چهارشنبه ۷ آبان ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۵

چهارشنبه ۷ آبان ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۵

مارکسیسم و رؤیای رهایی انسان؛ از نقد سرمایه ‌داری تا دموکراتیزاسیون کامل جامعه
محمدرضا شالگونی: نگاهی به تجربه تاریخی نشان می دهد که نخستین گام در مسیر رهایی (طبقه کارگر)، پدید آمدن دولت قانون است: دولتی که در آن فرمانروا مقید به قانون...
۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: محمدرضا شالگونی
نویسنده: محمدرضا شالگونی
نگاهی راهبردی به انتخابات پیش‌روی هلند؛ در دفاع از عدالت و همبستگی اجتماعی
مرتضی صادقی: برای ما، شهروندانی با پیشینه‌های مهاجرتی و فرهنگی متنوع، آینده‌ی هلند تنها زمانی امن‌تر و عادلانه‌تر خواهد بود که سیاست‌های مبتنی بر برابری، احترام و گفت‌وگو بر سیاست‌های...
۷ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مرتضی صادقی
نویسنده: مرتضی صادقی
گسترش کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در نود و دومین هفته
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»: از سه‌شنبه گذشته تا کنون ۵۹ اعدام شامل ۲ زن، ثبت شده است. این موج اعدام‌ها با صدور و تأیید احکام جدید علیه زندانیان سیاسی،...
۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
سقوط ۲۶۱ درصدی دستمزد کارگران در کمتر از ده سال
«هر دولتی که روی کار آمده، سیاست‌های ضدکارگری دولت قبل را تکمیل کرده و هر بار به رکوردهای جدیدی دست یافته‌اند!» این فعال کارگری با تاکید بر این واقعیت می‌افزاید: رکورد...
۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نسرین هزاره مقدم
نویسنده: نسرین هزاره مقدم
پیروزی کاندیدای سوسیالیست در ایرلند: فرصتی برای بازاندیشی چپ اروپا
گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت): این تجربه، در سطح اروپایی و جهانی، یادآور آن است که بازسازی اعتماد عمومی به چپ، نیازمند پیوند با مطالبات ملموس...
۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار امور بین‌الملل سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
آتش بس در غزه
علی قره جه لو: آتش بس غزه، ظاهرا بر اساس طرح ۲۰ ماده ای صلح ترامپ تحقق پیدا کرد، ولی، شکست اسرائیل چه در میدان جنگ و چه در صحنه...
۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: علی قره جه لو
نویسنده: علی قره جه لو
واکنش ایران، چین و روسیه به بازگشت آمریکا به پایگاه هوایی بگرام!
فاطمه امان: جغرافیای بگرام به تنهایی توضیح می‌دهد که چرا اهمیت دارد. این پایگاه حدود ۱۰۰۰ مایل از تهران، تنها ۴۰۰ مایل از استان ناآرام سین کیانگ چین و کمتر...
۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: فاطمه امان
نویسنده: فاطمه امان

بازهم در باره شعارها در تظاهرات

منقد محترم بجای بررسی رابطه سرکوب و شعارهای تند در تظاهرات خیابانی، اصولاً صورت مسئله را پاک می کند و تفاوتی بین شدت وتشدید سرکوب نمی بیند، حال آن که اشاره خود او به گذشته، باید دستکم آگاهش می ساخت که سرکوب دارای مدارجی است و می تواند از آنچه امروز هست فراتر رود

در مقاله کوتاهی زیر عنوان “شعارهای تند در تظاهرات خیابانی”(۱) نوشته بودم چرا تند کردن شعارها، به سود گسترش و پیشرفت جنبش توده ای نیست. آقای فرید راستگو در نوشتاری در سایت انقلاب اسلامی(۲) و در سخنی با آقایان سحابی، مهاجرانی، کدیور … در میان سخن بدون استناد به منبع و بردن نام نگارنده، بخشی از مقاله اینجانب را مورد نقد قرار داده است. می کوشم به اختصار پاسخ گویم.

نوشته بودم: “… در تظاهرات توده ای باید فقط روی حداقلهایی تکیه کرد که اتحاد عمل جنبش را حفظ کند و باعث پراکندگی اش نشود. برای ما رسیدن به دمکراسی از گشایش فضای سیاسی و احقاق حقوق شهروندی می گذرد. راه های انقلابی اگر مطلوب هم باشند – که نیستند – در این توازن نیرو و با این داده های سیاسی نه تنها به سرانجامی نمی رسند، بلکه همین جنبش نوخاسته را نیز ناتوان خواهند کرد. اصرار در بمیان کشیدن شعارهای تند، جنبش خیابانی را که تمام نیرویش در گستردگی آن است به تظاهراتی پراکنده و ناهمسو بدل خواهد کرد و بسیاری را از شرکت در آن بازخواهد داشت. شعارهای تند مردم بیشتری را به میدان نمی آورد. جنبش سبز با همین شعارهای حد اقل هم هنوز نتوانسته است در سراسر کشور گسترش یابد و شاید طرح شعارهای حداقلی دیگری برای جذب لایه های مزذ بگیر جامعه ضروری باشد، ولی شعارهای تند فقط سرکوب را شدیدتر و دامنه مشارکت را محدودتر می کند.”

فرید راستگو پس از نقل آخرین جمله از گفتاورد بالا، نمونه های گوناگونی از کشتارها و سرکوبها در سی سال گذشته می اورد و منجمله می نویسد: “مگر بین سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ جنبشی مردمی وجود داشته است که رژیم جمهوری اسلامی برهبری خمینی هزاران تن از مخالفان خود را اعدام کرد که فقط ۲۰۰۰ نفر از آنان بین سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ اعدام شدند که امروز ریز اسامیشان در برخی از سایتها از جمله “انقلاب اسلامی” موجود است. مگر در تابستان سال ۶۷ که بفرمان شخص خمینی قریب ۵۰۰۰ نفر را در زندانهای ایران قتل عام کردند مردم در خیابانها علیه خمینی شعار می دادند و عکس او را لگد مال کرده بودند و معترضین در پشت بامها الله اکبر می گفتند.”

و نتیجه می گیرد: “باید اذعان داشت آدمخوری و آدمکشی با نطفه نظام ولایت فقیه بسته شده است و اگر امروز حکومتگران جنبش مردم را سرکوب می کنند و با دستگیرشدگان در زندان بدترین و غیرانسانی ترین رفتار را انجام می دهند بخاطر طرح شعار تند یا کند از طرف تظاهرکنندگان نیست، بلکه سرکوب، شکنجه و اعدام تنها وسیله حفظ نظام جمهوری اسلامی در مقابل آرامترین و مسالمت آمیزترین اعتراضات حق طلبانه مردم است.”

منقد محترم بجای بررسی رابطه سرکوب و شعارهای تند در تظاهرات خیابانی، اصولا صورت مسئله را پاک می کند و تفاوتی بین شدت وتشدید سرکوب نمی بیند، حال آن که اشاره خود او به گذشته، باید دستکم آگاهش می ساخت که سرکوب دارای مدارجی است و می تواند از آنچه امروز هست فراتر رود. منقد نمی بیند که محل نزاع رابطه سرکوب و دامنه تظاهرات در جنبش سبز، امروز و اینجاست. چه سرکوب در شرایط متفاوت می تواند نتایج متفاوت ببار آورد. شدیدتر شدن سرکوب در شرایط دیگری ممکن است واکنشهایی را برانگیزد که افزایش تظاهرکنندگان و/ یا گسترش دامنه عملشان را در پی داشته باشد. برداشتی که من از تظاهرات و کم وکیف انگیزه های مشارکت در این برش دارم مرا به این نتیجه رسانده است که تشدید سرکوب دامنه این مشارکت را محدود می کند. حق بود که فرید راستگو نیز دیگاه خود را پیش می کشید و مثلاً در این گزاره بیان می کرد که تشدید سرکوب تاثیری بر دامنه تظاهرات نمی گذارد و یا حتی آن را گسترش می دهد. ممکن است ارزیابی من نادرست باشد ولی آنچه در عبارت آورده ام تنها با آوردن نقیض آن قابل نقد و بطلان است و نه حوالت دادن من به سی سال سرکوب.

فریبا داوودی مهاجر(۳) بهتر استدلال کرده است که “برخورد شدید حکومت هم در حال حاضر به دلیل این شعارهای رادیکال نیست. چرا که بدترین برخورد با مردم در روزهایی انجام گرفت که کلیه شعارهای مردم و در فردای کودتای انتخاباتی حول محور رای من کجاست می گشت و اولین افرادی که بازداشت شدند و تحت شدیدترین شکنجه ها قرار گرفتند از جمله افرادی بودند که همواره با استراتژی آرامش فعال و حضور در قدرت و کار در چارچوب همین نظام جمهوری اسلامی فعالیت می کردند.” اینجا هم گرچه سخن از برخورد شدید است ونه تشدید آن، می توان به مسامحه گفت که از دیدگاه او، شدت سرکوب با شعارها رابطه ای ندارد و چون اصلاح طلب و ساختارشکن به یک سان سرکوب می شوند، بگذار هرکسی حرف دلش را بزند. این درست است که کاهش سطح شعارها باعث کاهش سرکوب نمی شود، ولی سخن نه بر سرکاهش سرکوب بعلت شعارهای نرم که بر سرتشدید آن با شعارهای تندست. نقش شعارهای تند در وضعیت فعلی توجیه سرکوب است و زمینه ساز تداوم و گسترش آن. باید پرسید که اساس استدلال و معناسازی رژیم در میان طرفدارانش و بویژه نیروهای سرکوبگر، مگر چیزی جز اتهام براه انداختن انقلاب مخملین و تعویض نظام است؟ حکومت تنها وقتی می تواند ابعاد سرکوب را گسترش دهد که انسجام نیروهای سرکوبگر را حفظ کند واین ممکن نیست مگر به آنها – و نه فقط به آنها – بباوراند که اصلاح طلبان در پی برانداختن نظام اند. بنظر شما چه رفتارها و شعارهایی در تظاهرات به این معناسازی در ذهن بسیجیان و سپاهیان کمک خواهد کرد؟

خلل در دستگاه سرکوب و شکاف در میان نیروهای سرکوبگر اینک مسئله کلیدی برای تداوم و گسترش تظاهرات است. هر شعار و رفتاری را در تظاهرات باید با این پیمانه سنجید. ویدئویی از تظاهرات دیروز در دانشگاه تهران، دختری را نشان می دهد که به عوامل سرکوب شاخه های گل هدیه می کند. همزمان دانشجویانی که بر زمین روبروی همین عوامل نشسته اند، دم گرفته اند که مرگ بر تو … مرگ بر تو… کدامیک از این دو رفتار می تواند در اراده سرکوبگران تزلزلی پدید آورد؟ تلویزیون جمهوری اسلامی عکس پاره خمینی را در اخبار شب نشان می دهد و فردایش مصلحی وزیر اطلاعات در مدرسه فیضیه از طلاب می خواهد که در برابر پاره کردن عکس امام “عکس العمل مناسب و بزرگی نشان دهند…”(۴) آیا این تند روی – واقعی یا ساختگی – جز اتحاد، بسیج و انسجام سرکوبگران نتیجه دیگری دارد؟

حسین بشیریه که از دیدگاه سنتیِ موقعیتِ انقلابی، به جنبش سبز و تظاهرات می نگرد می گوید: “در زمانی که مشروعیت نظام سیاسی محل تردید واقع شده است، بنظر می رسد که که نقطه قوت رژیم در توانایی سرکوب و در اتحاد بین نیروهای سرکوبگر نهفته باشد.”(۵) حال ما چه مانند بشیریه کاهش ظرفیت سرکوب را شرط پیدایش شرایط انقلابی بدانیم و چه آن را ضرورتی برای گسترش جنبش و تحول مسالمت آمیز بسوی دمکراسی تلقی کنیم، پرسش اساسی بجای خود می ماند که در تظاهرات با چه شعارهایی می توان به این مهم دست یافت. درعین حال فراموش نکنیم که کنش سیاسی به تظاهرات خلاصه نمی شود و جنبش سبز با تظاهرات سبزیکی نیست.

پرسیده بودید مگر در سالهای شصت “جنبشی مردمی وجود داشت” و”مردم در خیابانها علیه خمینی شعار می دادند و عکس او را لگد مال کرده بودند” که “جمهوری اسلامی هزاران تن از مخالفان خود را اعدام کرد؟”

نه خیر جنبشی مردمی و جود نداشت، ولی مجاهدین و بنی صدر به امید برانگیختن چنین جنبشی به ترور و اقدامات خشونت بار روی آوردند. با انفجار و قتل بسیاری از دولتمردان و روحانیون بنام را از میان برداشتند و چون نتیجه ای ندیدند به قطع “سرانگشتان سرکوب” پرداختند. آیا شما فکر می کنید این اقدامات هیچ تاثیری در “حدت و شدت” سرکوب نداشت؟ فضای دوقطبی و بسته تری که این جنگ رویاروی بوجود آورد زمینه مناسبی یرای جنبشی مردمی پدید نیاورد.

در تابستان شصت و هفت هم خبری از جنبش نبود ولی در عملیاتی بنام فروغ جاویدان، نیروهای مسلح مجاهدین از خاک عراق وبا پشتیبانی هوایی ارتش صدام، به خاک ایران لشکر کشیدند. آیا شما هیچ رابطه ای بین قتل عام زندانیان سیاسی و این لشکرکشی نمی بینید؟ اگر امروز بسیاری از جوانان خواهان تغییر مسالمت آمیز شیوه کشورداری اند و نه زیرکشیدن حاکمان، درست بعلت تجربه اندوزی از رفتارهای خشونتباردر گذشته و درسی است که از تجربه های انقلابی آموخته اند.

دو نکته در پایان مقال: نخست آن که اختلاف نظر در باره شعارهای تظاهرات نباید باعث شود که ماهویت سیاسی دیگری را زیر پرسش کشیم. در این برهه ما سخت به گفتگو با هم نیازمندیم و نباید واژگانی در نقد بکار گیریم که مشوق گفتگو نباشد. و دوم پرسشی از گردانندگان “انقلاب اسلامی”: زمانی شما مروج “جادلهم هی بالتی احسن” بودید، آیا هنوز به این سخن وفادارید؟

پاریس

۱۷ آذر ۱۳۸۸


 

۱) http://politic.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/19869

۲) http://enghelabe-eslami.com/maghalat-E/738_F_Rastgo.htm

۳) http://news.gooya.com/politics/archives/2009/12/097119.php

۴) http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8809190109

۵) http://www.radiofarda.com/content/o2_logos_interview/1895378.html

تاریخ انتشار : ۲۲ آذر, ۱۳۸۸ ۳:۲۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!

می‌توان و باید در شادمانی مردم فلسطین و صلح‌خواهان واقعی در جهان به خاطر احتمال پایان نسل‌کشی تمام عیار در غزه شریک بود و در عین حال، هر گونه توهم در بارۀ نیات مبتکران طرح جدید را زدود. می‌توان و باید طرح ترامپ را به زانو درآمدن بزرگترین ماشین آدم‌کشی تاریخ بشر در برابر مردم مقاوم غزه دانست.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

پیمان ابراهیم؛ از نمایش صلح تا استمرار بحران

شهناز قراگزلو: هیچ بخش الزام‌آوری در متن پیمان ابراهیم وجود ندارد که تشکیل کشور مستقل فلسطین را تضمین کند. به همین دلیل، این پیمان بیش از آن‌که زمینه‌ساز صلحی پایدار باشد، به ابزاری برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل بدون حل مسئله‌ی فلسطین تبدیل شد. صلح پایدار در خاورمیانه تنها زمانی ممکن است که بر پایه‌ی به‌رسمیت شناختن دو دولت مستقل و برابر حقوق میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها بنا شود

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

مارکسیسم و رؤیای رهایی انسان؛ از نقد سرمایه ‌داری تا دموکراتیزاسیون کامل جامعه

نگاهی راهبردی به انتخابات پیش‌روی هلند؛ در دفاع از عدالت و همبستگی اجتماعی

گسترش کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در نود و دومین هفته

سقوط ۲۶۱ درصدی دستمزد کارگران در کمتر از ده سال

پیروزی کاندیدای سوسیالیست در ایرلند: فرصتی برای بازاندیشی چپ اروپا

آتش بس در غزه