یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳ - ۰۳:۰۵

یکشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۳ - ۰۳:۰۵

کاش میشد
کاش میشد چهره ها رنگ پریشانی نداشت، برق تیز خنجر و کینه نداشت. مثل دریا بود شفاف و زلال، مثل ابریشم نرم لطیف
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور
ایجاد، تقویت و توسعه و حفظ نهادهای مدنی و تشکل‌های صنفی و سیاسی باید در کانون برنامه های افراد، شخصیت ها و احزاب و سازمان ها قرار داشته باشد، چه...
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴
بر اساس بیانیۀ دادگاه بین‌المللی دادگستری، سیاست‌های شهرک‌سازی و بهره‌برداری اسرائیل از منابع طبیعی در سرزمین‌های فلسطینی نقض قوانین بین‌المللی است. دادگاه، گسترش قوانین اسرائیل به کرانۀ باختری و بیت‌المقدس...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محسن نجات حسینی
نویسنده: محسن نجات حسینی
سیاست‌گریزی زنان یا سیاستِ گریزِ دولت از زنان
قوانین نابرابر، عدم حمایت‌های لازم و محیط‌های مردسالارانه، زنان را از مشارکت فعال در سیاست بازمی‌دارد. حضور کم‌رنگ زنان در سیاست به معنای نبود صدای نیمی از جمعیت در تصمیم‌گیری‌های...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
نگاره‌ها
نسل‌ها می‌آیند ومی‌روند؛ گاه مبارزه می‌کنند برای زندگی. گروهی کوچ می‌کنند با دل در گرو خاک آبا و اجدادی ... و شاید اندکی تاریخ و سرنوشت بسازند. حاکمان هم گاه...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
ترس یا هوشیاری؟
انگیزۀ شرکت در مرحلۀ دوم انتخابات دفع شرِ یک جریان به غایت ارتجاعی و خطرناک بود که مثل سرطان در جامعه ریشه دوانده است .ترس از جریان جلیلی و میرباقری...
۲۹ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: جابر حسينى
نویسنده: جابر حسينى
نقش تاریخی هنر و هنرمندان در روند تکامل اجتماعی
تاریخ مبارزات مردمان در گوشه گوشه جهان همواره تجلی‌گاه نقش هنرمندان در روندهای تاربخی و گذرگاه‌های مهم آن بوده است. در مقاطعی از تاربخ سیر تحولات را با تغییرات شگرف...
۲۸ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران

توهم بوسه بر انگشت کودکان کار

كودكانی كه زود بزرگ شدهاند و به روز كارگر رسیدهاند هفته كارگر كه در اصل یادآور مبارزات كارگران در دورههای مختلف است میتواند فرصت مناسبی برای طرح معضلات و كاستیهای مربوط به كودكان كار باشد چرا كه دولت ایران در سال 80 به مقاولهنامه 182 حقوق بنیادین كار پیوسته و كنوانسیون حقوق كودك را در سال 70 امضا كرده است

این هفته، هفته کارگر است. ایامی که شاید فرصتی باشد برای شنیدن درددلهای کارگری، انتقاد، وعده و وعید و یا تقدیم یک شاخه گل ناقابل به کارگران عرقریخته و زحمتکش.

کمی به دور و برمان نگاه کنیم. در این میان نانآوران کوچکی نیز هستند که نه دست پرمهری آنها را نوازش میکند و نه آغوشی برای حمایتشان باز شده است. نمیخواهیم بوسه بر انگشتان کوچکشان بزنیم، تنها کمی تامل کافی است!

کارگاههای کمنور زیرزمینی، مغازههای کوچک صنعتی، واحدهای تولیدی و…. هزاران هزاران کودک را در خود میبلعد، بیآنکه نگاهی نگران عاقبت آنها را جستوجو کند.

این روزها چشمها به روی کودک کار بسته مانده و اذهان پرادعای مسوولان به روی هزاران کودکی که پنهانی کار میکنند و مورد انواع بهرهکشیها واقع میشوند خنثی مانده است.

دست لاجون کودک و آجر سنگین کورهپزخانه

کودک سیاهسوخته، پاها را تا عرض شانه باز کرده و آجرهای تازه از کوره درآمده را با کهنه دستمال مرطوبی پاک میکند. با دستهای کوچکش ضربههای لاجونی به آجر میزند تا گردههای آن جدا شود. حمید چهار سال دارد و در کورهپزخانههای محمودآباد کنار برادر، مادر و خواهرش کارگری میکند.

شیرین برای خودش یک بانوی تمام و کمال است. مادرش به دلیل فقر از صبح خروسخون تا بوغ سگ در خانههای مردم را میشوید و میسابد.

شیرین هر روز صبح با راهی کردن برادرهای قد و نیمقدش برای کار، خواهر کوچولوی دو سالهاش را به کمر میبندد و تشت پر از لباس چرک برادرهای شیطانش را با دست چنگ میزند، عصرها با همان کودک روی کول به کانون حمایتی کودکان کار به پامنار میرود و شبها با کورسوی نوری که از خیابان به حیاط میتابد، محتاطانه درس میخواند. برادر شیرین دیالیزی است و کلیههایش را بابت مصرف آب نامناسب در کارگاه تولیدی از دست داده است.

دار قالی و سر انگشت ریز کودکان

ناهید، رقیه، فریده و انسیه با انگشتان کوچک، اما ماهر خود بهترین قالی دستباف تبریز را میبافند. در روستای دورافتاده آنها اکثر کودکان در کارگاههای کمنور و مرطوب قالیبافی میکنند و با تحمل غرولندهای صاحب کار، در آخر کار هم حقالزحمه آنها با پدرشان تسویه میشود و باز در عین نانآوری، نانخور محسوب میشوند. اکیپ دستهجمعی آنها از صبح تا شب جان میکند تا رضایت صاحب کار را به دست آورد. کودکی آنها پشت دار قالی مخفی مانده است.

عطیه چشمان گیرای عسلی دارد و تا دو سال پیش شاگرد درسخوان مدرسه شبانه بوده. اولیای مدرسه و اعضای یکی از انجمنهای حمایتی به دلیل غیبتهای مکرر، جویای احوالات عطیه میشوند و با مراجعه به خانه خشتی و بیغوله دختربچه ۱۴ ساله با دیدن پردهای که به تنفروشی دختر بچه اختصاص داشت، به دلایل غیبت و ترکتحصیل طفل معصوم پی میبرند.

فقر و نداری آمار ندارد

امثال عطیه، ناهید، رقیه، حمید و هزاران هزار کودک کار در کشور زیاد است، اما عدهای با زبالهگردی، دستفروشی یا تکدیگری در سر چهارراهها به چشم میآیند و عدهای هم پنهان و آرام تلف میشوند.

در میان همین جان کندنهای بیوقفه کودکان، کسی اشارهای به وضعیت کودکان کار، قربانیان جنسی، کودکان حملکننده مواد مخدر و … نمیکند.

حال مسئولان آمار و ارقام هم دهند، فرقی نمیکند. فقر و نداری آمار نمیخواهد، چشم بصیرت و نگاه بیادعای جسور میخواهد! نگاهی که حتی دورترین و کوچکترین مکان خواب یک کودک کار را جستوجو کند.

با وجود فقر آماری در ایران در هر حوزه از جمله کودکان کار، همچنان راه انکار این معضل به روی مسوولان باز گذاشته شده است.

مریم پناهی عضو کانون فرهنگی، حمایتی کودکان کار در گفتوگو با ایلنا به تحقیقی پیرامون ۲۰ مورد از انواع کار کودکان اشاره میکند و میگوید: “کودکان کار جنسی، کودکان گلفروش، کودکان حملکننده موادمخدر، کودکان بزرگراهی، کورهپزخانهها، کودکان کار خانگی، کارخانهها، مزارع، دامداریها و کودکان ازدواج کرده از جمله مواردی هستند که مورد بررسی قرار گرفته و شرایط آنها سنجیده شده است”.

او در پاسخ به سئوالی پیرامون آمار مربوط به این کودکان، ادامه میدهد: “بزرگترین معضل مربوط به این قبیل کودکان خلاءهای آماری است؛ چرا که کار کودک در خانهها نادیده گرفته شده و تعداد بیشماری از کودکان در شرایط بسیار نابسامان کاری و دور از چشم مردم و مسوولان مشغول به کار هستند”.

اجحاف مضاعف با وجود فقر آماری

پناهی عضو کانون فرهنگی ـ حمایتی کودکان کار میگوید: “وقتی ده سال گذشته کار خود را در محله پامنار آغاز کردیم، تعداد کودکان به ۳۰ نفر نمیرسید، اما در حال حاضر بعد از گذشت ده سال، هزار و ۲۰۰ کودک در پامنار تحت حمایت انجمن هستند و این روند در سایر انجمنهای حمایتی پراکنده در کشور که پیرامون کودکان فعالیت میکنند، نیز مشاهده میشود”.

پناهی به تحقیقات صورت گرفته اشاره میکند و ادامه میدهد: “روستاهای تبریز، بالاترین آمار مربوط به کودکان کار در قالیبافخانهها و یا کارگاهها را دارند که بهترین قالیها را با ارزانترین قیمت میبافند؛ چرا که گرههای در هم تنیده شده توسط انگشتان ریز کودکان به خوبی بافته میشود. سختی کار کودک در روستاهای زابل، زاهدان، سیستان و بلوچستان، بسیار چشمگیر بوده و این مساله بیشتر شامل دختران کار است که بیشتر در معرض انواع آسیبهای جسمی، جنسی، روحی و عاطفی قرار دارند”.

عضو کانون فرهنگی ـ حمایتی کودکان کار ادامه داد: “متاسفانه در حال حاضر دغدغهای در شهرداری وجود دارد که بر این اساس نسبت به جمعآوری فلهای کودکان کار در خیابانها اقدام میکنند. در حالی که تعداد کثیری از کودکان با کار در کارگاههای زیرزمینی و تولیدی هر گونه تحقیر و توهینی را تحمل میکنند و شاهد انواع تبعیضها هستند”.

این فعال حوزه کودکان تصریح میکند: “در حال حاضر کارفرمایان این کودکان هزاران خواسته و توقع بیجا در کارگاههای تنگ و تاریک دارند و با انواع و اقسام آزارهای جسمی، روحی، روانی و … آنها را شکنجه میدهند”.

فشار چهار چنگولی انجمنها و فشار مضاعف مسئولان غافل

پناهی از نگرانیها میگوید: “گزارشهایی رسیده مبنی بر این که کودکان خارج از چرخه تحصیل و یا ترک تحصیل کردههایی که چوب فقر خانواده را میخورند، در صورتی که نتوانند کار پیدا کنند و یا شانس به آنها رو نکند، شلاق پدر و یا سرکوفت مادر هر ۲۰ روز یک بار آنها را تهدید میکند و یا اگر دختر هم باشند، نیروی کار خانه محسوب میشوند”. عضو کانون فرهنگی ـ حمایتی کودکان کار به هفته کارگر اشاره میکند و به حرفهای تکراری ده سال گذشته میرسد و میگوید: “تمام انجمن و کانونهای حمایتی مربوط به کودکان مانند جزیرهای متروک تلاش میکنند تا سختی پدیده کار کودک را از طریق پرداخت کمک هزینه تحصیل کم کنند، اما این کار از وظایف مسلم دولت است؛ چرا که ایران از نظر منابع ثروتمند است”.

او از آموزش و پرورش میخواهد تا به کودکان خارج از چرخه تحصیل توجه کند و میگوید: “با همان فشار چهارچنگولی که انجمنها برای هدایت کودکان به سمت آموزش به کار میبرند، دو برابر این نیرو در آموزش و پرورش صرف بازماندن این کودکان از چرخه تحصیل میشود”.

کودک کار در آرزوی ازدواج با نانآور دیگر

کودکان کار نه تشکیلات و صنفی دارند و نه با حقوق خود آشنا هستند. کورسوی امید آنها به تعدادی از انجمنهای حمایتی است که این انجمنها هم با بیعنایتی مسوولان مواجهند.

علی ۱۲ ساله، کودک گلفروش جاده بهشتزهرا آرزو دارد وقتی بزرگ شد با زهرا که شیفت صبح گل میفروشد، ازدواج کند و میخواهد آنقدر پول جمع کند تا شاید روزی بتواند زهرا را زیر مشت و لگدهای ناپدریاش راحت کرده و او را با خود به دنیای آرامش ببرد.

کودکان کار نمیدانند که مطابق با ماده ۷۹ قانون کار کودکان و نوجوانان، به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵ سال تمام، ممنوع بوده و نزدیک به هفت سال نیز از پیوستن ایران به مقاولهنامه ۱۸۲ سازمان بینالمللی کار مبنی بر منع بدترین اشکال کار برای کودکان وجود دارد، اما آیا مسئولان هم به قوانین اشراف دارند؟

فاطمه قاسمزاده عضو کمیته هماهنگی شبکه یاری کودکان کار ایران به ایلنا میگوید: “این امکان وجود دارد که کودکان کار ۱۵ سال به بالا مورد نظارت و حمایت قرار گیرند اما چون وزارت کار، نانآوری کودکان زیر ۱۵ سال را مجاز نمیداند، نظارتی هم بر روند اجرای این قوانین نمیکند. در عین حال هیچ نظارتی هم بر کارگاههایی که تعداد کارگرهای شاغل در آن کمتر از ۱۰ نفر بوده، نیست چرا که این کارگاهها را از شمول قانون کار خارج میدانند و به این بهانه که تعداد نیروهای نظارتی کم است، از این امر مهم سر باز میزنند”.

کودکان کار اتحادیه میخواهند

این فعال حوزه کودکان با اعلام این که فقر مالی خانوادهها باعث افزایش تعداد نانآوران کوچک شده است، میگوید: “سازمانهای دولتی باید برای کاهش رنج کودکان گام بردارند چرا که متاسفانه کار کودک قابل حذف نیست و از روی تفنن انجام نمیشود، بلکه فقر، کودکان را به کار وا میدارد”.

او ادامه میدهد: “کودکان کار تشکیلاتی ندارند که منافع خود را در چارچوب اتحادیهها حفظ کنند، در حالی که باید برای کودکان کار نوجوان در سنین ۱۵ تا ۱۸ سال، جایگاهی در نهادهای غیردولتی در نظر گرفته شود تا بتوانند مشکلات خود را مطرح کنند. چرا که این نوجوانان با نداشتن اتحادیه و ارگان نظارتی از بسیاری حقوق مسلم، محروم میشوند”.

قاسمزاده به معضل دیگری اشاره میکند و میگوید: “نظارت وزارت کار بر روی کارگاهها هم از نظر کیفی مشکل دارند و هم از نظر کمی؛ به طوری که با کم بودن تعداد نیروهای نظارتی توانایی نظارت بر کار کودکان از عهده وزارت کار ساقط است”.

عضو کمیته هماهنگی شبکه یاری کودکان کار ایران تاکید میکند: “سالها از مصوبه هیات دولت مبنی بر اینکه کارگاههای کمتر از ده نفر جمعیت از شمول قانون کار خارج هستند، میگذرد در حالی که این مساله با وجود تعداد زیادی کودک شاغل در کارگاههای اینچنینی یک نقص بزرگ است”.

او به ضعف قوانین نیز میپردازد و ادامه میدهد: “از ناحیه قانون هم به کودکان اجحاف میشود چرا که تنها در دنباله قانون کار بزرگسالان، چند ماده به کودک کار اشاره کرده و از دیدگاه قانونی تدبیری برای کودکان کار نشده است و زمان کار کودکان تنها نیم ساعت با کار بزرگسالان تفاوت دارد، در حالی که نیم ساعت مشکلی از معضلات عدیده کودکان کار کم نمیکند و در طی نیم ساعت نمیتوانند مهارتی یاد بگیرند و کودکی کنند”.

سهم گم شده کودکان کار در هفته کارگر

هفته کارگر که در اصل یادآور مبارزات کارگران در دورههای مختلف است میتواند فرصت مناسبی برای طرح معضلات و کاستیهای مربوط به کودکان کار باشد چرا که دولت ایران در سال ۸۰ به مقاولهنامه ۱۸۲ حقوق بنیادین کار پیوسته و کنوانسیون حقوق کودک را در سال ۷۰ امضا کرده است. تمام قوانین با تمام کاستیها و ضعف در اجرا برای آن است که شاید فشارهای وارد آمده بر روی کودکان که نشات گرفته از فقر است، جبران شود.

کودکان کار باید بتوانند سهمی از حق خود برای کودکی را ادا کنند و مانند سایر شهروندان از حقوق انسانی مانند آموزش، بهداشت، تغذیه مناسب، اوقات فراغت، تامین اجتماعی و… برخوردار شوند نه آنکه به واسطه فقر و شرایط نامناسب کاری با سایر معضلات مانند اعتیاد، آزار جنسی و… دست و پنجه نرم کنند و مشکلی به معضلات آنها افزوده شود.

به لقمههای کوچک کودکان کار تامل کنیم

بیایید به کثیفی لقمههای غذا در مخازن زباله شهرداری برای کودکان کار فکر کنیم، کیسه سیاهرنگ مواد مخدر که توسط کودکان جابجا میشود و یا به حرارت کورهپزخانهها، کورههای ذوب مواد اولیه و صدها پله زیرزمینی که کودکان با سرازیر شدن در این کارگاهها جای پای کودکان آینده را هم برای چنین سرنوشتی باز میکنند، بیاندیشم.

بخش : کارگری
تاریخ انتشار : ۱۱ اردیبهشت, ۱۳۸۹ ۱۱:۱۷ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

مروری بر آن‌چه تا بیست و سوم تیرماه گذشت

نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

کاش میشد

نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور

بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴

سیاست‌گریزی زنان یا سیاستِ گریزِ دولت از زنان

نگاره‌ها

ترس یا هوشیاری؟