دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۸

دوشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۸

بی‌دولتی؛ سایه‌ای سنگین بر سر ایران
شکاف حاکمیت با ملت زمینه‌ساز جنگ ۱۲ روزه بود. بزرگ‌ترین اهرم جلوگیری از شروع مجدد جنگ پر کردن این شکاف است. انجام فوری اصلاحات ساختاری، سیاستی و مدیریتی می‌تواند فاصله...
۱۹ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مصطفی تاجزاده
نویسنده: مصطفی تاجزاده
بیانیه حزب دموکراتیک مردم ایران: به تعقیب، آزار و بازداشت روشنفکران چپ پایان دهید
بازداشت و بازجویی گروهی از اقتصاددانان و جامعه‌شناسان چپ، خانم‌ها شیرین کریمی و مهسا اسدالله‌نژاد و آقایان پرویز صداقت، هیمن رحیمی، محمد مالجو و رسول قنبری در هفته اخیر در...
۱۹ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
سرود «آرامش» یا نغمه‌ی کودک‌همسری؟
شهناز قراگزلو: قانونی که ازدواج در سنین کودکی را مجاز می‌داند، نه تنها از حقوق بنیادین کودک چشم‌پوشی می‌کند، بلکه به‌طور فعال زمینه‌ساز نقض آن‌هاست. ماده ۳۷ قانون «جوانی جمعیت»...
۱۹ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
سینمای پناهی و هنر قاچاق حقیقت...
سیاوش شهابی: جعفر پناهی، فیلمساز ایرانی، و مارتین اسکورسیزی، کارگردان افسانه‌ای، برای گفتگویی عمیق در مورد موانع، الهامات و قدرت فیلم تحت محدودیت‌های شدید، به گفتگو نشستند. این گفتگو که...
۱۸ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش شهابی
نویسنده: سیاوش شهابی
تأملی پیرامون نسبتِ ضدامپریالیسم؛ آزادی و عدالت اجتماعی در گفتمان چپ
سیاوش قائنی: کارزار چپ‌ستیزی در ایران تنها یک رقابت سیاسی ساده نیست؛ بلکه جنگی تمام‌عیار علیه حافظه، عدالت و امید جامعه است. هر نسل تازه‌ای که در راه عدالت و...
۱۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
به یاد دکتر سعید فراروی
فرخ نگهدار: سعید همزمان یک رکن موثر تشکل‌های مدنی‌ ایرانیان مقیم بریتانیا بود. سال‌ها برای تدوین و نشر منظم مجله علمی فرهنگی برانوش زحمت کشید. در اواخر دهه ۹۰ میلادی...
۱۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فرخ نگهدار
نویسنده: فرخ نگهدار
بازدارندگی هسته‌ای؛ امنیت یا انزوا؟ | آیا ایران باید به سمت ساخت سلاح هسته‌ای برود؟ گفتگوی ملیحه محمدی و فرخ نگهدار
در این گفت‌وگوی چالشی از وحید فرخنده در برنامه «کلیدواژه» ملیحه محمدی و فرخ نگهدار درباره موضوعی حساس و سرنوشت‌ساز بحث می‌کنند: 🔹 آیا بازدارندگی هسته‌ای می‌تواند امنیت واقعی برای...
۱۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: وحید افراخته «کلیدواژه»
نویسنده: وحید افراخته «کلیدواژه»

“انقلاب ۵۷ بن بست ، یا استمرار انقلاب مشروطه”

...تجلیل ما از انقلاب57 در واقع تجلیل از تلاش آن بخش از نیروهای اجتماعی و سیاسی است که با هدف تکمیل مدرنیته و استقرار یک نظام دموکراتیک به پا خاستند و با جان و دل در ان راه فداکاری کردند. انقلاب 57 قادر نشد به اهداف ملی- دموکراتیک خود دست یابد و از این لحاظ میتوان انرا یک انقلاب شکست خورده تلقی کرد ولی بعنوان یک کوشش تاریخی از طرف نیروهای ترقی‌خواه  و ضدیت با استبداد سیاسی، می توان انرا مرحله ای تاریخی و تجربه ای سترگ در این راه مستمر تلقی کرد و از کوشندگان آن تجلیل نمود.

ارزیابی های تاریخی هرگاه با هواخواهی های سیاسی آمیخته گردیده است، هیچگاه به حقیقت وانصاف ره نبرده است. انقلاب ۵۷ همانند انقلاب مشروطیت یک رخداد تاریخی درکشور ما بوده است. بنابراین به یک ارزیابی تاریخی نیازدارد. این انقلاب به مفهوم واقعی یک انقلاب اجتماعی و سیاسی و فرهنگی بود و از لحاظ گستردگی طبقاتی، سیاسی و جغرافیایی حتا ازانقلاب مشروطیت هم فراتر بوده است.

دردل این تحول اجتماعی و تاریخی حوادث و رخدادهای سیاسی فراوانی قرار داشت که با همه اهمیتی که تک تک آن رخدادها داشته ودارند ولی هیچ یک از انها به تنهایی قادر به تعریف آن نبوده اند و تنها شاخص آن محسوب نمی‌شوند. در این انقلاب گسترده، نیروهای اجتماعی، طبقاتی وسیاسی متفاوتی شرکت داشتند که خود بازتاب گستردگی آن بودند. طیفی ازنیروهای سیاسی، هر کدام با تمایلات و تعلقات طبقاتی خاص خود حضورداشتند. یکی از این نیروها وگسترده ترین آنها همان نیرویی بود که امروزه بعنوان میراث خوار ان انقلاب زمام امور را در کف گرفته است. از اینرو خلاصه کردن همه انقلاب در این نیروی حاکم، یک ارزیابی غلط تاریخی است که بخاطر یک تعلق خاطر خاص سیاسی شکل گرفته وقادر نیست از پس غبار ان نگاه سیاسی، ماهیت آن انقلاب را درست ارزیابی کند. این ارزیابی یک ارزیابی تاریخی که در جستجوی حقیقت باشد نیست بلکه یک ارزیابی سیاسی است که قطعا امکان حقیقت یابی و انصاف را از خود دریغ میدارد. ضرورتهای زیادی وقوع آن انقلاب را ناگزیر ساخت که بدون توضیح  ان ها، امکان درک درست آن منتفی میشود. این درست است که از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم جامعه ایران وارد یک چالش تاریخی شد. چالش میان سنت و مدرنیته. چالشی که تا به امروز هم به سرانجام نرسیده است. و در سراسر قرن بیستم تابه امروز این چالش استمرار داشته و با پیشرفتها و پسرفتها، مضمون همه تحرکات سیاسی در کشور ما را تشکیل داده است. اگر بخواهیم شاخصه کلی این چالش را تعریف کنیم میتوان گفت انقلاب مشروطه سر آغاز گام نهادن جامعه ایران در راستای مدرنیته بود که مفهوم کلی و عام آنرا یک ساختار لیبرال دموکراتیک تشکیل میداد. بدین مفهوم که با انقلاب مشروطه جامعه ایران کمر به گذار از یک ساختار سنتی بست که نیروهای طبقاتی آنرا اشراف فئودال، سران ایلات و عشایر، الیت خاندان های حکومت گر و رجال دیوانی، تحت یک رهبری واقعی  و یا صوری یک شاه صاحب اختیار غیر پاسخگو و بهره مند از حمایت بخش اعظم اشرافیت روحانی و مذهبی سامان میداد. در سویه برابر نهاد این مجموعه بخش اعظم نیروهای نوخاسته متشکل از بخش تجار و صنعتگران روشنفکران متاثر از اندیشه های لیبرال دموکراتیک منبعث از جهان درحال عروج غرب قرار داشتند که دریک ارزیابی تاریخی تمایلات مدرنیستی جامعه را نمایندگی میکردند. چالش میان این دو نیروی اجتماعی همان چالش میان سنت و مدرنیسم را شکل میداد و این چالش بستر همیشگی مبارزات سیاسی و رخدادهای سیاسی را تعریف میکند. یک نکته تاریخی در این رابطه این است که درست است که مبارزه میان سنت و مدرنیته مضمون تاریخ معاصر ما را تشکیل میدهد ولی به این معنی نیست که حاملان این دو گرایش رقیب تاریخی با خط کش از هم جدا شدنی باشند. نه حامیان سنت با مفاهیم مدرنیته بیگانه بودند و نه مدرنیست ها یکسره از مفاهیم سنتی تهی بودند. از این بابت نوعی و سطحی از در آمیختگی مفهومی در میان انها مشهود بوده است. یعنی در شرایط زمانی مورد بحث ما وضعیت به گونه ای بود که هریک از طرفین این چالش در قدرت قرار داشتند، مفاهیمی از گفتمان رقیب را با خود حمل می‌کردند. وقتی که تحت شرایط و دلایل و عوامل خاصی که بحث آن گسترده است، دوران پهلوی اول شروع میشود، با اینکه در مجموع تمایلات مدرنیستی جامعه را نمایندگی می‌کند ولی یکسره تهی ازمفاهیم سنتی نیست. علی القاعده می بایست دوران رضاشاه دوران حاکمیت تجدد طلبانه و نظامات لیبرال دموکراتیک باشد ولی نبود. به عبارت دیگر دوران پهلوی اول جامعه ایران تحت یک نظام ناقص و ناتمام مدرنیستی قرار میگیرد. نظام پادشاهی، استبداد سیاسی، ماندگاری بخشهایی از طبقات پیشامدرنیستی از شاخصه های این دوران است. در واقع در این مقطع ما با یک تجدد خواهی نیمه نصفه و ناتمام روبرو هستیم. اگر جنک دوم جهانی هم منجر به سقوط رضاشاه نمیش دسر انجام شاید دیرتر ولی بدون تردید مبارزه برای تکمیل تحددخواهی نظام رضاخانی را با چالش مواجه میکرد. یا به تکمیل مشروطه ولیبرال دموکراسی تن میداد و یا از دور خارج میگردید. درسال۵۷هم این چالش تاریخی در شرایط خاص خودش سر برمیدارد و حوادث سیاسی بعدی را شکل میدهد. در دوران پهلوی دوم در مجموع و از لحاظ سمتگیری تاریخی، جامعه مسیر توسعه مدرنیستی خود را طی میکند ولی در اتمام اهداف انقلاب مشروطه و حاکمیت لیبرال دموکراتیک، بازهم با عناصری از نظامهای سنتی روبرو میشود و چالشهای سیاسی جدیدی پدیدار می‌گردد. در این دوران مدرنیسم در قالب توسعه صنعتی، مبادلات بازرگانی، گسترش بورکراسی، آزادیهای فردی و اجتماعی، عناصر فرهنگ غربی، حل همیشگی باقیمانده نظام ارباب -رعیتی نمایان میشود ولی بدون هیچ توجیه اقناع کننده ای، نظام سیاسی قادر به همراهی با نتایج اقدامات خود نیست. بدین معنی که یک جامعه درگیر شده در مناسبات مدرنیستی دیگر حاضر به پذیرش استبداد سیاسی نیست و خواهان تکمیل مدرنیته است. در اینجا است که چالش تاریخی میان سنت و مدرنیته البته در شرایط پیچیده جدیدی سرباز میکند. و شاه قادر به حل این چالش نمیشود و انقلاب رخ میدهد و سرنگون میشود. پیچیدگی شرایط درآستانه انقلاب ۵۷دراین است که مخالفین استبداد سیاسی خود از ترکیب ناهمگونی برخوردار هستند. بخشی از انها با همه نواقص مفهومی خود در مجموع و دریک ارزیابی تاریخی در سمت درست تاریخ ایستادند و خواهان توسعه، گسترش و تکامل روند تاریخی مدرنیستی بودند و بخش دیگر انها که به دلایل مفصلی کمیت عمده را تشکیل میدادند، در چالش اساسی سنت و مدرنیته از جایگاه سنت به مخالفت با شاه و نظام سلطانی برخاستند. مشکل کسانی که انقلاب۵۷ را در کلیت خودش انکار میکنند عدم درک این پیچیدگی است. همانطورکه درابتدای این نوشته اشاره کرده ام نگاه از منظر منافع سیاسی باعث شده است که ارزیابی تاریخی درستی از انقلاب بدست نیاید. عمدتا نیروهای راست به دلایل سیاسی بخود اجازه تفکیک نیروها و اهداف انها را نمیدهند وعلاقه و اصرار دارند پیچیدگی این ترکیب اجتماعی را نادیده بگیرند و یک تصور یکدست از نیروهای شرکت کننده در انقلاب را ارائه دهند. علت اساسی دیگری که این فهم ناقص از انقلاب را شکل میدهد، نیرویی است که از میان همه نیروهای حاضر در صحنه موفق شد رهبری انقلاب را بدست بیاورد و بنا به ماهیت تاریخی خود یک نظام  واپسگرای تاریخی را حاکم کنند. برای نیروهای دسته اول انقلاب۵۷ کوششی بود برای تکمیل روند مدرنیته و تکامل آن. دلایل و عوامل بسیاری وجود دارد که موجب ناکامی انها در به سرانجام رساندن آرمانهای دموکراتیک خود شد که بحث مفصلی را طلب می‌کند ولی از ان میان میتوان به عملکرد خود نظام سیاسی حاکم اشاره کرد. در این رابطه نقش شخص شاه از برجستگی خاصی برخوردار است. او قادر نبود که به یک پارچگی و وحدت ارگانیک میان عناصر مدرنیته فهم پیدا کند و همچنان تصور میکرد با امیزه ای از سنت و مدرنیته قادر به ادامه حکومت است. نکته آخر اینکه تجلیل ما از انقلاب۵۷ در واقع تجلیل از تلاش آن بخش از نیروهای اجتماعی و سیاسی است که با هدف تکمیل مدرنیته و استقرار یک نظام دموکراتیک به پا خاستند و با جان و دل در ان راه فداکاری کردند. انقلاب ۵۷ قادر نشد به اهداف ملی- دموکراتیک خود دست یابد و از این لحاظ میتوان انرا یک انقلاب شکست خورده تلقی کرد ولی بعنوان یک کوشش تاریخی از طرف نیروهای ترقی‌خواه  و ضدیت با استبداد سیاسی، می توان انرا مرحله ای تاریخی و تجربه ای سترگ در این راه مستمر تلقی کرد و از کوشندگان آن تجلیل نمود.

سیاوش

تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ ۱۱:۰۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

1 Comment

  1. بهمن و سودابه گفت:

    رفیق گرام،ارزیابی شما نیز،از پشتِ عینکِ غبار گرفته ی نگاهِ آشفته ی شما،نسبت به تحولات سیاسی وصنفی واجتماعی ،صورت پذیرفته ست.شما بسادگی مبارزات طبقاتی و معیشتی و عدالت طلبانه ی مردم را،از آغاز جنبش مشروطه،در پشتِ یک شکل(جنگ سنت و مدرنیته) پنهان کرده اید.و مبارزات طبقاتی و ملی دمکراتیک مردم را،از اعتبار کلاسیک آن ،تهی ساخته اید،و چالش سنت و مدرنیته و نتایج و برآیند آنرا،مضمون برپایی انقلاب مشروطه و انقلاب پنجاه وهفت دانسته اید،که از بیخ و بن اشتباه و از واقع بینی ،بدور است.رفیق گرام،تمامی ِ جنبشها و انقلابات اجتماعی ِ رخ داده در تاریخ جهان،فقط و فقط جنبه ی طبقاتی داشته و صرفاً برای احقاق حقوق مادی و آزادی‌های فردی و اجتماعی ،بوقوع پیوسته ست،و برخلاف دیدگاه شما،عواملِ فرعی مانند،نگاه سنتی و یا تجدد طلبانه ی ،انگیزه ی وقوع این جنبشها نبوده ست.شما با این تحلیلِ ساده نگرانه،ماهیت انقلابات اجتماعی جهان و مشخصاً ایران را،زیر ضرب برده اید.رفیق گرام،تجدد طلبی، خود محصولِ مستقیم،پیشرفت‌های بشر در عرصه های علم و تکنولوژیست،که در روندِ تکاملی اش،دورانهای متفاوت تاریخی را بر اساس تحول در عرصه های تولید وتوزیع،و موقعیت نیروهای مولده ،تجسم بخشیده ست.و چالش میان سنت و مدرنیته،هرگز مضمون همه ی تحرکات سیاسی نبوده ست،و تعریف شما از تز و آنتی تز و سنتز ِ را،با امعان نظر در معیار دیالکتیکی ،پوچ می‌سازد.آری رفیق،متاسفانه شما در تجزیه و تحلیلِ غوامض اجتماعی، مفاهیم را،قاطی و مضمون و شکل را،ناشیانه مخدوش فرموده اید.آری رفیق،در پشت و فراروی هر جنبش اجتماعی ،جز به پدیده های مادی ،میندیش!

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

زُهران مَمْ‌دانی: صدای بلند «سوسیالیسم دموکراتیک» در سیاست مترقی چپ ماوراءبحار

گودرز اقتداری: زُهران بدون ترس از مارک یهود ستیزی در شهری‌که به جرات محل سکونت بیشترین تعداد و متمول‌ترین یهودیان آمریکاست، پرچم مبارزه با نسل‌کشی نتانیاهو و دولت صهیونیست اسراییل را بلند کرد و با استقبال جوانان یهودی و سایر اقشار مترقی یهودی نیویورک علیرغم عدم حمایت حزب دموکرات پشت کومو نماینده اصلی نسل دموکرات های سنتی را بخاک مالید. تنها اباما بود که نه بعنوان اعلام حمایت حزبی بلکه فقط با پیام ارزوی پیروزی چند روز قبل از انتخابات به او تلفن کرد.

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

بی‌دولتی؛ سایه‌ای سنگین بر سر ایران

بیانیه حزب دموکراتیک مردم ایران: به تعقیب، آزار و بازداشت روشنفکران چپ پایان دهید

سرود «آرامش» یا نغمه‌ی کودک‌همسری؟

سینمای پناهی و هنر قاچاق حقیقت…

تأملی پیرامون نسبتِ ضدامپریالیسم؛ آزادی و عدالت اجتماعی در گفتمان چپ

به یاد دکتر سعید فراروی