به مذاکرات ایران و کشورهای پنج بعلاوه یک در روسیه چندان وقتی باقی نمانده است. مذاکراتی که مردم کشور ما و نیروهای صلح دوست جهان با حساسیت خاصی به چگونگی روند آن و نتایج حاصله از آن می نگرند، مذاکراتی که ربط مستقیم به آینده آنان دارد، آیندهای دور از جنگ، دور از تحریم و مجازات های اقتصادی بیشتر، و یا آیندهای پر از تلاطمات بیشتر که بشدت وضعیت سیاسی و اجتماعی آنان را متاثر خواهد کرد.
در آستانه مذاکرات روسیه، ما اخیرا با اخبار و حوادث دیگری روبرو هستیم. نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد تاکید کرده است که در مذاکرات هستهای پیش رو، این کشور بر برخورداری از تمام حقوق خود، از جمله داشتن چرخه کامل سوخت هستهای اصرار خواهد کرد. و همین نماینده تصریح کرده است که ایران خود را به طور کامل بر انجام وظایف قانونی مندرج در معاهده عدم گسترش تسلیحات هستهای (انپیتی) متعهد میداند و در مقابل، قاطعانه بر برخورداری از حقوق قانونی خود اصرار دارد. از طرف دیگر رهبر جمهوری اسلامی در مراسم بیست و سومین سالگرد مرگ خمینی، با بیان این که کشورهای غربی میگویند ایران هستهای خطرناک است، تصریح کرد که آنها دروغ میگویند و آنچه از آن میترسند، ایران هستهای نیست، بلکه ایران اسلامی است!
البته واکنش خانم کلینتون به اظهارات خامنهای، واکنشی محتاط آمیز بوده و ایشان تاکید کرده که دولت آمریکا کماکان بر راه حل دیپلماتیک اصرار دارد، و در مورد اظهارات خامنهای در کشور روسیه داوری خواهند کرد.
مسلم است بخشی از آنچه خامنهای در مراسم سالگرد خمینی گفت، مصرف داخلی دارد. جمهوری اسلامی کماکان می خواهد در باره پرونده اتمی اش پر قدرت ظاهر شود، و بدین ترتیب علاوه بر نشان دادن عدم ضعف خود در برابر افکار عمومی داخلی، به غرب نیز بفهماند که مصر بر مواضع تاکنونی خودش هست (برای گرفتن امتیاز بیشتر). اما از طرف دیگر ورای حملات لفظی خامنهای اگر به یک جمله از سخنان وی در مورد اینکه “غرب از ایران اسلامی می ترسد و نه از ایران هستهای”، دقت کنیم، آشکار می شود که نیت و یا نیت های دیگری نیز در سخنرانی وی نهفتهاند، نیتی که حاکی از برجستهکردن عنصر اسلامی در مقابل عنصر هستهای است، و این در شرایط کنونی بار سیاسی خود را دارد. در واقع خامنهای با این اظهارات می خواهد افکار عمومی را برای یک مصالحه احتمالی در مذاکرات آتی در روسیه آماده کند. با توجه به این احتمال قوی، بی دلیل نیست که واکنش خانم کلینتون به گفتههای رهبر نظام چنین محتاطانه بوده است.
اما علیرغم چنین واقعیتهای متناقضی در گفتههای خامنهای و بیشتر سران رژیم که قدمتی تاریخی به درازای عمر جمهوری اسلامی دارند، نباید از تبعات منفی چنین واکنشهایی غافل بود. زیرا که امر پیشبرد مصالحات سیاسی، پیش زمینههای خاص خودش را می طلبد، پیش زمینههایی که یکی از لوازمش زبان دیپلماتیک و نرم سیاسیست.