پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۲
در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایتکارانهٔ حکومت نژادپرست و نسلکش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هممیهنانمان در جایجای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروریست که در جریان دقاع از میهنمان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.
چرا چنین فضایی برای بروز این جرایم همچنان مهیاست؟ آیا نظام حقوقی ما واقعاً برای امنیت فرزندانمان چارهاندیشی کرده است؟ با نگاهی به وضعیت حقوقی این حوزه در ایران درمییابیم که تاکنون هیچ قانونی که به طور جامع و دقیق به حملونقل هوشمند مسافر بپردازد، وجود ندارد.
مطابق تبصرهٔ مادهٔ ۵۵۱ قانون مجازات اسلامی، در صورت قتل زن، مابهالتفاوت دیهٔ او تا سقف دیهٔ مرد، از محل صندوق تأمین خسارتهای بدنی پرداخت میشود. در ظاهر، این تبصره رویکردی جبرانی دارد، اما در واقع، بر پایهٔ پذیرش نابرابریِ ذاتی در ارزشگذاری جان زن و مرد استوار است. وابستگی این حمایت به منابع مالی صندوق و نگاه جایگزینپذیر به دیهٔ زن، حامل پیامهاییست که موقعیت اجتماعی و حقوقی زنان را زیر سؤال میبرد.
دستکم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییلاند . نتانیاهو بارها بیپرده و باافتخار از هدفاش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»اند.
هر طرحی که بر استقلال، عدالت و مشارکت واقعی تکیه نکند، محکوم به شکست یا تبدیلشدن به کاریکاتوری از اقتدار است.آنچه امروز ایران نیاز دارد، نه بازگشت به گذشته، نه رهایی از چاله با بازافتادن در چاه، بلکه ساختن آلترناتیوی مبتنی بر خرد جمعی، عدالت، شفافیت، و استقلال است
همایش مونیخ، بیش از آنکه چشماندازی از آینده باشد، بازتابیست از گذشتهای که بدون هیچ نقد و بازاندیشیای، بر حال تحمیل شده است. سیاست، در این مراسم، نه میدان تصمیمگیری و مشارکت، بلکه صحنهای بود برای اطاعت، تمجید، بیعت و نمایش.
مقاومت زنان در برابر تبعیض، در اشکال متنوعی چون مطالبهگری، کنشگری فرهنگی، تحصیل، کار، نوشتن و حتی ایستادن خاموش در میدان زندگی، تداوم یافته است. با هر بحران تازه، خواستههایشان دوباره به حاشیه رانده میشود؛ گویی عدالت و برابری، مطالبهای تجملی دستنیافتنی است و نه ضرورتی حیاتی.
«نخستین گام برای رفع بحران کنونی آزادی زندانیان سیاسی و آزادی رسانه ملی است. از پزشکیان میخواهیم آن لایحه کذا را پس بگیرد و این دو خواسته را در دستور کار شورای امنیت ملی قرار دهد؛ کاری که کاملا در حیطه اختیارات اوست».
قدرت در آخرین تماسهای تلفنی که با یاران و دوستان داشت، هنوز مالامال از امید به زندگی بود و شور آفرینش؛ از زندگی و فردایی که خواهد آمد گفت و از امید دیدار. اما دریغا میسر نشد که این دیدارها تازه شود. و او رفت و ما را با غم کوچ نابههنگامش برای همیشه به جای گذاشت.
این موفقیت، تنها یک افتخار ورزشی نیست، بلکه تجلی امید، اراده و مقاومت زن ایرانی در برابر محدودیتها و نابرابریهاست. افتخاری که پیام روشنی به مردم ایران دارد: دختران این سرزمین، حتی در سختترین شرایط نیز میدرخشند و جهانیان را به تحسین وامیدارند.
در طول حیات جمهوری اسلامی، بارها شاهد بودهایم که هر وقت جامعه به صحنه آمده است، توانسته تغییراتی را به حکومت تحمیل کند اما پایداری این تغییرات منوط به تداوم حضور مردم در صحنه بوده است. هماینک نیز با توجه به روبهرو شدن کشور با یک تجاوز نظامی میتوان انتظار فراروییدن تغییرات مشابهی را داشت. در چنین شرایطی رهبرانی نظیر آقای موسوی که مورد اعتماد و وثوق ملی باشند، میتوانند در پایداری خواستهای مردمی نقشی حیاتی بازی کنند.
قدرت در آخرین تماسهای تلفنی که با یاران و دوستان داشت، هنوز مالامال از امید به زندگی بود و شور آفرینش؛ از زندگی و فردایی که خواهد آمد گفت و از امید دیدار. اما دریغا میسر نشد که این دیدارها تازه شود. و او رفت و ما را با غم کوچ نابههنگامش برای همیشه به جای گذاشت.
در طول حیات جمهوری اسلامی، بارها شاهد بودهایم که هر وقت جامعه به صحنه آمده است، توانسته تغییراتی را به حکومت تحمیل کند اما پایداری این تغییرات منوط به تداوم حضور مردم در صحنه بوده است. هماینک نیز با توجه به روبهرو شدن کشور با یک تجاوز نظامی میتوان انتظار فراروییدن تغییرات مشابهی را داشت. در چنین شرایطی رهبرانی نظیر آقای موسوی که مورد اعتماد و وثوق ملی باشند، میتوانند در پایداری خواستهای مردمی نقشی حیاتی بازی کنند.