جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۹

جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۹

مهم‌ترین چالش‌های سیاست خارجی در سال جدید میلادی از نگاه کارشناسان ایرانی...
سال 2025 امروز در شرایطی آغاز شده است که موضوعات مهم و پیچیده‌ای در حوزه سیاست خارجی پیش روی ایران قرار دارد. پرونده‌های حل نشده قبلی در کنار مسائل جدید...
۱۴ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: رضا عدالتی‌پور
نویسنده: رضا عدالتی‌پور
زندانی در تهران: گزارشی استثنایی از زندان های ایران...
پویایی درونی دیکتاتوری ها به دلیل ماهیت شدیدا سرکوبگر چنین رژیم هایی اغلب در سیستم های زندان آنها آشکار می شود. به همین دلیل است که ژانر خاطرات زندان برای...
۱۴ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: ژان پیر فیلیو
نویسنده: ژان پیر فیلیو
بازگشت پروژه خاورمیانه بزرگ
سخنان الکساندر دوگین، استراتژیست روس، در باره تحولات خاور میانه پس از سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه.
۱۴ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: الکساندر دوگین
نویسنده: الکساندر دوگین
بر بال خیال
بال از خاطره ها بر گرفت، دلش آشوب زمان داشت، با نگاهی دیگر از خانه زد بیرون، از درابجی کنار اسکله یک پنسیری خرید، و جگر فروشی سرراهش، دو سیخ...
۱۳ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوە داد
نویسنده: کاوە داد
بیانیه حزب مشروطه ایران(لیبرال دموکرات) درباره بی حرمتی به آرامگاه غلامحسین ساعدی
بی‌تردید تعرض و بی‌حرمتی به مزار هر انسانی عملی نکوهیده و زشت است و ما قاطعانه عمل نابخردانه فردی مجهول الهویه ولی ناقص عقل و احتمالا مزدور، در اهانت به...
۱۲ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه
چگونه دفن یک ملت ممکن است؟
أردوغان هم مثل بقیه دیکتاتورها بعنوان یک جنایتکار در ذهنها باقی خواهد ماند. کُردهای سوریه و ترکیه با حق انتخاب و تعیین سرنوشت رویاهای خود را باز تعریف و بازتوليد...
۱۲ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: شمی صلواتی
نویسنده: شمی صلواتی
به بهانه تولد فروغ، بانوی شعر معاصر ایران!
فروغ در دنیایی به دنیا آمد که به او تعلق نداشت و به دلیل ناسازگاری با فرهنگ و هنجارهای رایج، از معیارهای خوشبختی متداول فاصله داشت و بیشتر عمر کوتاه...
۱۲ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو

آیا پیام ردّ صلاحیتِ هاشمی رفسنجانی شنیده شده است؟

تلاش برای قبولاندن عارف یا روحانی به این مجموعه به امید پیروزی در انتخابات علاوه بر آنکه کاری عبث خواهد بود به معنای وارد کردن تنش‌های اقتدارگرایان به درون این جمع است. آنهایی هم که بر این باورند که انتخابات خواهد گذشت و پشتیبانیِ طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب از ریاست جمهوری عارف یا روحانی به اصلاح‌طلبان امکان بازسازی قانونی‌شان را حول یکی از این دو شخصیت خواهد داد، به نظر می‌رسد که به تغییرات مهمی که در بینش اصلاح‌طلبی و اصلاح‌طلبان به واسطه ی تجربه‌ی ۸۸ اتفاق افتاده‌است آگاهی ندارند

ردّ صلاحیت هاشمی رفسنجانی توسط شورای نگهبان عکس‌العمل‌های متفاوتی را در میان کسانی که کاندیدا شدنِ وی را فرصتی برای بهبود عمومی وضعیت کشور به شمار آوردند و به پشتیبانی از وی پرداختند ایجاد کرد. از این میان اما دو نوع عکس‌العمل با سر و صدای بیشتری همراه بود: یکی آن گروه از کسانی که ردّ صلاحیت هاشمی را پایان “نظام جمهوری اسلامی” به شمار آوردند و گروه دیگری که در فاصله‌ی کمتر از یک هفته پس از واقعه، اکنون به صرافت افتاده‌اند که محمدرضا عارف یا حسن روحانی را در جایگاه وی بنشانند و رأی به این یا آن (و یا هر دو باهم) را به رأی به هاشمی رفسنجانی یا محمد خاتمی تعبیر کنند. صحبت اصلی یادداشت حاضر با این گروه دوم است. گروهی که به نظر نمی‌رسد پیامِ ردّ صلاحیت هاشمی را به درستی گرفته باشند و از همین رو نیز به جریانی حاشیه‌ای برای تقویت و تحکیم دموکراسی‌خواهی در کشور دل بسته‌اند.

پذیرش هزینه‌ی سنگین ردّ صلاحیت شک نباید کرد که اقتدارگرایان با ردّ صلاحیت هاشمی هزینه‌ی گزافی پرداختند که مهمترینش سرریز شدن بخش وسیعی از نیروهای میانی به سبدِ تحول‌گرایان است. البته از عکس‌العمل منفی بین‌المللی نیز باید گفت و همچنین از ناامیدی جامعه به بهبود شرایط که دیر یا زود اقتدارگرایان چوبش را خواهند خورد. همه اینها در شرایطی که اداره‌ی مملکت به دلیل وجود تحریم‌ها از سویی و فقدان یک سیاست روشن و فلج بودن دستگاه‌های تصمیم‌گیری از دیگر سو، مسلماً اقتدارگرایان را به سرگیجه خواهند انداخت. این ها را ما می‌دانیم و آنهایی که در مصادر امور هستند بهتر از ما. سؤال این است که پس چرا به یک چنین عملی که به “خودکشی” بیشتر شبیه است تا به حفظ منافعی که در این سال‌ها انباشتند دست زدند. در پاسخ به این پرسش می‌توان از تلخی‌ای که بازگشت هاشمی به صحنه داشت سخن گفت. اقبال مردم به کاندیدایی که اقتدارگرایان تمامی همّ خویش را برای زمین زدن وی مبذول داشته بودند البته تلخ بود. می‌توان گفت که اقتدارگرایان از اینکه ستادهای پشتیبانی از هاشمی به خیزش مجدد جنبش سبز بینجامد نگران بودند. اما نیک که بنگریم همه‌ی اینها در مقابل “بیمه” شدنِ نظام در مقابله با خطرات جدی‌ای که تهدیدش می‌کردند بهای کمی است. پایان دادن به نزاع با هاشمی که به معنای پایانِ منازعه‌ با تغییروتحول‌خواهان بود، سخت‌تر از پایان دادن به جنگ با عراق نبود. خاطرمان هست که امیدی که پایان یافتن جنگ در دل‌ها زنده کرد، نه فقط به تضعیف مجموعه‌ی جمهوری اسلامی منجر نشد که به استحکام آن نیز انجامید. و تازه جنگ با صدام حسین و شعارهای آن دوران کجا و منازعه با هاشمی کجا؟ حتی هاشمی سبزی که در چهار سال اخیر شناختیم. این مطلب را نیز باید به خاطر داشته باشیم که مشکلات اقتصادی‌ای که با پایان یافتنِ جنگ باید با درآمد نفتی محدود راه حلی عاجلانه برای آن پیدا می‌شد، ده‌ها بار سخت‌تر از مشکلات اقتصادی‌ای است که می‌توان امیدوار بود با درآمد فعلی قابل رفع و رجوع باشند. پس یا باید بپذیریم که کسانی که صلاحیت هاشمی را رد کردند از حداقلی از “عقلانیت” بی‌بهره‌اند -که در این صورت حضور عارف و روحانی را بر مسند قدرت نیز مسلماً بر نخواهند تافت- یا آنکه قبول کنیم که ردّ صلاحیت هاشمی دلایلی دارد بسیار مهم‌تر و حیاتی‌تر.

تنگ کردن دایره‌ی تصمیم‌گیرندگان

همه می‌دانیم که در مدت زمان نسبتاً کوتاهی باید تصمیاتی مهم برای سمت و سو دادن به سیاست کشور گرفته شود. نگاهی به بودجه‌ی سال ۹۲ بیش از هر سند دیگری از لزوم اتخاذ این تصمیم‌ها حکایت دارد. بنا بر آمار رسمی بودجه، (که تازه باید در آن امیدها و آرزوهای مسئولان را نیز دخیل دانست) فروش نفت در سال ۹۲ حداقل ۴۰٪ کمتر از سال قبل خواهد بود. حتی اگر بپذیریم که دولت موفق خواهد شد این نفت را به بشکه ای ۷۰ دلار نیز بفروشد و حتی اگر نیمی از این پول به صورت ارز قابل اتکا در اختیار دولت قرار بگیرد، درآمد ارزی دولت حداکثر ۳۰ در صد سال گذشته خواهد بود. افزایش صادرات به دلیل کاهش ارزش ریال فقط بخش کوچکی از این فاصله را پُر خواهد کرد و تازه خودِ این افزایش منوط به افزایش داده‌های وارداتی‌ای است که صنعت کشور در ۸ سال گذشته بیش از پیش به آن وابسته شده‌است. علاوه بر این، خبرها حاکی از آن است که تحریم‌های جدید یکی از مهمترین حوزه‌های صادراتی کشور یعنی محصولات پتروشیمی را نشانه رفته است. آخرین عاملی که اتخاذ تصمیم را در مورد سیاست کشور به امری عاجل تبدیل می‌کند، فشارهایی است که بر ذخائر مالی کشور در بانک‌های خارجی وارد می‌شود. ذخائری که این روزها به بهانه‌های مختلفی مورد دستبرد کشورهای غربی و غیرغربی قرار می‌گیرند. در نتیجه در اینکه باید نسبتاً زود تصمیمی گرفته شود شکی نیست. پرسش این است که چه کسانی حقّ مداخله برای اتخاذ این تصمیمات را خواهند داشت.جمهوری اسلامی ایران در طی حیات سی‌و اندی ساله‌اش دوبار چنین تجربه‌ای را از سر گذرانده است و همه‌ی کسانی که امروز کم و بیش در مصادر امور هستند به خوبی می‌دانند که کسانی در هر گذار از یک دوره به دوره‌ای دیگر دستِ بالا را خواهند داشت که در دایره‌ی تنگ تصمیم‌گیرندگان قرار داشته باشند. خواه تصمیم بر مقابله باشد و خواه بر مسامحه. گردش نخبگان در جمهوری اسلامی همواره با آغاز و پایان منازعات بین‌المللی همراه بوده‌است. واقعیت آن است که اکنون کشور در شرایط “نه جنگ و نه صلح” با جهان به سر می‌بَرَد و باید برای تغییر این وضعیت تصمیم گرفته شود. کسانی که صلاحیت هاشمی را ردّ کردند برای آن به این عمل پُرهزینه دست زدند که مجموعه‌ی نیروهایی که هاشمی نمایندگی آنها را به عهده گرفت از دایره ی این تصمیم‌گیری بیرون بمانند. خیال باطلی است اگر تصور شود که آنها این جمع را اکنون با عارف یا روحانی در این دایره‌ی بسته وارد خواهند کرد.

 

لزوم حفظ اتحادی که در عمل پدید آمد

تصمیم‌هایی که باید در ماه‌های آتی گرفته شوند تصمیم‌هایی سرنوشت‌ساز خواهند بود و می‌توانند چهره‌ی کشور را به کل دگرگون سازند. اگر در دوره‌های پیشین نیروهای تصمیم گیرنده توانستند قدرت انحصاری خویش را به جامعه تحمیل کنند از جمله به این علت بود که منتقدان از توان سیاسی نازلی برخوردار بودند و دموکراسی‌خواهی، چه به منزله‌ی یک فرهنگ و چه در شکل یک سیاست، عمومی نبود. امروز چنین نیست. مجموعه‌ی نیروهایی که مصمم شدند از کاندیداتوری هاشمی پشتیبانی کنند، هم قدرت بالایی دارند و هم بیش و کم به راه حل‌های دمکراتیک برای اداره‌ی کشور می‌اندیشند. تلاش برای قبولاندن عارف یا روحانی به این مجموعه به امید پیروزی در انتخابات علاوه بر آنکه کاری عبث خواهد بود به معنای وارد کردن تنش‌های اقتدارگرایان به درون این جمع است. آنهایی هم که بر این باورند که انتخابات خواهد گذشت و پشتیبانیِ طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب از ریاست جمهوری عارف یا روحانی به اصلاح‌طلبان امکان بازسازی قانونی‌شان را حول یکی از این دو شخصیت خواهد داد، به نظر می‌رسد که به تغییرات مهمی که در بینش اصلاح‌طلبی و اصلاح‌طلبان به واسطه ی تجربه‌ی ۸۸ اتفاق افتاده‌است آگاهی ندارند. کدام اصلاح‌طلبی‌‌ای را امروز می‌توان حول افرادی بازسازی کرد که جنبش سبز را اردوکشی خیابانی به شمار می‌آورند؟ یا به این اکتفا می‌کنند که در دفاع از رهبران جنبش سبز گفته شود که نباید به هیچیک از رجال کشور -و از آن جمله محمود احمدی‌نژاد- توهین شود.

 

 

تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد, ۱۳۹۲ ۱:۰۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

اهانت به مزار ساعدی حمله‌ای مستقیم به آزاد اندیشی و میراث فرهنگی ایران!

غلامحسین ساعدی نه فقط یک نویسنده، بلکه صدای رنج و امید مردم ایران بود. هرگونه بی‌احترامی به او یا دیگر چهره‌های فرهنگی، بی‌اعتنایی به میراثی است که هویت ما را شکل داده است. احترام به بزرگان هنر و ادبیات، وظیفه‌ای ملی و تاریخی است که پاسداشت فرهنگ و تاریخ ما را تضمین می‌کند.

مطالعه »
پيام ها

پیام گروه کار روابط عمومی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به مناسبت برگزاری دهمین کنگرهٔ سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تلاش‌های مؤثرحزب اتحاد ملت ایران اسلامی در جبههٔ اصلاحات برای ایجاد تغییر در اوضاع اسفناک کشور را ارزشمند می‌داند. حضور پررنگ زنان در شورای مرکزی حزب شما، گامی شایسته در راستای تقویت نقش زنان در عرصهٔ سیاسی کشور است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

مهم‌ترین چالش‌های سیاست خارجی در سال جدید میلادی از نگاه کارشناسان ایرانی…

زندانی در تهران: گزارشی استثنایی از زندان های ایران…

بازگشت پروژه خاورمیانه بزرگ

بر بال خیال

بیانیه حزب مشروطه ایران(لیبرال دموکرات) درباره بی حرمتی به آرامگاه غلامحسین ساعدی

چگونه دفن یک ملت ممکن است؟