انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا در کمتر از دو ماه دیگر برگزار خواهد شد. ساختار غیر دمکراتیک حکومت جمهوری اسلامی ایران مانع بزرگی برای شرکت نیروهای سکولار و دگراندیش در انتخابات است. حکومت فقاهتی در ایران برای حفظ چهره خود و دمکراتیک نشان دادن آن در مجامع بین المللی به ناچار تن به برگزاری انتخابات می دهد. مدیریت کردن انتخابات از “اوجب واجبات” نظام فقاهتی است تا مانع از رادیکالیزه شدن آن شود. شورای نگهبان و نیروی اطلاعاتی سپاه، ارگان های زیرمجموعه ولایت فقیه، عهده دار این وظیفه اند.
عدم حضور نیروهای تحول طلب در جامعه مانعی است برای اشاعه و ترویج مستقیم سیاستهای این نیروها در میان مردم. اگر چه استفاده از اینترنت و امکانات دیگر رسانه ای توانسته تا حدودی این معضل را برطرف سازد ولیکن نمی توان اذعان داشت که تاثیرگذاری مورد نظر نیروهای تحول طلب بر افکار عمومی جامعه ایران موفقیت آمیز بوده است و نیز توانسته اند به اهداف مورد نظر خود نائل شده باشند. رای دهندگان تاکنون نشان داده اند که خود را ملزم به پیروی از سیاستها و دستورات دیکته شده از سوی نیروهای فوق نمی دانند و شرکت یا عدم شرکت شان در انتخابات منتج از تجربیات و داده های فردی و در یک کلام تصمیمی است فردی.
تصمیمات کلیشه ای نیروهای اپوزیسیون در مواجه با انتخابات و نادیده گرفته شدن ظرفیتهای موجود در این گونه مقاطع صدمات جبران ناپذیری به برقراری ارتباط میان این دو موئلفه اجتماعی وارد کرده و آنها را هر چه بیشتر از یکدیگر دور ساخته است. نبودن در بطن جامعه سمی است مهلک برای نیروهای سیاسی که از دیدن و لمس کردن ظرافت های موجود در رفتارهای اجتماعی مردم باز می مانند و قادر به خوانش و بهره جویی درست در اتخاذ سیاست نمی گردند.