چند صذ نفر از کارگران بازنشستە ذوب آهن اصفهان در اعتراض بە عدم دریافت حقوق ۳ ماە گذشتە شان، در مقابل محل کانون بازنشسگی کارخانە ذوب آهن تجمع نمودند و خواهان پرداخت حقوق ۳ ماهە گذشت خود و پرداخت بە موقع و منظم حقوق ماهیانە خود شدند. کارگران تجمع کنندە اعلام کردند تا زمان رسیدن بە خواستە های خویش بە اعترا ض خود آدامە خواهند داد. به گزارش خبرگزاری مهر، ۳۵۰ کارگر کارخانه، صنایع مخابراتی راه دور شیراز با سر دادن شعارهای «مصوبات دولت اجرا باید گردد»، «حق و حقوق کارگر پرداخت باید گردد» و «زندگی، معیشت، حق مسلم ماست» نارضایتی خود را از اجرایی نشدن مصوبات سفرهای استانی رئیس جمهور ابراز داشتند.به گزارش کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری، کارگران “نساجی قائمشهر” در اعتراض به عدم پرداخت ۱۷ ماه دستمزدهای معوقه خود برای چندمین بار دست به اعتراض خیابانی زدند.
کارگران در این اعتراض جمعی خواهان پرداخت دستمزدهای عقب افتاده خود شدند. آنان همچنین خواستار راه اندازی کارخانه و تامین مواد اولیه برای شروع خط تولید گردیدند
به گزارش فعالان ضدسرمایه داری گیلان، کارگران کارخانه “نوپوش” در شهر صنعتی رشت، اخیرا در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدها و پاداش و مزایای معوقه خود دست به اعتصاب زدند.
حدود ۲۵۰ کارگر که بیشتر آنان زن هستند به علت عدم پرداخت ۸ ماه دستمزد و مزایای معوقه خود از تاریخ ۶ تیرماه دست به اعتصاب زدند. طبق آخرین خبر در تاریخ ۲۵ تیرماه معادل یکماه دستمزد از ۸ ماه دستمزد معوقه به کارگران پرداخت شده و کارگران به اعتصاب خود پایان داده و به سر کار بازگشته اند. قرار است در تاریخ ۵ مردادماه نیز بخشی دیگر از مطالبات معوقه به کارگران پرداخت گردد.
بنا بر گزارش دیگری، کارگران شرکت “ایرانیت” شهرری در اعتراض به وضعیت نابسامان این شرکت که در معرض تعطیلی قرار گرفته است، در مقابل فرمانداری این شهر تجمع اعتراضی برپا نمودند.
کارگران معترض که تعداد آنان حدود ۳۰۰ نفر بود با در دست داشتن نوشته هایی همچون “ما خواهان ادامه تولید کارخانه هستیم”، این تجمع را برگزار کردند.
همە این اعتراضات کە تنها در حول و حوش یک هفتە اخیر بوقوع پیوستەاند با اینکە تنها بخش کوچکی از اعتراضات کارگری هستند اما خود بە تنهایی تصویر نسبتا روشنی از وضعیت فلاکت بار اقتصادی– اجتماعی و شدت نارضایتی و افزایش اعتراضات کارگری را نشان می دهند
این اعتراضات در شرایطی رخ می دهند و با شتاب فزونی می گیرند، کە فعالیت های سندیکای توسط دولت ممنوع گردیدە و همانگونە کە در هفتە های اخیر شاهد بودەایم تعداد دیگری از فعالین کارگری در شهرهای مختلف باز داشت و زندانی گردیدە و منصور اسالو رهبر سندیکای وا حد نیز کە برای درمان از زندان بیرون آمدە ولی عملا بنوعی در حبس خانگی بە سر میبرد، ابراهیم مددی و رضا شهابی وعدە دیگری نیز کە قبلا زندانی شذە اند همچنان در زندان هستند.
تعداد کارگران، کارمندان شاغل و باز نشستە گانی کە با تاخیر چند ماهە حقوق شان را دریافت می کنند تا کنون سیر صعودی داشتە است.این در حالی است کە هزینە های زندگی در نیز با شتاب افزایش یافتە و حقوق و دستمزد کارگران و مستمری بگیران، حتی اگر بە موقع نیز پرداخت شود، در بهترین حالت تنها کفاد مخارج ۱۰ روز از یک زندگی فقیرانە خانوادە های کارگری و سایر مزد بگیران را می دهد.بهمین جهت، برغم فضای سرکوب و ارعاب و بیکاری گستردە، تعداد زحمتکشانی کە دستمزد نا چیز، بیکاری ، گرانی، زورگویی و سرکوب آنها را بە ستوە آوردە است بیش از بیش کاسە صبرشان لبریز می شود، و بی مهابا بە اشکال مختلف دست بە اعتصاب و اعتراض می زنند و بە وضع موجود اعتراض می کنند. بی جهت نییست، کە کارکنان شرکت مخابرات راە دور، بر پارچە نوشتەای کە بە بلندی عرض یک خیابان است خطاب بە احمدی نژاد می نویسند ، وعدەهای را کە بە ما دادی عملی کن، ما تا آخر ایستادەایم. امروزە دیگر این تنها کارکنان این شرکت نیستند کە در برابر بانیان ظلم و استثمار و بی عدالتی و خفقان پرچم ایستادگی بر افراختە و طلب حق می کنند، بلکە این یک رو حیە عمومی در میان زحمتکشان است. رسانە های تحت کنترل و سانسور ایران تنها ، گاە گاهی با درج خبر و گزارش دم و گوش بریدەای تنها بخش کوچکی از اعتراضات و نارضایتی شذیدی را کە نسبت بە حکومت در میان کارگران وجود دارد علایمی از این روحیە را آشکار می کنند. این در حالی است کە وسعت اعتراضات و خرابی اوضاع اقتصادی بسیار وسیع تر از آن است کە تصور می شود.وقتی کە کارخانە بزرگ و معتبری مانند ذوب آهن با کارگران باز نشستە خود چنین رفتار می کند، وای بە حال موسسات دیگر. وقتی کە نیمی از کارکنان و کارگران باز نشستە، بخش دولتی هنوز با گذشت بیش از ۵ ماە از سال جدید،همان ۶ درصد اضافە حقوق نا چیز خود را نیز دریافت نکردەاند، پس وای بە حال سایر بازنشسگان، وای بر تولید و صنعت.با این اوصاف سران حکومت بجای اینکە بە فکر چارەای برای این همە افلاس و فلاکت، کە خود آفریدەاند باشند، همچنان در گیر جنگ قدرت و ثروت هستند، تا آنجا کە از قربانی کردن کشور نیز در این راە باکی ندارند
یکی از دلایلی کە باعث منع کردن فعالیت های سندیکایی و صنفی کارگران و سرکوب خشن فعالین کارگری گردیدە، بی گمان بیم و نگرانی حکومت از سازماندهی وجهت دهی، اعتراضات و نارضایتی های کارگری توسط تشکلهای و فعالین صنفی، بویژە در شرایط بحرانی است. اما با این وجود می بینیم کە اعتراضات کارگری علاوە بر افزایش و گستردگی بیش از گذشتە، از لحاظ سازماندهی و جهت یابی ارتغا می یابند، بطوریکە سرکوب این اعتراضات روز بە روز برای حکومت دشوارتر و پر هزینە تر می شود. اینک در حالیکە ماشین سرکوب، این تنها وسیلە باقی ماندە برا حکومت، روز بە روز بیشتر اسقاط می شود، جنبش کارگری دور دیگری از اعتلا را پیش روی دارد. با این حال جنبش کارگری بدون همکاری و برقراری پیوند تنگا تنگ با جنبش دمکراتیک جاری بە تنهایی نمیتواند خود را از چنگال استبداد کارگر ستیز حاکم رها سازد.این واقعیت در مورد جنبش سبز نیز صادق است.این جنبش نیز نمیتواند بدون پیوند با جنبش مزد بگیران بە اهداف خود دست یابد. بخصوص در شرایط کنونی کە جامعە بخاطر سیاستها و ناتوانیهای حکومت این چنین در بحران و تباهی غرق گشتە و روز بروز نیز بیشتر در آن فرو میرود، این پیوند و همبستگی اهمیت تعین کنندەای برای جامعە دارد.باید این اعتراضات را دامن زد. افکار عمومی را بە حمایت از آن کساند و انها را بە سطح اعتصاب سراسی فرا رو یاند. درست است کە اکثر این اعتصابات، فعلا تدافعی هستند، اما بدلیل آنکە حکومت قادر بە رفع زمینەهای اعتراضات صنفی نیست و کارگران نیز نمیتوانند، و ضعی را کە مرتب نیز بدتر می شود تحمل کنند، دیری نخواهد پایید کە مطالبات سیاسی تعرضی جای مطالبات تدافعی صنفی را بگیرند و فرایند تحول در جامعە را شتاب دهند