شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۹

شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۹

پیچیدگی زیستن در قومیت‌‏ها/ گفتارهایی درباره وضعیت زندگی زنان عرب، بختیاری و ترکمن که مشکلات‏شان کمتر به گوش دیگران می‌‏رسد
متاسفانه برنامه‌‏ریزان مرکزنشین، غافل از این تفاوت‏‌های اجتماعی‏‌اند و هیچ‌گونه تمهیدی برای حل این مشکل در نظر نمی‏‌گیرند. برای مثال می‏‌شود سهمیه بومی دانشگاه‏‌های موجود برای زنان را به حداکثر...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: الناز محمدی
نویسنده: الناز محمدی
به یادِ ۹ یَلِ عاشق!
به نام جاودان رهروان آزادی, به یاد بی‌کران خوش‌رهان آزادی, به شوق جاری بیژن, به یاد شعر عزیز ...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: بیژن اقدسی
نویسنده: بیژن اقدسی
تقی رحمانی - از تپه‌های اوین سال ۵۵ تا زیرزمین ۲۰۹ در سال ۶٧
اعدام ۹ زندانی سیاسی در تپه‌های اوین در سال ۱۳۵۵، از جمله بیژن جزنی، که همگی حکم داشتند سؤالی تاریخی را زنده می‌کند: چرا؟ سال‌ها بعد، در ۱۳۶۷، جمهوری اسلامی...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: تقی رحمانی
نویسنده: تقی رحمانی
۵۰ سالگی جنایت در تپه‌های اوین/ تیرباران بیژن جزنی و ۸ زندانی دیگر با ادعای دروغ فرار از زندان
درست ۵۰ سال پیش و در همین ساعات عصر جمعه ۹ زندانی سیاسی را با دست‌ها و چشم‌های بسته به تپه‌های اوین بردند و اعدام کردند و روز بعد در...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: مهرداد خدیر
نویسنده: مهرداد خدیر
به یاد یاران، به یاد آن دوران
بگذار از ترنم باران و شرجی سخن بگویم، بگذار از هم بگوئیم، بگذار دوباره از گنو و پنجه بگویم. از آن عزیزانی که رفتند ...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!
در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
تصویری انسانی از بیژن جزنی در خاطرات هارون یشایایی
بیژن نه برای جان، که برای معنا می‌جنگید. او آخرین متن دفاعیه‌ی جزنی را خوانده بود و سطری از آن را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کرد: "آزادی را نمی‌شود خاموش کرد؛ حتی...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو

در سوی “مقابل”: تقویت نشانه های امید

مهمترین فراز سخنرانی اوباما ... تکرار این نکته از سخنرانی خودش به مناسبت پیروزی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری امریکا بود: "یک دهه جنگ اکنون دارد پایان می گیرد". او به تعارض با تلقی مرسوم از امنیت برخاست و تصریح کرد که "امنیت و صلح پایدار مستلزم جنگ دائمی نیستند... ما این شهامت را ابراز خواهیم کرد که برای حل و فصل اختلافاتمان با دیگر ملل از طریق مسالمت آمیز بکوشیم، زیرا مراوده طریق بهتری برای غلبه پایدار بر ظنَ و ترس است."

روز دو شنبه ۲۱ ژانویه، بارک اوباما دومین دورۀ ریاست جمهوری اش را رسماً آغاز کرد. او به مناسبت تحلیف این دور ریاست جمهوری اش سخنرانی مهمی داشت، که با توصیفاتی چون “پایان ریگانیسم” و “عالیترین سخنرانی ۵۰ سال اخیر یک رئیس جمهور” توصیف شده است. این سخنرانی را می توان نوید رویکردی جدید در سیاست داخلی امریکا و به طور کلی نوید رویکرد جدید این کشور به اوضاع خود و جهان، نوید یک دکترین، تلقی کرد: “دکترین اوباما”. دکترینی که اولاً به عرصۀ داخلی سیاست امریکا وزن سنگینتری ببخشد و در این عرصه گرایشی اجتماعی تر و لیبرال تر، خاصه در حمایت از طبقۀ متوسط و حقوق دموکراتیک افراد را پیشه کند، و ثانیاً در عرصۀ خارجی – به فراخور سهم این کشور در ایجاد مسائل گلوبال و توان آن برای حل مسائل – به این مسائل توجه بیشتری نشان دهد، به تقویت همکاریهای بین المللی روی آورد و از طریق همکاری در حل این مسائل، از میزان توسل به اقدامات نظامی نیز بکاهد.

بخش قابل توجهی از سخنرانی اوباما به مسائل داخلی امریکا اختصاص داشت. او در این سخنرانی بر این که “… امریکا اگر می خواهد به پیشرفت ادامه دهد و اگر می خواهد همچنان در پی اهداف دیرینه اش، یعنی برابری و تمتع باشد، باید رویکردش را تغییر دهد” تأکید کرد. مسائلی چون تحولات تکنولوژیک، تشدید نابرابری و رکود دستمزدها را از زمره مسائل داخلی که مردم امریکا را به اقدامات جمعی نوینی وا می دارند، برشمرد، و به عنوان اقدامات جمعی مورد نظر اش از تقویت طبقۀ متوسط، حفظ سیستم تأمین بهداشتی و اجتماعی، تضمین دستمزدهای مساوی برای زنان و … نام برد. به واقع هم، اگر زمانی ریگان دولت را “نه راه حلی برای مسائل بلکه خود مسئله” نامیده بود و اکیداً از نقش دولت در سامان جامعه، به زیان فرودستان امریکا کاسته و دست بازار را در “سامان امور” به حداکثر گشوده بود، اوباما در سخنرانی اش اقداماتی را وعده داد که مستلزم تقویت نقش دولت اند و از این گفت که “بازار آزاد تنها زمانی موفق خواهد شد که قوانین و مقرراتی برای تضمین رقابت و بازی صادقانه جاری باشند”.

اوباما همچنین با انگشت گذاشتن بر تعهد مردم امریکا نه فقط نسبت به خودشان بلکه نسبت به تمام آیندگان، به مسئله گرمایش زمین به عنوان یک قضاوت مسلط علمی پرداخت و انتقال به انرژیهای تجدیدپذیر را امری اجتناب ناپذیر دانست که “امریکا نمی تواند در برابر آن مقاومت کند”. او با انتقادی ملموس از سیاست انرژی این کشور، به هشدار نسبت به عقب ماندن و عقبماندگی امریکا از دیگران در این زمینه نیز دست زد.

اما مهمترین فراز سخنرانی اوباما از منظر مناسبات خارجی و خاصه توسل به جنگ – و از این نیز خاص تر، جنگی احتمالی با ایران – تکرار این نکته از سخنرانی خودش به مناسبت پیروزی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری امریکا بود: “یک دهه جنگ اکنون دارد پایان می گیرد”. در حالی که موضوع امنیت دستاویزی برای سیاست ترس افکنی و جنگ افروزی نزد بسیاری از سیاستمداران [امریکا] بوده است، او به تعارض با این تلقی برخاست و تصریح کرد که “امنیت و صلح پایدار مستلزم جنگ دائمی نیستند… ما تنها جانشین پیروزمندان در جنگ نیستیم. جانشین پیروزمندان در صلح نیز هستیم؛ آنانی که دشمنان قسم خورده را به دوستان مطمئن خویش فراکشیدند… ما این شهامت را ابراز خواهیم کرد که برای حل و فصل اختلافاتمان با دیگر ملل از طریق مسالمت آمیز بکوشیم، زیرا مراوده طریق بهتری برای غلبه پایدار بر ظنَ و ترس است.”

علاوه بر آنچه گذشت، اوباما دور دوم ریاست جمهوری خود را با کاندیدا کردن پرمعنای دو نفر، جان کری برای سمت وزیر امور خارجه و چاک هایگل برای سمت وزیر دفاع امریکا، آغاز می کند. این اقدام و کشاکشی را که در محافل سیاسی امریکا بر سر آن درگرفته است، مطلقاً نباید تصادفی دانست؛ کاندیدا کردن این دو نفر تدارکی برای اجرائی کردن “دکترین اوباما” است. آنچه را که برزژینسکی در مصاحبه دو روز پیش خود با “یورونیوز” ابراز داشته است، می توان شمائی از سمتگیری امریکا در مواجهه با کشمکشهای آتی در پهنۀ بین المللی تلقی کرد. برزژینسکی در این مصاحبه تصریح کرد که “منازعات سنتی که در طول ۲۰۰ سال گذشته در سطح دنیا شاهد آنها بودیم در آینده به آن شکل ادامه پیدا نخواهند کرد. این بدین مفهوم است که دیگر یک قدرت جهانی نمی تواند بر جهان هژمونی داشته باشد، حتی اگر ابرقدرت باشد”. این نظر در انطباق اکید با معنای مستتر در سخنرانی تحلیف اوباما است و از این قرار نقش کری و هایگل، اگر از سد سنا بگذرند، در دولت اوباما این خواهد بود که او را در انتقال آمریکا به این جایگاه جدید یاری رسانند؛ جایگاه قدرت محتاطی که، ولو ابرقدرت هم باشد، تنها به عنوان آخرین چاره می تواند به جنگ متوسل شود.

اما مشخصتر از این نیز، هم کری و هم هایگل مواضع مثبتی نسبت به حل و فصل مسالمت آمیز مناقشات امریکا با ایران دارند. برای نمونه هایگل حتی انتقاد خود از اشارات رایج به امکان حملۀ امریکا یا اسرائیل به ایران را پنهان نگذاشته است. از این رو منظورداشت کری و هایگل را می توان سیگنالی قوی دایر بر تمایل هیئت حاکمه کنونی امریکا به حل و فصل مسالمت آمیز مناقشات با ایران تلقی کرد.

در برشمردن موجبات امید برای حل و فصل اختلافات ایران و امریکا، نمی توان از نتیجه انتخابات امروز در اسرائیل نیز به عنوان یک موجب مثبت غفلت کرد. نتیجۀ مرکزی این انتخابات تضعیف لیکود و نتانیاهو است. اگرچه لیکود همچنان بیشترین آرا را کسب کرده است، اما اولاً با از دست دادن یازده کرسی از تعداد کرسیهای قبلی اش، یعنی بیش از ۲۵ درصد کرسیها، و ثانیاً بر خلاف پیش بینی های تا آستانۀ انتخابات دایر بر تقویت “راست”. در یک تقسیم بندی بسیار کلی احزاب به راست و چپ، اکنون راست و چپ در اسرائیل هرکدام درست با ۶۰ کرسی، به تعادلی اکید رسیده اند. این کیفیت، اگرچه دور جدیدی از نخست وزیری نتانیاهو را به زیر سؤال نخواهد کشید، اما موقعیت او را برای ایفای نقش در پروندۀ اتمی جمهوری اسلامی و برای ریختن نفت بر آتش اختلافات ایران و امریکا، محسوساً تضعیف خواهد کرد.

پس در سوی “مقابل” نشانه های قدرتمندی برای تقویت امید بروز یافته اند. این نشانه های قدرتمند البته نباید بر این واقعیت سایه افکنند که همین چندی پیش امریکا ماه مارس سال جاری را به عنوان اولتیماتومی به ایران تعیین کرد که اگر تا آن تاریخ ایران به همکاری محسوس با آژانس بین المللی انرژی اتمی نپرداخته باشد، پرونده اتمی جمهوری اسلامی ایران را مجدداً به شورای امنیت سازمان ملل خواهد برد. روشن است که در چنین صورتی باید منتظر تحریمهای سنگینتری علیه ایران بود. وضعی که مردم بزرگترین قربانی آنند. این چینشی است که وجوه آن تقریباً بالتمامه آشکار اند: فاصله گرفتن از جنگ، ایجاد وفاق هرچه بیشتر در پهنۀ جهانی، توسل به تحریمهای سنگین و سنگینتر، و مهار عاملهای “چموش”. به نظر می رسد در سوی جمهوری اسلامی ایران نیز چینش برای مواجهه با رویدادهای ماههای آتی، از جمله مواجهه با یکدیگر، تقریباً دیگر بالتمامه آشکار شده است؛ تا آنجا که می توان از “بازی روباز” بین طرفین سخن گفت.

تاریخ انتشار : ۵ بهمن, ۱۳۹۱ ۹:۳۳ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی
پرنیان شفق

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها
پرنیان شفق

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

مطالعه »
پيام ها

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!

با کمال تاسف روی‌کرد سیاسی مقابله با ایران از سوی برخی کشورهای ذی‌نفوذ در جهان در کنار تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه کشور ما، مانعی عمده در برابر برگزاری دیدارهای دوستانه در مقابل تیم‌های قوی جهان، حتی امکان برگزاری اردوهای آمادگی، و وجود تجربهٔ بازی در این سطح برای ملّی‌پوشان ایران است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

پیچیدگی زیستن در قومیت‌‏ها/ گفتارهایی درباره وضعیت زندگی زنان عرب، بختیاری و ترکمن که مشکلات‏شان کمتر به گوش دیگران می‌‏رسد

به یادِ ۹ یَلِ عاشق!

تقی رحمانی – از تپه‌های اوین سال ۵۵ تا زیرزمین ۲۰۹ در سال ۶۷

۵۰ سالگی جنایت در تپه‌های اوین/ تیرباران بیژن جزنی و ۸ زندانی دیگر با ادعای دروغ فرار از زندان

به یاد یاران، به یاد آن دوران

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!