طرح «جذب و ساماندهی کودکان کار و خیابان» بالاخره متوقف شد. این طرح که از مرداد ماه امسال به اجراء گذاشته شده بود، با مخالفت و انتقاد سازمانهای مردمنهاد، فعالین سیاسی و مدنی و اعضای شورای شهر روبرو گردید. آنها این طرح را مصداق دستگیری کودکان و کودک آزاری عنوان کرده و گفتهاند طرحهای ضربتی امکان سوءاستفاده و آزار جنسی کودکان را بیشتر میکند. از جمله اعتراضکنندگان حدود ۳۰۰ نفر از اساتید دانشگاهها، پژوهشگران، مددکاران اجتماعی، وکلا و حقوقدانان، روزنامهنگاران و فعالان حقوق کودکان بودند که طی نامه سرگشادهای توقف طرح «جمعآوری کودکان کار و خیابان» را برای همیشه خواستار شدند. به نظر نویسندگان نامه سرگشاده، این قبیل اقدامات ضربتی تنها معطوف به: «خارج کردن جمعیت آسیب دیده و مظلوم از حوزه دید جامعه بوده و نه تنها بهبودی در وضعیت اجتماعی و زندگی مردم فقیر به ویژه کودکان فراهم نمیکنند بلکه منجر به آسیبدیدگی بیشتر و سلب اعتماد آنها از نهادهای حمایتی و هدر دادن سرمایههایی است که میتواند به جای دامن زدن به تبعیضهای ناروای کنونی، صرف اقدامات موثرتری شود» (خبرگزاری مهر).
کودکان خیابانی آسیبپذیرترین گروه اجتماعی هستند. آنها بیشتر طول شبانهروز را در خیابان زندگی میکنند و بیشتر آنها مجبور شدهاند که خیابان را محلی برای زندگی و کسب درآمد انتخاب کنند. تلاش برای بقا برای آنان چالشی روزمره است. کودکان خیابانی یکی از آسیبهای اجتماعی است که در سالهای گذشته رو به افزایش گذاشته است. براساس گزارشهای دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی، بین «یک تا دو میلیون کودک خیابانی» در ایران وجود دارند. براساس مطالعهای حدود ۶۰ درصد کودکان خیابانی در تهران از ملیت ایرانی برخوردارند و مابقی اغلب به ملیتهای افغانستانی و پاکستانی تعلق دارند.
اکثر قریب به اتفاق کودکان خیابانی، کودکانی هستند که به دلیل شرایط اقتصادی خانوادهشان، در خیابان کار و زندگی میکنند. «کودکان اغلب خانواده دارند و خانواده آنان از کار کردن فرزندشان اطلاع دارند. خانوادههای کودکان خیابانی فقیر و کمدرآمد و پرجمعیتاند. کودکان خیابانی در هر دو گروه مشاغل متعارف (دستفروشی، آدامسفروشی، نوازندگی، زبالهگردی و…) و مشاغل غیرمتعارف و غیرقانونی (خرید و فروش مواد، جیببری، تنفروشی و تکدیگری) فعالیت دارند. کودکان خیابانی، در پاسخ به پرسش علل خیابانی شدنشان، عمدتاً به وضعیت اقتصادی خانواده و تمایل خانواده به کار کردن آنها برای تامین نیازها اشاره کردند» (وضعیت توسعه انسانی در ایران ـ آسیبپذیری و تابآوری نوشته سعید مدنی ـ صفحه ۱۷۴). در نامه سرگشاده آمده است: «هم شواهد فراوان حاصل از مطالعات موجود در کشور نشان میدهد کار کودکان به ویژه در شهرها نتیجه عواملی است که مهمترین آنها عبارتند از فقر و نابرابری و شیوع مشکلات اجتماعی در گروه های آسیبپذیر جامعه یا به عبارت دیگر آسیبپذیری بالا و تابآوری پایین جامعه ایران».
کودکان خیابانی به دلیل اینکه مدت زیادی در خارج از خانه به سر میبرند با مخاطرات جسمی مثل سوءتغذیه، مشکلات پوستی و عفونی و آزار جنسی و نیز مخاطرات روانی مثل تحقیر و توهین، محرومیت از زندگی شاد و سالم، بازی و سرگرمی و آموزش روبرو هستند. آنها به راحتی میتوانند بازیچه دست بزهکاران حرفهای ـ سارقان، باندهای توزیع مواد مخدر و دستاندرکاران کانونهای فساد ـ قرار گیرند.
کودکان خیابانی پدیده شومی در جامعه ما است. جمهوری اسلامی سالها وجود آنها را انکار میکرد و مسئولین حکومتی میگفتند: “ما در ایران کودک خیابانی نداریم”. سالها سازمآنهای مردمنهاد و مدافعین حقوق کودک کوشیدند که واقعیت کودکان خیابانی را به حکومت بقبولانند که بالاخره موفق شدند. اما مسئولین بعد از پذیرش به جمعآوری کودکان کار و خیابان روی آوردند. و اکنون «جذب و ساماندهی کودکان کار و خیابان» را پیش کشیدهاند و تحت این عنوان به خیابانها یورش آوردند تا کودکان خیابانی را جمعآوری کنند.
خیابان جای کودکان نیست و مشکل کودکان نیستند. هیچ کودکی به اختیار خیابان را به عنوان محل زندگی و کار انتخاب نمیکند. آنها به محبت و حمایت خانواده، بازی و شادی، آموزش و تحصیل نیاز دارند. خانواده آنها هم مشکل نیستند. مشکل اصلی فقر، بیکاری، فشارهای اقتصادی، نابرابری طبقاتی، نبود و کمبود اموزش و… است. حکومت در قبال کودکان خیابانی مسئولیت سنگینی برعهده دارد و این مسئولیت را باید بپذیرد. اما حکومت ابتدا باید نگاه خود را نسبت به کودکان خیابانی تغییر دهد. نگاه تهدیدمحور و قربانیمحور نمیتواند با موضوع تماس درستی برقرار کند و راهحل مناسب ارائه دهد. باید کودکان را به عنوان شهروند به حساب آورد و حق آنها را تامین نمود.
حل مشکل کودکان به جامعه هم برمیگردد. تاکنون تعداد زیادی سازمانهای مردمنهاد در دفاع از کودکان خیابانی تشکیل شده و نقش مهمی در بهبود وضعیت آنها داشتهاند. اما حکومت به جای کمک به این نهادها، موانع در مقابل آنها میتراشد و فعالینشان را تحت پیگرد قرار میدهد.
اقدامات ضرور جهت حل مشکل کودکان خیابانی:
۱. برنامهریزی برای کاهش فقر، بیکاری و فاصله طبقاتی در حوزه اقتصادی و آموزشی در سطح کلان در دستور قرار گیرد.
۲. منابع مالی کشور و سرمایه انسانی با برنامههای منسجم کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت صرف بهبود معیشت، دسترسی به اشتغال و ارتقا شرایط زندگی گروههای در معرض آسیب جامعه و برخورداری کودکان آنها از آموزش و سلامت شود.
۳. طرح ضرور توسط کارشناسان برای حمایت از کودکان خیابانی تدوین و به اجراء گذاشته شود.
۴. کار کودکان منع و برای اجراء آن تدابیر لازم اتخاذ گردد.
۵. موانع فعالیت سازمانهای مردمنهاد که از حقوق کودکان دفاع میکنند، برداشته شود.
۶. تصویب “لایحه حمایت از کودکان ونوجوانان” که سالهاست در مجلس شورای اسلامی متوقف شده است.