بر او امرمشتبه شده است که مىتواند هرموضوعى را بیان ومطرح کند و آب هم از آب تکان نخورد، ازجمله نصیحت کردن رییس جمهور بزرگترین قدرت جهان. احمدىنژاد ازفرستادن این نامه هدفهایى را دنبال مى کند که مىتوانندازاین قبیل باشند: مطرح کردن خود و بها دادن به خود بهعنوان رییس یک کشور، هم سطح کردن خود با یک رییس قدرت بزرگ جهانى، دادن امتیاز به خود که فرستاده نامه است و مىتواند ازموضع حقبهجانب و طلبکار طرفش را زیرفشارقراردهد، دادن شکل و شمایل برادربزرگ و نصیحتگر سیاسى به قدرتمندترین کشور دنیا.
احمدینژاد در فرستادن نامهاش ظاهراً از تاریخ اسلام الهام گرفته است؛ چرا که محمد هم در اوان اسلام به قیصر ایران نامه نوشت. براى احمدىنژاد نوشتن این نامه، امرى اسلامى و تکلیفى الهى محسوب میشود؛ همانطور که درنامهاش هم به کرات به اهمیت الاهیات اشاره کرده است. احمدى نژاد شاید خواسته است که از خمینی تبعیت کند که دردهه ۸۰ شمسى برای گورباچف نامه فرستاد و او را دعوت به اسلام نمود. قبلا هم احمدى نژاد ایده حذف اسرائیل از صحنه جهان را ازخمینى عاریت گرفته بود و درباره آن سخن گفته بود. اظهاراتی که با موج اعتراضات جهانى و حتى داخلى منجر شد.
احمدى نژاد اینبار هم مىخواهد که از خمینى هزینه کند تا مقبول حزبالله ایرانى قرارگیرد. اما اوغافل است که عملکردها و سخنان خمینى به قیمت ویرانگرى کشور ایران تمام شد. نام خمینى براى ایرانیان و بسیارى ازمردم جهان با ترور و کشتار و جنگ عجین است. متاسفانه خمینى به امیدهاى مردم در رسیدن به آزادى و رفاه خیانت کرد و آنها را به روز سیاه فلاکت نشاند که آثار عملکرد او را در فقر و بدبختى مردم ایران و تشنج درمنطقه مىتوان دید. دوران خمینى یکى ازتاریکترین دورانهاى زندگى مردم ایران است. جنگى که به قیمت ویرانى اقتصاد و نابودی و معلولیت نسلى از مردم ایران تمام شد، ناشی از رهبرى نادرست خمینى مىباشد.
اما احمدىنژاد انسان دروغگویى هم هست. چون از زندان و حقوق مردم در نامه مىگوید و به این وسیله لاف طرفدارى از مردم مىزند. اعدامها در زندانهاى سیاه جمهورى اسلامى و ترور و کشتار مخالفین در خارج از زندان نیز توسط همین رژیمی اجرا شده است که احمدىنژاد را رییس جمهورش کردهاند.
احمدىنژاد از برابرى و مردم فقیر مىگوید و نمىبیند که سیاستهایشان چه به روز مردم ایران آورده است. در همین دولت او کارگران ربوده شده و به زندان انداخته شدهاند. کارگران فریاد مىکشند که ماههاست حقوق دریافت نکردهاند. آنها به این جرم به زندان مىروند وشکنجه مىشوند. احمدىنژاد ازمسیحیت مىگوید و از محسنات مسیح و اینکه اگر او مىبود چه مىگفت. در حالیکه اگر اکنون مسیح حاضر بود شاید یک سیلی به صورت دروغپرداز احمدىنژاد مىزد تا شاید او را از خواب غفلت بیدار کند.
احمدىنژاد فراموش کرده است که خود درمقام پاسدار به ترور مردم و ایجاد خشونت پرداخته است. تعدادی از مقتولان، کشیشان مسیحى بودند. بخشى هم از نویسندگان دگر اندیش و همچنین مبارزان سیاسى که به وسیله احمدىنژاد و همکیشانش ترور شده اند و مدارک کافی بر صحت این امر موجود است. قلمهاى شکستهشده نویسندگان گواه دیگر گندهگوییهاى احمدىنژاد است. احمدىنژاد ادعا کرده است که در دانشگاه هم درس مىدهد و شاگردانش از او سوال مىکنند که مسیح دراین مورد چه مىکرد و…
احمدى نژاد استاد کدام دانشگاه است؟. دانشگاهى که دانشجویانش زیر فشار و شکنجه و کتک و هتک حرمت هستند. دانشگاههایى که استادانش اخراج و اعدام شدند ویا دانشگاههایى که در زیر مجموعه حوزههاى اسلامى علمیه قرارداده شده اند؟ احمدىنژاد نه رییس جمهور است و نه استاد دانشگاه و نه شهردار، او یک پاسدار تما معیار است. از نوع همانهایی که خمینى ساخت تا دگراندیشان را سرکوب کنند. احمدىنژاد مىتوانست درآن سمت به کارش ادامه دهد، اما در عرصههاى دیگر بیشتر به کاریکاتورى ناموزون شباهت دارد.