در هفته گذشته بلاخره اعتراض های کارگران گروه ملی فولاد اهواز نتیجه داد و دولت مجبور شد جام زهری در اندازه نفی سیاست خصوصی سازی را با، باز پس گرفتن این کارخانه از بخش خصوصی به دولتی رقم زند. در همین ارتباط، همایون یوسفی نماینده اهواز در گفت و گو با رسانه های داخل کشور عنوان کرد:” مهمترین اقدام انجام گرفته برای حل مشکل گروه ملی فولاد ایران، بازگشت کارخانه از بخش خصوصی به بخش دولتی و وزارت اقتصاد و دارایی و بانک ملی است. این کار برای آینده کارخانه و تولید بیشتر آن مفیدتر خواهد بود.
یوسفی بیان کرد: در حال حاضر دیگر بحث واگذاری این کارخانه به بخش خصوصی مطرح نیست و به نظر می رسد که دولت بهتر می تواند این کارخانه را مدیریت کند.” در همین ارتباط: در قدم اول با پیگیری های انجام گرفته شده تا مبلغ ۱۲.۵ میلیارد تومان برای پرداخت حقوق یک ماه کارگران این کارخانه از سوی بانک ملی تامین شده است.
کارگران زندانی هم که در دستگیری های اخیر تعدادشان به۵۰ تن رسیده بود، طی روز های گذشته با ادامه اعتراض های کارگری به ترتیب آزاد شدند و اکنون حدود ۱۰ تن در بازداشت به سر می برند. مبارزه کارگران فولاد اهواز به خوبی نشان داد که حکومت در برابر خواست و اراده منسجم کارگران و زحمتکشان ناتوان تر از آن است که بتواند ایستادگی کند. هر چند در قدم اول چنگ و دندان نشان می دهد و با تهدید، زندان و شکنجه فعالان کارگری به قصد سرکوب هر چه بیشتر به میدان می آید، ولی در آخر توان ایستادگی ندارد و تسلیم خواهد شد.
این جام زهر را نباید در همین جا خاتمه یافته تلقی کرد، اکنون تمام کارخانه ها و واحد هایی که در طی ده ها سال با سیاست های نئولیبرالیستی حاکمیت اسلامی، خودمانی سازی شده اند و به این بهانه باند های وابسته به حاکمیت اسلامی، بخش بزرگی از سرمایه های ملی مردم ایران را به مانند ارث پدری خود غارت کرده اند، از هم اکنون لرزه به اندامشان افتاده است که نکند این رویه ادامه پیدا کند، و در آینده ای نه چندان دور کارگران دیگر کارخانه ها در سراسر کشور با دنباله روی از مبارزه کارگران فولاد اهواز کارخانه ها را یکی، یکی و با اتحاد و تجربه اندوزی از مبارزه صنفی کارگران فولاد اهواز خواستار دولتی شدن کارخانه های خصوصی شده در کل کشور شوند.
شکی وجود ندارد که با مبارزه و سازمان دهی کارگران در شرایط امروز ایران، می توانیم بذر ریشه کنی خصوصی سازی کارخانه های دولتی توسط باند های مافیایی وابسته به حاکمیت را آغاز کنیم. همان طور که بارها نوشتیم جنبش کارگری ایران با دو مشکل رو به رو است، اول نداشتن تشکل کارگری مستقل و دوم عدم یک پارچگی اعتراض ها.
همان طور که می دانیم، امروز حاکمیت اسلامی ایران در بحران های عمیقی گرفتار است، بحران هایی که با توجه به فساد گسترده در تار و پود این سیستم ناکارآمد، به مانند یک بیمار سرطانی رو به مرگ، روز به روز بیماریش عمق تر و گسترده تر می شود.
جمهوری اسلامی تمام سعی خود را بر کنترل هر چه بیشتر بحران ها متمرکز کرده، ولی از سویی دیگر تنها گزینه ای که این رژیم را سرپا نگه داشته زور سرنیزه و ماشین سرکوب است که آن هم تا حدی می تواند در استمرار حیات رژیم نقش ایفا کند، از این رو حاکمیت با تکیه بر ستاد اجرایی خود (دولت) سعی در مدیریت ناکارآمد خود دارد.
از این فرصت و شرایط فعالان کارگری می توانند بهترین استفاده را برای سازمان دهی کارگران انجام دهند. به یقین روزانه ده ها اعتصاب و اعتراض کارگری در سراسر کشور در حال انجام است که بخش بزرگی از اعتراض ها یا به این دلیل که رسانه های در ایران زیر تیغ سانسور قرار دارند و یا به این علت که صنایع پایین دستی به حساب می آیند، چندان مورد توجه قرار نمی گیرند و صدایشان به جایی نمی رسد.
اما یک نکته وجود دارد و آن این که می توانیم، از هر اعتصاب یک تشکل مستقل کارگری ایجاد کنیم، چنین مطالبه ای را می توانیم با «ارایه طرح و تکرار،تکرار و باز هم با تکرار هرچه بیشتر آن، در بدنه کارگری جاری کنیم».
کارگران هر واحد تولیدی یا کارخانه که اقدام به اعتصاب می کنند، در قدم اول برای چانه زنی احتیاج به نماینده دارند، از این رو جا دارد چند تن به عنوان نماینده یا کمیته یا … انتخاب شوند، انتخاب نمایندگان بسیار مهم است که افرادی با هوش، با حسن سابقه و معتقد به منافع کارگران در نظر گرفته شوند، تا در صورت تهدید یا سرکوب و … خود را به کارفرما یا نیروهای سرکوب گر تسلیم نکنند. از نیروها و نمایندگان تشکل های دولتی که در قالب تشکل های مختلف ده ها سال به منافع کارگران خیانت کردند، قاعدتا نباید استفاده کرد.
هر نوع تشکلی که در جریان اعتصاب ها چه در حد نماینده، کمیته، سندیکا یا اتحادیه و … ساخته شد، باید این تشکل ها را به عنوان دری گران قدر حفظ کنیم و در قدم بعد با ارتباط بر قرار کردن با دیگر تشکل های مستقل کارگری، قدم به قدم ایجاد تشکل های مستقل کارگری را در هر شهر و استان پایه ریزی کنیم.
اکنون تعداد محدودی از تشکل های مستقل مانند اتحادیه آزاد کارگران یا سندیکاهای کارگری یا کانون مدافعان حقوق کارگر … وجود دارند، که فعالان کارگری با تشکیل تشکل های مستقل کارگری در کارخانه با بهره گرفتن از شرایط خاصی که در اعتراض ها و اعتصاب های کارگری وجود دارند، می توانند نسبت به اتحاد و تاسیس تشکل های مستقل و پیوند زدن این تشکل ها به تشکل های مستقل دیگر که در بالا عنوان شد، اقدام کنند.
با ایجاد تشکل های مستقل کارگری، شان انسانی و کرامت کارگران تامین، و حقوق از دست رفته مان احیا خواهد شد.