شنبه ۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۲

شنبه ۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۲

قاتل و مقتولِ مقصر قتل خود!
...اگر کشته شدن باعث تقویت می‌شود، چرا برای قوی‌تر شدن نباید خودمان را به کشتن بدهیم؟ چرا برای تقویت ارتش‌مان، آن را به ارتش یک کشور دیگر تبدیل نکنیم تا...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: ا. م. شیری
نویسنده: ا. م. شیری
نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!
همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران( اکثریت)
روایت ترانه علیدوستی، از بازداشت تا ممنوعیت از پرواز!
پدیده ممنوعیت از پرواز در غرب موردی آشناست و عمدتا بعد از عملیات القاعده در سال ۲۰۰۱ به سپهر عمومی راه یافت. بویژه در ایالات متحده لیست هایی بوجود آمد...
۸ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: سردبير ماه
نویسنده: سردبير ماه
آریایی بودن: افسانه یا واقعیت؟
مفهوم نژاد آریایی و ادعای برتری نژادی، هیچ‌گونه مبنای علمی ندارد. مطالعات ژنتیکی نشان داده‌اند که همه انسان‌ها از یک نیای مشترک برخوردارند و تفاوت‌های ژنتیکی میان گروه‌های انسانی بسیار...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
سند سیاسی مصوّب کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) یک سازمان باورمند به سوسیالیسم دموکراتیک است که برای گذار از جمهوری اسلامی به جمهوری مبتنی بر دموکراسی، جدایی دین از حکومت، عدالت اجتماعی و...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
پایان کنگرۀ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) روز چهارشنبه، ۲۸ آذر ۱۴۰۳ (۱۸ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی) به پایان رسید. مشارکت وسیع و تأثیرگذار اعضای سازمان در روند کنگرهٔ بیستم سازمان،...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت رئیسهٔ کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت رئیسهٔ کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
مسئولیت سلبریتی‌ها در فضای مجازی!
در قرن حاضر، رسانه‌ها بخش عمده‌ای از مدیریت افکار عمومی را عهده‌دار هستند و قدرت و توانمندی آن را با هر عامل و ابزار محرک دیگری نمی‌توان مقایسه کرد اما...
۷ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: حسین مهراندیش
نویسنده: حسین مهراندیش

به یاد رفیق عباس جمشیدی رودباری

هنوز بعد از حدود پنجاه سال وقتی او یادم می افتد بغضی گلویم را می فشارد ومن غرق این پندارم که چرا من و او نتوانستیم با هم اشتراکات فکری مان را کشف و راجع به آنها صحبت کنیم. او نمی دانست که سالها بعد من هم در همان راهی قدم خواهم گذاشت که او پیش کسوتش بود و او نمی دانست که عدالت خواهی او، شجاعت و اعتقاد او من کم سن و سال تر از او را هم شیفته او و آرمانش خواهد کرد.

به بهانه سالگشت حادثه سیاهکل

امسال پنجاە سال از تولد جنبشی در تاریخ مدرن سیاسی ایران می گذرد کە ارکان دیکتاتوری پهلوی را بەلرزەدرآورد و مبشر دوران نوینی از مبارزە علیە استبداد و سرکوب برای رهائی مردم میهن ما، بویژە کارگران و زحمتکشان، از قید بی عدالتی بود.

بە همین مناسبت گروە بزرگداشت پنجاه سال جنبش فدائیان خلق ایران سلسلە مصاحبەهائی را با فعالین طیفهای مختلف سیاسی و مدنی ترتیب دادەاست کە بتدریج در اختیار خوانندگان کارآنلاین قرار خواهندگرفت. متن پیش رو مصاحبەای دیگر از سلسلە مصاحبات نامبردە می باشد کە در آن با رفیق مناف عماری بە گفتگو نشستەایم.

***

سئوال: شما از نزدیک رفیق عباس جمشیدی رودباری را دیدە بودی، میشە از نخستین خاطرە خود با او بگوئید؟

 

مناف عماری:

مهر ماه سال ١٣۴٩ خورشیدی به سربازی رفتم. ابتدا پادگان قوشچی ارومیه که مرکز آموزش سپاه دانش بود، و بعد از مدت کوتاه به پادگان فرح آباد تهران که مرکز آموزش افسران و درجه داران وظیفه اعزام شدم. پس از گذراندن دوره آموزشی  با درجه گروهبان سوم وظیفه همراه چند نفر دیگر به مرکز آموزش  نیروی هوایی  در تهران بعد از میدان فوزیه (امام حسین) منتقل و در بخش اداره تحقیقات پرسنلی و دانش نظامی مشغول خدمت شدم.

قبل از ما که همگی درجه دار وظیفه بودیم چند افسر وظیفه نیز در آن مرکز خدمت می کردند. اولین کسی که بصورت غیر رسمی و خودمانی به ما خوش آمد گفت، افسروظیفه ای بود با لباس نظامی نیروی زمینی. خوش سیما و خوش تیپ و خندان که با دوخانم کارمند جوان در یک اطاق همکار بود. خود را عباس جمشیدی معرفی کرد. بعد ها متوجه شدم که یکی از خانم ها عضو تیم ملی بسکتبال کشور و دیگری دختر وابسته نظامی ایران در انگلیس بود.

وظیفه آن اداره تکثیر جزوات و مقالات دانش نظامی کادر نیروی هوایی کشور، امتحان (تست) توانایی  ومهارت فنی کادرها در تمامی زمینەها و تمامی رده های تخصصی بود و دلیل استفاده از افسران و درجه داران وظیفه عدم توانایی و اطلاع آنان از امور فنی و دانش نظامی بود. این افراد امتحانات را برگذار کرده و پس از دریافت کلید سئوالات از مسئولین اقدام به تصحیح اوراق  می کردند.

من مسئولیت یک دستگاه فوتو استنسیل را داشتم که تست ها را با کمک آن از کتاب یا پلی کپی به اوراق استنسیل برای تکثیر انبوه منتقل نموده و سپس تکثیر می کردم. عباس ظاهرا برای کمک به من به اطاق تکثیر می امد و برای این کار، نحوه کار دستگاه را با ریزەکاری یاد می گرفت و کمکم می کرد. معمولا هر روز آخرهای وقت می آمد و بعد از کمک، با برداشتن یک بسته یا کمتر کاغذ سفید پادگان را ترک می کرد.

کارکنان اداره هر ۶ ماه جهت امتحان دانش نظامی افسران و  امتحان “لول” درجه داران به پایکاه های هوایی کشور سفر می کردند. تقریبا یک هفته قبل از اینکه عباس ترک خدمت کند (مخفی شود) اوایل سال ۵۱ بود، سرهنگ ملک محمد استاد ( بعد از انقلاب با درجه سرتیپی فوت نمود) فرمانده اداره، من و عباس را به اطاقش خواست و ابلاغ نمود که  شما دوتا به اتفاق یک درجدار کادر جهت امتحان دانش نظامی ظرف چند روز آینده باید به پایگاه هوایی بندرعباس سفر کنید (عباس مسئول گروه بود)، و اطلاعاتی فنی راجع به سفر. عباس با احترام نظامی جواب داد که جناب سرهنگ من معذورم و او دلیل معذوریت را پرسید. جواب این بود که نمی توانم دلیل آنرا بگویم، خصوصی است. از او اصرار از عباس انکار و در آخر تهدید عباس که می فرستم دادگاه نظامی و زندانی می کنم و جواب عباس همان بود که از اول گفته بود. با همین وضعیت از اطاق آمدیم بیرون و از روز بعد عباس خدمت را ترک کرد. طبق قوانین نظامی برایش دو هفته مرخصی رد کردند، و هفته سوم در جلسه عمومی از زبان فرمانده شنیدیم که عباس  فراری بوده و هریک از ما وظیفه داریم هر اطلاعی از اورا در اختیار ایشان قرار دهیم.

به اتفاق یکی از دوستان همشهری اطاقی در خیابان هاشمی اجاره کرده بودیم. او که قبلا پاسبان بود پس از اخذ دیپلم با عنوان پلیس دیپلمه در بیمارستان شهربانی در خیابان بهار تهران مشغول بود با امید ورود به دانشکده افسری شهربانی و همان سال وارد دانشکده شده  و با درجه سرهنگ شهربانی بازنشسته شده است.

سال ۵١ فکر می کنم تیر ماه وقتی آمدم خانه، دوستم را غیر عادی دیده و علت را جویا شدم. با هیجانی زیاد شروع به صحبت کرد “رهبر خرابکاران را زنده دستگیر کردند. آمبولانسی باسرعت وارد حیاط بیمارستان شد، مردی با موهای سفید از آن پیاده و دستور داد تا درهای بیمارستان را ییندند. به کارکنان گفته شد که ورود و خروج ممنوع است. از اطاقم که مشرف به در ورودی بود بیرون آمدم و بطرف آمبولانس که در ورودی ساختمان اصلی ایستاده بود، حرکت نمودم. مرد سفید مو برای انتقال برانکارد که خرابکار روی آن بود از من کمک خواست. کمک کرده و برانکارد را گرفتم. خرابکار یک پایش کفش داشت و از پاشنه بدون کفش خون چکه میکرد و استخوان دستش از آرنج به بالا در اثر اصابت گلوله شکسته و بیرون زده بود. وقتی برانکارد را برداشتم، سرش را کمی بلند کرده و با رنگ پریده اش لبخندی بمن زد و سرش را گذاشت پایین. در مکالماتی که هم مستقیم و هم از بی سیم های مامورین می آمد نام عباس جمشیدی را بارها شیندم. بعد از اندک زمانی صدای فریاد های وحشتناک خرابکار در اثر شکنجه، محوطه بیمارستان را پر کرده بود. “

با توجه به اظهارات این منبع موثق  هیچگونه اثری از اصابت گلوله ویا شکستگی  سر عباس مشاهده نشده. شاهد توضیح داد: “سرش را کمی بلند کرده و با رنگ پریده اش لبخندی بمن زد و سرش را گذاشت پایین.” و خبر مندرج در نبرد خلق با توضیح این سرهنگ بازنشسته شهربانی که در قید حیات است دقیق نیست.

در طبقه دوم بیمارستان شهربانی اطاقی بود که بیرون پنجره هایش نرده آهی نصب شده بود و تنها اطاقی بود در بیمارستان با نرده. این همان اطاقی بود که رفیق علیرضا نابدل در آنجا بوده و پس از اقدام به خودکشی رفیق نابدل پنجره ها را نرده آهنی کشیده بودند. در این اطاق هم عباس جمشیدی و هم علیرضا نابدل زندانی، معالجه و شکنجه شده اند.

هنوز بعد از حدود پنجاه سال وقتی او یادم می افتد بغضی گلویم را می فشارد ومن غرق این پندارم که چرا من و او نتوانستیم با هم اشتراکات فکری مان را کشف و راجع به آنها صحبت کنیم. او نمی دانست که سالها بعد من هم در همان راهی قدم خواهم گذاشت که او پیش کسوتش بود و او نمی دانست که عدالت خواهی او، شجاعت و اعتقاد او من کم سن و سال تر از او را هم شیفته او و آرمانش خواهد کرد.

یادش همیشه برایم عزیز خواهد بود

 

 

تاریخ انتشار : ۹ بهمن, ۱۳۹۹ ۹:۳۶ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

قاتل و مقتولِ مقصر قتل خود!

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

روایت ترانه علیدوستی، از بازداشت تا ممنوعیت از پرواز!

آریایی بودن: افسانه یا واقعیت؟

سند سیاسی مصوّب کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

پایان کنگرۀ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)