به بیباکی آلالهٔ خونین!
پشت دیوارِ جهان بانگ زدی از ته دل
از صدای نفست جانِ خدا گشته خجل
تو به بیباکیِ آلالهٔ خونین بودی،
تو به دلپاکیِ شیداییِ مجنون بودی
پرخطر گام زدی در رهِ آزادیِ ناب
از دل ظلم ربودی نفس و هستی، خواب
تو به آکندگیِ معنیِ باران بودی،
تو به دریاییِ امواجِ فراوان بودی
که رقم بر نفس هستیِ یاران دادی
به تبلورگه وش از دل طوفان زادی
تو شجاعتکدهٔ بیغش میهن بودی
تو به دارندگیِ هستی ایمن بودی
چه جسورانه زدی حرف غرورِ وطنم،
هم از این روست به راهِ خوشِ تو، ساده منام!
بیژن اقدسی
یکشنبه، ۲۷ آذر ۱۴۰۱