چهارشنبه ۶ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۴:۴۴
همزمان با چهلوپنجسالگی انقلاب بهمن جمهوری اسلامی فاقد پشتوانهٔ مردمیست. اکثریت بسیار بزرگ مردم ما خواستار گذار از این نظاماند. در این میان خواست و شعار برپایی جمهوری مبتنی بر ارادهٔ حقوقبشری و دموکراتیک مردم و تفکیک دین از حکومت به شعاری میهنی بدل شده است. ما طرح مؤلفهٔ عدالتخواهی به عنوان یک شاخص ضروری جمهوری مور نظر را را تأمینکنندهٔ درهمتنیدگی هرچه بیشتر صفوف جمهوریخواهان مترقی و آزادیخواه ایران میدانیم.
مهسا امینی دختر ۲۲ سالهٔ کرد ایرانی بود که در ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ توسط گشت ارشاد تهران بازداشت گردید و بر اثر ضرب و شتم و آسیب به جمجمه ، دچار مرگ مغزی شد و در ۲۵ شهریور درگذشت. پس از انتشار این خبر، بلافاصله گروهی از مردم در اعتراض به قتل او در نزدیکی بیمارستان کسری تجمع کردند و شعارهای “مرگ بر دیکتاتور”، “گشت ارشاد: گشت کشتار”، “میکشم میکشم، کسی که خواهرم کشت”، “قسم به خون مهسا، ایران میگردد رها “، “خامنه ای قاتله، حکومتش باطله” و “از کردستان تا تهران، ستم علیه زنان” سردادند.
احمد دشتلو روحانی اهل مشهد گفته است :”اگر قرار باشد که روزی جمهوری اسلامی دیگر نباشد , سرزمین سوخته ای تحویل تان می دهیم که هر گز نتوانید آن را آباد کنید“. البته چندی پیشتر, آیت الله علم الهدی هم در جمع مداحان و بسیجیان مشهد گفته بود:” در صورت ادامه فشارها برای براندازی نظام روحانیت, شعله های آتش خشم بسیج و سپاه گریبان مردم را گرفته و سراسر کشور به آتش کشیده میشود و با آواره شدن روحانیت به عراق و افغانستان, چیزی بجز یک سرزمین سوخته نصیب مردم ایران نخواهد آمد”.
همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست بهگریباناند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.
گسترهی بلند زندگیِ من به چهار دورهی مجزا تقسیم میشود. اولین دورهی آن کودکی و نوجوانی در سرزمین مادریام، ایران، بود… دومین دورهی زندگیام با مهاجرت به آمریکا در سال ۱۹۴۹ آغاز شد… دورهی سوم (۱۹۶۸ تا ۱۹۷۹) مرا به ایران بازگرداند… دورهی چهارم و آخر زندگیام از سال ۱۹۷۹ در ایرلند آغاز شد، که از سه دورهی قبلی طولانیتر است…
بر اساس این پیشفرض، جمهوری اسلامی فاقد هرگونه آزادی و اراده برای تصمیمگیری در تهران است و همه سیاستهای خارجیاش را با شاغول کشورهای دیگر، و بهطور عمده با روسیه، تنظیم میکند. این پیشفرض از سوی نیروهای راست و برخی جریانات چپ با دو هدف کاملاً متفاوت مطرح میشود. از منظر نیروهای راست، این پیشفرض هم برای کشاندن جمهوری …
مشکل واقعی، این نیست که آیا ما انکارکنندگان یا حامیان تکنولوژی هستیم. مشکل ما تکنولوژی نیست. مشکل ما روابط اقتصادیست که که در آن توسعه یافته و بهره برداری میشود.
ما براین باوریم که تکنولوژیهای جدید این پتانسیل را دارند که در یک چارچوب رادیکال و متفاوت اجتماعی و اقتصادی، نقش بسیار مهمی بنفع کارگرها بازی کنند. در یک نظام اجتماعی که عاری از سود و مالکیت کاپیتالیستی (سرمایهداری)، جاییکه تولید …
آیا این عجیب نیست که سازمان های بین المللی و رهبران کشورها و گروههای حقوق بشری و رهبران سازمان های مدنی و روسای ادیان و اقوام با مشاهده این تصاویر و گزارش هایی که دوربین های خبرنگاران و مردم عادی کوچه و بازار در هر لحظه به ثبت و گزارش آنها مشغولند و برای میلیاردها نفر ارسال می شود، کمترین اقدامی نمی کنند؟ و هیچ اتفاقی …
با آتشبس امیدی برای پایان جنگ و برداشتن سایه سنگین آن از سر مادران، کودکان، پیران و جوانان فلسطینی به وجود آمده بود، اما این امید با نقشه شوم جنایتکاران از بین رفت، نقشهای که فراتر از یک جنگ معمولی بوده و هدف نهایی آن نابودی و آوارهسازی یک ملت کهن از سرزمینش و تصرف باقیمانده خاک فلسطین است.
کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.
با آتشبس امیدی برای پایان جنگ و برداشتن سایه سنگین آن از سر مادران، کودکان، پیران و جوانان فلسطینی به وجود آمده بود، اما این امید با نقشه شوم جنایتکاران از بین رفت، نقشهای که فراتر از یک جنگ معمولی بوده و هدف نهایی آن نابودی و آوارهسازی یک ملت کهن از سرزمینش و تصرف باقیمانده خاک فلسطین است.
زنان ایرانی سالهاست که در صف مقدم مبارزات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای حقوق برابر ایستادهاند. آنها با وجود محدودیتهای شدید، علیه تبعیض جنسیتی، فقر زنانه ، زنکشی، کودکهمسری و نابرابریهای ساختاری مبارزه کردهاند. تاریخ مبارزات زنان، حکایت گامهای استوار و دلهای امیدواری است که در برابر ناملایمات ایستادهاند. آنان چراغ فردایی روشن را برافروختهاند، جایی که عدالت و برابری طنینانداز خواهد شد.
با آتشبس امیدی برای پایان جنگ و برداشتن سایه سنگین آن از سر مادران، کودکان، پیران و جوانان فلسطینی به وجود آمده بود، اما این امید با نقشه شوم جنایتکاران از بین رفت، نقشهای که فراتر از یک جنگ معمولی بوده و هدف نهایی آن نابودی و آوارهسازی یک ملت کهن از سرزمینش و تصرف باقیمانده خاک فلسطین است.