پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۴ - ۰۴:۴۵

پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۴ - ۰۴:۴۵

نمی‌‌توانید ایده‌ای را در بند کنید که زمانش فرا رسیده است
این پژوهشگران توجه به علت‌ها و پیامدهای نابرابری اقتصادی و اجتماعی را شرط لازم دخالت‌گری جامعه می‌دانند...و عدالت را می‌توان تعمیق دموکراسی در تمام قلمروهای اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی تعریف...
۱۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کیوان مهتدی
نویسنده: کیوان مهتدی
زهران ممدانی؛ چپ‌گرایی در قلب سرمایه‌داری جهانی
شهناز قراگوزلو: پیروزی ممدانی نه‌فقط برای نیویورک، بلکه برای جنبش جهانی چپ معنا دارد. در زمانی که فقر، نابرابری و بحران مشروعیت سیاسی در بسیاری از کشورها گسترش یافته، موفقیت...
۱۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
لابیرنت
چند نفری به آهستگی سرشان را تكان می‌دادند. صدای غرش‌های آسیای‌سیمان‌ در سالن انعكاس می‌يافت و گويی فضا پر از يك هيجان نامریی شده بود. آسیا با اعتمادبه‌نفس و گاهی...
۱۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان
زُهران مَمْ‌دانی: صدای بلند «سوسیالیسم دموکراتیک» در سیاست مترقی چپ ماوراءبحار
گودرز اقتداری: زُهران بدون ترس از مارک یهود ستیزی در شهری‌که به جرات محل سکونت بیشترین تعداد و متمول‌ترین یهودیان آمریکاست، پرچم مبارزه با نسل‌کشی نتانیاهو و دولت صهیونیست اسراییل...
۱۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گودرز اقتداری
نویسنده: گودرز اقتداری
زهران ممدانی یک سوسیالیست دموکرات به عنوان شهردار نیو یورک انتخاب شد.
ممدانی گفت که می‌داند  ترامپ سخنرانی او را تماشا می‌کند.  و سپس مستقیماً خطاب به رئیس جمهور ایالات متحده گفت: " صدا را زیاد کن. ! "  آنچه در پی...
۱۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
نویسنده: برگردان: رضا کاويانی
 تداوم کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته نودوسوم
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»: پس از اعتصاب یک هفته‌ای زندانیان واحد ۲ زندان قزلحصار، اعدام‌ها به ویژه در زندان‌های دیگر کشور همچنان پرشتاب جریان دارد. به طوری که  تنها...
۱۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
تروتسکی در تاریخ اندیشه سیاسی چپ
سه موضع مهم تروتسکی عبارت بودند از: دیکتاتوری پرولتاریا، دمکراسی سوسیالیستی، و انقلاب مداوم. او میگفت دیکتاتوری پرولتاریا و دمکراسی شورایی سوسیالیستی، یکی هستند؛ مفهومی که لنین نیز در کتاب...
۱۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری

«اتحاد جمهوری خواهان ایران» به غلبه کدام گفتمان در جنبش اعتراضی کمک خواهند کرد: سلبی، اسلامی یا دموکراتیک؟

اگر این خطر بروشنی درک و طرح و راه جوئی نگردد که آلترناتیو فکری دموکراتیک بعنوان یک شعور اجتماعی هنوز در میان گرایشات، نیروها و مراجع سیاسی و فکری موجودیت ندارد و اگر تلاش برای وفاقی ملی بر گرد حق حاکمیت ملت ايران و درک مفهوم ملت ایران بعنوان خانه دموکراسی در دستور قرار نگیرد، اتحاد جمهوری خواهان ایران علیرغم نیات خوبش، و با وجود شعارهای متعددی که در مورد دموکراسی داده، نمی تواند بعنوان حامی و تقویت کننده گفتمان دموکراتیک نقش و تاثیر خود را بر جای گذارد

در آستانه چهارمین گردهمایی اتحاد جمهوریخواهان ایران، اخیرا از طرف «کمیسیون تدارک سیاسی همآیش چهارم»، دو قطعنامه سیاسی منتشر شده است. منتشر کنندگان، از خوانندگان دعوت کرده اند که با ارائه نظرات خود، در بحث ها شرکت کنند. من علاوه بر این قطعنامه ها سه مطلب سیاسی دیگر که توسط نویسندگان اتحاد جمهوریخواهان ایران در همین زمینه و مرتبط با بحث های گردهمایی منتشر شده اند مطالعه کرده ام و در زیر کمبود اساسی را که در درک و دریافت قطعنامه سیاسی از جنبش سبز وجود دارد و خوش بینی مفرطی را که به سرنوشت محتوم این جنبش ابراز می شود، بسیار موجز، مورد اشاره قرار می دهم. ضمنا از فرصت استفاده می کنم و برای گردهمایی چهارم «اتحاد جمهوریخواهان ایران» موفقیت واقعی آرزو می نمایم.

تقلب، جنگ آشکار با مردم معترض به تقلب در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی، ضرب و جرح و کشتار آنان، شبیخون و بند و بست فعالین سیاسی، راه اندازی دادگاه های فرمایشی و شکنجه و زجر و احتمالا تجاوز به دختران و پسران زندانی، و بالاخره صدور احکام اعدام برای معترضین، همگی چهره رژیم اسلامی را برای توده های وسیع مردم میهن ما اشکار ساخته و همدردی افکار عمومی جهانی را برانگیخته است. شکست اخلاقی و معنوی رژیم تحت عناوین «هتک حرمت نظام» و یا صدمه به «اعتبار نظام» حتی مورد اعتراف خامنه ای و جعفری فرمانده سپاه قرار گرفته است. شکست معنوی خامنه ای و همکاران دولتی و نظامی اش، تاکنون با عقب نشینی آشکار این ها، همراه نشده ، و رژیم نامشروع با تکیه بر قهر، بر حفظ قدرت سیاسی و سلطه بر منابع هنگفت اقتصادی اصرار ورزیده است. با تداوم این اصرار، دیگر فرصت چندانی برای عقب نشینی «رهبر» و پیروانش باقی نمانده و اوضاع بسمتی سیر می کند که یک سره کردن کار با این رژیم در دستور جنبش اعتراضی قرار گیرد.

از لحظه ای که شکست معنوی رژیم و سلب مشروعیت از آن اتفاق می افتد، و از وقتی که یک سره کردن کار با رژیم در دستور جنبش اعتراضی قرار می گیرد، این مسئله مطرح خواهد شد که تحول سیاسی و جایگزینی رژیم با چه گفتمانی تحقق خواهد یافت؟ سلبی، اسلامی یا دموکراتیک؟ کنشگران سیاسی به فراخور موقعیت خود به طرح و تحکیم هریک از این گفتمان ها عمل می کنند.

در پیدایش گفتمان سلبی بر جنبش اعتراضی، بیش از هر چیز رژیم نا مشروع نقش دارد. رژیمی که با زبان سلاح پاسخ مطالبات مسالمت آمیز مردم را می دهد، راه گفتگو را می بندد و مردم ناگزیر به سلب حاکمیت از سرکوبگران روی می آورند. این امر می تواند به روش های مطلوب و مفید که مسالمت آمیز هستند، صورت گیرد. ولی روش های اتخاذ شده تا کنونی توسط رژیم، خطر روی آوردن مردم به اقدامات و احساسات برانگیخته را نیز در بر دارد. مستقل از اشکال مسالمت یا غیر مسالمت آمیز مبارزه، نا گفته پیداست که خسران گفتمان سلبی بسیار است. با غلبه زبان سلاح، مردم دنبال ناجی ای خواهند گشت تا زبان سلاح را ببندد و امر دست بدست شدن قدرت محقق شود. پس به انتخاب آلترناتیوی جایگزین که صلاحیت پاسخ به مطالبات تاریخی آنان را داشته باشد، نمی توانند دقیقا بپردازند.

در شرایط اضطراری که جنبش اعتراضی در آن قرار می گیرد، همانگونه که تجربه انقلاب بهمن شاهد است، توده های مردم و تشکل های گوناگون آنان بر گرد رهبری شبیه آیت الله خمینی حلقه می زنند. اکنون نیز از آلترناتیوهای مقابل خامنه ای و دولتی ها و نظامیانش، از جمله به آقای موسوی می توان اشاره کرد که پلاتفرم خود را با تاکید بر اجرای «بدون تنازل قانون اساسی جمهوری اسلامی» و «اسلام ناب محمدی» طی بیانیه شماره ۱۱ به پیش کشیده است. در تاریخ جامعه ما با توجه به خویشاوندی و روابط عاطفی مردم با اشخاص، جماعات و نهادهای مذهبی، گفتمان سلبی، به گفتمان اسلامی همواره کمک کرده است. بر هیچ دموکراتی پوشیده نیست که گفتمان اسلامی، بهیچ وجه نمی تواند به نظریه ای دموکراتیک مبدل شود. اسلام بعنوان مذهب بسیاری از هموطنان و حتی اکثریت آنان، مورد احترام بوده و خواهد بود. ولی تجربه بشریت مبرهن ساخته است که دیانت امر فردی است در حالیکه سیاست امر عمومی است. اختلاط فردی و عمومی، هم دین افراد را با حکومتی نمودن آن ضایع می کند، هم سیاست عمومی را تباه می سازد، هم به زیان دین است هم به ضرر دموکراسی. با این همه آقای موسوی بعد از سی سال تجربه اختلاط دیانت و سیاست، باز هم افسوس سی سال پیش را می خورد. صحبت بر سر همراهی تاکتیکی گرایشات مختلف نیست که همه می دانند که بایست از این همراهی مواظبت کرد و از مقاومت موسوی و کروبی نیز ستایش نمود که به حق در کنار مردم ماندند و به گسترش مبارزه کمک کردند. این را نیز ندیده نبایست گرفت که موسوی در یک زمین مین گذاری شده حرکت می کند و انتظار نیست هر چه را که در یک شرایط دموکراتیک می توان گفت، در موقعیت کنونی اش بگوید. لیکن مسلم است که او آن چه را که باور ندارد، نمی گوید. اجرای «بدون تنازل قانون اساسی جمهوری اسلامی» و «اسلام ناب محمدی»، باور اوست و امور تاکتیکی نیستند بلکه اهداف نهایی هستند که او مایل است و تلاش می ورزد تا جنبش به آن ها هدایت شود.

گفتمان دموکراتیک را نیز باید بعنوان آلترناتیو سوم در نظر داشت گفتمانی که بنیاد آن بر حق حاکمیت ملت از طریق انتخاب آزاد و نیز پذیرش آزادی های فردی و جمعی برای تمامی احاد ملت ایران قرار دارد. این گفتمان، در شرایط کنونی نفوذی وزین در جنبش اعتراضی ندارد. عدم حضور و نفوذ این گفتمان، زمینه را فراهم می سازد که جانبداری از آقای موسوی گسترش یابد.

روزهایی که دارند می گذرند، لحظاتی هستند که سرنوشت دهه های آتی از میهن ما را رقم می زنند. بارها گفته و شنیده ایم که ایران بیش از صد سال است که در آستانه آزادی است. من نمی دانم که آیا واقعا درصد سال پیش نیز جامعه ما مطالبه دموکراسی را در مقابل خود بعنوان خواست اصلی قرار داده بود یا بر تشکیل دولت مدرن و عقلی متمرکز گشته بود. در هر صورت در هریک از بزنگاه های تاریخی، از میان گفتمان های مطرح، یکی از آن ها غالب و سرنوشت جامعه را رقم زده است. در لحظات کنونی نیز کریستالیزه شدن جامعه به گرد گفتمانی در جریان است. گفتمان سلبی، اسلامی یا دموکراتیک در حال شکل گیری و سامان دهی هستند و تنها یکی از میان آن ها غالب خواهد شد. و دیگران بسته به حد توانشان نیز می توانند نقش های متفاوتی داشته باشند. شواهد نشان می دهند که گفتمان سلبی و اسلامی موقعیت هایی بسیار برتر دارند و گفتمان دموکراتیک ضعیف و بسیاری از نیروهایی که باید حامیان آن باشند به این ضعف بی توجه اند.

بر مبنای قطعنامه سیاسی «کمیسیون تدارک سیاسی همآیش چهارم» اتحاد جمهوری خواهان ایران، لازم می دانم که از دوستان این پرسش را مطرح کنم که این قطعنامه سیاسی، آنان را بعنوان حامی و تقویت کننده کدام یک از گفتمان های مورد اشاره در بالا قرار خواهد داد؟

از قطعنامه سیاسی نمونه زیر را بعنوان مثال در اینجا نقل می کنم : « جنبش سبز اکنون در حال مستحکم کردن سنگ بنیادین دموکراسی از طریق همگام و همراه کردن این دو نیروی اساسی جامعه در مقیاس تودهای است. پاسداری از این روند و یاری به شکوفایی آن وظیفۀ همۀ مدافعان آزادی است». کمی بالاتر در این قطعنامه دو نیروی اساسی را به این شکل معین کرده است: « اصلاحطلبان بر آمده از درون جمهوری اسلامی، آزادیخواهان دینی دیگر و آزادیخواهان غیر مذهبی و همۀ مدافعان جامعۀ سکولار». بدیهی است که همکاری میان گرایشات مختلف بدنه جنبش سبز بسیار مثبت است. لیکن یک جنبش علاوه به وجه عملی آن با رهبری، فکر، پروژه، ارزش ها و روش های آن تعریف می شود. «سنگ بنیادین دموکراسی»، چه چیزی است؟ آیا پذیرش حاکمیت ملت از طریق انتخابات آزاد و مفهوم ملت بعنوان خانه دموکراسی و آزادی های فردی و جمعی، این سنگ بنیادین است؟ و آیا این ها با «اجرای بدون تنازل قانون اساسی جمهوری اسلامی» و فکر مبتنی بر «اسلام ناب محمدی» می توانند ادغام شوند و «سنگ بنیادین دموکراسی» گردند؟ واقعیت این است که دیگر کمتر از خواسته هایی نظیر ابطال انتخابات می توان صحبت کرد و شرایط از این گونه خواسته ها فراتر رفته است. کما اینکه در ملاقات اخیر موسوی و خاتمی نیز بیشتر صحبت بر اجرای قانون اساسی بود و اشاره ای مستقیم به ابطال انتخابات نشد. قطعنامه سیاسی از جمله «تغییر قانون اساسی» را مطرح کرده است. آیا تغییر قانون اساسی با اجرای «بدون تنازل» آن قابل جمع اند؟ بین خواست شما و آن چه خاتمی مطرح کرده است که تغییر قانون اساسی را خیانت نامیده است، چه رابطه ای وجود دارد؟ چرا آرزوی نیک و عدم توافق دیگران را با خود به صراحت بیان نمی کنید؟ شما چه هدف مشترک و زبان مشترکی با «اسلام ناب محمدی» و با «اجرای بدون تنازل قانون اساسی جمهوری اسلامی» دارید؟ چرا از خطاهای گذشته که برای خط امام خصلت سازی شد تا زبان مشترکی با او پیدا شود، و تجربه شد که نه آن خصلت سازی درست بود و نه آن زبان مشترک حاصل آمد درس گرفته نمی شود. علیرغم آرزوهای نیک شما، هیچ زبان مشترکی میان گفتمان دموکراتیک و موسوی تا کنون پیدا نشده است. موسوی بدلایل قابل فهم پای حزب و جبهه ای که مطرح کرده بود، نرفت. اگر می رفت بایست راجع به گرایشات و صورتبندی های دیگر نظرش را می گفت. کسی که ادعا می کند که برای دموکراسی مبارزه می کند، بایست نه تنها وجود و حقوق نیروهای دیگر را برسمیت بشناسد بلکه باید خواهان وفاق ملی در باره دموکراسی، وحدت ملی ایرانیان و آزادی های فردی و جمعی برای همگی باشد. موسوی بعنوان رهبر کاریزماتیکی مانده و تا کنون در این موارد هیچ نگفته است. در یک کلام قطعنامه سیاسی هیچ توجهی به گفتمانی که در حال شکل گیری است و احتمالا غالب شود، ندارد. گفتمانی که به سرنوشت دموکراسی در کشور ما مربوط خواهد بود. دموکراسی، امروزه امر مشترک و اولویت عمومی است. دموکراسی، امری عمومی است که در شرایط کنونی، از هر امر مکتبی، مذهبی، فرهنگی، طبقاتی و اجتماعی دیگر والا تر است. امر تشکیل چهارچوب بی طرفی است که در آن تمامی اختلافات دیگر پذیرفته و با هم تعامل می کنند. بدون طرح و تاکید بر این امر عمومی، چه جای صحبتی از «مستحکم کردن سنگ بنیادین دموکراسی» می تواند در میان باشد؟ این قطعنامه آرزوی نیک خود یعنی «مستحکم کردن سنگ بنیادین دموکراسی» را بعنوان واقعیت اعلام می کند. درست این است که شما خواست خود را مطرح کنید و موانع آن را بر شمارید.

مثال دیگری که می توان ذکر کرد که نشان دهنده بینشی است که دموکراسی را نتیجه محتوم جنبش سبز در جامعه می داند نظر آقای حبیب پرزین از نویسندگان اتحاد جمهوریخواهان ایران است. او در مقاله ای تحت عنوان «نکاتی در باره راهبردها»، در ارتباط با بحث های مربوط به همین گردهمآیی، رهبری جنبش را آقای موسوی معرفی می کند و سپس بیان می دارد که « دعوا بر سر رهبری یک جنبش میراث فرهنگی دوران انقلابیگری است» و « در یک جنبش اجتماعی که هدف آن دمکراسی است. اینکه چه کسی یا سازمانی رهبری جنبش را داشته باشد اهمیت کمتری دارد. چون پس از پیروزی، رهبر جنبش هم مانند دیگران باید در یک انتخابات آزاد انتخاب بشود.» ایشان هیچ دغدغه ای را در باره سرنوشت دموکراسی در صورت غلبه یک گفتمان مذهبی که صراحتا قانون اساسی جمهوری اسلامی و «اسلام ناب محمدی» را اندیشه و راه و رسم خود اعلام کرده، بخود راه نمی دهد.

این مثال ها به روشنی نشان می دهند که تهیه کنندگان قطعنامه سیاسی به روند هایی که در جریان هستند توجه کافی نکرده اند. روند هایی که در حال شکل دادن و سامان دادن به گفتمان هایی هستند که از جمله گفتمان آقای موسوی است. این گفتمان می تواند بر جنبش اعتراضی غالب شود و سرنوشت چند دهه دیگر جامعه ما را رقم زند. بدتر از این، گفتمان دموکراتیک می تواند در توهم به پیروزی محتوم دموکراسی بصورت پراکنده و ضعیف با کمترین آمادگی در صحنه حاضر گردد.

خوش بینی های قطعنامه سیاسی نسبت به جنبش سبز، و مفروض گرفتن پیروزی محتوم آلترناتیو دموکراتیک توسط این جنبش، اگر تغییری جدی نکنند، اگر این خطر بروشنی درک و طرح و راه جوئی نگردد که آلترناتیو فکری دموکراتیک بعنوان یک شعور اجتماعی هنوز در میان گرایشات، نیروها و مراجع سیاسی و فکری موجودیت ندارد و اگر تلاش برای وفاقی ملی بر گرد حق حاکمیت ملت ایران و درک مفهوم ملت ایران بعنوان خانه دموکراسی در دستور قرار نگیرد، اتحاد جمهوری خواهان ایران علیرغم نیات خوبش، و با وجود شعارهای متعددی که در مورد دموکراسی داده، نمی تواند بعنوان حامی و تقویت کننده گفتمان دموکراتیک نقش و تاثیر خود را بر جای گذارد.

تاریخ انتشار : ۲۶ مهر, ۱۳۸۸ ۹:۲۹ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

زُهران مَمْ‌دانی: صدای بلند «سوسیالیسم دموکراتیک» در سیاست مترقی چپ ماوراءبحار

گودرز اقتداری: زُهران بدون ترس از مارک یهود ستیزی در شهری‌که به جرات محل سکونت بیشترین تعداد و متمول‌ترین یهودیان آمریکاست، پرچم مبارزه با نسل‌کشی نتانیاهو و دولت صهیونیست اسراییل را بلند کرد و با استقبال جوانان یهودی و سایر اقشار مترقی یهودی نیویورک علیرغم عدم حمایت حزب دموکرات پشت کومو نماینده اصلی نسل دموکرات های سنتی را بخاک مالید. تنها اباما بود که نه بعنوان اعلام حمایت حزبی بلکه فقط با پیام ارزوی پیروزی چند روز قبل از انتخابات به او تلفن کرد.

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

نمی‌‌توانید ایده‌ای را در بند کنید که زمانش فرا رسیده است

زهران ممدانی؛ چپ‌گرایی در قلب سرمایه‌داری جهانی

لابیرنت

زُهران مَمْ‌دانی: صدای بلند «سوسیالیسم دموکراتیک» در سیاست مترقی چپ ماوراءبحار

زهران ممدانی یک سوسیالیست دموکرات به عنوان شهردار نیو یورک انتخاب شد.

 تداوم کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته نودوسوم