دوشنبه ٢۴ بهمن ١٣٩٠ آخرین روز وداع با مادر عالم تاج کلانتری، مادر بیژن جزنی و خواهر سعید و منوچهر کلانتری بود. در این روز، پیکر این بانوی مبارز و سخت کوش، مادر نماد جنبش فدائی به خاک سپرده شد. مراسم خاک سپاری فرصتی بود برای گرامی داشت انسانی والا که زندگی اش را وقف مبارزه برای یک جامعه انسانی و نوین کرد. بیم و هراس این بود، به دلیل روز کاری، سرمای سوزناک تهران، موانع و مشکلات امنیتی و یا گرفتاری و دلایل شخصی، از مراسم خاکسپاری آن گونه که شایسته مادر است، استقبال نشود. در گیرو دار نبرد درونی، امید بر بیم غلیه کرد و جمعیتی شایسته در مراسم حضور یافت.
مراسم، حدود ساعت یازده صبح به پایان رسید. در طول مراسم، رفیقی بیاد مادر بیژن، گفت: “گرامی می داریم یاد و خاطره مادر جزنی، سرگلی از گل های زنان پیشتاز ایران را که رفیق بیژن جزنی را در دامانش پرورش داد.
گرامی می داریم یاد و خاطر بیژن و یارانش را که یاد و خاطر مبارزات شان، فضای اندوهناک کشور را غرق در نور می کند. یاد جان باختگانی را گرامی می داریم که با پایمردی و جانفشانی، جان شان را در راه رهائی توده های مردم ایران از دست دادند.
وی در پایان، با خانواده های جزنی و کلانتری و یاران بازمانده از دوران مبارزات مادر بیژن، به ویژه مادر لطفی که همواره یار و همدم مادر در تمامی دوران سخت زندگی، به ویژه در سال های پایانی عمر مادر بیژن بود، ابراز همدلی کرد و به آن ها تسلیت گفت.
در ادامه مراسم، رفیقی بیاد مادر بیژن قطعه شعر زیر را بنام “آیینه” خواند.
زمین پیر پایدار،
هوای توست در سرم.
گرچه این کالسکه عمر زیر ران ناتوان من،
سوی دیگری شتاب می کند،
آنجا کنار باغی، سراغی از یاران رفته گرفتیم،
اینجا کنار رودی، سرودی به یاد رفتگان خواندیم،
بی دوستان رفته و یاران از دست رفته، تنها ماندیم.
گفتیم که اندوه بر نشسته بر دل را با استعاره هایی به اهل راز گوییم،
دیدیم غیر از آیینه! یاری نمانده است، تا راز باز گوییم.
اندوه بر نشسته بر دل را به اهل راز گوییم،
فردا که آیینه تنها می ماند،
تصویر کدام عزیز را در خود جای می دهد.
زمین پیرپایدار،
زمین پیر پایدار،
هوای توست در سرم. هوای توست در سرم.
در پایان مراسم با درخواست مادران، رفیقی “مرغ سحر” را خواند و جمعیت با وی همنوائی کرد.
مراسم یادمان مادر عالمتاج کلانتری روز جمعه ٢٨ بهمن در تهران برگزار خواهد شد.
جمعی از یاران بیژن – داخل کشور