به هنگام گیر افتادن در ترافیکی طولانی چه احساسی به شما دست میدهد؟ یا وقتی که با تاخیر به پروازتان میرسید؟ یا زمانی که منتظر شنیدن نتیجه امتحانی هستید؟
بدیهی است که دچار استرس میشوید. مطابق نتیجه پژوهشی که اخیرا در مجله پلوس به چاپ رسید، استرس میتواند عملکرد هیپو کامپ را به خطر بیندازد.
استرس علامت خطری برای مغز
این مطلب که استرس میتواند برای مغز خطرناک باشد، نکته جدیدی نیست؛ در واقع نتایج مطالعات بسیاری به تقویت این نظر کمک می کنند. بخش عمدهای از تحقیقات به وضوح نشان میدهند که استرس مکرر و غیر منتظره ، قادر به تغییر ساختار و فعالیتهای مدارهای نورونی میباشد. در واقع استرس عاملی خطری است برای بسیاری از ناهنجاریهای مرتبط با تغییرات خلق و خوی به مانند افسردگی، اضطراب و اسکیزوفرنی. به منظور مقابله با استرس ، تغییرات سازگار و ناسازگار بسیاری در مغز شکل میگیرد، تغییراتی که میتوانند به آسیبهای روحی جدی منجر شوند. یکی از آسیب پذیرترین بخشهای مغز هیپو کامپ میباشد که در انجام وظایف یادگیری و حافظه مورد استفاده قرار میگیرد.
استرس اجتماعی ترنسکریپتوم را دچار تغییر می کنند
گروهی از محققان در لهستان تصمیم گرفتند تا تاثیرات استرس حاد و مزمن را بروی ترنسکریپتوم( مجموعهای از مولکولهای پیام رسان) هیپو کامپ را با استفاده از پروتکلهای رفتاری مرتبط با استرس اجتماعی مورد ارزیابی قرار دهند. الگو واره ی مبتنی بر توانایی تحریک عکس العملهای استرس گونه مبتنی بر پرخاشگری اجتماعی.به منظور تحریک ویژگیهای رفتار واکنشی و استرسی موشها در شرایط اجتماعی به مانند حالت نشستن ، میل به نظافت ناشی از خشم،دعوا و فرار، موشهای آزمایشگاهی منفرد چند بار در روز در مقابل موشهای گروهی قرار داده شدند.تحقیق کنندگان سپس با توجه به تمرکز بر عملکرد ترنسکریپتوم، موفق به شناسایی گروه ژنها یی در بین گروه موشهای دارای استرس حاد و مزمن شدند که در مورد گروه موشهای بدون استرس قابل مشاهده نمیباشد. آنالیز گسترده ژنتیکی از این نکته پرده برداشت که وجود استرس حاد و مزمن ( بر مبنای ۱۳ روز تجربه مداوم استرس) منجر به تغییر شکل دهها ژن شده بود. جالب اینکه، تغییرات کاهشی در ژنهای گروه دارای استرس حاد، در موشهای مبتلا به استرس مزمن تغییرات افزایشی را به همراه داشت.
این پدیده قابل توجه نشان میدهد که اتفاقات استرس زا تاثیراتی قابل توجه به همراه دارند، که بسته به طول مدت و تکرار ،تاثیرات خاص خود را به بار میآورد.
استرس و عملکرد التهابی
تغییرات در وظایف التهابی همواره مرتبط دانسته شده با واکنش های استرسی ، برای مثال نتیجه تحقیقاتی دیگر، در مشاهده نفوذ گلبولهای سفید در مغز موش هایی که احساس شکست را تجربه میکنند. این گروه نیز به دنبال مشاهده تغییرات احتمالی در ابراز نشانهٔ التهاب مغز در هیپو کامپ موش های دچار استرس بر آمدند. دو ژن مر تبط در این رابطه S100a8 و S100a9 ، که در تنظیم نترو فیلهای ( نوعی گویچه سفید بیگانه خوار) سیستم ایمنی، در طول التهاب موشهای دچار استرس مزمن قابل مشاهده بود، که به معنی تأیید این نظر بود که استرس اجتماعی میتواند به پاسخی التهابی در هیپو کامپ منتهی شود. در میان گروههای دیگر ژنها که به طرق دیگری تنظیم میشوند ، محققان به هم چنین وجود کد های ژنها یی برای هومو گلوبین را مشاهده کردند، که میتواند از تغییرات سیستم عروقی در موشهای استرس دار ناشی شده باشد. این کشفیات قابل توجه، در تطابق با تلاش دیگر گروههای تحقیقی در رابطه با دیگر مناطق مغزی به مانند قشر جلو مغزی، میباشد که همه گی به ناهنجاری در خلق و خوی ارتباط پیدا میکنند.به علاوه فرضیه وجود آسیب دیدگی عروقی مرتبط با التهاب عصبی با مشاهده وجود ژنهای دیگری که در پروسه التهابی نقشی کلیدی بازی میکنند، تقویت شده است.
این گروه پیش از این نیز در رابطه با الگوی مشاهدات بیان ژنتیک مرتبط با التهاب در بخش پیشانی مغز،بخش دیگری از مغز که در مقابل استرس بسیار حساس میباشد، مقالاتی به چاپ رسانده بودند. این واقعیت که هم هیپو کامپ و هم قشر جلویی مغز موشها چنین شباهتها یی را نشان میدهد، دلیلی بود برای محققان در باور به اینکه استرس احتمالاً تمام مغز را تحت تاثیر قرار میدهد. و هر چند که تا به اینجا رابطه علت و معلولی بین تغیرات ترنسکریپتومیکی و فنو تیپی (خصوصیات قابل مشاهده یا صفت یک ارگانیسم) به ثبت نرسیده ، به نظر این گروه تغییرات در ژنهای دخیل در وظایف سیستم عروقی،آسیبی و التهابی بدین معنی است که سیستم عروقی میتواند پیوندی باشد بین استرس و آسیب های منتج از تحریک استرسی.
تغییرات قابل برگشت یا ماندگار؟
خوشبختانه نکات مثبتی از دل این مطالعات بدست آمد. از جمله مشاهده تاثیرات مثبت استراحت پس از تجربه دورهای از استرس. در واقع این گروه کشف کردند که دوره ای ۵ روزه از استراحت ،پس از تجربه استرسی مزمن ، باعث تغییرات در ژنها و برگشت به سطح پایه میگردد، بدین معنی که تغییرات ناهنجار در واقع قابل برگرداندن هستند.این یافتهها تقویت کننده این نقطه نظر میباشد که مغز توانایی انطباق با هر شرایطی را داراست، سالم یا ناسالم، و اینکه گاهی اوقات روش زندگی میتواند بهترین درمان مغزی به هم ریخته باشد.
در پایان، درک و کشف مکانیسم هایی که منجر به اختلالات مغزی ناشی از استرس میشوند ممکن است در نهایت به روشهای پیشر فته درمانی و به هم چنین استراتژی پیشگیرانه در کاهش بروز اختلالات خلقی منجر شود.
http://blogs.plos.org/neuro/2015/12/13/social-stress-messes-up-the-hip