جنگ با تروریسم در سوریه خصلت واقعاً مردمی پیدا کرده است
متهم نمودن دمشق به این که گروههای خارجی- سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، نیروهای مسلح حزبالله لبنان و داوطلبان شیعی عراق به جانبداری از آن میرزمند، یکی از محبوبترین شگردهای رسانههای جمعی غرب در جنگ اطلاعاتی علیه سوریه و بشار اسد است. رسانهها مشتاقانه نظریه «اشغال خارجی سوریه» را نشخوار میکنند اما، در این باره که نیروی ضربت اصلی دولت اسد را در این جنگ نه خارجیها، بلکه، تشکلهای داوطلب سوری تشکیل میدهند، سکوت میکنند (عجیب است که هیچ کس نمیخواهد اسپانیای سالهای سی قرن بیستم و گردانهای بینالمللی آن را بیاد آورد).
تشکیل نیروهای دفاع مردمی در سوریه از اواخر سال ۲۰۱۲ آغاز شد. پس از شکست سنگین ارتش دولتی در حلب، حمص و حومه دمشق معلوم گردید که در حین جنگ همزمان در چند جبهه، حراست از پشت جبهه یا مناطق تازه آزاد شده برای ارتش منظم دشوار است. اسد نیز به کار تشکیل واحدهای ملیشیا بر یایه کمیتههای مردمی دست زد. وظایف اولیه ملیشیا عبارت از حراست از راهها و سایر تأسیسات راهبردی، انجام خدمات دژبانی در اراضی آزاد شده از اشغال تروریستها تعیین شده بود، اما با گذشت زمان از واحدهای داوطلب اغلب برای شرکت در عملیات رزمی استفاده شد.
شمار داوطلبان دفاع ملی که در آغاز تقریبا با ۹۰ هزار نفر تشگیل گردید، به ۱۵۰ هزار نفر افزایش یافت. آنها در همآهنگی کامل با اداره امنیت سیاسی سوریه (یکی از نهادهای امنیتی در ترکیب جمعیت اطلاعاتی سوریه) عمل میکنند. فرماندهانی در میان داوطلبان هم هستند که گروه خود را بحساب امکانات شخصی خود تجهیز مینمایند. سال گذشته به گفتگو با یکی از آنها موفق شدم. این فرمانده علوی اهل طارطوس توضیح میداد که تا جنگ دو بنگاه بزرگ اتوموبیل داشت، اما او بنگاههای خود را فروخت و همه پول آنها را برای یک گروهان تقریبا صد نفره صرف نمود.
ساختار واحدهای مسلح نیروهای دفاع («جیش دفاع الوطنی») جالب است. آنها به پنج دسته تقسیم میشوند: واحدهای شیعه تحت حمایت ایران؛ گروههای داوطلبان همآهنگ با ارگانهای امنیتی سوریه (عمدتا سکولارها)؛ دستههای متشکل از اقلیتهای دینی غیرمسلمان (مسیحیان، دروزیها)؛ گروههای نظامی فلسطینی؛ نیروهای محلی دفاع ملی متحد با دمشق در مناطق سنی نشین.
سال گذشته درباره تصمیم تهران مبنی بر ایجاد تشکیلات مشابه «حزبالله» لبنان که میتوانست در آینده جایگزین ارتش سوریه شود، بسیار سخن گفته شد (در عراق چنین عملی با کمک «حشد الشعبی» تحقق یافت). با اینکه پس از آغاز عملیات نیروهای هوا- فضای روسیه موقعیت ارتش دولتی جمهوری عربی سوریه بطرز قابل ملاحظهایی تحکیم یافته، اما ملیشیای شیعه همچنان به ایفای نقش مهم خود در مناقشه سوریه ادامه میدهد. تیپ «قوات الرضا» که هنگام ورود حزبالله به نبردهای سوریه در تابستان سال ۲۰۱۳ تشکیل گردید، مهمترین گروه شبهنظامی محسوب میشود. استخوانبندی این تیپ را افراد برخاسته از خانوادههای روستایی استانهای حماه، حمص و همچنین مناطق اطراف پایتخت تشکیل میدهند. اکثریت رزمندگان «قوات الرضا» شیعه هستند اما، سنیها هم در آن حضور دارند. فرماندهی این تیپ را در ماه اول ایجاد آن یکی از فرماندهان نظامی حزبالله بنام حمزه ابراهیم حیدر (ابو مصطفی) بعهده داشت. رزمندگان «قوات الرضا» با موفقیت در نبردهای حمص، حومه دمشق (غوطه غربی و شرقی)، در مناطق کوهستانی قلمون و در استان درعا شرکت کردند.
«تیپ سیده رقیه» که به احترام دختر امام حسین نامگذاری شده، یکی دیگر از واحدهای مردمی شیعه میباشد. آرامگاههای سیده زینب و سیده رقیّه در سوریه زیارتگاه شیعیان جهان بشمار میرود. ملیشیای تیپ سیده رقیه یک واحد کاملاً سوری است. در میان گروههای مسلح سازمانیافته بواسطه نهادهای امنیتی سوریه بطور قطع باید از تشکیلات بزرگ نیروهای «سپر امنیت نظامی» (قوات درع الامن العکسری) نام برد که در مناطق لاتاکیه و طرطوس فعال هستند. «نیروهای سپر» در امر دفاع از استان لاتاکیه در مقابل حمله «جبههالنصره» به این منطقه در بهار سال ۲۰۱۴ شرکت داشتند. در سال ۲۰۱۵ آنها با گروههای تروریستی در کوههای جبل الاکراد جنگیدند. در حال حاضر در نبردها برای آزادسازی حلب شرکت دارند. فرماندهی آن را افسر سابق گارد ملی، اسماعیل الحال، اهل روستای قرداحه (روستای زادگاه حافظ اسد) بعهده دارد. در اینجا لزوماً بایستی از چند گروه دیگر نام برد: «تیپ سپر ساحل» (لواء درع الساحل) فعال در طرطوس و لاتاکیه؛ «هنگ تکاوران صحرا» (فوج مغاویر البادیه) که در استانهای حمص و حماه میرزمد؛ «پلنگان حمص» (الفهود الحمص)؛ این گروه با پول رامی مخلوف، پسر خاله رئیس جمهور سوریه تشکیل گردیده است.
لازم است در مورد یگانهای مسلح دروزیها و مسیحیان سوریه بطور جداگانه صحبت کنیم. در صورت پیروزی «جنگجویان جهادی»، آنها را مانند علویها خطر نابودی فیزیکی یا اخراج تهدید میکند. در میان آنها واحدهای متشکل از دروزیهای استان سویداء جلب توجه میکنند. اگر دو سال قبل «ارتش موحدین» (جیش الموحدین) تنها گروه مسلح دروزی بود، اکنون چند گروه مسلح بزرگ دروزی در سوریه مبارزه میکند. بزرگترین آنها «سپر میهن» (درع الوطن) است که آن را شیخ یوسف جربوع، یکی از رهبران مذهبی دروزیها رهبری میکند. شرکت دروزیها در جنگ از زمانی که تروریستهای «جبههالنصره» در پائیز سال ۲۰۱۴، اراضی محصور جبل السمک در منطقه ادلب تصرف نموده، ۲۳ نفر را بطرز نمایشگرانه قصابی کردند و بقیه را به قبول «حقیقت»(نوع سلفی) اسلام وادار ساختند، شکل تودهایی به خود گرفت.
مسیحیان سوریه نیز ملیشیای خاص خود را دارند. این گروه، بازوی مسلح حزب سوسیال ناسیونالیست سوریه بشمار می رود. حزب سوسیال ناسیونالیست سوریه در سال ۱۹۳۲ بواسطه آنتون سعاده، مسیحی ارتدوکس لبنانی بنیانگذاری شد. سمتگیری ایدئولوژیک حزب سوسیال ناسیونالیست سوریه عبارت است از تشکیل سوریه بزرگ مرکب از سوریه، فلسطین، لبنان، عراق، اردن و مصر. در نقطه مقابل پان عربیسم، حزب در همان ابتدا تفکر ملی سوری را مطرح کرد و حتی از سلاطین دوران باستان، آشور بنیپال و حمورابی در میان پیشینیان خود نام برد. حزب سوسیال ناسیونالیست سوریه در سالهای ۵۰- ۶۰ قرن گذشته مدت طولانی به مبارزه سیاسی بسیار شدید با بعثیها برخاست و فعالیت آن در سوریه غیرقانونی اعلام گردید. حزب سوسیال ناسیونالیست سوریه در سیاست از اصول غیرمذهبی پیروی میکند. در سال ۲۰۰۵ فعالیت این حزب در سوریه قانونی اعلام شد و هم اکنون سه نماینده در پارلمان سوریه دارد. گروه مسلح میسحیان سوری در «نسور الزوبعه» (عقابهای طوفان) تمرکز یافته است، اما نه بعنوان شاخه نظامی حزب سوری بفرماندهی علی حیدر، بلکه، بمثابه شاخه نظامی حزب لبنانی تحت رهبری اسعد حردان. علاوه بر «عقابهای طوفان» متشکل از مسیحیان مقیم جنوب سوریه در وادی النصر، گروه «سربازان مسیح» (جند المسیح) نیز در صفوف نیروهای دفاع ملی مبارزه میکند.
در سوریه ملیشیای سنی طرفدار دولت هم وجود دارد. در جنوب سوریه در استان قنیطره گروه داوطلب سنی بنام «تیپ شاهینهای قنیطره» (لواء السکور القنیطره) مبارزه میکند. این گروه از سنیها و دروزیهای بومی استان تشکیل شده است. در شرق سوریه نیز «تیپ شرق» (اُسود الشرق)، ملیشیای قبیلهایی، از افراد قبیله بادیه نشین شعیطات وفادار به دولت تشکیل گردیده و در استان دیر الزور متمرکز است.
گردانهای متشکل از مهاجران فلسطینی مقیم سوریه در نبردها بطرفداری از دولت سوریه فعالانه شرکت میکنند. فلسطینیهای پناهیافته در خاک سوریه همیشه در بهترین شرایط غیرقابل مقایسه با هموطنان مهاجر خود در اردن، لبنان و سایر کشورهای عربی قرار داشتهاند. اردوگاه فلسطینی یرموک در حومه دمشق هیچگاه یک مجموعه زاغهنشینی و حلبی آباد سراسر هرج مرج مانند اردوگاههای واقع در لبنان نبوده، بلکه، یک مجموعه بسیار آباد با امکانات کامل شهری میباشد. فلسطینیان در سوریه همواره از تمامی حقوق (تحصیل در دانشگاهها، اشتغال «بدون محدودیت حرفهایی»)، منهای حق شرکت در انتخابات برخوردار بودهاند.
«تیپ قدس» (لواء القدس) پرشمارترین ملیشیای فلسطینی است که تقریبا از ۳- ۴ هزار رزمنده تشکیل یافته است. این تیپ هیچ وجه مشترکی با حماس ندارد. اساس آن را فلسطینیهای پناهنده از اردوگاه نیرب تشکیل میدهد. «تیپ اورشلیم» را مهندس فلسطینی، محمد سعید در سال ۲۰۱۳ تشکیل داد. این تیپ هم اکنون به مبارزه مسلحانه در منطقه حلب مشغول است.
اگر بخواهیم از دیگر داوطلبان عرب سخن بگوییم، علاوه بر «حزبالله» (شمار آنها در سوریه ۷- ۸ هزار نفر تخمین زده میشود) گروههای مسلح شیعیان عراق هم در کشور سوریه فعالیت میکنند. تیپهای «ابوالفضل العباس» متشکل از ۳ هزار نفر و «حرکت النجبا» مرکب از هزار نفر، بزرگترین واحدهای داوطلب عراقی در سوریه هستند. لازم است به «گارد ملیگرایان عرب» متشکل از داوطلبان سکولار عرب کشورهای مصر، لبنان، یمن، اردن هم اشاره کنیم. کارپایه ایدئولوژیک آنها مبتنی بر ناصریسم است و جمال عبدالناصر، چهگوارا، هوگو چاوز، حسن نصرالله شخصیتهای محبوب آنها هستند.
جنگ با تروریسم در سوریه خصلت واقعاً مردمی پیدا کرده است.