند. اطلاعات اخیر مغایر بودن این درک عمومی با واقعیت را نشان می دهد (شکل ۷). در حالی که از ۴% (اتیوپی) تا ۳۵% (مراکز شهرستانی پرو) زنان بعد از ۱۵ سالگی خشونت توسط هر دو شریک زندگی و غیر شریک زندگی را تجربه کرده بودند، در اتیوپی تقریبا تمامی خشونت توسط شریک زندگی است. در حالی که در ساموآ خشونت توسط غیر شریک زندگی بیشترین آمار را دارد. در اکثر مراکز این تحقیق، بیش از ۷۵% زنانی که خشونت جسمی یا جنسی را از ۱۵ سالگی به بعد تجربه کرده بودند، توسط شریک زندگی خود مورد خشونت و آزار قرار گرفته بودند.
تنها در دو منطقه شهری برزیل و ساموآ بود که حداقل ۴۰% زنان خشونت دیده، توسط شخصی غیر از شریک زندگی آزار دیده بودند.
آزار جنسی قبل از ۱۵ سالگی
از آنجایی که آزار جنسی در کودکی مسئله بسیار حساسی است، تحقیق در رابطه با آن بسیار مشکل است. در این تحقیق دو مشی کاملا متفاوت برای سوال در این رابطه در نظر گرفته شد. ابتدا از زنان مستقیما پرسیده شد که آیا تا قبل از ۱۵ سالگی کسی آنها را بصورت جنسی لمس کرده است، یا آنها را وادار به عمل جنسی که تمایلی به آن نداشته اند کرده است.
در تمام کشورها غیر از بنگلادش همین سوال عینا دوباره در انتهای مصاحبه از زنان پرسیده شد با این تفاوت که زنان پاسخ بلی، خیر خود را به صورت علامت کتبی کنار یک عکس (صورت خندان و گریان یک دختر) می دادند. آنها سپس کارت پاسخ خود را تا کرده و یا آن را درون پاکتی قرار می دادند و در نتیجه پاسخ آنها مستقیما برای مصاحبه کننده مشخص نبود. همانطور که در شکل ۸ نشان داده می شود در تمام مراکز بجز یک مرکز (مرکز شهرستانی پرو) گزارش های بی نام، نمایانگر آمار بالاتری از آزار جنسی زیر ۱۵ سالگی بود. برای مثال در اتیوپی در گزارش های مستقیم، آمار آزار جنسی قبل از ۱۵ سالگی زیر ۱% بود که در گزارش های بی نام به ۷% افزایش پیدا کرد. در ژاپن (از ۱۰% به ۱۴%)، نامیبیا (از ۵% به ۲۱%) و مناطق شهری تانزانیا (از ۴% به ۱۱% ) نیز شاهد افزایش آمار در پاسخ های کتبی نسبت به پاسخ مستقیم بودیم.
زنان در بنگلادش احساس خوبی نسبت به علامت گذاری روی کاغذ بدون اجازه همسرشان نداشتند و در نتیجه ارقام این کشور فقط به پاسخ مستقیم مربوط می شود (۷% در مناطق شهری و ۱% در مناطق شهرستانی). بیشترین تعداد مرتکبین آزار جنسی اعضای مرد خانواده بجز پدر و پدر خوانده بودند.
اولین ارتباط جنسی اجباری
از مصاحبه شوندگان پرسیده شد که آیا اولین آمیزش جنسی شان الف) به اجبار بوده است، ب) ناخواسته ولی نه به اجبار بوده است، پ) با تمایل خودشان بوده است و همینطور سن اولین آمیزش جنسی نیز از آنان پرسیده شد.
در ۱۰ مرکز از ۱۵ مرکز مورد سوال بیش از ۵% زنان مصاحبه شونده که تا آن زمان رابطه جنسی داشتند، اولین آمیزش جنسی با اجبار را تجربه کرده بودند (شکل ۹). این رقم در بنگلادش، اتیوپی، مناطق شهرستانی پرو و جمهوری متحده تانزانیا ۱۴% یا بیشتر بوده است. این اختلاف گسترده می تواند قسما منعکس کننده گرایش اجتماعی به رفتارهای جنسی زنان باشد. برای مثال زنان در فرهنگ هایی که ابراز تمایل زن به داشتن آمیزش جنسی مورد نکوهش است، گرایش بیشتری به اجباری خواندن اولین آمیزش جنسی خود دارند. یا اختلافات فرهنگی در تعریف کنترل شرایط در اولین آمیزش جنسی توسط زن نیز می تواند روی آن تاثیر گذار باشد.
در تمام مناطق بجز اتیوپی هر چه زنان در زمان اولین آمیزش جنسی جوانتر بوده اند، امکان اجباری بودن آن افزایش می یابد. شکل ۱۰ نشان می دهد که در بیش از نیمی از مناطق، بیش از ۳۰% زنان که رابطه جنسی قبل از ۱۵ سالگی داشته اند آن را از روی اجبار اعلام کرده اند.
این آمار با نتایج تحقیقات دیگری (۱۶) که ارتباط نزدیکی بین رابطه جنسی در سن کم و اجبار به آن را یافته، هم خوانی دارد. در برخی کشورها (مشخصا بنگلادش و اتیوپی) تعداد زیادی از اجبار به رابطه جنسی در سن کم مربوط به ازداوج در سن کم می باشد تا مربوط به خشونت توسط غریبه ها و یا آشنایان.
—————————————————-
منابع:
۱۶. Jewkes R, Sen P, Garcia-Moreno C. Sexual violence. In: Krug EG et al., eds. World report on violence and health. Geneva, World Health Organization, 2002.