سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۵:۵۰
در آن دوره جنبش چپ آزادیخواه و عدالتطلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از همبستگی و رشد جریانهای مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپسگرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بیامان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.
بهعنوان یک اروپایی، من فقط میتوانم از بیکفایتی و سادهدلی رهبرانمان گله کنم که این اتفاق را ندیدند و با وجود همه فرصتها و انگیزههایی که برای انجام این کار وجود داشت، ابتدا خود را با آن سازگار نکردند. آنها احمقانه ترجیح دادند به نقش خود به عنوان شریک کوچک آمریکا بچسبند، حتی در شرایطی که این مشارکت به طور فزاینده ای علیه منافع آنها بود!
جمهوری اسلامی تا کنون توانسته است که در عرصه ی داخلی با مهندسی انتخابات با ریاست جمهوری پزشکیان کنار بیاید، ف ا ت ف را از بایگانی مجمع تشخیص مصلحت نظام برای بررسی در بیاورد و در سیاست خارجی مذاکره ی مستقیم با آمریکا را در دستور کار خود قرار دهد. تمام این اقدامات عقب نشینی از مواضع تا کنونی ج. ا. است، می ماند اینکه معلوم شود است که برای حصول توافق چقدر عقب نشینی و نرمش بیشتر صورت خواهد گرفت.
همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست بهگریباناند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.
عارفه، سی و چند سال را پس از اعدام همسرش با عشق به حسین و آرمانهای او، و با امید به زندگی در چهرهی دخترش «سحر»، با عزت و سربلندی سپری کرد. او رفت، خسته از ظلم و درد اعدام همسرش با آرزوهای فراوان و کارهای برزمین مانده، دخترش سحر عزیز و بستگان و یاران خود را ترک و در اندوهی بزرگ فرو گذاشت.
مارکوزه ذهنگرایی “فلسفه زتدگی” را فلسفه “مشخص” نامید و از آن طریق به مخالفت و انتقاد از مارکسیسم، پرولتاریا، و حزبش پرداخت، وی بحران کاپیتالیسم را مقوله ای از “هستی” معرفی نمود و با رفرم و انقلاب، رابطه ای غیردیالکتیکی گرفت، و مبلغ “انقلاب و شورش” فاجعه آمیز جنبش آنارشیستی دانشجویان چپ و هیپی گردید. وی نماینده نوعی راه سوم میان کاپیتالیسم و سوسیالیسم بود. فلسفه التقاطی مارکوزه مخلوطی از: هگل ایسم، مارکسیسم، اگزیستنسیالیسم، و قرویدیسم است.
در واقع، خشونت اساساً از عنوان این لایحه حذف و دچار تغییر شده است. اینکه حتی خودِ مفهوم خشونت نیز حذف میشود، بسیار معنادار است. کلماتی که به عنوان مفاهیم جدید به لایحه افزوده میشوند، بهنظر میرسد قرار است هسته و مسئلهی اصلی را در پشت زیبایی این واژهها پنهان کنند و نگاهها را از اصل ماجرا به سوی موضوعی دیگر منحرف سازند.
پیرمرد میگوید دیگر آن چشمِ نافذِ گذشته، آن شم، آن حساسیت تُند و تیز کودکی را نداریم ولی میدانیم که در این زندگی سراسر مصیبت، در عین آن که ضعیف و پیر میشویم؛ با نیرو و تب و تابِ خاصی در کمین آنیم .این چیز را که بهرغم ناملایمات در ما زنده میشود اگرچه بسیار گُنگ و سنگین است میتوان میل به بزرگمنشی، عطشِ خردمندی، عشق و حقیقت نامید. این کلمات بیانگر چیزهایی متفاوتند که از برابرمان میگذرند بدون آن که آنرا ببینیم.
باید چشم ها را از نو شست، باید زیر باران رفت، و نترسید از خیسی … ، باید چشم از پنجره بر گرفت، باید افق را دید……
کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.
هر چه در سالهای اخیر از عمل مستقل و حضور مستقل نیروی کار و زحمت در ایران دیدهایم، چیزی نیست جز دفاع از منافع طبقاتی خود، عمل و حضور مستقلی که بسیار چشمگیر است. وظیفۀ اصلی مدافعان کارگران و زحمتکشان ایران، تقویت همین عمل و حضور مستقل است.
سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهنمان، به شهروندان بندرعباس و خانوادههای داغدار و آسیبدیده تسلیت میگوید. ما در این لحظات سخت همراه و همدوش مردم بندرعباس سوگوارِ جانهای از دست رفته و نگران و چشمبه راه بهبود زخمیهای این حادثهایم.
هر چه در سالهای اخیر از عمل مستقل و حضور مستقل نیروی کار و زحمت در ایران دیدهایم، چیزی نیست جز دفاع از منافع طبقاتی خود، عمل و حضور مستقلی که بسیار چشمگیر است. وظیفۀ اصلی مدافعان کارگران و زحمتکشان ایران، تقویت همین عمل و حضور مستقل است.