پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۴
دوازده روز جنگ نتایج غیرمنتظرهای به همراه داشت. انسجام داخلی در ایران، بهرغم بحرانهای مزمن اقتصادی و شکافهای اجتماعی، حفظ شد. در مناطق مرزی و در میان اقلیتهای قومی نیز نشانی از شورش یا همکاری با دشمن دیده نشد. تظاهرات صلحطلبانه در کشورهای مختلف، حمایت ایرانیان مهاجر از حق دفاع ملی، و همصدایی نیروهای سیاسی مستقل در مخالفت با جنگ و مداخله خارجی، تصویری فراتر از کلیشههای رایج ارائه داد.
چرا چنین فضایی برای بروز این جرایم همچنان مهیاست؟ آیا نظام حقوقی ما واقعاً برای امنیت فرزندانمان چارهاندیشی کرده است؟ با نگاهی به وضعیت حقوقی این حوزه در ایران درمییابیم که تاکنون هیچ قانونی که به طور جامع و دقیق به حملونقل هوشمند مسافر بپردازد، وجود ندارد.
مطابق تبصرهٔ مادهٔ ۵۵۱ قانون مجازات اسلامی، در صورت قتل زن، مابهالتفاوت دیهٔ او تا سقف دیهٔ مرد، از محل صندوق تأمین خسارتهای بدنی پرداخت میشود. در ظاهر، این تبصره رویکردی جبرانی دارد، اما در واقع، بر پایهٔ پذیرش نابرابریِ ذاتی در ارزشگذاری جان زن و مرد استوار است. وابستگی این حمایت به منابع مالی صندوق و نگاه جایگزینپذیر به دیهٔ زن، حامل پیامهاییست که موقعیت اجتماعی و حقوقی زنان را زیر سؤال میبرد.
دستکم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییلاند . نتانیاهو بارها بیپرده و باافتخار از هدفاش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»اند.
آزادی از میان اجساد مردم، آوار خانهها و بمباران کشور زاده نمیشود. دموکراسی را نه با موشک، بلکه با اراده و فداکاری خودمان میسازیم؛ نه با همدستی با دشمن، بلکه با ایستادگی در برابر هر دو استبداد: استبداد داخلی و تجاوز خارجی
نهضت آزادی ایران در راستای راهبرد تقویت همبستگی ملی که آثار برجسته آن را در جریان جنگ تحمیلی اخیر شاهد بودیم، بازگشت حاکمیت به مردم و تحقق مطالبات ملی از جمله رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی را ضروری میداند تا امید به آینده در جامعه تقویت شود و زمینههای عبور از بحران های جاری کشور فراهم شود.
اکنون بیش از هر زمان، نیاز حیاتی جامعۀ ایران بازیابی و تقویت «استقلال اندیشه» و «سازماندهی مستقل سیاسی» است. ما باید بتوانیم در دل بحران، بدون اتکا به حاکمیت یا قدرتهای متجاوز، ظرفیتهای مدنی، سیاسی و فکری خود را احیا کنیم.
حمله به زندان اوین، چه از منظر حقوق بینالملل، چه از دیدگاه وجدان انسانی، یک جنایت محض بوده و از مصادیق روشن جنایت علیه بشریت است. همزمان، آنچه جنبهای دیگر از این فاجعه را روشن میکند، واکنش و عملکرد جمهوری اسلامی است. هیچگونه تدبیر فوری برای تخلیه یا حفاظت از جان زندانیان اتخاذ نشد. هشدار حمله هوایی به برخی نهادهای نظامی رسیده بود، اما زندانیان، بیهیچ حفاظی، در دل دیوارهای لرزان و آسیبپذیر، رها شدند تا اگر زنده ماندند، زنده بمانند.
کارگران و زحمتکشان نیک میدانند که راه رفع ستمهای نزدیک به نیم قرن جمهوری اسلامی نه با جنگ و تجاوز علیه میهن هموار شدنی است و نه با تکیه به نیروی متجاوز خارجی ایجاد میشود. تنها در سایه صلح و آزادی که ثمره پیکار و مبارزه همبسته و آگاهانه ملی میتوان از این شرایط خفقانآلودی که جمهوری اسلامی رقم زده است گذشت و زندگی سعادتمندانه و شرافتمندانه را در این کشور استبداد زده فراهم ساخت.
آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناکترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعهی بینالمللی میخواهیم که با برداشتن گامهای فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنیسازی، و هر دوطرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساختهای حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.
در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایتکارانهٔ حکومت نژادپرست و نسلکش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هممیهنانمان در جایجای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروریست که در جریان دقاع از میهنمان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.
ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایهداری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بیپناه نباشد، اگر چپ در خیابانها، کارخانهها، اردوگاهها و مناطق جنگزده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه میکنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.
در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایتکارانهٔ حکومت نژادپرست و نسلکش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هممیهنانمان در جایجای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروریست که در جریان دقاع از میهنمان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.