بنام خداوند جان و خرد
در هر جامعه، دانشجویان و دانشگاهیان بعلت عدم وابستگی به ساختار حکومت و برکنار از اشتغالات مالی، در ارزیابی مسائل اجتماعی و سیاسی از بینش روشن، درست اندیشی و نواندیشی برخوردارند. بهمین جهت، در برابر نادرستی ها، نارسایی ها و نابسامانی های ناشی از سوء مدیریت و سیاست دولتمردان، به ویژه در رابطه با نفی و نقض آزادیهای بنیادین شهروندی که برای پیشرفت دانش و فن و توسعه جامعه ضروری است، مواضعی منتقدانه و گاه چالشگرانه می گیرند. بهمین دلیل، دانشجویان و دانشگاهیان همواره پیشگام تغییرات مسالمت آمیز همسو با ارزشهای روز بشمار می روند، بنابراین، غالبﺄ در رویارویی جدی با مقامات حکومتی قرار می گیرند.
از سوی دیگر، از آنجایی که دانشجویان مدیران و سرمایه های اجتماعی وسیاسی آینده کشور هستند و مواضع چالشگرانه آنان براستی نگرانیهای همه مردم از وضع موجود، و خواسته های مردم را بر پایه استدلال علمی– سیاسی بازتاب می دهند، از پذیرش اجتماعی ویژه برخوردارند. هنگامی که این موضعگیری ها در پیوند با بحرانهای درازمدت و زیانبار برای جامعه باشد، مردم به نحو آشکاری در مقام پشتیبانی از خواسته دانشجویان بر می آیند. چنانکه در پیوند با یک دهه جنگ ویتنام و پیامدهای زیانبار اجتماعی و سیاسی آن، دانشجویان دانشگاههای امریکا برای نخستین بار در مقام انتقاد و اعتراض به سیاستهای نادرست دولت فدرال برآمدند و قویا خواستار پایان دادن به آن جنگ غیرانسانی شدند، روندی که پشتیبانی اکثر مردم امریکا را در پی داشت. همینطور در دهه شصت، دانشجویان بسیاری از دانشگاههای کشورهای اروپایی، به ویژه فرانسه، مواضع اعتراض آمیزی نسبت به سیاستهای دولتهای خود در پیش گرفتند که سبب تغییرات سیاسی در برخی از آنها از جمله فرانسه شد.
نقش دانشجویان در تحولات یکصد سال گذشته جامعه ایرانی مشهود و رو به افزایش بوده است. در سالهای ۸۷-۱۲۸۷، که استبداد داخلی و استیلای خارجی که بر تمامی شئونات کشور سایه افکنده بود، در پرتو افزایش شمار فارغ التحصیلان مدرسه دارالفنون و آشنایی آنان با اندیشه های اجتماعی و سیاسی نوین، سبب نوشتن و انتشار رساله هایی در ترویج اندیشه های نوین درباره آزادی های مدنی و ضرورت تغییر نظام استبدادی شد. به ویژه پس از ماجرای تنباکو، بسبب گسترش قابل توجه مدارس جدید و افزایش شمار باسوادان در جامعه، دانشجویان و تجددخواهان با طرح اندیشه های نوین در چارچوب خواستهای مردمی، گسترش حوزه سیاست به پایین هرم جامعه را تشدید نمودند. روندی که به انقلاب مشروطیت انجامید. در این دوران، افزون بر نقش نواندیشان داخلی، دانشجویان ایرانی در خارج از کشور هم در پیشبرد این هدف ملی نقش ویژه ای ایفا نمودند.
پس از کودتای ۱۲۹۹، که سیاستهای نوسازی کشور مورد توجه حکومت استبدادی وقت قرار گرفت، بسیاری از روشنفکران و دانش آموختگان که خود پشتیبان برنامه های نوین سازی بودند، وقتی با سیاست سرکوب و ارعاب و کنترل مطبوعات و محدودیت آزادی های سیاسی و مدنی مواجهه شدند، دچار سرخوردگی سیاسی گشتند. چنانکه اعتراضات دانشجویی دانشکده های حقوق و تربیت معلم تهران در سال ۱۳۱۶ و بیانیه دانشجویان و دانش آموختگان ایرانی مقیم اروپا بر نقد سیاست حاکم، پیامدهمین سرخوردگی سیاسی بود. در همین سال نخستین مجمع دانش پژوهان مخالف رژیم دستگیر و اعضای آن زندانی شدند. در سالهای ۲۷-۱۳۲۰، دانشجویان در فعل و انفعالات سیاسی و اجتماعی کشور به ویژه در پیوند با برنامه های توسعه و نقش فعال احزاب، انجمن ها و مطبوعات، و تا حدودی در روند انتخابات تهران، حضور موثری داشتند. موثرترین حضور فعال دانشجویان در رابطه با فعالیتهای سیاسی و مدنی، در نهضت ملی کردن صنعت نفت پدیدار شد. همین سابقه فعالیتهای سیاسی این دوران سبب شد که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ هم فعالیتهای سیاسی دانشجویان با تمام محدودیتهای موجود همچنان ادامه یابد. شهادت سه نفر از دانشجویان مبارز و آزادیخواه در صحن دانشکده فنی دانشگاه تهران پیامد حضور شاخص دانشجویان در صحنه سیاست بود. از آن تاریخ روز ۱۶ آذر (۱۳۳۲) و سپس روز یکم بهمن (۱۳۴۰)، روزهای پیوند جامعه دانشجویی با نسلهای آینده خود در مبارزه برای نیل به آزادی شدند. افسوس که خواست و آرزوی یکصد ساله ملت ایران برای دستیابی به آزادی و حقوق بنیادین و شهروندی هنوز گرفتار ارزشهای استبدادی مانده و مردم ایران کماکان باید شاهد رخدادهایی دلخراش چون ۱۸ تیرها و ۲۳ خردادها باشند.
اکنون بزرگداشت شانزده آذر در شرایطی برگزار می شود که صدها دانشجو بخاطر اعتراضات مسالمت آمیز خود در زندان ها بسر می برند و در استانه برگزاری بزرگداشت این روز، هنوز بسیاری از فعالان دانشجویی را دستگیر و روانه زندان می کنند.
ما امضاء کنندگان ضمن بزرگداشت این روز تاریخی اعلام همبستگی با جنبش دانشجویان و جنبش سبز مردمی برای استقرار دموکراسی و حقوق بشر، اعلام می داریم:
۱- دانشجویان در بند باید هر چه زودتر آزاد شده و از آنها اعاده حیثیت گردد.
۲- همه دانشجویان باید از امکانات و فرصتهای یکسان بهره مند شوند و از اعمال هرگونه تبعیض عقیدتی، اعتقادی و جنسیتی خودداری شود.
۳- استقلال از دست رفته باید به دانشگاها باز گردانده شود.
۴- از استقرار عوامل حکومتی مجری تفتیش عقیده و اعتقاد در دانشگاهها باید خودداری و به فضای امنیتی– پلیسی تحمیل شده به دانشگاهها پایان داده شود.
۵- ارزشهای آزاد اندیشی و نواندیشی که مقتضای منطقی و ضروری فضای علمی و پژوهشی دانشگاه است باید محترم شناخته شود.
۶- حقوق صنفی دانشجویان باید محترم شناخته شود.
۷- آمران و عاملان کشتار، خشونت و برخوردهای غیرقانونی با دانشجویان باید معرفی و مورد پیگرد قانونی قرار گیرند.
۱۵ آذرماه ۱۳۸۸
جبهه ملی ایران، حزب ملت ایران، نهضت آزادی ایران، شورای فعالان ملی مذهبی، حزب ایران، حزب مردم ایران