جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۰

كار، ارگان سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

جمعه ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۰

انفجاردرزاهدان : دور و تسلسل سیاست های قومی درایران

اقدامات حکومت درحل این مسأله ازقبیل اعمال مجازات های شتابزده به قصد ارعاب تا کنون راه حل های سطحی ویک نوع دور وتسلسل باطل برای حل مقطعی این مشکل بوده است. در حالیکه اگر به صورت ریشه ای به این مسأله پرداخته نشود خطر پیوستن ناراضیان جدید به گروه های مشابه جندالله در آینده نه چندان دور افزایش خواهد یافت و" ریگی" های جدید متولد خواهد شد که هم به ضرر مردم عادی وهم به ضرر جامعه خواهد بود

انفجاردوبمب در۲۵ تیرماه درمسجد زاهدان بار دیگر پرسش هایی راجع به علت های به وجود آمدن چنین حوادثی را در چند سال اخیردر منطقه بلوچستان مطرح می کند.عواملی همچون فقر و بیکاری گسترده ، تبعیضات شدید قومی و مذهبی، که ریشه در سیاست های ایدئولوژیک حکومت دارد، از فاکتورهای اصلی ایجاد و استمراراین گونه حوادث است.این انفجارها باردیگراقتدار نیروهای امنیتی در این منطقه را به چالش کشید.

مساله قابل توجه این است که این حادثه در مدت زمان کوتاهی پس از دستگیری واعدام “عبدالمالک ریگی “، لیدر گروهک جندالله که مسؤلیت اقداماتی ازاین دست را در چند سال اخیر برعهده داشته است، اتفاق افتاد. حکومت ایران برسر دستگیری عبدالمالک ریگی تبلیغات فراوانی به راه انداخت وتا آنجا که می توانست از قدرت مدیریت وتوانایی های دستگاه های اطلاعاتی تعریف وتمجید کرد و ادعا می کردند که با عملیات پیچیده اطلاعاتی قادر به فریب دادن وازکارانداختن این گروه معاند شده اند. اما اکنون جندالله دوباره اقدام به ترورافراد بی گناه در خاک ایران نمود ودستگاه های امنیتی نیزتوانایی جلوگیری از آن را نداشتند.

پرسشی که اکنون مطرح است این است که چرا جندالله هنوزپابرجاست و چرا سیستم های اطلاعاتی وامنیتی درمنطقه بلوچستان قادربه تأمین امنیت جانی مردم وحتی نخبه های نظامی، که خود آنها مسوول برقراری امنیت در سطح جامعه هستند، نمی باشد؟

نارضایتی عمومی مردم دربلوچستان ازسیاست های تنگ نظرانه حکومت باعث موفقیت گروه هایی مثل جندالله در یارگیری وجذب افراد جدید می شود. منطقه بلوچستان از منظرحقوقی وعدالت اجتماعی به دلیل تبعیض های بی شمار شبیه به یک استان یا یک ایالت ایرانی نیست، بلکه بیشتر شباهت به یک منطقه غیرایرانی دارد که توسط نیروهای غیربلوچ و با دید نظامی-امنیتی اداره می شود.بلوچ ها به دلیل تفاوت مذهب وقومیت از دید حکومت مرکزی غریبه محسوب می شوند که نه تنها صلاحیت مناصب حکومتی درسطح ملّی را ندارند بلکه ازتوانایی اداره امور خویش نیزعاجزند وباید این امربه دیگران سپرده شود. این تفکر پس ازانقلاب ۵۷ به دلیل دیدگاه های ایدئولژیک مذهبی ازسوی حکومت تشدید شد که در اثرآن فشارهای زیادی به مردم وجامعه بلوچستان تحمیل گردید.

عدم اجرای طرح های اشتغالزایی و سرمایه گذاری های دولتی وایجاد زیرساخت های لازم برای کشاورزی ودربعضی موارد متوقف شدن و معطل ماندن پروژه های نیمه کاره ای که درزمان قبل ازانقلاب آغازشده بود باعث گسترش بیکاری وروی آوردن مردم به قاچاق شد.از طرفی اعدام های بی رویه وحبس های طویل المدت افراد به دلیل قاچاق موادمخدرباعث به وجود آمدن خانواده های بی سرپرستی شد که فرزندان آنها به دلیل نداشتن سرپرست ونان آورخانواده تبدیل به قاچاقچی های جدید شدند. عدم استخدام نیروهای بلوچ در ادارات دولتی باعث سرخوردگی خانواده ها شد. اعمال محدودیت های مذهبی، ایجاد تفرقه وجنگ بین طوایف وعقب نگه داشتن برنامه ریزی شده و هدفمند ازجمله این فشارها بودند که به تبعیض های مدنی وفقرباقیمانده ازحکومت شاه دامن زد.

یکی ازدلایل اصلی ضعف امنیتی در بلوچستان عدم به کارگیری نیروهای بومی بلوچ درنهادهای امنیتی و نظامی است. واضح است که افراد بومی هرمنطقه به دلیل آشنایی بیشتر با شرایط و فرهنگ وزبان وقوانین نا نوشته ویا حتی شرایط جغرافیایی آن منطقه ازتوانایی تجزیه وتحلیل دقیق ترواتخاذ تصمیمات صحیح ترنسبت به افراد غیربومی برخوردارند وبه دلیل بومی بودن بهترمورد اعتماد مردم قرار می گیرند. سپاه، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و حتی ارتش ازاستخدام افراد بلوچ حتی در حد کارمند جزء به دلیل سیاست های مذهبی خودداری نموده اند واین مسأله در مورد سازمان های حقوقی مانند قوه قضاییه با شدت بیشتری اجرا شد. گرچه همیشه نهادهای امنیتی ادعای همکاری وارتباط سازنده با معتدمین وسران طوایف را داشته اند ولی این رابطه همیشه یکسویه ومقطعی وبا دید ابزاری بوده است ومنافع بلند مدت مردم منطقه را دنبال نکرده است.

ازطرفی حکومت پس ازانقلاب ازحمایت نهادهای حقوقی سنتی مانند ریش سفیدان وروحانیون سنّی مذهب دست کشید که این نهادهای سنتی درواقع نقش میانجی ونهادهای مدنی بین دولت و مردم را ایفا می کردند وبه علت نفوذی که دربین عامه مردم داشتند درخیلی ازموارد نقش موثری در کنترل مردم ازقانون گریزی ایفاء می کردند.حکومت این نهادها را نادیده گرفت واین باعث تخریب وبی اعتبارساختن آنان نزد مردم شد و از سوی دیگر یک نهاد حقوقی عادل ومردمی را نیز جایگزین آنها نشد. این امرباعث احساس بیگانگی و دور شدن مردم از پی گیری خواسته هایشان به صورت حقوقی و قانون مند شد ودست آنها را ازپی گیری قانونی خواسته هایشان بیش از پیش کوتاه نمود.

طبیعی است که مجموعه این اقدامات باعث دلسردی وایجاد شکاف میان مردم و حکمرانان می شود. زمانی که فرد احساس می کند مورد ظلم واقع شده و ازحقوق ابتدایی محروم گشته وهیچ پناهگاه قانونی برای اعاده حقوق خود ندارد به انتقام های کور و خشونت آمیز روی می آورد.گرچه با این کاربه حقوق خود دست پیدا نمی کند اما احساس می کند که انتقام خود را گرفته است.اقدامات حکومت درحل این مسأله ازقبیل اعمال مجازات های شتابزده به قصد ارعاب تا کنون راه حل های سطحی ویک نوع دوروتسلسل باطل برای حل مقطعی این مشکل بوده است. در حالیکه اگر به صورت ریشه ای به این مسأله پرداخته نشود خطر پیوستن ناراضیان جدید به گروه های مشابه جندالله در آینده نه چندان دور افزایش خواهد یافت و” ریگی” های جدید متولد خواهد شد که هم به ضرر مردم عادی وهم به ضرر جامعه خواهد بود.

سیاست های تبعیض آمیز مذهبی باید تعدیل شود زیرا این سیاست ها همیشه تأثیر معکوس داشته وباعث گسترش بنیاد گرایی می شوند. تقویت ظرفیت های اقتصادی واشتغالزایی مانع از جذب جوانان بی کار به سمت گروه های بنیاد گرا خواهد شد. باید نگاه های گزینشی وغیرخودی به مردم بلوچستان کنارگذاشته شود وبه این منطقه به عنوان جزیی ازخاک ایران نگریسته شود که مردم آن به اندازه مناطق دیگر صاحب حق و حقوق شهروندی در همه بخش هاست.

mehran.roudini@gmail.com

تاریخ انتشار : ۲۶ تیر, ۱۳۸۹ ۵:۰۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سخن روز
اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران

کارزار علیه انحلال قانونی نهاد وکالت در برنامه هفتم توسعه را امضا کنید!

طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، کانون وکلا باید صدور و ابطال پروانه وکالت را از طریق درگاه ملی مجوزهای وزارت اقتصاد انجام دهد. به گفته رئیس کانون وکلای گلستان “ماده ۴ لایحه برنامه هفتم توسعه، خسارت‌بارترین مقرره پس از انقلاب و به منزله انحلال قانونی نهاد وکالت است.”
امضا کنید: کارزار اعتراض به طرح‌ها و لوایح ضد استقلال کانون‌های وکلا و امنیت قضائی (karzar.net)

مطالعه »
یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
آخرین مطالب

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

واقعیت هستی‌شناسانه در جنبش «زن، زندگی، آزادی» به ما نشان داد که با ویژگی‌های نسل جدید آشنا نیستیم و حتی محمل‌های نوین جامعه‌ی مدنی را که از سوی آنها خلق می‌شود به رسمیت نمی‌شناسیم.

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

دفاع از آرمان‌های ظلم‌ستیز و رهایی‌بخش جنبش «زن، زندگی، آزادی» در هر زمان و مکانی قالب خودش را می‌یابد. تحقق این آرمان‌ها، نیازمند تعمیق مشفقانه‌ و سازمان‌یافته‌ی همبستگی‌ها و پیوندهای معطوف به کنش‌های جمعی است. این یعنی ظرفیت‌سازی برای ترسیم چشم‌اندازی بدیل در مبارزات رهایی‌بخش در ایران، خاورمیانه و بطور کلی جنوب‌جهانی.

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

از روزی که این ماراتن مرگ را آغاز کردید، مبارزه و مقاومت شما را در بند دنبال کرده ایم. این را درک می کنیم که وقتی همه راههای مبارزه و مقاومت را بر آدمی بستند و او جز جان و هستی  خود چیز دیگری نداشته باشد، ناگزیر است با همین وسیله ای که در اختیار دارد، به مقاومت ادامه دهد.

تعبیر گویای ویتگنشتاین

قصه‌ی مردی که هرگاه در خلوتِ قبرستان و «اهل قبور» می دیدمش؛ پرسش‌هایم را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت…

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

یک سال از جنبش «زن، زندگی، آزادی» که با جان باختن خانم مهسا (ژینا) امینی آغاز شد و اوج گرفت، گذشت. جنبشی که سپهر میهن را در نوردید و در گسترهٔ جهانی پژواک یافت. در بزرگداشت سال‌روز این جنبش، بررسی فراز و فرودها و تاثیر و دستاوردهای ماندگار آن، در بستر رخداد یکساله، تجربه‌ای گرانبها برای فعالان مدنی، کنشگران سیاسی، احزاب و سازمان‌های ایرانی است در راستای ترسیم افق آینده و تداوم آن.

یادداشت

جنبش زن زندگی آزادی، به مثابه جنبش علیه سلطه و استبداد

یک سال از روزهایی که زنان به اعتراض به قتل حکومتی مهسا “ژینا” روسری های خود را بعنوان نماد و  سمبل اقتدار جمهوری اسلامی به آتش کشیده و با شعار “زن، زندگی، آزادی” همبستگی عمیق جهانیان را بخود جلب کردند،  گذشت. جنبشی که در یک سال گذشته شاهدش بودیم، یکباره آغاز نشده و پیش زمینه های آن به سال های سال قبل به  خصوص بعد از انقلاب ۵۷ بر میگردد.

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
پيام ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
بیانیه ها

در سالگرد قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی: ایران به پیش از جنبش تنیده در جان مردم و میهن برنمی‌گردد!

جنبش «زن‌ زندگی، آزادی»، در بطن جامعه حضور دارد و مطالبات بنیادین آن در حال تکوین است. خواست استقرار جمهوری مبتنی بر جدایی دین از حکومت، بر پایهٔ ارزش‌های جهان‌شمول حقوق بشر و با تأکید ویژه بر آزادی، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی، به‌یمن مبارزهٔ مردم ایران تحقق خواهد یافت!

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جنبش مهسا، زمانه‌ی خستگی از خستگی‌ها

بیانیه‌ی جمعی در اولین سالگرد جنبش انقلابی «ژن، ژیان، ئازادی»

نامه ناصر زرافشان به زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزل‌حصار که در اعتصاب غذا به سر می برند

تعبیر گویای ویتگنشتاین

بزرگ‌داشت سال‌روز جنبش «زن، زندگی، آزادی»: سلامی و کلامی بر آن آبی بیکرانه

عصای عیسی