مردم وجوانان دلاور و عزیز ایران زمین؛ من همیشه به شما افتخار می کردم واکنون نیز بیش از همیشه.
در تاریخ پرفراز نشیب ایران عزیز، همواره شما بودید که درمقابل تهاجم بیگانگان دلاورانه ایستاده و آنان را بزانو درآوردید و طی قرون متمادی با گذشتن از جان های عزیزتان، ایران زیبایمان را حفظ کردید.فرزندان عزیزم، برآنم تا تجربه ی سالیان دراز مبارزات خود را با شما درمیان بگذارم چراکه هر جنبش رهایی بخشی، ضروری است درطول مسیر خود، نارسایی ها واشتباهات گذشته را نقد و برطرف کند تا به پیروزی دست یابد.انتقال این تجربه تنها کاری است که درحال حاضر از من که عمری به درازای ۵۰ سال را در راه مبارزه با ستم، جهت تحقق عدالت و آزادی سپری کرده ام بر می آید تا به سهم خود در این برهه از مبارزات مردم میهن ام نیزسهیم باشم.
همانطور که می دانید من از آغاز سال ۴۰ مبارزه سیاسی علیه دیکتاتوری سلطنت را آغاز نمودم و در سال پنجاه به سازمان چریک های فدایی خلق ایران پیوستم و قریب به ۱۲سال راپیش از انقلاب و پس ازانقلاب، در زندان بسر برده ام و علیرغم خشونت غیرقابل وصفی که تجربه کرده ام، هم اکنون یک تن از مادران صلح ایران زمینم.
بی تردید من نیز چون دیگر آزادیخواهان و عدالتجویان در مسیر مبارزات خود اشتباهاتی داشته ام، اما مهم ترین درسی که در این سال ها آموخته ام این است که پیوسته ،گذشته را چراغ راه آینده قرار دهم. و این است درس هائی که می خواهم با شما در میان بگذارم. چراکه ما هم چونان شما، نسل جوان جان بر کف زمانه ی خود بودیم و خواهان آزادی و عدالت و مصمم برای تغییر…
ما آموختیم که راه های پیموده شده را باید همواره مورد نقد و بررسی و بازبینی قرار داد.ما در زندانهای دهه ۶۰ فجایع بسیاری را از سر گذراندیم در تنهایی! اما در جنبش زن زندگی آزادی، شما تنها نیستید. جوانان عزیز همراهی میلیونی مردم با خود را قدردان باشید و مراقب باشید در دام خشونت طلبان داخل و خارج نیفتید. بویژه بخش هائی از خارج نشینان که خشونت را ترویج می کنند تا از آب گل آلود بهره جویند.
۱- آگاه باشید که در کنش های اعتراضی باید توازن قوا را در نظر گرفت و شعارها باید متناسب با توان معترضین برای تغییر و در روند مبارزات تعیین و اعلام شود.
ما در زندانهای دهه ۶۰ فجایع بسیاری را از سر گذراندیم در تنهایی! اما در جنبش زن زندگی آزادی، شما تنها نیستید. جوانان عزیز همراهی میلیونی مردم با خود را قدردان باشید و مراقب باشید در دام خشونت طلبان داخل و خارج نیفتید. بویژه بخش هائی از خارج نشینان که خشونت را ترویج می کنند تا از آب گل آلود بهره جویند.
۱- آگاه باشید که در کنش های اعتراضی باید توازن قوا را در نظر گرفت و شعارها باید متناسب با توان معترضین برای تغییر و در روند مبارزات تعیین و اعلام شود.
۲- ایجاد زمینه جلب مشارکت همه ی معترضان و دادخواهان در فرایند جنبش برای پیشبرد اهداف ضرورت دارد و این مهم تنها زمانی محقق می شود که تدوین الگوی توسعه ی آینده کشور مورد توافق جمع قرار گیرد چرا که تنها نیروی میلیونی مردم قادر هستند این باور رابه دستگاه حاکمه انتقال دهند که زمان تغییر فرا رسیده است.
بعنوان یک چریک فدائی در دهه پنجاه، تحسین مردم ناراضی را نسبت به اندیشه و عمل خود میدیدم اما آنها وارد میدان عمل نمی شدند چرا که میخواستند زندگی کنند و برای از دست دادن آن آماده نبودند. و این بیانگر آن بود که ما زودتر از زمان موعود، شرایط را به اشتباه انقلابی تحلیل کرده بودیم.
۳- درشرایط مبارزه برای تغییر، لازم است که اقشار بیطرف را به همراهی و مخالفان را به بیطرفی رهنمون کرد. هر رفتار خشونت آمیزی در این میانه یادآور رفتار رژیم است که یا با ما هستید یا بر ما و این دیدگاه چه فرقی با حاکمیت جمهوری اسلامی دارد؟ از تصور اینکه از دل این حرکت اعتراضی، حکومتی مشابه، ظهور کند، بشدت نگرانم. بطور مثال می توان به برخورد شما با فوتبالیست ها که بشدت مورد اعتراض مردم بود و تعجب آور اشاره کرد.
۴- عمامه پرانی نیز بنوعی تعیین نوع پوشش برای افراد است و با شعارهای در ارتباط با نفی حجاب اجباری منافات دارد. دست از این کار بیهوده بردارید ودر نظر داشته باشید که بسیاری از معمم ها در دلشان با شما همراهند.
۵- خشونت پرهیزی یکی از راه کارهای اصلی جلب میلیونی مردم است. طبق بولتن لو رفته سپاه، ۸۵ درصد مردم همچون جوانان میهن از حاکمیت جمهوری اسلامی بویژه فقری که بیداد میکند، فساد سیستماتیک، سیاست بشدت غیرخردمندانه داخلی و خارجی رژیم ناراضی هستند. مطالبات عدیده ای که طی این ۴۴ سال انباشته شده و راهی هم برای حل معضلات در چشم انداز نیست.
از این رو میلیون ها نفر شما را تحسین می کنند اما برخی خشونت ها آنان را از شما دور می کند و می رماند. بعلاوه بسیجیان نیز فرزندان این آب و خاکند و گرچه از روی ناآگاهی و استیصال، از طرف حکومت دست به کشتن برادران هموطن خویش میزنند نباید شمارا تشویق به مقابله به مثل کند. باید بکوشید این چرخه ی خون ریزی را در کشور آگاهانه متوقف کنید.
۶-نهایتا بسیار ضروری است که برای آینده برنامه ی توسعه ی مورد توافق جمعی داشته باشید. برنامه لیدرهای شما در اولین بیانیه تان رویائیست و در بخشی از آن دنباله روی از اپوزیسیون خارج کشور است. شما دارای دانش و انگیزه ی لازم برای اینکه راه خود را بروید، هستید با توجه به اینکه، در داخل نیز، هزاران کارشناس در زمینه های مختلف برای تدوین برنامه ی توسعه وجود دارند که می توان از دانش آنان کمک بگیرید. رهبری در تب و تاب مبارزه از درون شما زائیده خواهد شد.
۷- به کارگیری شعارهائی درمورد معیشت، اشتغال، مبارزه با فساد سیستماتیک نمونه شعارهایی است که می توان با آن همراهی توده های میلیونی را تحقق بخشید.
غرب به تجربه نشان داده است که هر جنبشی را قبل از آنکه تعمیق یابد و آگاهی جوانان بالا رود با آلترناتیو سازی های دروغین در نطفه خفه میکند. گوادولوپ۱ در انقلاب ۵۷ نمونه ای از آن است و اکنون نیز با علم کردن رضا پهلوی بر آن طبل مینوازد. هیچ ملتی از یک سوراخ چندین بار گزیده نمیشود. پدر بزرگ دیکتاتور کودتائی، پدر کودتائی و اکنون نوه نیز با قیمومیت بیگانه، دم از حکومت بر مردم میزند. نگذارید دوباره با هو و جنجال این بار هم به مقصود برسند.
و اما سخنی با حاکمیت جمهوری اسلامی:
من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم /
تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال.
این ره که تو میروی به ترکستان است.
بیاد دارم که در سال ۸۸ وقتی از آقای موسوی در مورد دهه ۶۰ بویژه کشتار ۶۷ پرسیدند ایشان به نقل از آقای خامنه ای در جلسه هیئت دولت گفتند آقای خامنه ای معتقد بود که این قیر سیاهی است بر تاریخ جمهوری اسلامی. حال چه شده، که خود این قیر را غلیظ تر بر تاریخ جمهوری اسلامی افزودهاید. جوانان نازنین مردم را بی مهابا می کشید و از اینکه خدای دهه ۶۰ را برگردانیده اید دم می زنید.
آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. از سرنوشت دیکتاتور های دیگر عبرت بگیرید. هیچ حکومت ایرانی این چنین بجان مردم نیافتاده است. فقط بیگانگانی چون مغولان و اعراب در این سرزمین آن کردند که شما میکنید.به چه مینازید؟ بجز تولید موشک و پهپاد که غره تان کرده است. از سرنوشت شوروی بیاموزید. آنان درگیر مسابقه تسلیحاتی شده و فکر میکردند دیگر هیچ قدرتی یارای مقابله ندارد. آنان بودجه خود را صرف افغانستان، اتیوپی و… کردند. به صنایع سبک که برای مردم مهم بود توجه نداشتند و نهایتا شد آنچه که دیدیم. زمانی به بازجوی اطلاعات گفتم چرا کارتان دشمن تراشیست. چرا در سوریه، لبنان، حماس و غیره با آمریکا می ستیزید. گفت این ها خاکریز اول ماست. نمیدانست که خاکریز داخلی و پشتوانه مردمی بهترین محافظ است گرچه دیر شده اما با اصلاح رفتارتان این پشتوانه را احیا نمائید. مردم صلح جوی ایران بخشنده اند. شاید شما را عفو کنند.
۱- اعدام ها را لغو کنید.
۲- عفو عمومی بی قید و شرط زندانیان سیاسی چه برای دستگیرشدگان اخیر و چه برای آنانی که قبلا دستگیر شده اند.
۳- تامین معیشت آبرومندانه برای همه مردم ایران.
شما با سیاست های بشدت ارتجاعی تان نان را از سفره مردم ربودید. اشتغال را به امر محال تبدیل کرده اید. در مقابل اعتراضات مسالمت آمیز کارگران، معلمان، بازنشستگان و ماجرای بنزین با سرکوب و سپس کمترین امتیازات تصور کردید پیروز شده اید. اما آتش زیر خاکستری را بوجود آوردید که حال، خود در آن میسوزید. حال نیز ایادی حاکمیت دم از آرام کردن اعتراضات میزنند اما به چه قیمتی؟؟؟
خوشحال نباشید. این آتش روزی سرکش تر زبانه خواهد کشید.
۴- سیاست خارجی ماجرا جویانه تان را بهمراه تغییر سیاست داخلی تصحیح کنید.
امپریالیسم جنگ طلب آمریکا ماهیتی شناخته شده دارد و در همه جا آتش بیار معرکه است. میخواهد مانند سلفش انگلیس امپراطوری تک قدرتی اش را بهر قیمتی شد در تمام جهان مسلط سازد و در این راه، نه حقوق بشر میشناسد و نه دموکراسی. فجایع حضورش را در افغانستان، عراق، سوریه و لیبی دیده ایم. اما شما چه میکنید؟ دیپلماسی نابخردانه ی شما، شایسته این سرزمین با فرهنگ نیست.
مگر کسی میتواند میانجی گفتگو برسر تعیین سرنوشت مردم، منافع ملی و اقتصاد و امنیت کشور عزیز ایران شود بدون آنکه اول به منافع ملی کشور متبوع خود فکر کند؟ چرا از مذاکره مستقیم با آمریکا هراس دارید؟ آیا از اعتماد بنفس خود در برابر این جهانخوار مطمئن نیستید؟ خوب این ماموریت را به کسانی بسپارید که قبل از آمدن شما نشان دادند که این قابلیت را دارند و در اسفند ۱۳۹۹تقریبا به نتیجه رسیده بودند. کمی هم به زندگی مردم این کشور فکر کنید. شما با بازی های ناپخته سیاسی تان همه دول جهان را به رویاروئی با خود می کشانید و در این میان اصلا به سرنوشت این دیار و مردم فکر نمیکنید. این همان سیاستی است که جهان خوران برای موزائیکی کردن میهن عزیزمان له له میزنند.
۵- انتخابات زودهنگام، یکی از راه های ایجاد دولت مسئول و متخصص در امور اجرائی کشور است. با انتصاب دولتی که از اولین روز کاریش خود را فقط مجری دستورات رهبری اعلام کرد و در واقع از خود در مقابل همه ویرانگری های سیاسی و اقتصادی و… سلب مسئولیت نمود و نیز انتصاب مجلسی گوش بفرمان که تمامی قوانین ضد مردمی اخیر را تصویب کرد، عملا مردم را از تصمیم گیری در مورد سرنوشت شان محروم نمودید و نتیجه را نیز دیدید.
۶- در ادامه رفراندم برای تغییر ساختار دیکتاتورپرور قانون اساسی، همه مواردی که برخلاف منافع مردم است از جمله رهبری مادام العمر و فوق قانون، شورای نگهبان ضد انتخابات آزاد، و… بجای شورای نگهبان کمیسیون انتخابات مرکب از کار شناسان حقوقی مستقل را بکار گیرید.
۷- نظامیان و نیروهای امنیتی را به پادگانها برگردانید. دستشان را از روی اقتصاد کشور بردارید.
شرکت های خصولتی و رانتخوار را به مردم باز گردانید.
۷-روحانیت شیعه در طول تاریخ به استقلال خود ازدولت ها مفتخر بود و از این رو همیشه مورد احترام مردم بود. با دادن امکانات بودجه ی کشور و دولتی کردن زندگی شان، آنها را در نظر مردم بی ارزش کردید. پرداخت از بودجه کشور به نهادهای مذهبی را قطع کنید. و بگوئید این نهادها تا کنون چه گلی بسر مردم زدند.
* کنفرانس گوادولوپ نشست پنج کشور صنعتی شامل آمریکا انگلیس فرانسه آلمان وژاپن درپاییز ۵۷ درمحل استراحتگاه تابستانی رییس جمهور امریکا بود که طبق پیشنهاد انگلیس توافق شد که شاه برود وحکومت اسلامی با دولت لیبرال برسرکار آید.
زهره تنکابنی