مبارزان فلسطینی ابتدا از گروههای چپگرا همچون جرج حبش آغاز شد ودر دورهای مبارزه با اسرائیل را به گونهای به اوج رساندند که توجه جامعه جهان به آنها جلب شده بود. با این حال آهسته آهسته قدرت آنها تضعیف شد و جریانهای همچون حماس قدرت گرفتند. رویداد۲۴در این گزارش به سابقه مبارزاتی گروههای چپگرا و مارکسیست در فلسطین پرداخته است.
رویداد۲۴ رایان حسینی: «مردم فلسطین که امروزه خانه ندارند ودر چادرها زندگی میکنند، چیزی برای از دست دادن ندارند بجز زنجیرها و چادرهایشان. مردم فلسطین شورش کنید! شما جز چادرهایتان چیزی برای از دست دادن ندارید.» دکتر جورج حبش
مقاومت فلسطین توسط چپگرایان آغاز شد. نخستین گروههای مقاومتی که در فلسطین تشکیل شدند هر دو گرایشی سوسیالیستی وسکولار داشتند. یکی از آنها «فتح» بود که دارای ایدئولوژی سوسیالیستی، ملیگرا و سکولار بود و در واقع از جمال عبدالناصر و سیاستهای او الهام میگرفت. دومین گروه که برای مقاومت در فلسطین تشکیل شد با وجود اشتراکاتی که با فتح داشت، گروهی مارکسیست به حساب میآمد که «جبهه آزادی خلق فلسطین» نام داشت.
در زمان اوج فعالیت این دو گروه، هنوز احزاب اسلامگرا مانند حماس وجهاد اسلامی تشکیل نشده بودند و سازمان اخوانالامسلمین نفوذ چندانی در فلسطین نداشت. تنها پس از افول آنها بود که راه برای دستههای اخیر باز شد. در مطلبی جداگانه به فتح و حماس پرداختهایم و تمرکز این مطلب عمدتا بر معرفی مبارزان چپگرای مقاومت فلسطین است.
سابقه گروههای چپگرا در فلسطین
اغلب گروهها و مبارزان مارکسیست در مقاومت فلسطین مسیحی بودند. سابقه حضور مسیحیان در منطقه فلسطین و سوریه بسیار دیرینه است. در جریان جنگهای صلیبی، سوریه یکی از مهمترین مکانهای درگیری اسلام با مسیحیان بود؛ جنگ فرهنگی و دینی دامنهداری که نهایتا با پیروزی صلاحالدین ایوبی به پایان رسید و در نتیجه بسیاری از مسیحیان از سوریه مهاجرت کردند. اما نه تنها برخی فرقههای مسیحی مانند کلدانیان و مونوفیزیتها ماندگار شدند، بلکه شمار زیادی از اعراب مسیحی نیز همچنان در سوریه زندگی کردند.
همانطور که ارنست نولته تاریخنگار و فیلسوف برجسته آلمانی مینویسد، اگر این مسیحیان میخواستند به نوعی «رهایی» از وضعیت «اهل ذمه» دست یابند باید در جهت سکولارسازی جهان اسلام تلاش میکردند و همچنین میکوشیدند این ایده انقلابی گسترش یابد که «میهن» یا «ملت» جایگزین اجتماع ایمانی یا همان «امت» شود.
نولته مینویسد: «اعراب مسیحی تنها در دولت ملتی عربی یا در چندین دولتملت از این نوع واقعا میتوانستند حقوقی برابر داشته باشند، اما به عنوان اهل ذمه در دارالاسلام با وجود همه حرفهای زیبا، هرگز نمیتوانستند به چنین چیزی دست یابند.» از این رو اعراب مسیحی بعدها در همه گرایشهای انقلابی و رهاییجویانه جهان اسلام سهم بهسزایی داشتند: از میشل عفلق تا جورج حبش و ادوارد سعید.
تصور عمومی بر این بود که شکست اعراب در جنگ ششروزه در ۱۹۶۷ و مرگ جمال عبدالناصر در ۱۹۷۰ به معنای پایان گرایشهای سکولار و پان عربی در خاورمیانه خواهد بود. اما این تصور اشتباه بود. پس از مرگ ناصر احزاب بعث در سوریه وعراق توانستند قدرت خود را به طور قطع استوار کنند؛ که البته از نوعی حاکمیت نظامی چندان قابل تمایز نبود. همچنین گرایشهای مارکسیستی در میان مردم منطقه افزایش یافتند ودر نتیجه گروه مارکسیستی «جبهه خلق فلسطین» در سال ۱۹۶۷ توسط دکتر جورج حبش تاسیس شد. ین گروه در واقع رادیکالترین و مارکسیستیترین جناح سازمان آزادیبخش فلسطین بود.
منبع:
جورج حبش کیست؟ | رویداد۲۴ (rouydad24.ir)
1 Comment
یاد او و احمد جبرئیل گرامی و عمر نایف حواتمه دراز باد.