دوشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۳۹
ما عمیقاً باور داریم که نجات ایران و گذر از این پیچ خطرناک تنها از مسیر صلح، آشتی ملی، گفتوگوی آزاد، و مشارکت همۀ نیروهای دلسوز در داخل و خارج کشور امکان پذیر است. اکنون زمان تصمیمهای بزرگ، شجاعانه و مسئولانه است.
جمهوری اسلامی تا کنون توانسته است که در عرصه ی داخلی با مهندسی انتخابات با ریاست جمهوری پزشکیان کنار بیاید، ف ا ت ف را از بایگانی مجمع تشخیص مصلحت نظام برای بررسی در بیاورد و در سیاست خارجی مذاکره ی مستقیم با آمریکا را در دستور کار خود قرار دهد. تمام این اقدامات عقب نشینی از مواضع تا کنونی ج. ا. است، می ماند اینکه معلوم شود است که برای حصول توافق چقدر عقب نشینی و نرمش بیشتر صورت خواهد گرفت.
جنایت کاران و متجاوزان به حقوق اساسی مردم، فارغ از مقام و درجهای که دارند، باید در دادگاههای علنی و با رعایت کامل قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی و داخلی محاکمه و پاسخگو شوند. از همین منظر، هرگونه ترور و قتلهای ارادهگرایانه نیز باید بهطور قاطع محکوم شود.
دستکم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییلاند . نتانیاهو بارها بیپرده و باافتخار از هدفاش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»اند.
در گردهمآیی بزرگ روز جهانی کارگر در اردیبهشت ۱۳۶۰ واقع در میدان آزادی که با حملهی خشونتبار مرتجعان سیاهاندیش با شعار ِ «حزب فقط حزبالله…..» و پرتاب بمب دستی در میان جمعیت به خاک و خون کشیده شد، میترا، دختر خردسال حسن صانعی، در آغوش مادر در خون خود غلتید و مادرش نیز تا هماکنون با اندوه و عوارض ناشی از ترکشهای نارنجک، روزگار میگذراند.
بیتردید چنین لایحهای نهتنها از منظر حقوقی و اجتماعی قابل دفاع نیست، بلکه تصویب آن، نقطه عطفی منفی در تاریخ آزادیهای مدنی و رسانهای کشور خواهد بود. بهویژه آنکه برای نخستینبار، در متنی قانونی، سانسور بهصراحت مجاز و حتی تکلیف شده است.
بیانیۀ میرحسین پیشنهاد و بیان یک راهبرد استرانژیک و دعوت از اندیشمندان و گروهها و جریانهای سیاسی مردمگرا جهت تدوین چگونگی دستیابی به آن است. انعطاف حداکثری برای اتحاد نظر و عمل حول این راهبرد، همراه با احترام به نظرات و باورهای فردی و گروهی،خواستۀ عاجل جنبش برای همبستگی بیشتر در مرحلۀ کنونیست.
در روزها و ماههای آینده سه وضعیت محتمل در انتظار ایران است: ۱) شروع مجدد جنگ و تخریب زیر ساختهای حیاتی کشور، ۲) ادامه وضعیت نه جنگ و نه صلح و محاصره کامل سیاسی اقتصادی و انزوای کامل ایران و ۳) تجدید نظر در سیاستهای گذشته و اتخاذ راهبرد توسعه همه جانبه و تعامل سازنده با جهان به جای راهبرد ستیز و بقا. وضعیت سوم برای ایران به هیچ وجه دور از دسترس نیست. لازمه چنین انتخابی چنان که گفتیم بازنگری در رویههای گذشته و اتخاذ سیاستها و تصمیمات …
چگونه کسانی که خود را مدافع این مردم میدانند، میتوانند بر این خواست آشکار چشم ببندند؟ مگر نشنیدهاند فریادهای پیدرپی: «نه به جنگ»، «نه به سلطهی بیگانه»، «نه به دخالت خارجی» و «آری به حاکمیت ملی» را؟ این صدای نسلی است که دیگر فریب نمیخورد و کوتاه نمیآید؛ نسلی که میخواهد خود، سرنوشت خویش را بنویسد.
این موفقیت، تنها یک افتخار ورزشی نیست، بلکه تجلی امید، اراده و مقاومت زن ایرانی در برابر محدودیتها و نابرابریهاست. افتخاری که پیام روشنی به مردم ایران دارد: دختران این سرزمین، حتی در سختترین شرایط نیز میدرخشند و جهانیان را به تحسین وامیدارند.
در طول حیات جمهوری اسلامی، بارها شاهد بودهایم که هر وقت جامعه به صحنه آمده است، توانسته تغییراتی را به حکومت تحمیل کند اما پایداری این تغییرات منوط به تداوم حضور مردم در صحنه بوده است. هماینک نیز با توجه به روبهرو شدن کشور با یک تجاوز نظامی میتوان انتظار فراروییدن تغییرات مشابهی را داشت. در چنین شرایطی رهبرانی نظیر آقای موسوی که مورد اعتماد و وثوق ملی باشند، میتوانند در پایداری خواستهای مردمی نقشی حیاتی بازی کنند.
مردم صاحبان اصلی این سرزمیناند و باید فرصت تعیین سرنوشت ونحوهٔ ادارهٔ کشورخود را داشته باشند.
آنچه در لحظهٔ کنونی در بین خواستههای مردم برای حفظ تمامیت ارضی ودفاع از کشور در برابر متجاوزان اولویت دارد، توقف سرکوب و بگیروببندها، آزادی زندانیان سیاسی وعقیدتی و محصوران در بند خانگی است، که میتوانند با ایجاد اتحاد و همبستگی مردم در مقابل دشمنان خارجی به حل بحرانهای داخلی نیز، یاری رسانند.
در طول حیات جمهوری اسلامی، بارها شاهد بودهایم که هر وقت جامعه به صحنه آمده است، توانسته تغییراتی را به حکومت تحمیل کند اما پایداری این تغییرات منوط به تداوم حضور مردم در صحنه بوده است. هماینک نیز با توجه به روبهرو شدن کشور با یک تجاوز نظامی میتوان انتظار فراروییدن تغییرات مشابهی را داشت. در چنین شرایطی رهبرانی نظیر آقای موسوی که مورد اعتماد و وثوق ملی باشند، میتوانند در پایداری خواستهای مردمی نقشی حیاتی بازی کنند.