جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۹

جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۹

واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟
از آن‌جا که در ایران هیچ گونه نظارت بی‌طرفی بر شمارش آرا وجود ندارد، حکومت هر رقمی را که دلش می‌خواهد اعلام می‌کند. در هر صورت، حتی اگر آمار حکومت...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟
بر خلاف اصولی مثل عدالت و آزادی، همبستگی تا قبل از میانه‌ی قرن نوزدهم، یعنی کمی پیش از آنکه به شعار جنبش کارگری تبدیل شود، مفهوم سیاسیِ پرطرفداری نبود ...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
تکثرگرایی و کثرت گرایی مردم ایران قبل و بعد از انقلاب (قسمت سوم)
دختران، زنان و پسران و مردان با نه به حجاب اجباری و پذیرش حجاب اختیاری نشان دادند که از این به بعد این ما هستیم که ذهنی، روحی، عقلی و...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
نویسنده: اکبر دهقانی ناژوانی
سخنی با تحریمی‌ها و گپی با چپ ضدامپریالیست مدافع جلیلی!
با گروه اول خوشبختانه، متأسفانه؟ بیش از سی سال است درددل و پرسش بی‌پاسخ داشته‌ام. آنچنان که هر چه بنویسم تکراری است ولی حکم مشهوری در باب ممنوعیت تکرار در...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ملیحه محمدی
نویسنده: ملیحه محمدی
ریاست‌جمهوری در غیاب جمهور مردم؟
در این‌گونه موارد دوگانۀ کاذبی درست می‌شود به نام اصلاح تدریجی یا براندازی و انقلاب! اما به گمانم میان مسجد و میخانه راهی است و آن تحمیل حق حاکمیت ملی...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حسن یوسفی اشکوری
نویسنده: حسن یوسفی اشکوری
بر تحریم در دور دوم اصرار دارم اما …
من در مرحله دوم این نمایش انتخاباتی نیز بر تحریم اصرار می‌ورزم. اما آن گروه از مردم را که به مسعود پزشکیان رأی دادند، درک می‌کنم و اکثریت قریب به...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ابوالفضل قدیانی
نویسنده: ابوالفضل قدیانی
چرا جریان افراط‌گرا و جبهۀ پایداری می‌کوشند قوۀ مجریه را تسخیر کنند؟
تسلط بر دولت یک امر حیاتی برای جبهۀ پایداری در انتخاب رهبر آینده است. جبهۀ پایداری می‌کوشد با تسخیر دولت، تسلط خود را بر تمام ادارات و نهادهای دولتی اعمال...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: هواداری از ایران
نویسنده: هواداری از ایران

ارزان به چه قیمتی؟

اگر حداقل 120 نفر زنده زنده در آتش كباب شدند چه باك؟ طبق آمار، در جنگ اخیر غزه نیز همین تعداد کشته شده اند. همان طور که در رسانه ها شاهد بودیم دولتمردان و دولت زنان بسیاری وارد عمل شدند و عکس العمل نشان دادند. اما حتما از نظر آنان چون این 120 نفر کارگرند و زنند، آنقدر ارزش ندارند که مقامات دولتی بلند پایه به آن اعتراض کنند و اقداماتی برای خاتمه ی این جنگ خاموش داشته باشند.

تماشای صحنه های دلخراش اجساد سوخته زنان و مردان کارگر بنگلادشی و همچنین ضجه خانواده هایی که نان آور خود را از دست داده اند، بار دیگر بر این حقیقت تلخ مهر تائید هزار باره و موکد زد که سرمایه در میان اشک و خون زاده شده و در کثافت رشد می کند.  رشدی که نتیجه ی اجتناب ناپذیر آن، ایجاد جهنمی به وسعت تمامی جهان با مصائب بی شمار می باشد. جهنمی با این همه دیکتاتوری و جنگ و شکنجه، فقر و بیکاری و گرسنگی ، اعتیاد، فحشا، جهل و هزاران درد بی درمان است و هنوز لازم می داند تا به بردگانش مرتبا یاد آوری کند که معنای واقعی مالکیت خصوصی بر ابزار و وسائل تولیدی، بازار آزاد، خصوصی سازی، جهانی سازی و در یک کلام سرمایه داری چیست. اگر نکته ای هم در این رابطه ناروشن باشد، با شعله های آتش در اماکنی که جز کشتارگاه نامی نمی توان بدان داد، یعنی همان کارخانه های پرازدحام و بدون امکانات پوشاک در پاکستان و بنگلادش  یا پالایشگاه های فرآورده های نفتی و پتروشیمی های موجد در ایران و نیجریه و… یا موسسات تولید مواد شیمیایی و گاز های بسیار خطرناک و کشنده در هندوستان و برزیل و…  یا در اعماق معادن در چین و آفریقای جنوبی و… و نهایتا با شلیک مستقیم گلوله و دستگیری و شکنجه و اعدام کارگران “با زبان بی زبانی” همه چیز را به آنان تفهیم کرده و سهم و جایگاه و آینده و سرنوشت آنان در این شرایط اقتصادی – اجتماعی را مرتبا بازتولید می کند.

کارگران از اروپا و آمریکا گرفته تا آسیا و از آمریکای جنوبی گرفته تا آفریقا و… جهنم واقعی را می شناسند و رفته رفته پی می برند که محل زندگی و کار آنان هیچ فرقی با جهنم توصیفی ندارد و همان ها هستند که عجالتا فکر و چاره ای برای این امر کنند.

سرمایه داری حتی در دوران رشد و شکوفایی خود با حرص و ولع تمام نشدنی به دنبال سلطه بر جهان برای دستیابی به منابع نیروی کار ارزان ، مواد خام و بازار های جهان بود؛ حال که در عمیق ترین بحران خود،  لااقل پس از جنگ دوم جهانی، به سر می برد با بربریتی به مراتب کم نظیر به دنبال همان داروی شفا بخش خود است که نیروی کار ارزان است تا بتواند کالاهای خود را ارزان تر تولید و در جنگ با هیولاهای رقیب، موفقیتش را تضمین و سود آوری خود را تثبیت نماید‌؛ پس لازم است تا هزاران نفر را در فضایی کوچک و بدون کم ترین امکانات و با عدم رعایت موارد ایمنی و موازین شناخته شده ی استاندارد برای محیط های کاری با حدود ۴۰۰ ساعت کار و با دستمزدی حدود ۶۰ دلار در ماه به کار گیرد. در این فرایند تولیدی، لباس هایی با برند های معروف و شیک با تار و پودی از گوشت و خون و رنج و بی حقوقی مطلق زنان، کودکان کارگر روانه ی فروشگاه های زنجیره ای بزرگ و معروف می شوند.

 اگر حداقل ۱۲۰ نفر زنده زنده در آتش کباب شدند چه باک؟ طبق آمار، در جنگ اخیر غزه نیز همین تعداد کشته شده اند. همان طور که در رسانه ها شاهد بودیم دولتمردان و دولت زنان بسیاری وارد عمل شدند و عکس العمل نشان دادند. اما حتما از نظر آنان چون این ۱۲۰  نفر کارگرند و زنند، آنقدر ارزش ندارند که مقامات دولتی بلند پایه به آن اعتراض کنند و اقداماتی برای خاتمه ی این جنگ خاموش داشته باشند که قرباینان بی شماری را هر لحظه در تمام محیط های کار به کام خود فرو می برد.

در هندوستان، پاکستان، بنگلادش و … صد ها میلیون انسان فقیر و گرسنه با شکم های برآمده و با ظاهری که کمتر نشانی از هویت یک انسان در آن قابل مشاهده است به راحتی جایگزین می شوند. اصل این است که هزینه ها باید کاهش یابند!  با منطق سرمایه یعنی کاهش هر چه بیشتر ارزش نیروی کار- هرچه ارزان تر بهتر!!! هیچگاه به مخیله ی آنان خطور نمی کند که حتی یک دلار از میلیاردها دلاری کاسته شود که خرج تسلیحات اتمی و فساد دستگاه های دولتی، جنگ، نشر جهل وخرافه، نفرت پراکنی قومی – مذهبی و … می شود. بهداشت ، آموزش ، مسکن و… هم که کالاهایی لوکس هستند و باید با مختصات فرهنگی خاص منطقه تطبیق پیدا کند!!! آیا این نیروهای کار وضعی به مراتب بدتر از بردگان ندارند؟

در اقصی نقاط جهان جنبشها، تشکلها و بسیاری از انسانهای مترقی، رادیکال و آزادی خواه هستند که با ابزار و امکانات مختلف و به اشکال متنوع به دولت های اروپایی-امریکایی، شرکت ها و فروشگاه های بزرگ فشار می آورند تا کالاهایی که توسط کودکان کار یا زنان که با کم ترین دستمزد تولید می شود مورد تحریم و … قرار گیرد. مرتب به شرکت هایی مانند آدیداس، نایک، گپ و… در تایلند، اندونزی، سنگاپور، ویتنام، کامبوج، هندوستان، پاکستان، مالزی، بنگلادش و… که در کار تولید لباس، کالا های ورزشی و… در اماکنی فاقد کمترین استانداردهای ایمنی و… اعتراض و فشار وارد می شود تا تحت نظارت قرار گرفته و پاسخگوی اعمال غیرانسانی و سود محورانه ی خود باشند. در انگلستان در یک مورد حتی موفق شدند که یک شرکت و فروشگاه بزرگ را به دادگاه کشانده و محکوم کنند.

 فعالان کارگری و نیروهای مترقی در جنبش های زنان و حمایت از حقوق کودکان و دانشجویان می توانند این حمایتها ، حساسیتها و همگراییها را تقویت کرده، بر آن دامن زده و دست به تبلیغ علیه نظم سرمایه داری بزنند. می توان همانند مدافعان جدی محیط زیست در اروپا و آمریکا با شرکتهایی که از پوست ببر، خرس، سمور، سوسمار و مار لباس و کفش و سایر کالا های گران قیمت برای ثروتمندان تولید می کنند، برخوردی جدی و هشدار دهنده داشت. مشابه این اقدامات می تواند و می باید انجام گیرد. باید دولتها و شرکتها را وادار کرد که به خواسته ها و مطالبات برحق کارگران تمکین کنند. علیرغم انسانی بودن این شیوه ها و مبارزات که می تواند گستره ی وسیعی را نیز در برگیرد به خاطر محدودیتهای  عملی گوناگون و… این نوع اعمال قطعا کافی نخواهد بود، زیرا سرمایه داری پدیده ای جهانی است و اینک با تمام قوا و تعرضی همه جانبه به جنگ با طبقه ی کارگر جهانی و پس گرفتن آخرین دستاوردها تا آخرین حد ممکن آمده است. این توحش لجام گسیخته را با اتحاد رزمنده ی بین المللی کارگران و زحمتکشان و محرومان در سراسر جهان می توان به عقب راند. مسائل سیاسی تشکیلاتی و سایر ملزومات یک کارزار جهانی را در ابعاد منطقه ای و جهانی باید به بحث گذاشت.

کانون مدافعان حقوق کارگر ضمن ابراز همدردی با کارگران و قربانیان کارخانه ی پوشاک بنگلادش حمایت و همبستگی و پشتیبانی خود را از کارگران بنگلادش به خصوص از تظاهرات اخیر آنان در داکا اعلام می دارد و هر گونه سرکوب ، تهدید و خشونت را در هر شکلی که علیه آنان باشد محکوم می نماید و اعلام می دارد که تنها با گسترده ترین مبارزات  و با اتحاد و تشکلهای مستقل می توان درسی فراموش نشدنی به سرمایه داران و دولتهای حامی آنان داد. درسهایی که نوای دلنشین آن اینک از خیابانهای آتن، مادرید، نیویورک، لیسبون و رم و… به گوش میرسد. مسلما در این کارزار جهانی ، کارگران به جز زنجیر های خود چیزی برای از دست دادن ندارند اما جهانی را به دست خواهند آورد.

آذر ۱۳۹۱

 

بخش : کارگری
تاریخ انتشار : ۱۱ آذر, ۱۳۹۱ ۷:۴۳ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟

وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟

تکثرگرایی و کثرت گرایی مردم ایران قبل و بعد از انقلاب (قسمت سوم)

سخنی با تحریمی‌ها و گپی با چپ ضدامپریالیست مدافع جلیلی!

ریاست‌جمهوری در غیاب جمهور مردم؟

بر تحریم در دور دوم اصرار دارم اما …