یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۱

یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۱

دلتنگی هایم در زیر باران می شویم
پس از هفتاد و هفت سال/ دلتنگی هایم در زیر باران می شویم... از خاطرات یک سبد تجربه می چینم/ باز می کارم، در باغچه ی دل.
۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
جایگاه تحولات سوریه در سیر تطورات منطقه...
در ملاقاتهایی هم که در واپسین روزهای حکومت اسد بین بشار اسد با مقامات ایرانی از جمله عراقچی و ولایتی و لاریجانی انجام شده بود، وی با اعتماد به نفس...
۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: م. نوید
نویسنده: م. نوید
به مقابله جدی با فاشیست های سلطنت طلب برخیزیم!
ما باید انفعال را کنار گذاشته و بار دیگر تاریخ را برای مردم و بویژه جوانان توضیح دهیم، ما باید علیه تحریف و واژگون کردن واقعیت های تاریخی که از...
۹ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!
غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
قاتل و مقتولِ مقصر قتل خود!
...اگر کشته شدن باعث تقویت می‌شود، چرا برای قوی‌تر شدن نباید خودمان را به کشتن بدهیم؟ چرا برای تقویت ارتش‌مان، آن را به ارتش یک کشور دیگر تبدیل نکنیم تا...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: ا. م. شیری
نویسنده: ا. م. شیری
نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!
همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران( اکثریت)
روایت ترانه علیدوستی، از بازداشت تا ممنوعیت از پرواز!
پدیده ممنوعیت از پرواز در غرب موردی آشناست و عمدتا بعد از عملیات القاعده در سال ۲۰۰۱ به سپهر عمومی راه یافت. بویژه در ایالات متحده لیست هایی بوجود آمد...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه

آنارشیست ها در کمون پاریس.

درانقلاب فرانسه درحالیکه بوژوازی قدرت خود را درمجلس تثبیت میکرد، توده ها بتدریج درحال ایزوله شدن بودند وخرده بورژوازی خواهان جمهوری اجتماعی شد. طبقات استثمارگرآرزوی سلطنت ومونارشی می کردند. بورژوازی کلان امید به اریستوکراتی وسلطنت بسته بود. سرانجام بعد از اعدام روبسپیردر سال ۱۷۹۴، ناپلئون ازطریق کودتا در سال ۱۷۹۹ بقدرت رسید وتمام مخالفان را جاروب نمود.

در کمون پاریس در سال ۱۸۷۱، بعد از قرنها میرفت که نخستین اتوپی سوسیالیستی عملی گردد، ولی حاکمیت کمون و شوراها فقط ۷۰ روز طول کشید. فرانسه برای سومین بار جمهوری شد. کمون پاریس انقلابی ایدئولوژیک نبود بلکه انقلاب احساسات بود. بعد از شکست آن، ۲۰۰۰۰ نفر درخیابانها مورد اصابت گلوله قرار گرفتند، ۴۰۰۰۰ نفر دستگیر شدند و ۲۷۰ نفر از طرف دادگاهها به اعدام محکوم شدند. ازآنرمان زحمتکشان در سراسر دنیا، بورژوازی را دشمن طبقاتی می نامند.

مارکس کمون پاریس را نخستین دولت پرولتری نامید. آگوست بابل، رهبرمعروف سوسیال دمکراتهای آلمان آنرا پیشگام انقلاب جهانی بحساب آورد. رهبران آنارشیسم، باکونین و کروپتکین آنرا جشن گرفتند و نخستین کوشش برای واقعیت دادن به سوسیالیسم بدون دولت معرفی کردند.

زمانیکه روسو کتاب ” قرارداد اجتماعی ” را در سال ۱۷۶۲ نوشت، او نمی دانست که این کتاب پایه تئوریک مکتب لیبرالیسم خواهد شد. گرچه او درآنجا گفته بود که هیچ دولتی ابدی نیست، ولی این نظر آنارشیستی خود را تکمیل نکرد.

آنارشیستها می گفتند اگر خلق در راه استقلال خود کوشش نکند، دولت آنرا انکار خواهد کرد. روسو که متفکری لیبرال بود، خواهان انقلاب نبود ولی عقایدش موجب روشنگری ذر اروپا شدند. آگاهی انتقادی توسط او سرانجام میان سالهای ۱۷۹۹-۱۷۸۹ موجب انقلاب فرانسه شد.

دراروپا روسو تنها نبود. هیوم، هابس وولتیراز آغاز قرن ۱۷ در باره شکل دولت بحث و جدل می کردند. انقلاب فرانسه برای بورژوازی و قدرت سیاسی بیشتراو مفید بود. طبقه متوسط بعد از ۲۰۰۰ سال یک نقش تاریخی مهم بازی نمود. سرانجام چون مشکلات اجتماعی مردم حل نشدند، زمان رشد تئوریها شروع شد. در انگلیس گودوین در سال ۱۷۹۳ خالق عقاید شبه آنارشیستی در تاریخ سیر اندیشه گردید.

کمون پاریس در سال ۱۸۷۱ میان ماه مارس وماه مه حاکم شد ولی بعدا شکست خورد. رهبران نظری آن افرادی مثل وارلین، فرانکلین، دابروسکی و لویزه میشل بودند. امروزه بعضی منابع تلفات شکست آنرا تا ۳۰۰۰۰ نفر حدس میزنند.

در کمون پاریس دو گروه ؛ هواداران بلانکو وهواداران پرودن، فعال بودند. از جمله خواسته های آنان غیراز جدایی دین از دولت، برابری حقوق زن و مرد بود. امروزه اشاره میشود که مارکس وانگلس در سهای مهمی از کمون پاریس آموختند که برای تاکتیک و استراتژی بعدی مبارزه پرولتاریا بسیار مهم بودند.

باید اشاره کرد که در کمون پاریس. کمونیستها و آنارشیستها اختلاف نظرعمده ای نداشتند. مارکس در نامه ای خصوصی اعتراف میکند که آخرین فصل کتاب ” ۱۸ برومر … ” او، تحسین مبارزات آنارشیستی نیزاست. البته مارکس آنزمان هنوز از طرف هوادارانش، مارکسیست ! نشده بود. امروزه حتی ادعا میشود که مارکس نسبت به آنارشیستها سیمپاتی داشت و ازآنان هواداری میکرد. گرچه آنزمان سوسیالیستها، آنارشیستها و جمهوریخواهان با همدیگر رقابت می کردند.

مارکس و انگلس به کارگران بیش از سایر اقشار زحمتکش امید بسته بودند. آنارشیستها سرانجام بهای گزافی در راه اتوپی سوسیالیسی خود پرداختند، چون دو رهبر آنان یعنی وارلین و فرمل اعدام گردیدند. فراز و فرود کمون پاریس برای جنبش آنارشیستی ، تایید و تجربه شکست و پیروزی بود. در میان آنارشیستها نظرات باکونین وپرودن مورد توجه خاصی قرار گرفتند. آنارشیستها غیرازکمونهای انقلابی، خواهان فدراسیون سراسری کمونهای آزاد شدند.

لویزه میشل، یکی از زنان آنارشیست در سال ۱۸۵۵ بعنوان معلمی جوان به پاریس آمده بود. او تا زمان مرگ در سال ۱۹۰۵ چهره فعال و محبوب تبلیغات آنارشیستی بود. برای او حوادث مهم سال ۱۸۷۱ مبارزه ای در راه زندگی واقعی بودند.

او نخستین بار خواسته های فمنیستی را وارد مبارزه انقلابی نمود. وی خطاب به حاکمان گفته بود، ما برای احقاق حقمان التماس نمی کنیم بلکه با نیروی خود آنرا خواهیم گرفت، ودردادگاه محاکمه اش گفته بود، بهتراست حکم اعدام بگیرد تا بدلیل زن بودن جرمی سبک دریافت کند. امروزه اشاره میشود که داستانهای ادبی و یادداشتهای روزانه او سندی مهمتر از ثبت تاریخ از طریق کارشناسان درباره تحولات کمون پاریس هستند.

درانقلاب فرانسه درحالیکه بوژوازی قدرت خود را درمجلس تثبیت میکرد، توده ها بتدریج درحال ایزوله شدن بودند وخرده بورژوازی خواهان جمهوری اجتماعی شد. طبقات استثمارگرآرزوی سلطنت ومونارشی می کردند. بورژوازی کلان امید به اریستوکراتی وسلطنت بسته بود. سرانجام بعد از اعدام روبسپیردر سال ۱۷۹۴، ناپلئون ازطریق کودتا در سال ۱۷۹۹ بقدرت رسید وتمام مخالفان را جاروب نمود.

 

جانباختگان نخستین اتوپی سوسیالیستی آنارشیستی.

درانقلاب فرانسه درحالیکه بوژوازی قدرت خود را درمجلس تثبیت میکرد، توده ها بتدریج درحال ایزوله شدن بودند وخرده بورژوازی خواهان جمهوری اجتماعی شد. طبقات استثمارگرآرزوی سلطنت ومونارشی می کردند. بورژوازی کلان امید به اریستوکراتی وسلطنت بسته بود. سرانجام بعد از اعدام روبسپیردر سال ۱۷۹۴، ناپلئون ازطریق کودتا در سال ۱۷۹۹ بقدرت رسید وتمام مخالفان را جاروب نمود.

نصرت شاد

در کمون پاریس در سال ۱۸۷۱، بعد از قرنها میرفت که نخستین اتوپی سوسیالیستی عملی گردد، ولی حاکمیت کمون و شوراها فقط ۷۰ روز طول کشید. فرانسه برای سومین بار جمهوری شد. کمون پاریس انقلابی ایدئولوژیک نبود بلکه انقلاب احساسات بود. بعد از شکست آن، ۲۰۰۰۰ نفر درخیابانها مورد اصابت گلوله قرار گرفتند، ۴۰۰۰۰ نفر دستگیر شدند و ۲۷۰ نفر از طرف دادگاهها به اعدام محکوم شدند. ازآنرمان زحمتکشان در سراسر دنیا، بورژوازی را دشمن طبقاتی می نامند.

مارکس کمون پاریس را نخستین دولت پرولتری نامید. آگوست بابل، رهبرمعروف سوسیال دمکراتهای آلمان آنرا پیشگام انقلاب جهانی بحساب آورد. رهبران آنارشیسم، باکونین و کروپتکین آنرا جشن گرفتند و نخستین کوشش برای واقعیت دادن به سوسیالیسم بدون دولت معرفی کردند.

زمانیکه روسو کتاب ” قرارداد اجتماعی ” را در سال ۱۷۶۲ نوشت، او نمی دانست که این کتاب پایه تئوریک مکتب لیبرالیسم خواهد شد. گرچه او درآنجا گفته بود که هیچ دولتی ابدی نیست، ولی این نظر آنارشیستی خود را تکمیل نکرد.

آنارشیستها می گفتند اگر خلق در راه استقلال خود کوشش نکند، دولت آنرا انکار خواهد کرد. روسو که متفکری لیبرال بود، خواهان انقلاب نبود ولی عقایدش موجب روشنگری ذر اروپا شدند. آگاهی انتقادی توسط او سرانجام میان سالهای ۱۷۹۹-۱۷۸۹ موجب انقلاب فرانسه شد.

دراروپا روسو تنها نبود. هیوم، هابس وولتیراز آغاز قرن ۱۷ در باره شکل دولت بحث و جدل می کردند. انقلاب فرانسه برای بورژوازی و قدرت سیاسی بیشتراو مفید بود. طبقه متوسط بعد از ۲۰۰۰ سال یک نقش تاریخی مهم بازی نمود. سرانجام چون مشکلات اجتماعی مردم حل نشدند، زمان رشد تئوریها شروع شد. در انگلیس گودوین در سال ۱۷۹۳ خالق عقاید شبه آنارشیستی در تاریخ سیر اندیشه گردید.

کمون پاریس در سال ۱۸۷۱ میان ماه مارس وماه مه حاکم شد ولی بعدا شکست خورد. رهبران نظری آن افرادی مثل وارلین، فرانکلین، دابروسکی و لویزه میشل بودند. امروزه بعضی منابع تلفات شکست آنرا تا ۳۰۰۰۰ نفر حدس میزنند.

در کمون پاریس دو گروه ؛ هواداران بلانکو وهواداران پرودن، فعال بودند. از جمله خواسته های آنان غیراز جدایی دین از دولت، برابری حقوق زن و مرد بود. امروزه اشاره میشود که مارکس وانگلس در سهای مهمی از کمون پاریس آموختند که برای تاکتیک و استراتژی بعدی مبارزه پرولتاریا بسیار مهم بودند.

باید اشاره کرد که در کمون پاریس. کمونیستها و آنارشیستها اختلاف نظرعمده ای نداشتند. مارکس در نامه ای خصوصی اعتراف میکند که آخرین فصل کتاب ” ۱۸ برومر … ” او، تحسین مبارزات آنارشیستی نیزاست. البته مارکس آنزمان هنوز از طرف هوادارانش، مارکسیست ! نشده بود. امروزه حتی ادعا میشود که مارکس نسبت به آنارشیستها سیمپاتی داشت و ازآنان هواداری میکرد. گرچه آنزمان سوسیالیستها، آنارشیستها و جمهوریخواهان با همدیگر رقابت می کردند.

مارکس و انگلس به کارگران بیش از سایر اقشار زحمتکش امید بسته بودند. آنارشیستها سرانجام بهای گزافی در راه اتوپی سوسیالیسی خود پرداختند، چون دو رهبر آنان یعنی وارلین و فرمل اعدام گردیدند. فراز و فرود کمون پاریس برای جنبش آنارشیستی ، تایید و تجربه شکست و پیروزی بود. در میان آنارشیستها نظرات باکونین وپرودن مورد توجه خاصی قرار گرفتند. آنارشیستها غیرازکمونهای انقلابی، خواهان فدراسیون سراسری کمونهای آزاد شدند.

لویزه میشل، یکی از زنان آنارشیست در سال ۱۸۵۵ بعنوان معلمی جوان به پاریس آمده بود. او تا زمان مرگ در سال ۱۹۰۵ چهره فعال و محبوب تبلیغات آنارشیستی بود. برای او حوادث مهم سال ۱۸۷۱ مبارزه ای در راه زندگی واقعی بودند.

او نخستین بار خواسته های فمنیستی را وارد مبارزه انقلابی نمود. وی خطاب به حاکمان گفته بود، ما برای احقاق حقمان التماس نمی کنیم بلکه با نیروی خود آنرا خواهیم گرفت، ودردادگاه محاکمه اش گفته بود، بهتراست حکم اعدام بگیرد تا بدلیل زن بودن جرمی سبک دریافت کند. امروزه اشاره میشود که داستانهای ادبی و یادداشتهای روزانه او سندی مهمتر از ثبت تاریخ از طریق کارشناسان درباره تحولات کمون پاریس هستند.

درانقلاب فرانسه درحالیکه بوژوازی قدرت خود را درمجلس تثبیت میکرد، توده ها بتدریج درحال ایزوله شدن بودند وخرده بورژوازی خواهان جمهوری اجتماعی شد. طبقات استثمارگرآرزوی سلطنت ومونارشی می کردند. بورژوازی کلان امید به اریستوکراتی وسلطنت بسته بود. سرانجام بعد از اعدام روبسپیردر سال ۱۷۹۴، ناپلئون ازطریق کودتا در سال ۱۷۹۹ بقدرت رسید وتمام مخالفان را جاروب نمود.

تاریخ انتشار : ۹ شهریور, ۱۳۹۱ ۱۰:۱۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
پيام ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

دلتنگی هایم در زیر باران می شویم

جایگاه تحولات سوریه در سیر تطورات منطقه…

به مقابله جدی با فاشیست های سلطنت طلب برخیزیم!

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

قاتل و مقتولِ مقصر قتل خود!

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!