اونوره دو بالزاک^ نویسنده فرانسوی دررمان چرم ساغری La Peau de chagrin قصهای را روایت میکند که جایگاه ویژهای در «بررسیهای فلسفی» دارد. امیدواری در نهایت ناامیدی…
جوانی به نام رافائل دو والانتین، که یتیم و سخت تنگدست مانده، دستخوش وسوسه اثر بزرگی است که مایه امید و تسلای خاطر اوست: این وسوسه نگارش «نظریه اراده» است که اثری بدیع و مبهم، و مانند خود ماجرای داستان است. ولی چون از وسعت کار نومید میشود؛ میخواهد خودکشی کند. در این هنگام با شخصیت عجیب نیمه عتیقه فروش و نیمه جادوگری ملاقات میکند. این شخص، تکهای چرم ساغری به او هدیه میکند که دارای قدرت برآوردن کلیه آمال و همه آرزوهای کسی است که آن را در اختیار داشته باشد. اما در پی هر آرزویی که برآورده میشود؛ سطح چرم کاهش مییابد و از عمر صاحب خود که تکه چرم نماد آن است میکاهد. در ابتدای کتاب بالزاک چنین نوشته است: «توده مردم از ما تصویر زیبا طلب میکند، راستی مدلهای این تصاویر را از کجا باید آورد؟ آیا لباسهای پاره پاره شما، انقلاب بی فرجام شما، بورژوازی پر سر و صدای شما، مذهب منسوخ شما، قدرت پوسیده شما واقعا شاعرانه هستند؟ در تجسم آن درخور شعر، تنها کاری که از دست ما بر میآید خندیدن به آنهاست…»
در چرم ساغری تضاد میان تدبیر و تقدیر نمایان است… داستان با طرح سادهای که دارد نه واقعا رمان، بلکه حکایتی نیمه فلسفی، نیمه خیالی است. نظریه بالزاک در چرم ساغری ساده لوحانه و واضح است به گونهای که موجودیت انسان را در تقدیر پیش میبرد و در آخر واقعیت و خیال را در هم میآمیزد و وقتی از واقع گرایی دور شد؛ اندیشه اصلی را بیان میکند...
«خواستن ما را میسوزاند و توانستن ما را فنا میکند. ولی دانستن سبب آرامش مدام ماست. من همه چیز را دیدهام، ولی با آرامی بدون خسته کردن خود، به هیچ چیز میل نکردهام و همه را در صبر گذراندهام…»
عتیقه فروش به جوان میگوید که دارای عمری طولانی است و رمز زندگیاش این است که: «برهمنی که این طلسم را به من داده، گفته توافق اسرار آمیزی بین آرزوها با سرنوشت کسی که صاحب این طلسم باشد برقرار می باشد...»
جوان همراه با چرم ساغری، عتیقه فروشی را ترک میکند. در خیابان دوستانش از جمله امیلِ روزنامهنگار را میبیند. آنها به یک سالن مجلل و درخشان به همان شکلی که رافائل آرزو کرده بود؛ میروند. در آنجا یکی از حضارمیگوید: «… هرگاه درآمد شما به پنجاه هزار لیره بالغ شود هرگز غم ملت را نخواهید خورد… در عهد عتیق، رهبران دینی، قدرت را به دست گرفتند. بعدها، قدرت به دو رتبه مذهبی تقسیم شد: پیشوای دین وشاه. و در اجتماع امروزی ما که آخرین مرحله تمدن میباشد؛ قدرت، در ترکیبات متعدد اجتماع پخششده گردیده وما دارای قدرتهای صنعتی، افکار عمومی، پول و سرمایه، و نفوذ کلام شدهایم…»
بالزاک با دقت یک مورخ، نفوذ منافع خصوصی را در تمام حوزههای زندگی مورد مطالعه قرار داده ونشان داده است که این منافع، چگونه توانسته اذهان مردم را فاسد و روابط انسانی را تلخ و ناگوار کند. در واقع این رمان عجیب یک مسئله خاص مسئله زندگی فرد را مطرح می کند. چرم ساغری طلسمیست که گویی زندگی را در خود متراکم ساخته است. همچنان که تلاش فرد برای رسیدن به خواستها و آرزوهای خود به تدریج نیروهای جسم و جانش را میفرساید و از سرمایه زندگانیاش میکاهد؛ دارندهی طلسم نیز در نیل به کام و آرزوی خود که کافی است فقط بر زبان آید تا برآورده شود؛ شاهد کاهش و انقباض این پاره چرم میگردد تا روزی که پیمانهی آرزو پُر میشود و با زایل شدن چرم، مرگ هم در میرسد…»
بالزاک پیشوای رئالیسم قرن نوزدهمی در «چرم ساغری» با صدایی رسا فریاد برمیآورد که انسانها هر گاه خواستهاند چیزی به دست آورند؛ تنها چیزی را با چیزی جابهجا کردهاند. «به حاکمانی که برای منافع، دست به تیر میبردند، گفتم شما همین الان هم در تابوتهایتان هستید. برای ضربه زدن عجله نکنید. به زودی هیچکس باقی نمیماند. به آنها گفتم بیسر و صدا هم میشود متلاشی شد!...»
حالا شاید «چرم ساغری»، امیدواری باشد …«امیدواری مثل خورشید است. فقط وقتی به آن ایمان داشته باشید؛ میتوانید آن را ببینید… ^^»
پانوشت:
^. اُنوره دو بالزاک Honoré de Balzac زاده ۲۰ مه ۱۷۹۹درگذشتهٔ ۱۸ اوت ۱۸۵۰نویسندهٔ نامدار فرانسوی… او را پیشوای مکتب واقعگرایی اجتماعی میدانند.
^^.دیالوگی از فیلم «جنگ ستارگان» ساختهی جرج والتون لوکاس جونیورGeorge Walton Lucas Jr زادهٔ ۱۴ مهٔ ۱۹۴۴ کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامهنویس…
بهمن ۱۴۰۲
@apahlavan
#در_جمع_عاشقان⬇️⬇️
خدیجه اشرفالسادات مرتضایی با نام مستعار #مرضیه زادهٔ ۱ فروردین ۱۳۰۳ درگذشتهٔ ۲۱ مهر ۱۳۸۹ پاریس…
@khosroye_shirindahanan
@jane_shifteham