چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۲
ما عمیقاً باور داریم که نجات ایران و گذر از این پیچ خطرناک تنها از مسیر صلح، آشتی ملی، گفتوگوی آزاد، و مشارکت همۀ نیروهای دلسوز در داخل و خارج کشور امکان پذیر است. اکنون زمان تصمیمهای بزرگ، شجاعانه و مسئولانه است.
در شرایط کنونی، نشانههایی چون پیروزی چهرهای چون پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری، افزایش تمایل به مذاکره، و تغییر نسبی در لحن مقامات، توجهبرانگیز است. با اینحال، این تغییرات، اگر با اصلاحات بنیادین همراه نباشند، از جمله بازنگری در قانونگذاری بهویژه در حوزههایی چون حجاب، توقف برخوردهای سلیقهای و امنیتی با جامعه مدنی، گشایش در عرصههای فرهنگی، احترام به آزادیهای دموکراتیک و اصلاح رویههای پلیسی، نمیتوان از آنها بهعنوان نشانهای از بلوغ سیاسی یا اجتماعی یاد کرد.
نهفقط بازنشستگان، که همهٔ مردم ایران پریدن از آتش را بلدند. سالهاست که هر روز از آتش فقر و بیداد، سانسور و نابرابری، شلاق و زندان گذشتهاند؛ از میان هزاران شعلهٔ سوزان.
دستکم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییلاند . نتانیاهو بارها بیپرده و باافتخار از هدفاش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»اند.
جبهه اصلاحات ایران با انتشار بیانیهای مصوبه اخیر مجلس به منظور تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را برخلاف مصالح ملی، امنیت کشور و منافع مردم ایران خواند و تصریح کرد: این مصوبه نهتنها موجب افزایش قدرت بازدارندگی نمیشود، بلکه به انزوای بیشتر کشور، تشدید سوءظن جهانی نسبت به مقاصد هستهای ایران، و کاهش احتمال موفقیت در مذاکرات با هدف رفع فوری تحریمها میانجامد.
فرصتی فراهم آمد تا بنا بر حافظه تاریخی، ایرانیان در مقابل تهاجم بیگانه، همبستگی ملی کم نظیری را به نمایش بگذارند که افکار عمومی را درجهان تحت تاثیر قرار داد و در نتیجه، برنامه های نظام سلطه و بازوی مسلح آن، همچنین وابستگان و جیره خواران اجنبی، در منطقه با شکست مواجه شد…. ما، مجامع اسلامی ایرانیان خواستار لغومجازات اعدام، آزادی زندانیان سیاسی- عقیدتی و توقف برخورد غیر انسانی با مهاجران افغانستانی هستیم.
ما وارثان اعدام شدگان سیاسی، عقیدتی دهه ۶۰ و تابستان خونبار ۱۳۶۷، با محکوم کردن تجاوز و حملۀ ددمنشانه اسریئیل و آمریکای جهانخوار به کشورمان، و در دفاع از تمامیت ارضی و منافع ملیمان، همبستگی و همراهی خود را با شما عزیزان اعلام میکنیم.
ما خانوادههای خاوران که دههها رنج از دست دادن عزیزان خود را کشیدهایم و مدتهاست با درهای بستۀ گلزار خاوران روبهروایم و از حضور بر خاک عزیزانمان محروم شدهایم، نگران جان زندانیان بیدفاع و بیپناه، به ویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی در شرایط جنگی حاضر هستیم.
اکنون، با روشنتر شدن ابعاد هشداردهندهی آن ۱۲ روز، این نوشتار در پی بازتعریف روایت موسوم به „جنگ ترکیبی ۱۲ روزه“ است؛ روایتی که با بهرهگیری از تجربههای منطقهای و بررسی سناریوهای تکرارشوندهی جنگهای ترکیبی در خاورمیانه و فراتر از آن، میکوشد نشان دهد چگونه غفلت حاکمیتها از ترمیم گسلهای ژرف اجتماعی، فساد ساختاری و انسداد سیاسی، در نهایت به فروپاشی نظم حاکم و تجربهی هرجومرج سیاسی در آن کشورها منجر شده است.
آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناکترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعهی بینالمللی میخواهیم که با برداشتن گامهای فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنیسازی، و هر دوطرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساختهای حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.
در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایتکارانهٔ حکومت نژادپرست و نسلکش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هممیهنانمان در جایجای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروریست که در جریان دقاع از میهنمان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.
ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایهداری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بیپناه نباشد، اگر چپ در خیابانها، کارخانهها، اردوگاهها و مناطق جنگزده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه میکنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.
در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایتکارانهٔ حکومت نژادپرست و نسلکش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هممیهنانمان در جایجای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروریست که در جریان دقاع از میهنمان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.