در پاسخ دوستانمان در همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات، سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) در راستای اهداف برنامهای و راهبردی خود با تأکید بر شمول کنوانسیون آرمانهای توسعهٔ پایدار سازمان ملل منطبق بر اعلامیهٔ جهانشمول حقوق بشر به این میثاق میپیوندد.
اکنون کمیته مشترک تبدیل به موزه شده است و در سلولی که خامنهای چند روز در آنجا زندانی بوده، تندیس او را در معرض دید گذاشتهاند و از یحیی رحیمی و همچنین از مبارزان دلاوری که در این شکنجه گاه جان باختند و یا تا سر حد مرگ شکنجه شدند مانند “بهروز دهقانی”، “عباس جمشیدی”، “غلامرضا اشترانی”، “هوشنگ عیسی بیگلو” و “ناصر رحمانی نژاد” و صدها فرزند دلاور میهمنان نام و آثاری نیست، اما نام و خاطره مقاومت یحییها در یاد آزادیخواهان ماندگار خواهد ماند.
خانم بقراط تاریخ ایران را بخوبی مطالعه کرده است و می داند که انقلاب مشروطیت دستاورد رشادتها و فداکارهای ستارخان وباقرخان و یارمحمد خان وهزاران مشروطه خواه جان برکف بوده است و نه امضای مظفر الدینشاه بی کفایت و نالایق که برای مسافرت به اروپا از بیگانکان پول قرض می کرد وهنگام رعد و برق به زیر عبای سید بحرینی پناه می برد. برجسته ترین و مهم ترین دستاورد مشروطیت اصل شاه باید سلطنت کند نه حکومت کند، بود که این رکن اصلی انقلاب مشروطیت توسط پهلوی ها رعایت نشد و پایمال گردید.
دستکم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییلاند . نتانیاهو بارها بیپرده و باافتخار از هدفاش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»اند.
آنچه میخوانید روایت چهار زن افغانتبار است که سالها در ایران زندگی کرده، فرزند به دنیا آورده، کار کرده و روابط انسانی و پیوندهای عاطفی داشتهاند اما در چند ماه گذشته زندگیشان بر اثر موج اخراج اتباع افغانستان زیر و زبر شده است.
ما با نام تو، نه فقط از تو، که از همهی آدمهای ایستاده یاد میکنیم. از آنها که هنوز باور دارند: آزادی، امتیاز نیست — فضیلت است و حقیقت، اگرچه زخمیست، اما نمیمیرد
قصد این نوشته بررسی شرایطی که به جنگ اخیر ختم شد، سیاستهای مرگبار رهبران جمهوری اسلامی و یا جنایات اسرائیل در منطقه نیست. بلکه یافتن راهی برای تقویت جنبش ضدجنگ با توجه به تجربیات گذشته و نیز تاملی بر استدلالهای برخی از طرفداران جنگ با تکیه بر ماهیت حکومت کنونی است.
اگر بهفرض در جهان وارونۀ کنونی شانسی هم برای ربودن جایزۀ صلح نوبل برای یک صلحطلب قلابی چون ترامپ و به قول خود وی استقرار صلح از موضع اقتدار وجود داشت، با پیشقدم شدن نتانیاهو همان میزان شانس اندک هم که وجود دارد، حالا احتمالا با خوردن انگ نام نتانیاهو، کسی که خود بهدلیل جنایات جنگی و نسلکشی موردپیگرد قرار دارد دود شده و به آسمان میرود.
هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمیبرند اما هشداری جدی و خطری جدیاند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلیاش همان نیروی متجاوزی است که سالهاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریبخوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی میکند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی اینچنینیاند تا دستآویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمبهایشان بر سر مردم ایران.
آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناکترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعهی بینالمللی میخواهیم که با برداشتن گامهای فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنیسازی، و هر دوطرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساختهای حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.
هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمیبرند اما هشداری جدی و خطری جدیاند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلیاش همان نیروی متجاوزی است که سالهاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریبخوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی میکند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی اینچنینیاند تا دستآویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمبهایشان بر سر مردم ایران.
ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایهداری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بیپناه نباشد، اگر چپ در خیابانها، کارخانهها، اردوگاهها و مناطق جنگزده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه میکنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.
هرچند تهدیدهایی چون تکرار کشتار ۶۷ ره به جایی نمیبرند اما هشداری جدی و خطری جدیاند علیه تمامیت ایران و اتفاقاً خاستگاه اصلیاش همان نیروی متجاوزی است که سالهاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریبخوردگانی در درون نیروهای امنیتی و نظامی ایران طراحی میکند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی اینچنینیاند تا دستآویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین از «حقوق بشر» و ریختن بمبهایشان بر سر مردم ایران.