در تاریخ ادبیات روس، خواننده شاهد سه دوره ادبی – از روشنگری تا دوره رمانتیک، از رمانتیک تا دوره رئالیسم، و از رئالیسم تا شروع انقلاب، میشود. ایمانوئل وگمن در کتاب تاریخ ادبیات روس مدعی است که مکتب ادبی رئالیسم، ادبیات انقلاب بود. او به وقایع تاریخی آنزمان اشاره می کند و می نویسد که در سال ۱۸۵۱ با اطلاع پیشین تزار آلکساندر اول، که حاکمی لیبرال و روشنگر بود، تزار پاول اول که حاکمی مستبد بود ، بقتل رسید.
این دوره، زمان خلاقیت ادبی پوشکین و جنبش اجتماعی دکابریستها بود . بلینسکی، منقد ادبی معروف، به ترجمه آثار مشهور غربی مانند- گلداسمیت، والتر اسکات، بایرون، گوته، شیلر، فونتان، پارنی، هومر و ورژیل پرداخت .
نیکلای اول که میان سالهای ۱۸۵۵-۱۸۲۵ تزار روسیه بود در دوره حاکمیت خود دستور به اعدام ۵ مبارز دکابریست داد. دکابریستها می گفتند که در روسیه تاج و سربازخانه بر مردم حکومت می کنند و سانسور تا مرزهجو و بی معنایی پیش رفته است .
در این دوره از طریق آثار گوگول، لرما نتف و پوشکین، ادبیات تبدیل به سلاحی اجتماعی شده بود. هرتسن غیب گویانه می نویسد که چون حاکمان آزادی را از مردم ربوده اند ، ادبیات تنها تریبونی است که از آنجا میشود فریاد زد. منقدین ادبی به نقش پوشکین، گوگول و لرما نتف در رشد رمان روسی و عبور ادبیات رمانتیک به ادبیات رئالیستی اشاره میکنند.
پوشکین میان سالهای ۱۸۳۷-۱۷۹۹ زندگی نمود. در این زمان بلینسکی به کوشش نقد ادبی، نیرویی تازه داد و نویسندگان مکتب ادبیات طبیعی و اهل قلمی مثل گوگول، لرمانتف، و پوشکین راه مکتب رئالیسم را در روسیه هموار کردند. غیر از فعالیتهای ژورنالیستی در این دوره، ادبیات نیز به طرح پرسشهای سیاسی اجتماعی پرداخت. نویسندگانی مانند هرتسن، چرنیشفسکی و دوبرولیب از طریق آثارشان، راه رفرم اجتماعی سال ۱۸۶۱ را صاف کردند .
سرانجام زمانی که در سال ۱۸۵۵ آلکساندر دوم و اصلاحگرایی اش جانشین نیکلای اول شد، روسیه نفس نسبتا تازه ای کشید. در این دوره پوپولیستها نیز وارد مبارزه اجتماعی شدند و می خواستند تا روسیه را از طریق انقلاب اجتماعی نجات دهند. پلخانف با اشاره به آنان می گفت که ترور شخصی حاکمان نقش مثبت انقلابی ندارد. لنین در سال ۱۹۰۳ نخستین بار سخن از انقلابیون حرفه ای راند که در یک سازمان آهنین، فعالیت سیاسی اجتماعی می نمایند .
امروزه اشاره می شود که از طریق آثار ادبی تورگنیف، خواننده می تواند اطلاعات زیادی در باره روسیه پیش از انقلاب و بعد از آن بدست آورد. نویسندگان بعد از رفرم، پیشگامان رمان و ادبیات پرولتری قرن بیست شدند. در دهه ۵۰ قرن ۱۹ ، مکتب ادبی ” هنر برای هنر” نیز در روسیه تزاری بصورت مکتبی مستقل فعال بود. اسلاوگرایان ناسیونالیست و غرب گرایان لیبرال در ادبیات این زمان بسیار فعال بودند. در پایان این سالها دو نویسنده مهم روس مانند داستایوسکی و تولستوی که در تاریخ ادبیات جهان، لقب غولهای ادبی گرفته اند، آغاز به خلاقیت رمان و ادبیات جاودانه کردند .