یکشنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۰:۰۷

یکشنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۰:۰۷

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!
با کمال تاسف روی‌کرد سیاسی مقابله با ایران از سوی برخی کشورهای ذی‌نفوذ در جهان در کنار تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه کشور ما، مانعی عمده در برابر برگزاری دیدارهای...
۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: دبیرخانهٔ شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
اشباح چپ وخواب‌های آشفته مهدی تدینی؛ (قسمت اول)
دنیای مهدی تدینی مملو از اشباح و ارواح قرن ماضی است. مهدی تدینی پیامبری است که رسالت خود را مبارزه با چپ اعلام کرده است. وی آمده است تا جامعه...
۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: م ـ نوید
نویسنده: م ـ نوید
بحران سازی در ارومیه، از ناکارآمدی تا غرض ورزی حکومت
به یقین شهروندان آزاده ی این سرزمین، هوشمندانه و مسئولانه برای استقرار حاکمیت ملت می کوشند، دیگر سان بودن آداب وسنن یکدیگر را به رسمیت می شناسند و تعامل بین...
۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: جبهه ملی ایران
نویسنده: جبهه ملی ایران
زخمی شدن حمدان بلال کارگردان فلسطینی برنده اسکار توسط ارتش اسرائیل
«سرزمین دیگری نیست» درباره مبارزه یک جامعه روستایی در کرانه باختری علیه وحشت شهرک نشینان و تخریب توسط ارتش اسرائیل است. اکنون خبر رسیده است که: حمدان بلال کارگردان برنده...
۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
عدالت اجتماعی از نگاه نسل "زد"، تلفیقی از برابری و شایسته‌سالاری
در حوزه اقتصادی، مشارکت‌کنندگان از رفتارهای تبعیض‌آمیزی سخن گفتند که فرصت‌های معیشتی و شغلی آنان را تحت تأثیر قرار داده است. در خانواده‌ها، برخی تجربه ترجیح والدین میان فرزندان و...
۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
خردمندی نیابی شادمانه ...
موهای جوگندمی‌اش روی شمعدانیِ جوان تاب می‌خورد. از جایی که ایستاده همه‌ی حیاط را می‌بیند. او برای هر گل و درختی، قصه داشت. قدیما برای مرغ و خروس هم قصه...
۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
درباره انقلاب زودرس
انقلاب‌های زودرس یا نارس وضعیتی را نمودار میسازند که در آن یک انقلاب پیش از آنکه شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برای موفقیت و تثبیت آن کاملاً فراهم گشته باشد،...
۷ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: منوچهر صالحی
نویسنده: منوچهر صالحی

«غرب» باید خودستایی و تکبر را در برابر کشورهای «جنوب جهانی» کنار بگذارد!

از نظر اقتصادی، امروز دیگر هم‌سویی «غرب واقعاً موجود»  یک افسانه است. در بازارهای اقتصادی، آمریکا و اروپا نه متحدان، که رقبای یکدیگر هستند...سرمایه‌داری دموکراتیک همیشه در رویارویی با ناسازگاری و دوگانگی بین دموکراسی و سرمایه‌داری، به زیان دموکراسی عمل کرده است.

«جنوب جهانی» مفهومی است که از چندی پیش در  پژوهش‌های فراملیتی و پسااستعماری به‌کار می‌رود. این مفهوم اشاره دارد به کشورهای آفریقا و آمریکای لاتین، و نیز کشورهای درحال‌توسعه در آسیا. «جنوب جهانی»، به عنوان قطبی در برابر «شمال جهانی»، یعنی کشورهای ثروتمند، قرار داده می‌شود.‌

در نیمۀ دوم قرن بیستم، گروه‌هایی مانند “جنبش عدم تعهد” و “گروه ۷۷” در سازمان ملل متحد تلاش می‌کردند تا پی‌جوی منافعِ جمعی کشورهای فقیر و استعمارزده در جهانی باشند که آن را قدرت‌های استعماری پیشین به تسخیر خود درآورده بودند. پس از پایان جنگ سرد، در دهه‌های تک ‌قطبی جهان، خواسته‌ها و اهداف کشورهای جنوب جهانی در پاورقی‌های ژئوپلیتیک نادیده گرفته شد.

اما امروز بار دیگر کشورهای «جنوب جهانی» در ائتلاف‌های نوین، کارآمد و رشدیابنده همانند گروه «بریکس» به صحنۀ ژئوپلیتیک بازگشتهاند. این کشورها شروع کرده‌اند به محدود کردن کنش‌گری قدرت‌های بزرگ و وادار ساختن آن‌ها به پاسخ‌گویی به تاریخ سیاه استعماری‌شان.

در همین راستا، نشریۀ آلمانی تاتس (taz) در تاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۴ مقاله ای از یورگن تریتین با عنوان «ظهور جهانی با فروتنی بیشتر» را منتشر کرده است. باید در نظر داشت که نویسندۀ این مقاله در دولت «گرهارد شرودر» وزیر محیط‌زیست و رییس فراکسیون سبزها و زمانی عضو کمیسیون امور خارجی پارلمان آلمان بوده است.

تریتین در این مقاله می‌نویسد:

«غرب» تنها یک سوی جغرافیایی نیست، «غرب» همچنین یک مفهومِ ارزشی- سیاسی است که به عنوان یک هویت سیاسی عرضه می‌شود.

او در نوشتار خود «غرب» را دوگونه ارزیابی می‌کند؛ نخست «غرب» چونان مفهوم ارزشی یا «غرب  سیاسی» و  دیگری «غرب واقعی» و یا «غرب واقعاً موجود».

«غرب»  چونان” مفهومِ ارزشی- سیاسی” در «انقلاب فرانسه»، در «دموکراسی وست مینستر انگلیس»، در «قانون اساسی آمریکا»  و در «قانون اساسی آلمان»  تبلور یافته است.  به دیگر سخن، مفهوم ارزشی «غرب» یعنی حاکمیت قانون، یعنی تفکیک قوا، یعنی آزادی بیان، سازمان‌یابی، مطبوعات و همچنین آزادی تجارت. این «مفهومِ ارزشیِ غرب»- به‌عنوان دست‌آورد انکارناپذیر صدها سال پیکار تودۀ فرودستان، حزب ها، سندیکاها و سازمان‌های پیشرو- آزادی و رفاه را گسترش داده و در اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد که به تصویب همۀ اعضای آن رسیده، بازتاب یافته است.

اما «غرب واقعاً موجود» از همان ابتدا، با «مفهوم ارزشی غرب» در تضاد بود.

هر چند ایالات متحده آمریکا بر اساس یک قانون اساسی درخشان بنا شد، اما از همان آغاز با نژادپرستی و برده‌داری علیه سیاهان، خشونت و نقض قراردادها علیه مردم بومی آمریکای شمالی، همراه بود (آنچه که هم‌اکنون در دو موزۀ بزرگ در واشنگتن دی‌سی قابل مشاهده است).

«دموکراسی وست مینستر انگلیس» مستعمره‌های خود را در هند و آفریقا به گونۀ وحشیانه‌ای مورد بهره‌کشی قرار داد.

و یا سرزمینِ انقلاب کبیر فرانسه که کشورهای پرشماری، از ویتنام گرفته تا الجزایر و سواحل آفریقا را زیر سلطۀ استعماری خود داشت.

امپراتوری آلمان، رایش دوم؛ استعمارگری که  با «مفهوم ارزشی غرب»  کاملاً بیگانه بود، پس از جنگ جهانی دوم  به بیش  از ۵۰ سال  نیاز داشت تا تبهکاری‌ها و نسل‌کشی خود را در نامیبیا بپذیرد.

«غرب واقعاً موجودِ» به همراه اتحاد جماهیر شوروی اروپا را از شر فاشیسم آزاد کرد، که این به نوبۀ خود دست‌آورد تاریخی بزرگی به‌شمار می‌رود. با پیروزی بر آلمان نازی «نظام حقوق بین‌المللی»‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پدید آمد که تا به امروز در چارچوب سازمان ملل متحد باقی مانده است.

ناگفته نماند که این نظام حقوق بین‌المللی که بازتاب و برآیند توازن قوای پس از جنگ جهانی دوم بود، با «مفهوم ارزشی غرب» حتی پس از سال ۱۹۴۵ نیز در تضاد بود.

اما امروز جهان تغییر کرده است. جهان امروز دیگر جهانی نیست که در آن هند و چین در فقر و گرسنگی نگه داشته شده و مستعمره باشند. دیگر زمانی که کشورهای  فرانسه و بریتانیا خود را قدرت‌های جهانی می‌پنداشتند سپری شده است.

هند مجبور شد دموکراسی را از راه مقاومت بدون خشونت علیه انگلستان به دست آورد. الجزایر و ویتنام خود را با جنگ‌های آزادیبخش از چنگال استعمار فرانسه رها  کردند. پس از پیروزی بر فرانسه، ویتنام ناگزیر به ادامۀ جنگ آزادی‌بخش خود علیه آمریکا شد. مردم ویتنام در پیکار قهرمانانۀ خود شاهد بمباران‌های وحشیانۀ ایالات متحده آمریکا بودند ـ دولت و ارتش آمریکا می‌خواست این کشور کوچک را به عصر حجر ببرد.

ایالات متحده آمریکا در سراسر آمریکای جنوبی حکومت‌های نظامی برپا کرد. ارتش آمریکا نه تنها به گرانادا کوچک، بلکه به‌طور غیرقانونی به عراق نیز حمله کرد.

سرمایه‌داری اروپا و آمریکا، همواره تضاد بین دموکراسی و سرمایه‌داری را به زیان دموکراسی حل کرده است.

مردم کشورهای آفریقای جنوبی، برزیل، شیلی و غیره برای دست‌یابی به «مفهوم ارزشی غرب» ناگزیر بوده‌اند که در برابر «غرب واقعاً موجود» گاه از طریق جامعۀ مدنی و گاه به زور اسلحه  پیکار کنند. «نلسون ماندلا» و «رونی کاسریلس» در آفریقای جنوبی، «لولا دا سیلوا» و «دیلما روسف» در برزیل نمونه‌های درخشان و ستایش‌‌برانگیز این مبارزه هستند.

امروزه آفریقای جنوبی و برزیل همراه با هند و بخش دیگری از «جنوب جهانی»، عضو جامعۀ کشورهای «بریکس» هستند. «بریکس» آشکارا بر ضد »غرب واقعاً موجود « سازمان یافته است.

«جنوب جهانی» تناقضات سرمایه‌داری دموکراتیک اروپا و آمریکا را با دقت زیر چشم داشته و دارد. زیرا این تناقضات حلقه‌هایی هستند از زنجیرۀ دیرپای  خودستایی و خودبزرگ‌بینی‌های استعماری و نیز خوارداشت و کوچک‌بینی غیرسفیدپوستان.

ساموئل پی. هانتینگتون، دانشمند علوم سیاسی آمریکایی (نویسنده »برخورد تمدن‌ها»)، که قطعاً یک ایدئولوگ ضد‌امپریالیست نبود، نوشت:

»غرب با برتری ایده‌ها، ارزش‌ها یا دین خود، جهان را فتح نکرد…، بلکه از طریق برتری در کاربرد خشونت سازمان‌یافته این کار را انجام داد. غربی‌ها اغلب این واقعیت را فراموش می‌کنند؛ اما غیرغربی‌ها هرگز آن را فراموش نمی‌کنند.»

« یورگن اوسترهامل» ، تاریخ ‌نگار آلمانی و استاد «تاریخ از منظر جهانی»، که در سال ۲۰۱۴ سخنران جشن تولد ۶۰ سالگی آنگلا مرکل بود، به درستی اشاره می‌کند:

«در جوهر و هسته مفهومی «غرب»، ایدۀ «خودبرتری» نهفته است. و همواره «غیرغربی‌ها» پست‌تر ارزیابی می‌شوند. از این روی، «غرب» یک مفهوم متکبرانه است. جنوب جهانی «غرب» را مفهومی منفی و ‌گناهکار می‌داند.»

در همان سخنرانی اوسترهامل می‌گوید:

«عملاً به سود اروپا و آلمان است که با پندار خودبرتری‌بینی خداحافظی کرده و با فروتنی بیشتری در سطح جهانی ظاهر شوند.»

روزگاری که «غرب»، آمریکا و اروپا، می‌توانستند این تکبر را در جهان اعمال کنند، دیگر به سر آمده است. در جهان کنونی، بخش بزرگی از جنوب جهانی دیگر به «سرمایه‌داری دموکراتیک» به چشم الگوی رشد و رفاه نمی‌نگرند. این واقعیت را از جمله در رشد اقتصادی چین می‌توان مشاهده کرد: رهایی ۸۰۰ میلیون نفر از فقر مطلق و پیدایی طبقۀ متوسط جهانی، بدون جهانی‌سازی امکان‌پذیر نبود. اما این اتفاق بدون دموکراسی و بدون آزادی رخ داد. حتی اگر تلخ باشد: مدل رفاهی سرمایه‌داری دموکراتیک اکنون یک رقیب واقعی پیدا کرده است.

بخش‌های وسیعی از جهان دیدگاه کسانی را که امروز  دنیا را در جنگ «غرب علیه بقیه» می‌دانند، به عنوان دیدگاه وارثانِ خودپرست یک تاریخ تاریک استعماری به‌شمار می‌آورند. چراکه این دیدگاه نادیده می‌گیرد که کشورهای بزرگ و کوچک دموکراتیک و حتی نیمه‌خودکامۀ بی‌شماری وجود دارند که نمی‌خواهند به طور انحصاری به چین یا آمریکا تعلق داشته باشند.

هستند کشورهایی هم‌چون ژاپن، کره جنوبی و سنگاپور که امنیت خود را به آمریکا سپرده‌اند، اما در زمینۀ تجارت با چین همکاری می کنند. این امر در مورد حکومت تک‌حزبی ویتنام، یا در مورد دموکراسی‌هایی مانند آفریقای جنوبی یا هند-‌با وجود همکاری نظامی آنها با روسیه‌ـ، صدق می‌کند.

گردش امور دنیای چندقطبی امروز دیگر توسط بلوک‌های سخت و ثابت پیش از جنگ سرد تعیین نمی‌شود، بلکه در فرآیندها و مذاکرات پیچیده‌ای که در آن‌ها منافع ملموس کشورها نقش تعیین‌کننده‌ای پیدا کرده‌اند شکل می‌گیرد.

از نظر اقتصادی، امروز دیگر هم‌سویی «غرب واقعاً موجود»  یک افسانه است. در بازارهای اقتصادی، آمریکا و اروپا نه متحدان، که رقبای یکدیگر هستند. جو بایدن جنگ تعرفه‌ای ترامپ علیه اروپا را ـکه «بدتر از چین» است‌ـ متوقف نکرد، بلکه اخیراً شمار آن تعرفه‌ها را بیشتر هم کرده است.

سرمایه‌داری دموکراتیک همیشه در رویارویی با ناسازگاری و دوگانگی بین دموکراسی و سرمایه‌داری، به زیان دموکراسی عمل کرده است.

چالش‌های جهانی، از بحران اقلیمی، نابرابری، بیماری‌های همه‌گیر گرفته تا جنگ‌ها و درگیری‌ها مسائلی نیستند که اروپا به‌تنهایی یا حتی با کمک آمریکا بتواند به آن‌ها بپردازد. برای این کار به شرکای جهانی نیاز است: شرکای قدیمی و آزمایش‌شده، و هم‌چنین بدون تردید شرکای جدید. این شرکا را نمی‌توان با تکیه بر «غرب» به دست آورد.

زمان آن فرارسیده است که این مفهوم از «غرب» را کنار بگذاریم، چرا که به اروپا بیشتر آسیب می‌رساند تا کمک. یک‌دم نباید از نظر دور داشت که «غرب» هم‌چون مفهوم ارزشی که به انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹، قانون اساسی آمریکا و دموکراسی، حاکمیت قانون و حقوق بشر اشاره دارد، هرگز غرب واقعی نبوده و نیست.

ما در دنیای چندقطبی زندگی می‌کنیم. آن که می‌خواهد «جنوب جهانی» را به حریم خود جلب کند، باید از «غرب»، از «غرب واقعاً موجود»، از لفاظی‌های خودپرستانه، و مهم‌تر از همه، از خشونت و جنگ پرهیز کند. تنها از این راه است که ایدۀ مفهوم ارزشی غرب  می‌تواند به عنوان یک چشم‌انداز جهانی زنده بماند.

یادآوری

نویسنده’ پیش‌تر سلسله نوشتارهایی در بارۀ سرمایه‌داری زیر عنوان اصلی «شیوۀ تولید سرمایه داری: گشایش‌ها، فاجعه ها، تنگناها و بن بست‌ها» داشته که در همین سایت منتشر شده است. در آن مجموعه جستار، دو نوشته زیر عنوان «لیبرالیسم و سرمایه‌داری» و «سرمایه داری و دموکراسی» به چشم می‌خورد که نگارنده به گونه‌ای گسترده به درون‌مایۀ نوشتار «یورگن تریتین» پرداخته است.  علاقمندان برای آگاهی بیشتر می‌توانند به آنها رجوع کنند.

 

http://kar-online.com?p=86069

http://kar-online.com?p=86430

http://kar-online.com?p=85596

http://kar-online.com?p=85789

 

سیاوش قائنی

۱۵ مهر ۱۴۰۳ / ۶ اکتبر ۲۰۲۴

 

 

تاریخ انتشار : ۱۹ مهر, ۱۴۰۳ ۱۱:۰۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

آیا وجدان بشریت هنوز در مقابل این نسل کشی بیدار است؟

با آتش‌بس امیدی برای پایان جنگ و برداشتن سایه سنگین آن از سر مادران، کودکان، پیران و جوانان فلسطینی به وجود آمده بود، اما این امید با نقشه شوم جنایتکاران از بین رفت، نقشه‌ای که فراتر از یک جنگ معمولی بوده و هدف نهایی آن نابودی و آواره‌سازی یک ملت کهن از سرزمینش و تصرف باقی‌مانده خاک فلسطین است.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

آیا وجدان بشریت هنوز در مقابل این نسل کشی بیدار است؟

با آتش‌بس امیدی برای پایان جنگ و برداشتن سایه سنگین آن از سر مادران، کودکان، پیران و جوانان فلسطینی به وجود آمده بود، اما این امید با نقشه شوم جنایتکاران از بین رفت، نقشه‌ای که فراتر از یک جنگ معمولی بوده و هدف نهایی آن نابودی و آواره‌سازی یک ملت کهن از سرزمینش و تصرف باقی‌مانده خاک فلسطین است.

مطالعه »
پيام ها

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!

با کمال تاسف روی‌کرد سیاسی مقابله با ایران از سوی برخی کشورهای ذی‌نفوذ در جهان در کنار تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه کشور ما، مانعی عمده در برابر برگزاری دیدارهای دوستانه در مقابل تیم‌های قوی جهان، حتی امکان برگزاری اردوهای آمادگی، و وجود تجربهٔ بازی در این سطح برای ملّی‌پوشان ایران است.

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!

اشباح چپ وخواب‌های آشفته مهدی تدینی؛ (قسمت اول)

بحران سازی در ارومیه، از ناکارآمدی تا غرض ورزی حکومت

زخمی شدن حمدان بلال کارگردان فلسطینی برنده اسکار توسط ارتش اسرائیل

عدالت اجتماعی از نگاه نسل “زد”، تلفیقی از برابری و شایسته‌سالاری

خردمندی نیابی شادمانه …