Welcome to نشریه کار | ارگان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)   برای قرائت متن وسیله هوش مصنوعی کلیک کنید! Welcome to نشریه کار | ارگان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)

یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۴

یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۴

ساربان و کاروان
دی و دلتنگی گذشت، بهمن آمد, ساربان و کاروان سر مست در باور خود, خواندیم ترانه سرودی از جنس دگر, «سر آمد، زمستان ...»
۲۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
مصاحبه با شرکت کنندگان در کنگره ۲۰ سازمان فداییان خلق ایران(اکثریت)
رفقا مهرزاد وطن‌آبادی و کاوه داد مصاحبه هایی با شرکت کنندگان در کنگره بیست سازمان انجام داده اند که با سپاس از تلاش این عزیزان در زیر از نظرتان می‌گذرد:
۲۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: کنگرهٔ بیستم سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
سنگ سراچه دل
پس از این‌همه سال، خردمندی را از همان پیرانِ کهنسال دریافته‌ایم که دین اگر به دنبالِ قدرت باشد؛ هم دنیایِ خویش را خراب خواهد کرد و هم آخرتی نخواهد گذاشت...
۲۱ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
سیاست سختگیرانه تعرفه ای ترامپ, حمله به طبقه متوسط آمریکا
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در حال اعمال یک سری تعرفه ها است. در ازای آن، او به شهروندان آمریکایی وعده کاهش مالیات می دهد. بی شک ثروتمندان از این سیاست مالیاتی...
۲۰ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
بخش‌هایی از بیانیه پایانی دهمین کنگره حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
بیانیه پایانی دهمین کنگره حزب اتحاد ملت ایران اسلامی درباره کلان‌چالش‌های جاری کشور و راهکاری برون ‌رفت از آن؛ از دولت و حاکمیت می‌خواهیم که به خواسته‌های مردم نجیب و...
۲۰ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
نویسنده: حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
اقیانوس آرام – گسترۀ شکل گیری آینده
جهان امروز دستخوش تحولات ژئوپلیتیکی پردامنه ای است که رقابت میان قدرت‌های جهانی را به مرحله‌ای تازه رسانده است. در چارچوب یک رویکرد راهبردی، اینک که بحران‌ خاورمیانه و تنش‌های...
۲۰ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
به بهانه سال‌روز درگذشت سیاوش کسرایی ۱۹ بهمن؛ شاعر مصلوب
نخستین و برجسته‌ترین ویژگی شعر کسرایی این است که شعر او آئینه‌ای تمام قد و متأثر از تاریخ پر فراز و نشیب و حوادث سیاسی چند دهه اخیر کشور‌امان ایران...
۲۰ بهمن, ۱۴۰۳
نویسنده: محمود شوشتری
نویسنده: محمود شوشتری

اقیانوس آرام – گسترۀ شکل گیری آینده

جهان امروز دستخوش تحولات ژئوپلیتیکی پردامنه ای است که رقابت میان قدرت‌های جهانی را به مرحله‌ای تازه رسانده است. در چارچوب یک رویکرد راهبردی، اینک که بحران‌ خاورمیانه و تنش‌های فزاینده در دیگر نقاط جهان در کانون توجه قرار گرفته است، نباید دگرگونی های ژرف و تأثیرگذار جاری در اقیانوس آرام از نظر دور بماند. این منطقه، به عنوان یکی از کلیدی‌ترین پهنه های رویارویی میان قدرت‌های بزرگ، نقشی سرنوشت‌ساز در شکل‌دهی به نظم جهانی آینده ایفا می‌کند.

سیاوش قائنی

این نوشتار در تلاش است تا تحولات ژئوپولیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئواکولوژیک اقیانوس آرام را در دوبخش بررسی کند و به واکاوی رقابت قدرت‌های جهانی در این منطقۀ استراتژیک بپردازد. زیرا آنچه که امروزه در اقیانوس آرام می گذرد، بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. این منطقه، که یک‌سوم سطح کره زمین را در بر می‌گیرد، نه ‌تنها به دلیل جایگاه اقتصادی و تجاری خود، بلکه به‌عنوان کانون اصلی رقابت استراتژیک میان آمریکا و چین، نقشی کلیدی در معادلات بین‌المللی ایفا می‌کند. هماوردی‌های جاری در این منطقه، از حوزه نظامی فراتر رفته و ابعاد اقتصادی و فناوری نیز به آن افزوده شده است.

 

 

بخش نخست

موقعیت جغرافیایی اقیانوس آرام 

اقیانوس آرام، که به نام اقیانوس کبیر یا پاسیفیک نیز شناخته می‌شود، بزرگ‌ ترین و ژرف ترین اقیانوس´ در میان پنج اقیانوس کره زمین است. مساحت این گسترۀ آبی ۱۶۵٬۲۵۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع است، که نزدیک به ۴۶ درصد از سطح آب ‌های کره زمین و تقریباً ۳۲ درصد از کل سطح کره زمین را پوشش می‌دهد ـ سطح این اقیانوس از مجموع مساحت تمام خشکی های زمین (۱۴۸ میلیون کیلومتر مربع) بزرگ ‌تر است. اقیانوس آرام از شمال تا قطب شمال و از جنوب تا قطب جنوب امتداد دارد و بین قاره ‌های آسیا و اقیانوسیه در باختر و قاره ‌های آمریکای شمالی و جنوبی در خاور قرار گرفته است.

بیشترین عرض اقیانوس آرام، که از کرانه های کشور کلمبیا در خاورِ قارۀ آمریکای جنوبی تا شبه ‌جزیرۀ مالایی در باخترِ قاره آسیا کشیده شده، حدود۱۹۰۰۰ کیلومتر است. این اقیانوس در واقع مرکز نیمکرۀ آبی و نیمکرۀ باختری کره زمین را تشکیل می‌دهد. میانگین ژرفای آن ۴۰۰۰ متر است و به‌عنوان یکی از مهم ‌ترین مناطق آبی جهان شناخته می‌شود.

بیش از ۳۰ دریا در حاشیه اقیانوس آرام قرار دارند که مهم‌ ترین آنها از نظر ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک عبارتند از: دریای چین جنوبی،‌ دریای فیلیپین، دریای برینگ، دریای ژاپن، دریای زرد، دریای سلب و دریای مرجانی.

این دریاها´ به دلیل منابع طبیعی سرشار، گذرراه های کشتیرانیِ استراتژیک و اهمیت نظامی – اقتصادی، نقش کلیدی در سیاست و اقتصاد جهانی دارند. برای نمونه می توان اهمیت ژئوپولیتیکی دریای جنوبی چین را یادآور شد: دریای جنوبی چین´ با مساحتی حدود ۳.۵ میلیون کیلومتر مربع، از تنگۀ تایوان تا سنگاپور امتداد دارد و یکی از شاهراه ‌های حیاتی میان اقیانوس هند و آرام به شمار می‌رود. این پهنۀ آبی´ پس از پنج اقیانوس کرۀ زمین، بزرگ‌ترین دریای جهان و به نظر اقتصادی و نظامی، یکی از مهم ‌ترین آبراهه ‌های بین‌المللی است.

اهمیت اقتصادی و تجاری:

ـ اقیانوس آرام، به عنوان بزرگ‌ترین پهنه آبی جهان، نقشی کلیدی در تجارت جهانی دارد. در این میان، دریای جنوبی چین به عنوان یکی از مهم‌ترین گذرگاه‌های دریایی این اقیانوس، سالانه میزبان بیش از ۷۰ هزار کشتی تجاری است که حجمی بالغ بر ۵ هزار میلیارد دلار مبادلات را جابه‌جا می‌کنند.

ـ حجم مبادلات تجاری عبوری از آن سر به ۵ هزار میلیارد دلار می زند.

ـ روزانه حدود ۱۷ میلیون بشکه نفت از راه این دریا به شرق آسیا حمل می‌شود (۷ برابر کانال سوئز و ۱۷ برابر کانال پاناما).

ـ بیش از ۶۰ درصد واردات انرژی کره جنوبی و ژاپن و بالغ بر ۸۰ درصد واردات نفت خام چین از این دریا می‌گذرد.

ـ این دریا´ گذرگاه تقریباً دو سوم ترانزیت جهانی گاز مایع (LNG) است.

ـ جمعیتی بالغ بر ۵۰۰ میلیون نفر در کرانه های این دریا به کار و تجارت سرگرم هستند.

اهمیت منابع طبیعی:

دریای جنوبی چین سرشار از منابع نفت، گاز و غذاهای دریایی است که اهمیت اقتصادی و استراتژیک آن را دوچندان می‌کند.

کشورهای همجوار این دریا می‌توانند منابع انرژی مورد نیاز خود را مستقیماً از آن تأمین کرده و از فشارهای خارجی در این زمینه رهایی یابند، امری که برای تضمین امنیت اقتصادی و پیشبرد منافع ملی آن ‌ها حیاتی است.

ژئوپولیتیک و ژئو‌اکونومی در بستر ژئواکولوژی اقیانوس آرام

اقیانوس آرام´ نمونه‌ای بی مانند برای همکنشی های (تاثیرگذاری متقابل) پیچیده میان ژئوپولیتیک، ژئو‌اکونومی و ژئواکولوژی است. رقابت برای چیرگی بر منابع، فناوری‌های نوین و مناطق استراتژیک´ زمینه ساز ویرانی محیط زیست و افزایش نابرابری‌های اقتصادی و سیاسی شده است. رخداد ها در این منطقه بازنمای آن است که در عصر حاضر، هیچ تصمیم سیاسی یا اقتصادی‌ای نمی‌تواند بدون در نظر گرفتن پیامدهای زیست محیطی و اقلیمی گرفته شود. آینده جهان به همکنشی هوشمندانه این سه پهنه وابسته است.

محیط زیست اقیانوس آرام به دلایل گوناگون زیر چتر مخاطره و تهدید قرار دارد، که مهمترین آنها دربرگیرندۀ آزمایش های هسته‌ای، آلودگی ‌های صنعتی و کشاورزی، تغییرات اقلیمی و کاهش منابع دریایی است.

آزمایش های هسته‌ای:

انجام آزمایش های هسته‌ای از سوی ایالات متحده در جزایر مارشال و دیگر مناطق اقیانوس آرام به آلودگی‌های شدید رادیو اکتیو انجامید. مواد رادیواکتیو´ نه تنها در خاک و منابع آبی جزایر´ بلکه در اقیانوس پراکنده شدند و تهدیدهای زیست‌محیطی و بهداشتی بسیاری برای مردم بومی و موجودات دریایی به وجود آوردند.

آلودگی ‌های صنعتی:

فعالیت تولیدی صنایع کشاورزی، نفتی و معدنی در سواحل و مناطق نزدیک به اقیانوس آرام´ سبب آلودگی آب‌ها و خاک ها شده است. این آلودگی ‌ها به اکوسیستم دریایی و حیات وحش آسیب وارد کرده و سلامت انسان ‌ها را با مخاطرات جدی روبرو ساخته است.

تغییرات اقلیمی:

تغییرات اقلیمی زمینه ساز افزایش دما و اسیدی شدن آب ‌های اقیانوس، ذوب شدن یخ‌ها و بالا رفتن سطح آب دریاها شده است. این تغییرات´ هم اکوسیستم های (سامانۀ زیست بومی) دریایی را تحت فشار قرار می‌دهند، و هم سرزمین های ساحلی و جامعه های انسانی را در خطر سیلاب ها و طوفان های شدید.

کاهش منابع دریایی:

صید بی ‌رویه و آلودگی ‌های نفتی و شیمیایی سبب کاهش شدید جمعیت ماهی ‌ها و دیگر موجودات دریایی در اقیانوس آرام شده است. این امر زمینه ساز نابسامانی در زنجیرۀ دستیابی به موادغذایی از دریا و به خطر افتادن سلامت کرانه نشینانی می‌شود که خورد و خوراک شان به صید منابع دریایی وابسته‌ است.

به طور کلی، مجموعۀ این عوامل´ پیامدهای جدی و ویرانگری برای محیط زیست اقیانوس آرام آفریده است که اگر چاره اندیشی های همه جانبۀ کوتاه مدت و دراز مدت انجام نگیرد، سامانۀ زیست بومی و جامعه های انسانی در این منطقه و جهان با فاجعه های هستی بربادده روبرو خواهد شد.

آسیب‌های ناشی از آزمایشات هسته‌ای در اقیانوس آرام و جزایر مارشال

آزمایش های هسته‌ای ایالات متحده در جزایر مارشال در اقیانوس آرام، یکی از فاجعه‌بارترین بحران‌های زیست‌محیطی و انسانی تاریخ مدرن بشمار می رود. این آزمایش ها که بین سال‌های ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۸ انجام شدند، شامل ۶۷ انفجار هسته‌ای در مناطق مختلف این جزایر بود. جزایر بیکینی و رانگل به‌عنوان محل اصلی این آزمایش ها انتخاب´ و مردم بومی این مناطق پیش و پس از این آزمایش ها با پیامدهای مرگبار تشعشعات رادیواکتیو روبرو شدند.

پیامدهای زیست‌محیطی و انسانی آزمایش های هسته‌ای

آزمایش های هسته‌ای و نابودی جزایر ـ یکی از ویرانگر ترین آزمایش‌ها، انفجار بمب هیدروژنی در اول نوامبر ۱۹۵۲ در آتول انوویتو بود که در چارچوب عملیات «آی‌ وی» انجام شد. این انفجار، با قدرتی ۶۵۰ برابر بیشتر از بمب هیروشیما، دو جزیرۀ همسایه را به طور کامل نابود کرد و تشعشعات گسترده‌ای را در اقیانوس آرام پخش کرد. قارچ اتمی این انفجار´ ارتفاعش سر به ۴۲ کیلومتر و پهنایش سر به ۱۵۰  کیلومتر می زد و از خود مقادیر عظیمی از مواد رادیواکتیو در آب و خاک منطقه بر جای گذاشت.

 

ساخت گنبد رونیت (Runit Dome):

پس از پایان آزمایش ها، ایالات متحده برای جلوگیری از پخش مواد رادیو آکتیو و تشعشات آن دست به کار چال کردن زباله های رادیواکتیو در سازه ای به نام «گنبد رونیت» شد. این سازه ـ که ساخت آن در سال ۱۹۷۹ پایان یافت ـ، جز یک محفظۀ بتونی با ضخامت نیم متر بیشتر نیست که هشتاد هزار متر مکعب مواد را در خود جای داده است. اما سازۀ دوم رونیت با گذشت زمان ترک خورده و خطر راهیابی مواد رادیواکتیو به محیط زیست و آب ‌های اطراف بیش از پیش افزایش یافته است. همین جا باید خاطر نشان ساخت که این مواد تا هزاران سال چونان تهدیدی برای سامانۀ زیست بوم منطقه باقی خواهند ماند.

آسیب‌های انسانی:

آسیب هایِ جانیِ دامنگیرِ مردم بومی ـ ساکنان بومی جزایر مارشال که در هنگام آزمایش‌ها در منطقه زندگی می کردند، با موجی بسیار گسترده از بیماری‌های ناشی از تشعشعات روبرو شدند. گونه های مختلف سرطان، مانند سرطان تیروئید و خون، نقص ‌های ژنتیکی در نسل ‌های بعدی و بیماری ‌های پوستی و تنفسی، از زمره ی این بیماری ها هستند.

برآورد می‌شود که صدها تن از ساکنان این جزایر به دلیل تماس مستقیم یا غیرمستقیم با مواد رادیواکتیو به بیماری‌های مزمن مبتلا شده اند. در حالی که دولت ایالات متحده به برخی از قربانیان غرامت پرداخت، اما بسیاری از ارزیاب ها این کمک ‌ها را ناکافی دانسته و خواستار اقدامات بیشتری هستند.

محدودیت ‌های گذران زندگی ـ به دلیل آلودگی شدید خاک و آب، کشاورزی و ماهیگیری ـ که منبع اصلی گذران زندگی مردم بومی بود ـ، به‌شدت محدود یا ممنوع شده است. این ممنوعیت ‌ها، وابستگی شدید ساکنان جزایر به کمک ‌های خارجی را در پی داشته است. هرگونه تأخیر در یاری رسانی، بحران‌ غذایی و بهداشتی را در این جوامع تشدید می‌کند.

آسیب‌های زیست‌محیطی:

آلودگی دریا و خاک ـ مواد رادیواکتیو آزاد شده از این آزمایش ها در خاک و اعماق اقیانوس ته نشین شده‌است و همچنان خطری جدی برای سامانۀ زیست بوم منطقه به شمار می‌رود. تشعشعات رادیواکتیو سبب نابودی گونه ‌های دریایی، تخریب صخره‌های مرجانی و آلودگی منابع آبی شده‌اند. برخی گونه ‌های دریایی بومی نیز به دلیل تشعشعات برای همیشه از بین رفته‌اند.

یکی از دلیل های دیگر رقابت قدرت های بزرگ بر سر اقیانوس آرام به گنجینه ی پنهان در ژرفنای اقیانوس ها یعنی وجود کلوخه های منگنز بر می گردد. برای درک اهمیت این مواد و نقش مهم آنها در اقتصاد آینده جهان، واکاوی این موضوع ضرورت دارد.

نویافته ای به نام کلوخه های منگنز 

 کلوخههای منگنز یا ندول ‌های پلی ‌متالیک، توده ‌های کروی و سرشار از فلزات ارزشمند مانند کبالت، نیکل، مس و منگنز هستند که در بستر اقیانوس‌ها و دریاهای ژرف پراکنده‌اند. این توده ‌ها، که به سیب ‌زمینی‌های پخش و پلا در کف دریا شباهت دارند، به دلیل کاربردهای مهم در صنایع پیشرفته و فناوری‌های پاک´ به‌عنوان یکی از بزرگ ‌ترین ذخایر معدنی آینده جهان شناخته می‌شوند.

اهمیت اقتصادی و استراتژیک کلوخه ‌های منگنز:

ـ کلوخه های منگنز به دلیل توانایی تأمین فلزات مورد نیاز در صنایعی که به انرژی های تجدید پذیر وابسته‌اند، یک منبع بالقوه استراتژیک هستند. بر  پایۀ پیش بینی سازمان زمین ‌شناسی ایالات متحده، این منابع می ‌توانند تا سال ۲۰۶۵ میلادی بیش از ۳۵ تا ۴۵ درصد تقاضای جهانی برای فلزات حیاتی را تأمین کنند.

کبالت و نیکل: مواد اولیه تولید باتری های لیتیوم – یون که نقشی کلیدی در انقلاب خودروهای الکتریکی دارند.

مس: فلزی ضروری در فناوری ‌های ارتباطی و انرژی های تجدید پذیر مانند پنل‌های خورشیدی.

منگنز: عنصری کلیدی در تولید فولاد و سایر آلیاژهای صنعتی.

پراکندگی جغرافیایی و منابع عظیم:

بیشترین تمرکز کلوخه های منگنز در منطقه هایی از اقیانوس آرام، به ویژه در منطقۀ کلاریون– کلیپرتون (CCZ)، قرار دارد. این منطقه، که میان هاوایی و مکزیک واقع شده است، حدود ۵ میلیون کیلومتر مربع از بستر اقیانوس را پوشش میدهد و بزرگ ‌ترین ذخایر شناخته شده این مواد معدنی را در دل خود جای داده است.

عمق ذخایر: کلوخه های منگنز معمولاً در عمق ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ متری اقیانوس ها یافت می‌شوند.

مقادیر فلزات: برآورد می‌شود که میلیاردها تن از این کلوخه ها در منطقه CCZ پراکنده باشند.

تغییر صنعت انرژی جهانی:

با افزایش تقاضای جهانی برای انرژی های تجدید پذیر و کاهش مصرف سوخت های فسیلی، اهمیت فلزات موجود در کلوخه های منگنز چندین برابر شده است. بر پایۀ پیش بینی ‌های آژانس بینالمللی انرژی´ تا سال ۲۰۴۵، تقاضا برای کبالت بین ۶۰ تا ۷۰ درصد افزایش خواهد یافت.

تقاضا برای لیتیوم، فلزی حیاتی در تولید باتری ‌ها، به حدود ۹۰ درصد از تولید جهانی خواهد رسید.

خطرات زیست‌محیطی استخراج کلوخه های منگنز:

در کنار مزایای پیشگفته، استخراج کلوخه های منگنز تهدیدی جدی برای محیط زیست اقیانوس ها به شمار می رود. استخراج از اعماق اقیانوس ها می ‌تواند به ویرانی سامانه های زیست بومی حساس کف دریا، نابودی زیستگاه های موجودات دریایی و گونه‌های ناشناخته کف اقیانوسها، اختلال در زنجیره غذایی و آلودگی های صوتی و شیمیایی بیانجامد.

اینجاست که بشر یک بار دیگر در برابر دوگانگی میان پیشرفت اقتصادی و حفظ محیط زیست قرارگرفته است. درحالی که رقابت قدرت های بزرگ برای دسترسی به این منابع شدت گرفته است، اما نباید سلامت اقیانوس ها و تنوع زیستی کره زمین بیش از این به خطر بیافتد.

تنها با وضع قوانین بینالمللی سخت ‌گیرانه و همکاری جهانی می‌توان این منابع ارزشمند را به ‌گونه‌ای بهره ‌برداری کرد که محیط زیست و سامانه های زیست بوم دریایی، از جمله در اقیانوس آرام، به گونه ای فاجعه بار آسیب نبیند.

***

تمرکز استراتژیک آمریکا بر اقیانوس آرام

ایالات متحده مدت‌هاست که دامنه حضور نظامی خود را در منطقه اقیانوس آرام به‌طور چشمگیری گسترش داده است. سیاست تمرکز بر این منطقه، که به‌عنوان بخشی از استراتژی

«‌چرخش به آسیا »( Pivot to Asia ) شناخته می‌شود، در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما شدت گرفت. دولت اوباما با هدف رو در رو شدن با چین، اقداماتی همچون افزایش حضور نظامی در کشورهای منطقه، تقویت اتحادهای استراتژیک و امضای پیمان همکاری ترانس- پاسیفیک (TPP)  را در پیش گرفت.

این سیاست در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ نیز با تغییراتی به شکل رقابتی‌تر و ستیزه جویانه تر برضد چین ادامه یافت. ترامپ در دورۀ نخست ریاست‌جمهوری خود بر افزایش توان عملیاتی نیروی دریایی آمریکا تأکید داشت. او برنامه‌های گسترده‌ای برای ساخت کشتی‌های جنگی و تقویت حضور نظامی آمریکا در منطقه اقیانوس آرام به اجرا گذاشت. افزایش پایگاه‌های نظامی و تقویت ناوگان دریایی در کشورهای ژاپن، کره جنوبی و استرالیا از جمله بخش‌های کلیدی این برنامه راهبردی بود.

افزون بر ابعاد نظامی، ترامپ جنگ اقتصادی با چین را نیز به سطحی بی‌سابقه رساند. وضع تعرفه‌های سنگین بر واردات کالاهای چینی، اعمال محدودیت بر شرکت‌های فناوری چین مانند هوآوی و تلاش برای کاهش وابستگی آمریکا به چین در پهنه های فناوری، نیمه‌هادی‌ها، داروسازی، تجهیزات پزشکی و منابع معدنی استراتژیک بخشی از سیاست اقتصادی او بود.

دولت ترامپ نگران بود که وابستگی بیش از حد آمریکا به زنجیرۀ تأمین چین در این بخش‌ها، این کشور را در شرایط بحرانی یا درگیری‌های ژئوپولیتیکی آسیب‌پذیر کند. به همین دلیل، او با اعمال محدودیت‌های تجاری، ارائه مشوق‌های مالی به تولیدکنندگان داخلی و همکاری با کشورهای متحد، تلاش کرد تولید این محصولات را از چین به آمریکا یا سایر کشورها منتقل کند.

ترامپ همچنین در تلاش بود اتحادهای منطقه‌ای را برای مقابله با چین تقویت کند. او با همکاری نزدیک با متحدان سنتی آمریکا در منطقه آسیا- اقیانوس آرام و تشویق آن‌ها به افزایش سهم‌شان در دفاع جمعی، سعی در محدود کردن نفوذ چین داشت. بسیاری از کارشناسان آمریکایی و اعضای کنگره، از جمله ویلیام گرینوالت، کارشناس اندیشکدۀ نئومحافظه‌کار American Enterprise Institute، بر این باور بودند که ایالات متحده باید تولید جنگ‌افزارهای خود را همانند دوران جنگ جهانی دوم و جنگ سرد افزایش دهد. گرینوالت در یکی از نشست‌های کمیته ویژه کنگره آمریکا با عنوان «ضرورت تقویت پایگاه صنعتی دفاعی آمریکا» بیان داشت: «برنامه‌ریزی، زمینه‌چینی و سپس به اجرا درآوردن چاره‌اندیشی‌های لازم باید به‌گونه‌ای طراحی شود که انگار ما ظرف سه سال آینده در حال جنگ با چین خواهیم بود. این برنامه‌ریزی بهترین راه برای جلوگیری از بروز جنگ در این بازه زمانی است.» وی همچنین بر این باور است که آمریکا باید صنایع غیرنظامی خود مانند خودروسازی و الکترونیک را برای تولیدات نظامی بسیج کند، همان‌طور که در دوران جنگ جهانی دوم انجام شد.

 رقابت های  ژئوپولیتیکی چین و آمریکا و آینده نظم اقیانوس آرام

اقیانوس آرام در دهه‌های اخیر به صحنه اصلی رقابت‌های فزاینده میان ایالات متحده و چین تبدیل شده است. این رقابت تنها به بعد نظامی محدود نمی‌شود، بلکه ابعاد گسترده‌تری از جمله مسائل اقتصادی، فناوری و امنیت انرژی را نیز در بر می‌گیرد. تایوان، که چین آن را بخشی از خاک خود می‌داند، یکی از نقاط اصلی این تقابل است. آمریکا با حمایت از تایوان و حضور نظامی گسترده در منطقه، در تلاش است تا نفوذ چین را مهار کند

ابعاد اقتصادی و ژئوپولیتیکی رقابت:

اقیانوس آرام، به‌عنوان مرکز ثقل اقتصاد جهانی، میزبان قدرت‌های اقتصادی بزرگی مانند چین، آمریکا، ژاپن، کره جنوبی و استرالیا است. این منطقه نه‌تنها مسیر اصلی حمل‌ونقل کالاهای تجاری محسوب می‌شود، بلکه نقش مهمی در تأمین زنجیره‌های تولید جهانی ایفا می‌کند. رقابت‌های تجاری و استراتژیک میان آمریکا و چین می‌تواند مسیر تحولات اقتصادی جهان را تعیین کرده و به تغییرات عمیق در نظم بین‌المللی منجر شود. بسیاری از تحلیل‌گران، قرن بیست و یکم را «سده آسیا-اقیانوس آرام» می‌نامند و بر این باورند که این منطقه به شاهرگ اقتصاد آینده جهان تبدیل شده است.

پیشینه تاریخی رقابتها در اقیانوس آرام:

رقابت ژئوپولیتیکی در اقیانوس آرام پدیده‌ای نوظهور نیست. بررسی تاریخ این منطقه نشان می‌دهد که همواره عرصه کشمکش‌های قدرت‌های بزرگ بوده است. جنگ اقیانوس آرام (۱۹۳۷–۱۹۴۲)، که در آن ژاپن به گسترش نفوذ نظامی خود در آسیا پرداخت، نمونه‌ای از این رقابت‌هاست. امروزه، این تقابل ابعاد پیچیده‌تری یافته و به حوزه‌هایی مانند منابع طبیعی، فناوری‌های پیشرفته و گذرگاه‌های دریایی کشیده شده است.

راهبردهای آمریکا و چین در اقیانوس آرام:

چین و آمریکا هر یک با اتخاذ راهبردهای متفاوت، در تلاش برای تثبیت جایگاه خود در نظم آینده منطقه هستند. طرح «کمربند و جاده» چین، دریای جنوبی این کشور را به شریان حیاتی جاده ابریشم دریایی تبدیل کرده است. در مقابل، آمریکا با افزایش حضور نظامی و تحریم‌های اقتصادی، در پی مهار نفوذ پکن است. سیاست ایالات متحده بر محاصره دریایی چین، فشار اقتصادی و تحکیم ائتلاف‌های منطقه‌ای استوار است.

دریای جنوبی چین، به‌دلیل موقعیت استراتژیک، منابع طبیعی غنی و نقش کلیدی در تجارت جهانی، به یکی از مهم‌ترین محورهای این رقابت تبدیل شده است. در سال‌های اخیر، این منطقه به کانون سیاست‌های نظامی و اقتصادی آمریکا و چین تبدیل شده و آینده نظم بین‌المللی را تحت تأثیر قرار داده است. در این راستا، چین برای مقابله با فشارهای فزاینده آمریکا، سه محور اصلی را دنبال می‌کند:

۱- طرح کمربند و جاده: توسعه زیرساخت‌های ترانزیتی و اقتصادی در مسیر جاده ابریشم جدید.

۲- تقویت توان نظامیساخت جزایر مصنوعی و استقرار تجهیزات دفاعی در دریای جنوبی چین.

۳- پیشتازی فناورانهسرمایه‌گذاری گسترده در حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی، انرژی‌های تجدیدپذیر و فناوری‌های نوین.

این اقدامات، علاوه بر مقابله با تهدیدهای آمریکا، به تحکیم موقعیت چین به‌عنوان یک ابرقدرت اقتصادی-نظامی کمک می‌کند.

چشمانداز آینده نظم جهانی

رقابت میان چین و آمریکا در اقیانوس آرام فراتر از یک رویارویی نظامی است و به حوزه‌های اقتصادی، فناوری و محیط‌زیست نیز گسترش یافته است. ایالات متحده با تکیه بر برتری نظامی و احیای صنایع داخلی، در تلاش است تا هژمونی خود را حفظ کند، درحالی‌که چین با سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین و انرژی‌های پاک، جایگاه خود را به‌عنوان بازیگری غیرقابل‌انکار در نظم آینده جهانی تثبیت می‌کند.

ازاین‌رو، اقیانوس آرام نه‌تنها میدان رقابت دو ابرقدرت است، بلکه به بستری برای شکل‌گیری نظم بین‌المللی جدید تبدیل شده است، نظمی که پیامدهای آن فراتر از منطقه خواهد بود و سرنوشت اقتصاد و سیاست جهانی را رقم خواهد زد.

تایوان: گره‌گاه بحران در اقیانوس آرام

بحران تایوان یکی از پیچیده‌ترین چالش‌های ژئوپولیتیک سدۀ بیست‌ویکم است که در کانون تنش‌های آمریکا و چین قرار دارد. این بحران ریشه در تاریخ پرتنش روابط دو طرف و رقابت‌های فناورانه و اقتصادی جهانی دارد.

پیشینه تاریخی تایوان:

از اواخر سدۀ نوزدهم، تایوان صحنه رقابت قدرت‌های خارجی بوده است. پس از شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵)، این جزیره به جمهوری چین واگذار شد. با پیروزی کمونیست‌ها در جنگ داخلی چین (۱۹۴۹)، نیروهای ملی‌گرا به رهبری چیانگ کای‌شک به تایوان گریختند و ادعای حق فرمانروایی بر تمام خاک چین را برای خود حفظ کردند. از آن زمان، پکن تایوان را بخش جداناشدنی از خاک خود می‌داند و هشدار داده است که در صورت اعلام استقلال´ از گزینه نظامی استفاده خواهد کرد.

سیاست ابهام راهبردی آمریکا:

ایالات متحده از سال ۱۹۷۹ با قطع روابط رسمی با تایوان، سیاست «ابهام راهبردی» را در پیش گرفت. این سیاستِ دوگانه، از یک‌سو´ مانع به‌رسمیت‌شناسی استقلال تایوان می‌شود´ و از سوی دیگر´ با تصویب «قانون روابط تایوان»، به گونه ای مبهم متعهد می شود که از این جزیره دفاع کند. این ابهام عمدی، موازنه‌ای شکننده´ میان بازدارندگی از حمله چین و جلوگیری از تحریک پکن´ ایجاد کرده است.

تایوان و آیندۀ نظم جهانی:

چالش تایوان´ تنها یک مسئله حاکمیتی نیست، بلکه نماد رویارویی دو ابر قدرت است´ بر سر سرکردگی (هژمونی) در عصر جدید. تحولات اخیر در سیاست آمریکا، مانند افزایش فروش تسلیحات به تایوان و واکنش‌های نظامی چین، از جمله مانورهای مداوم، این جزیره را به کانون بازتعریف نظم جهانی تبدیل کرده است. آینده روابط چین و آمریکا و به تبع آن، ثبات بین‌المللی، بگونه ای اجتناب‌ناپذیری به مدیریت این بحران بستگی دارد.

بحران تایوان می‌تواند تنش‌ها را تشدید کند و ثبات اقیانوس آرام غربی را به هم بریزد و بر اقتصادهای بزرگی همچون چین، ژاپن و کره جنوبی تأثیر بگذارد. همچنین، درگیری‌های نظامی ممکن است زنجیره تأمین منابع تولید جهانی، به‌ویژه در منابع مورد نیاز صنایع فناوری، را از هم بگسلد و رکود اقتصادی بی‌سابقه‌ای به همراه آورد.

همکاری‌های منطقه‌ای و جهانی در اقیانوس آرام: همگرایی و رقابت

منطقه اقیانوس آرام، به دلیل موقعیت راهبردی و نقش کلیدی در تجارت جهانی، همواره محل همکنشی و رقابت قدرت‌های بزرگ بوده است. در این چارچوب، دو روند عمده قابل مشاهده است: تقویت همکاری‌های منطقه‌ای از طریق سازمان‌هایی همچون «آسه‌آن» و «اپک» و شکل‌گیری اتحادهای جدید امنیتی و اقتصادی برای مهار نفوذ چین.

همکاری‌های منطقه‌ای: 

۱ – موافقت نامه منطقه تجارت آزاد «آ-سه-آن» (ASEAN)

اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا (آسه‌آن) با هدف تقویت همگرایی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی میان کشورهای عضو، به دنبال کاهش تنش‌های منطقه‌ای و توسعه پایدار است. این سازمان نقش مهمی در ایجاد توازن میان رقابت‌های ژئوپلیتیکی در اقیانوس آرام ایفا می‌کند.

۲ – ا‌پک (APEC) – سازمان همکاری‌های اقتصادی آسیا-پاسفیک

سازمان همکاری‌های اقتصادی آسیا- اقیانوس آرام (اپک) با ۲۱ عضو، از جمله آمریکا، چین، ژاپن و استرالیا، به تسهیل تجارت و سرمایه‌گذاری در منطقه می‌پردازد. هدف اصلی اُپک، ایجاد یک بازار آزاد اقتصادی است که رشد اقتصادی پایدار را در میان اعضای خود تقویت کند.

اتحادهای راهبردی و رقابت‌های ژئوپلیتیکی

در کنار سازمان‌های منطقه‌ای، رقابت میان ایالات متحده و چین باعث شکل‌گیری ائتلاف‌های امنیتی و اقتصادی جدید شده است. آمریکا در تلاش برای حفظ توازن قدرت و جلوگیری از گسترش نفوذ چین، استراتژی «چرخش به آسیا» را دنبال کرده و همکاری‌های چندجانبه‌ای را پایه‌ریزی کرده است.

الف) گفت و گوی امنیتی چهارجانبه کواد (QUAD) و کواد پلاس

ائتلاف «کواد» شامل ایالات متحده، ژاپن، هند و استرالیا، به عنوان یک بلوک راهبردی در برابر قدرت‌یابی چین در منطقه عمل می‌کند. این همکاری که در پهنه های نظامی، فناوری و اقتصاد تعریف شده، به دنبال تقویت حضور آمریکا و متحدانش در هند و اقیانوس آرام است.

ب) همکاری امنیتی نوظهور بنام «آکوس» 

پیمان امنیتی سه جانبه بین استرالیا، ایالات متحده آمریکا و بریتانیا (AUKUS)

پیمان آکوس، که در سال ۲۰۲۳ میان ایالات متحده، بریتانیا و استرالیا اعلام شد، بر توسعه فناوری‌های نظامی و همکاری‌های امنیتی متمرکز است. هدف این اتحاد، تقویت بازدارندگی در برابر چین و تأمین یک «اقیانوس آرام آزاد و باز» است.

۳ –  چالش‌ها و آینده همکاری‌ها در اقیانوس آرام

چین با برنامه‌هایی مانند ابتکار کمربند و جاده LBelt and Road Initiative  BRI)و گروه بریکس (BRICS) در تلاش است تا نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد. در مقابل، اتحادهای غربی به دنبال تقویت همکاری‌های اقتصادی و نظامی برای مهار این نفوذ هستند. موفقیت این اتحادها به تداوم برنامه‌ریزی راهبردی، هم‌افزایی با کشورهای منطقه و هماهنگی دقیق میان اعضاء بستگی دارد.

با این حال، برتری راهبردی چین تا سال ۲۰۴۹ و تمرکز آن بر نفوذ اقتصادی و فناوری، چالشی جدی برای طرح‌های غربی خواهد بود. در این میان، نقش سازمان‌های منطقه‌ای مانند آسه ‌آن و اپک، در ایجاد تعادل میان رقابت‌ها و همگرایی‌های اقتصادی´ تعیین‌کننده خواهد بود.

طرح ‌های راهبردی احتمالی ترامپ در دور دوم 

برای تقویت نفوذ در اقیانوس آرام

در دور دوم ریاست جمهوری ترامپ، مقابله با چین در اقیانوس آرام در اولویت سیاست خارجی ایالات متحده قرار خواهد گرفت. ترامپ با انتخاب چهره‌های سرسخت ضد چین مانند مایک والتز، الکس وونگ و مارکو روبیو برای تیم امنیتی خود، استراتژی تهاجمی‌تری برای تقویت قدرت نظامی و اقتصادی آمریکا در برابر چین در پیش خواهد گرفت. برخی از چاره اندیشی های مهم عبارتند از:

 افزایش حضور نظامی در اقیانوس آرام: استقرار بیشتر پایگاه‌های نظامی و تقویت حضور دریایی و هوایی آمریکا در مناطق حساس مانند دریای چین جنوبی و تایوان.

 تقویت اتحادها علیه چین: گسترش همکاری‌های نظامی با کشورهای ژاپن، استرالیا، هند و کره جنوبی و تشویق آنها به ایفای نقش فعال‌تر در رویارویی با چین.

 بهره‌برداری از فناوری‌های نوین: سرمایه‌گذاری در پهپادهای نظامی، موشک‌های مافوق صوت و سامانه‌های ضد ماهواره برای رقابت با پیشرفت‌های نظامی چین.

اقتصاد دیجیتال، تجارت جهانی و نوآوری در منطقه اقیانوس آرام

منطقه اقیانوس آرام یکی از مهم‌ترین کانون‌های اقتصادی و تجاری جهان است. بنادر کلیدی مانند شانگهای، سنگاپور و لس‌آنجلس نقش بسیار مهمی در آسان سازی جریان‌های تجاری بین‌المللی ایفا کرده و همچون پل ارتباطی میان آسیا و غرب عمل می‌کنند. افزون بر آن، این منطقه به دلیل پیشرفت‌های شگرف در فناوری و نوآوری‌های دیجیتال، جایگاه کلیدی در شکل‌دهی آینده اقتصاد جهانی دارد.

اقیانوس آرام میزبان برخی از بزرگ‌ترین شرکت‌های فناوری جهان است. شرکت‌هایی همانند سامسونگ، هواوی، TSMC، گوگل و علی‌بابا در این منطقه حضور فعال دارند و در توسعه ۵G، نیمه‌رساناها، پردازش داده‌ها و هوش مصنوعی نقش عمده‌ای ایفا می‌کنند.

پروژه‌های نوآورانه‌ای مانند اینترنت ماهواره‌ای استارلینک (توسط ایلان ماسک) و کویپر (توسط آمازون) ظرفیت‌های ارتباطی جهانی را گسترش داده و به شتاب گیری رشد اقتصاد دیجیتال یاری می رساند. کشورهای کره جنوبی، ژاپن و ایالات متحده نیز به‌عنوان پیشگامان در توسعۀ فناوری‌های پیشرفته و اقتصاد دیجیتال شناخته می‌شوند.

فناوری‌های نوین´ تأثیر ژرفی نه‌تنها بر اقتصاد´ بلکه بر امنیت و دفاع دارند. دسترسی به منابع حیاتی مانند فلزات نادر، که در تولید فناوری‌های پاک و پیشرفته ضروری هستند، به یک اهرم ژئوپولیتیکی تبدیل شده است. کشورهایی چون چین، ایالات متحده و اتحادیه اروپا بر سر کنترل این منابع به شدت با یک دیگر در حال رقابت هستند؛ زیرا این مواد در صنایع تراشه‌سازی، انرژی سبز و تجهیزات نظامی نقشی حیاتی دارند.

نقش کلیدی الیگارش‌های فناوری‌های نوین در دولت ترامپ

دولت ترامپ در تلاش است تا از نوآوری‌های فناوری پیشرفته بهره‌برداری کند و در این مسیر، الیگارش‌های فناوری‌های نوین مانند ایلان ماسک، پیتر تیل، مارک زاکربرگ و جف بزوس نقشی حیاتی ایفا می‌کنند. ایلان ماسک با شرکت‌های اسپیس‌ایکس و تسلا، به‌ویژه در گسترش برنامه‌های استراتژیک فناوری ایالات متحده نقش برجسته‌ای ایفا می‌کند.

نیروی فضایی آمریکا (Space Force) یکی از بخش‌های راهبردی است که در دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ احتمالاً گسترش خواهد یافت. همکاری با اسپیس‌ایکس در تقویت برنامه‌های پرتاب ماهواره‌های نظامی و توسعه سامانه‌های دفاعی فضایی می‌تواند نیازهای نظامی آمریکا را به‌خوبی تأمین کند. همچنین، همکاری با تسلا در زمینه فناوری موشکی و سامانه‌های دفاعی پیشرفته، ایالات متحده را قادر خواهد ساخت تا با تهدیدهای جهانی مانند موشک‌های مافوق صوت مقابله کند.

پروژه استارلینک، به‌ویژه در شرایط بحرانی، می‌تواند به‌عنوان یک شبکه ارتباطی امن و پایدار برای نیروهای نظامی ایالات متحده متحده عمل کرده و ارتباطات نظامی را در نقاط مختلف جهان تقویت کند. همچنین، تسلا می‌تواند با تولید خودروهای نظامی برقی و خودران، به عملیات شناسایی و جابجایی نیروها در مناطق حساس کمک کند.

در کنار این پیشرفت‌ها، افراد دیگری مانند پیتر تیل، مارک زاکربرگ و جف بزوس با طرح‌های نوآورانه خود در زمینه‌های مختلف فناوری، از جمله اینترنت ماهواره‌ای (استارلینک و کویپر)، پردازش داده‌ها (پالانتیر و AWS) و رابط‌های انسان و ماشین (نورالینک)، به‌دنبال تأثیرگذاری بر سیاست‌های دولت ترامپ هستند. این همکاری‌ها می‌توانند تأثیرات قابل توجهی بر پیشرفت‌های فناوری و رقابت‌های ژئوپولیتیکی جهانی، به‌ویژه در منطقه اقیانوس آرام، بگذارند.

در نهایت، همکاری دولت ترامپ با این شخصیت‌های کلیدی و شرکت‌های نوآور در زمینه‌های فناوری می‌تواند نقشی تعیین‌کننده در تحولات آینده ایالات متحده و تأثیرگذاری در عرصه‌های جهانی، به‌ویژه در زمینه رقابت‌های ژئوپولیتیکی، ایفا کند.

سخن پایانی

تحلیل گران و دانشمندان ژئوپولیتیک بر این باورند که اقیانوس آرام به صحنه‌ای تعیین کننده در رقابت قدرت ‌های بزرگ، به ‌ویژه ایالات متحده آمریکا و چین، تبدیل شده است.

اهمیت این منطقه´ فزون بر منابع سرشار طبیعی و راه های کشتیرانی مهم، به نقش کلیدی ای هم باز می گردد که در پیوند با توسعۀ فناوری هایِ نوپیدا´ و باز تعریف نظم نوین جهانی ایفا می کند. در فضای رقابت بین المللی، داد و ستد و فناوری به جنگ افزار های ژئوپولیتیکی تبدیل شده‌اند و کشورها برای برتری یافتن، سیاست خود را بر بنیان همکاری با متحدان و نوآوری در پهنۀ فناوری باز تعریف می‌کنند.

این دگرگونی ‌ها به‌ویژه در دوران دوم ریاست ‌جمهوری ترامپ می‌تواند شتاب بیشتری به خود بگیرد. انتصاب چهره‌هایی با رویکرد ستیزه‌جویانه علیه چین و تمرکز بر نوآوری‌های فناورانه، همراه با همکاری با شرکت‌هایی مانند «اسپیس‌ایکس» تحت رهبری ایلان ماسک، «آمازون» و «بلو اوریجن» متعلق به جف بزوس، و «پلانتیر» متعلق به پیتر تیل، نشان‌دهنده برنامه‌ریزی آمریکا برای دستیابی به برتری در عرصه‌های نظامی و فناوری است. این راهبردها نه‌تنها نظم ژئوپولیتیکی منطقه را بازتعریف خواهند کرد، بلکه خطرات جدیدی در زمینه فرمانروایی دیجیتال، امنیت سایبری و رقابت قدرت‌های بزرگ به همراه خواهند داشت.

سرانجام اینکه، اقیانوس آرام گستره‌ای است که بر آن رقابت و هماوردی  بر سر  فناوری، اقتصاد و امنیت´ به شکل ‌گیری آینده جهان خواهد انجامید: این رقابت و هماوردی´ سرنوشت نظم جهانی سدۀ بیست ‌و یک را تعیین خواهد کرد و جایگاه ایالات متحده و چین را در روابط بین‌المللی بیش از پیش برجسته خواهد ساخت.

افزایش همکاری دولت ترامپ با شرکت‌های بزرگ فناوری در زمینه‌های نظامی و امنیتی می‌تواند به تمرکز فزاینده قدرت در دست الیگارش‌های فناوری نوین مانند ایلان ماسک، جف بزوس، پیتر تیل و دیگران بر سیاست‌های جهانی منجر شود. این تمرکز قدرت تهدیدی برای دموکراسی‌ها است، چرا که منافع این شرکت‌ها معمولاً با اولویت‌های اقتصادی و ایدئولوژیک آن‌ها در ارتباط است و نه با منافع عمومی. در این صورت، تصمیم‌های اساسی نه از سوی نهادهای دولتی و انتخابی، بلکه از طرف افرادی اتخاذ می‌شود که خارج از دایره نظارت اجتماعی و پایش دموکراتیک عمل می‌کنند.

در نهایت، سرنوشت این همکاری‌ها نه تنها بر رقابت‌های کنونی در اقیانوس آرام تأثیرگذار است، بلکه آینده بشریت در سطح جهانی نیز به آن وابسته است

آری در واکاوی مسائل بین المللی و شکل گیری نظم نوین جهانی، بستر ناآرام دگرگونی های اقیانوس آرام را باید بیشتر با نگرانی´ و کمتر با امید´ زیر چشم داشت.

 

سیاوش قائنی 

۱۸ بهمن ۱۴۰۳

بازنشر از «اخبار روز»

اقیانوس آرام – گسترۀ شکل گیری آینده – سیاوش قائنی – akhbar-rooz.com

تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ ۳:۱۴ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۱۹ بهمن – خروش ماندگار فداییان خلق در راه استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی!

سازمان ما ضمن مخالفت با نظام غارتگر سرمایه‌داری و امپریالیسم، به همبستگی با همهٔ کارگران، زحمتکشان و محرومان جهان و مردمان ستم‌دیده ادامه می‌دهد و می‌کوشد با تأمین نزدیکی و هم‌گامی با نیروهای مترّقی، چپ و سوسیالیست منطقهٔ تاریخی‌مان در راه همبستگی، تعامل و تأمین صلح، امنیّت و آرامش میان همهٔ مردمان منطقه مبارزه ‌کند.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

نظام بدون عقب نشینی نمی تواند بماند!

جمهوری اسلامی تا کنون توانسته است که در عرصه ی داخلی با مهندسی انتخابات با ریاست جمهوری پزشکیان کنار بیاید،  ف ا ت ف را از بایگانی مجمع تشخیص مصلحت نظام برای بررسی در بیاورد و در سیاست خارجی مذاکره ی مستقیم با آمریکا را در دستور کار خود قرار دهد. تمام این اقدامات عقب نشینی از مواضع تا کنونی ج. ا. است، می ماند اینکه معلوم شود است که برای حصول توافق چقدر عقب نشینی و نرمش بیشتر صورت خواهد گرفت.

مطالعه »
یادداشت

نه به اعدام، نه به پایانی بی‌صدا و بی‌بازگشت!

همه ما که در بیرون این دیوارها زندگی می‌کنیم برای متوقف کردن این چرخه خشونت و نابرابری مسئولیت داریم و باید علیه آن اعتراض کنیم. سنگسار، اعدام یا هر مجازات غیرانسانی دیگر صرف نظر از نوع اتهام یا انگیزه و اعتقاد محکومان، چیزی جز نابودی و ظلم نیست و باید برای همیشه از دستگاه قضایی حذف شود.  نه به اعدام، نباید فقط شعاری باشد، بلکه باید به منشوری تبدیل شود که کرامت انسانی و حقوق برابر را برای همه، فارغ از جنسیت و جایگاه اجتماعی، به رسمیت بشناسد.

مطالعه »
بیانیه ها

۱۹ بهمن – خروش ماندگار فداییان خلق در راه استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی!

سازمان ما ضمن مخالفت با نظام غارتگر سرمایه‌داری و امپریالیسم، به همبستگی با همهٔ کارگران، زحمتکشان و محرومان جهان و مردمان ستم‌دیده ادامه می‌دهد و می‌کوشد با تأمین نزدیکی و هم‌گامی با نیروهای مترّقی، چپ و سوسیالیست منطقهٔ تاریخی‌مان در راه همبستگی، تعامل و تأمین صلح، امنیّت و آرامش میان همهٔ مردمان منطقه مبارزه ‌کند.

مطالعه »
پيام ها

مراسم بزرگ‌داشت پنجاه‌وچهارمین سالگرد جنبش فدایی!

روز جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، به مناسبت پنجاه‌وچهارمین سالگرد بنیان‌گذاری جنبش فدایی، در نشستی در سامانۀ کلاب‌هاوس این روز تاریخی و نمادین جنبش فدایی را پاس می‌داریم و روند شکل‌گیری و تکامل این جنبش را به بحث و بررسی می‌نشینیم

مطالعه »
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ساربان و کاروان

مصاحبه با شرکت کنندگان در کنگره ۲۰ سازمان فداییان خلق ایران(اکثریت)

سنگ سراچه دل

سیاست سختگیرانه تعرفه ای ترامپ, حمله به طبقه متوسط آمریکا

بخش‌هایی از بیانیه پایانی دهمین کنگره حزب اتحاد ملت ایران اسلامی

اقیانوس آرام – گسترۀ شکل گیری آینده

برای قرائت متن وسیله هوش مصنوعی کلیک کنید!