دل خونینت را
باور می کنم
و تپش آن را
که خون سرخ
درشریان نیروی کار
جاری می کند
باورمی کنم
زبان سرخت
که چه ها برسردژخیمان
آورده است،
ای زاده کارو تلاش
که این چنین چاکش داده اند.
سرو ایستاده ای
و قلب تپنده کار
و امید سربرافراشته اردوی زحمت
زحمتکشان چشم برقامت استوارت دوخته اند…
…و هنوز نغمه هایت را
فریاد می زنند.
و این صدای پرطنین توست
در روز کارگر
که رساتراز همیشه
می خواند.
زنان و مردان را
از تبار رنج و کار
و پیکار
ترنم آوایت در میدان ها و خیابان ها
جاری است
و بر زبان هزاران- هزار کارگر
و زحمتکش
در جای جای میهن
پژواک می افکند.
پرچمی که تو برافراشته ای
در اهتزاز باد
بر دوش های ستبر همرزمان
پایدار بمان
ای از سلاله حیدر
پرتوان باش و امیدوار
ای نیرو برگرفته از استوره خسرو،
وارتان،
بیژن،
پرویز،
مسعود،
حمید،
رحمان،
انوش،
عباس…
وارتش هزاران اسوار
چشم امید توده زحمت
سرو بلند قامت فرداییت را
به نظاره ایستاده است
سرکش بمان و سرافراز
غران بمان تو
همچو دماوندپایدار