جمعه ۲ آبان ۱۴۰۴ - ۰۲:۱۵

جمعه ۲ آبان ۱۴۰۴ - ۰۲:۱۵

"گذار از کمیت به کیفیت"؛ فاز جدیدی از توسعه اقتصادی در چین؟
حبیب حسینی‌فرد: چرا رشد کمی دیگر اولویت ندارد؟ برای مدت طولانی، پکن در برنامه‌ریزی اقتصادی خود بر رشد کمی تأکید داشت؛ یعنی تمرکز اصلی بر ساخت زیرساخت‌ها و گسترش صنایع...
۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: حبیب حسینی‌فرد
نویسنده: حبیب حسینی‌فرد
چهاردهمین تحلیل هفته | درباره استراتژیِ کلانِ حکومت | «نه به اعدام»: یک گام بزرگ به‌پیش؟ | فرخ نگهدار و گودرز اقتداری
در چهاردهمین برنامه‌ی «تحلیل هفته، پرسش و پاسخ»، با حضور فرخ نگهدار و گودرز اقتداری، استراتژی کلان جمهوری اسلامی، اهداف پشت آن، و همچنین نگاه‌های متفاوت به سیاست منطقه‌ای اسرائیل...
۲ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
قیمت پنج کیلو گوشت گوساله، یک‌سوم دستمزد ماهانه کارگران
گوشت از سفره‌ی کارگران حذف شده همانطور که برنج، لبنیات و میوه هم حذف شده‌اند؛ در این شرایط صحبت از افزایش مزد و مستمری، صحبتی بی‌فایده است؛ درصدهای شورایعالی کار...
۱ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: نسرین هزاره مقدم
نویسنده: نسرین هزاره مقدم
پائیز و دگرگونی
تابستان، با تنی گرم از خاطره در باد و باران تکانی می‌خورد و آرام، رو به رفتن می‌کند. خورشید خمیازه‌ می‌کشد، و زمین، در تردیدِ خواب به خود می‌پیچد. در...
۱ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: زری
نویسنده: زری
مرگ کارگران؛ واقعیتی تکراری در سایه‌ی بی‌عدالتی ساختاری
شهناز قراگزلو: زنجیره‌ای از مرگ‌های خاموش، تصویری روشن از بی‌اهمیتی جان کارگر در نظام اقتصادی امروز ترسیم می‌کند. ایمنی کار و کرامت انسانی، به حاشیه‌ی بی‌صدای سیاست‌گذاری‌ها رانده شده است....
۱ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
فضازمانِ کلاسیک
اولین قدم برای توصیف دنیای "واقعی بیرون"، ارایه مفهومِ شیء فیزیکی است. قدم دوم، بازگویی فهم ما از این مفهوم است که می‌باید تا حدِ امکان مستقل از ادراک حسی...
۱ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: دکتر حسن بلوری
نویسنده: دکتر حسن بلوری
چرا ترامپ بگرام رامی خواهد؟
اسدالله کشتمند: «آمریکائی ها» افغانستان را بادقت به طالبان واگذارکردند وباخیال راحت رفته اند تا درآینده موعود برگردند ویا از راه دور ازاین پایگاه ایجادشده، افغانستان رابه مثابه نیروی مطیع...
۱ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: اسدالله کشتمند
نویسنده: اسدالله کشتمند

حذف یارانه ها و مسئله اشتغال

تحریمهای بی سابقه ای حلقوم اقتصاد کشور را گرفته و فشار آشکارا در حال افزایش است. در چنین شرایطی، حتی مومنان به معجزات و کرامات "بازار آزاد" امید بستن به بهبود توانمندی اقتصاد ایران را احمقانه می دانند. شاید به همین دلیل است که حتی طرفداران آتشین شوک تراپی هم در اجرای طرح درخشان شان به تردید افتاده اند و...

در تمام دوره موجودیت جمهوری اسلامی، بیکاری یکی از مهم ترین مشکلات اقتصاد ایران بوده و در دامن زدن به بسیاری از مصیبتهای اجتماعی ما نقش تعیین کننده ای داشته است. اما اکنون با طرح دولت برای “هدفمند کردن یارانه ها” بیکاری می تواند به مصیبت بزرگ تری تبدیل شود. البته احمدی نژاد که در دروغ پراکنی عامدانه از گوبلز پیشی گرفته، درست وارونه این حقیقت را تبلیغ می کند و مدعی است که سه سال بعد از اجرای این طرح از بیکاری و فقر در ایران اثری نخواهد ماند! ولی اندکی تأمل در بدیهی ترین واقعیتهای اقتصادی کشور جای تردیدی باقی نمی گذارد که خودِ همین طرح در گستراندن دامنه بیکاری اثرات فاجعه باری خواهد داشت.

قبل از هر چیز باید توجه داشت که حتی اگر هیچ مشکل اقتصادی دیگری پیش نیاید، مسأله اشتغال مفید جوانان در دو دهۀ پیش رو مهم ترین مشکل اقتصادی کشور ما خواهد بود. فراموش نباید کرد که افزایش جهشی نرخ تولد در دهه اول حیات جمهوری اسلامی ( مخصوصاً در فاصله ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۴ ) ترکیب جمعیتی کشور ما را تغییر داد و کودکان آن دوره اکنون وارد بازار کار شده اند. طبق اسناد مرکز آمار ایران ( در سال ۱۳۸۵ ) گروه های سنی ۱۵ تا ۲۹ ساله ها ۳۵ در صد کل جمعیت کشور را تشکیل می دادند. در چهار – پنج سال گذشته نه تنها فرصتهای اشتغال افزایش نیاقته، بلکه وضع عمومی اقتصاد بیش از پیش خراب تر شده است. اقداماتی که دولت احمدی نژاد ظاهراً برای ایجاد اشتغال به راه انداخت، نتایج کاملاً معکوسی به بار آورد. مثلاً پر سروصداترین آنها “طرح بنگاه های زود بازده” بود که ضربه بزرگی به اقتصاد وارد آورد و سیستم بانکی کشور را عملاً فلج کرد. زیرا احمدی نژاد درست با همین شعارهای عوام فریبانۀ “عدالت خواهی” که در مورد “طرح هدفمند کردن یارانه ها” راه انداخته، بانکها را وادار کرد با نرخ بهره بسیار پائین به “طرح بنگاه های زود بازده” وام بدهند. اما در حقیقت این طرحی بود برای تزریق پول به وابستگانِ به اصطلاح “سپاه و جهاد و نهاد”. بنابراین به طور طبیعی، بخش اعظم وامها به جیب کسانی سرازیر شد که نه قرار بود “بنگاه های زود بازده” راه بیندازند و نه بدهیهای شان را به سیستم بانکی پس بدهند. طبق گفته احمد توکلی که رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی است، ۴۶ در صد این طرحها اصلاً اجرا نشدند! و فراتر از این، ( به قول احمد سیف ) حدود ۵۰ در صد کل وامهای دوره احمدی نژاد به جیب فقط ۱۶۸ نفر سرازیر شد که جمعاً ۱۷ هزار میلیارد تومان دریافت کردند، یعنی به طور متوسط، هریک ۱۰۱ میلیارد تومان ! و ۹۰ در صد وامها به پروژه هایی داده شده که سرانجام شان معلوم نیست. در نتیجۀ این نوع وامها بود که سیستم بانکی کشور به ورشکستگی کشانده شد و اکنون با کوهی از “مطالبات معوق” یا طلبهای غیر قابل وصول روبروست که حجم آنها ( بسته به روایتهای متناقض بانک مرکزی ) بین ۳۸ تا ۴۵ میلیارد دلار در نوسان است. کاملاً روشن است که این سیستم بانکی با این مشکل غیر قابل حل، دیگر قادر نیست حتی به حیاتی ترین نیازهای بنگاه های تولیدی کشور پاسخ بدهد. در چنین شرایطی، اقتصاد ایران که اکنون در باتلاق یک رکودِ تورمی فلج کننده دست و پا می زند، نه تنها قادر به ایجاد فرصتهای شغلی جدید برای پاسخ گویی به نیازهای نیروی کار جوان کشور نیست، بلکه نمی تواند حتی امکانات اشتغال موجود را حفظ کند. بیکارسازیهای عظیم دوره دو ساله اخیر بهترین شاهد از بین رفتن امکانات اشتغال موجود در کشور ماست. یکی از نتایج وحشتناک ناتوانی اقتصاد ایران در ایجاد فرصتهای جدید اشتغال، فرار نیروی کارجوان و تحصیل کرده ما به خارج از کشور است. به گزارش صندوق بین المللی پول، ایران به لحاظ “فرار مغزها” در میان کشورهای در حال توسعه در رتبه اول قرار دارد و سالانه حدود ۱۵۰ هزار نفر از تحصیل کرده ها کشور را ترک می کنند. و بنا به یک محاسبه، این گریز بزرگ، سالانه حدود ۴۰ میلیارد دلار به اقتصاد کشور ضربه می زند. در یک کلام، کشور ما حتی بدون هدفمند سازی یارانه ها هم اکنون با مشکل بزرگ و خُرد کننده ناتوانی در ایجاد فرصتهای جدید اشتغال روبروست.

حال اگر اثرات طرح هدفمند سازی یارانه ها را بر مشکلات کنونی اشتغال اضافه کنیم، بهتر می توانیم ابعاد فاجعه ای را که در شُرف وقوع است، دریابیم. تردیدی نیست که این طرح با گران تر کردن هزینه های لازم در صنعت و کشاورزی و حمل و نقل، بنگاه های اقتصادی موجود را آسیب پذیرتر خواهد ساخت. و تردیدی نیست که بنگاه های اقتصادی (چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی و شبه دولتی ) حتی اگر ورشکست هم نشوند، از طرق مختلف سعی خواهند کرد این افزایش هزینه ها را به مصرف کننده و به نیروی کار شاغل منتقل کنند. آنی ترین و قطعی ترین نتیجه این انتقال، مخصوصاً در کشوری که نیروی کار سازمان یافته تحمل نمی شود و نزدیک به ۸۰ در صد کارگران با قراردادهای موقتی و سفید امضاء کار می کنند، این خواهد بود که اولاً دستمزدهای واقعی کاهش یابند، ثانیاً به عقب انداختن پرداخت دستمزدها حتی از آنچه اکنون هست، بیشتر بشود، ثالثاً بخشی از نیروی کار اخراج شود و عملاً ساعات کار و شدت کار پرسنل باقی مانده افزایش یابد. البته “دولت مهرپرور” ممکن است ادعا کند که از منافع کارگران دفاع خواهد کرد و نخواهد گذاشت چنین وضعی پیش بیاید. اما می دانیم که همین “دولت مهر پرور” ادعا می کند که در پی کارآمد کردن بنگاه های اقتصادی است و می خواهد آنها روی پای خودشان بیایستند و قدرت رقابتی بهتری داشته باشند. و همچنین می دانیم که همین “دولت مهرپرور” در بی دفاع کردن کارگران در مقابل کارفرمایان آشکارا خشن تر از دولتهای پیشین عمل کرده است. و بعلاوه دست اش در دست کسانی است که بخش اعظم (لااقل) اقتصاد دولتی و شبه دولتی کشور را در کنترل دارند. پس دلیلی ندارد اینها که در مقابل اعتصاب بازاریان حتی دو روز هم مقاومت نکردند، ولی در سرکوب حرکتهای کارگران برای وصول دستمزدهای ماهها عقب افتاده شان حتی یک لحظه تردید نکرده اند، پس از این طور دیگری عمل کنند.

البته آنها می گویند با اجرای طرح “هدفمند کردن یارانه ها”، به فاصله چند ماه اقتصاد ایران وضع بهتری پیدا خواهد کرد. اما این هم یک دروغ گوبلزی است. فراموش نباید کرد که اجرای این طرح را می خواهند در شرایطی پیش ببرند که تحریمهای بی سابقه ای حلقوم اقتصاد کشور را گرفته و فشار آشکارا در حال افزایش است. در چنین شرایطی، حتی مومنان به معجزات و کرامات “بازار آزاد” امید بستن به بهبود توانمندی اقتصاد ایران را احمقانه می دانند. شاید به همین دلیل است که حتی طرفداران آتشین شوک تراپی هم در اجرای طرح درخشان شان به تردید افتاده اند و اجرای آن را بی سروصدا مدام عقب می اندازند.

تاریخ انتشار : ۹ مهر, ۱۳۸۹ ۷:۲۹ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

فلسطین و وجدان بشریت، فراموش نمی‌کنند؛ صلح را فریاد می‌زنند!

می‌توان و باید در شادمانی مردم فلسطین و صلح‌خواهان واقعی در جهان به خاطر احتمال پایان نسل‌کشی تمام عیار در غزه شریک بود و در عین حال، هر گونه توهم در بارۀ نیات مبتکران طرح جدید را زدود. می‌توان و باید طرح ترامپ را به زانو درآمدن بزرگترین ماشین آدم‌کشی تاریخ بشر در برابر مردم مقاوم غزه دانست.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

پیمان ابراهیم؛ از نمایش صلح تا استمرار بحران

شهناز قراگزلو: هیچ بخش الزام‌آوری در متن پیمان ابراهیم وجود ندارد که تشکیل کشور مستقل فلسطین را تضمین کند. به همین دلیل، این پیمان بیش از آن‌که زمینه‌ساز صلحی پایدار باشد، به ابزاری برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل بدون حل مسئله‌ی فلسطین تبدیل شد. صلح پایدار در خاورمیانه تنها زمانی ممکن است که بر پایه‌ی به‌رسمیت شناختن دو دولت مستقل و برابر حقوق میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها بنا شود

مطالعه »

مصونیت اسرائیل از مجازات برای جنایات جنگی، قتل روزنامه‌نگاران بیشتری را دامن می‌زند…

گرچه من و سایر هم‌کارانم در شورای سردبیری سامانه کار به هیچ عنوان خود را خبرنگار یا ژورنالیست حرفه ای نمی دانیم ولی نمی‌توانیم درد و نگرانی عمیقمان را از آنچه بر سر راویان تاریخی این دوران منحوس وسیله دولت اسراییل و رژیم نسل کش نتانیاهو آمده است را پنهان کنیم. ما به همه روزنامه نگاران و عکاسان شریفی که در تمامی این دو سال از میدان جنایات غزه گزارش فرستاده اند درود می‌فرستیم و یاد قربانیان این نبرد نابرابر را گرامی می‌داریم.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

“گذار از کمیت به کیفیت”؛ فاز جدیدی از توسعه اقتصادی در چین؟

چهاردهمین تحلیل هفته | درباره استراتژیِ کلانِ حکومت | «نه به اعدام»: یک گام بزرگ به‌پیش؟ | فرخ نگهدار و گودرز اقتداری

قیمت پنج کیلو گوشت گوساله، یک‌سوم دستمزد ماهانه کارگران

پائیز و دگرگونی

مرگ کارگران؛ واقعیتی تکراری در سایه‌ی بی‌عدالتی ساختاری

فضازمانِ کلاسیک