شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۵

شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۵

مارکس؛ پیامبر، دانشمند، مصلح اجتماعی؟
فلسفه مارکسیستی در رابطه تنگاتنگ با تحول اقتصاد سیاسی و تجربیات جنبش طبقه کارگر شکوفا شد. این فلسفه بین سالهای 1852-1848 میلادی بشکل فلسفه ای عملگرا و رهایی بخش در...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: آرام بختیاری
نویسنده: آرام بختیاری
رسیدگی به کشتن انسان، تاریخ انقضا ندارد
سال‌هاست که موضوع اعدام‌های سال ۱۳۶۷ به عنوان رویدادی که آیت الله منتظری که خود شخص دوم نظام و قائم مقام رهبری به شمار می‌رفت پیشتاز اعتراض به آن به...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: عمادالدین باقی
نویسنده: عمادالدین باقی
پیچیدگی زیستن در قومیت‌‏ها/ گفتارهایی درباره وضعیت زندگی زنان عرب، بختیاری و ترکمن که مشکلات‏شان کمتر به گوش دیگران می‌‏رسد
متاسفانه برنامه‌‏ریزان مرکزنشین، غافل از این تفاوت‏‌های اجتماعی‏‌اند و هیچ‌گونه تمهیدی برای حل این مشکل در نظر نمی‏‌گیرند. برای مثال می‏‌شود سهمیه بومی دانشگاه‏‌های موجود برای زنان را به حداکثر...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: الناز محمدی
نویسنده: الناز محمدی
به یادِ ۹ یَلِ عاشق!
به نام جاودان رهروان آزادی, به یاد بی‌کران خوش‌رهان آزادی, به شوق جاری بیژن, به یاد شعر عزیز ...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: بیژن اقدسی
نویسنده: بیژن اقدسی
تقی رحمانی - از تپه‌های اوین سال ۵۵ تا زیرزمین ۲۰۹ در سال ۶٧
اعدام ۹ زندانی سیاسی در تپه‌های اوین در سال ۱۳۵۵، از جمله بیژن جزنی، که همگی حکم داشتند سؤالی تاریخی را زنده می‌کند: چرا؟ سال‌ها بعد، در ۱۳۶۷، جمهوری اسلامی...
۳۰ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: تقی رحمانی
نویسنده: تقی رحمانی
۵۰ سالگی جنایت در تپه‌های اوین/ تیرباران بیژن جزنی و ۸ زندانی دیگر با ادعای دروغ فرار از زندان
درست ۵۰ سال پیش و در همین ساعات عصر جمعه ۹ زندانی سیاسی را با دست‌ها و چشم‌های بسته به تپه‌های اوین بردند و اعدام کردند و روز بعد در...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: مهرداد خدیر
نویسنده: مهرداد خدیر
به یاد یاران، به یاد آن دوران
بگذار از ترنم باران و شرجی سخن بگویم، بگذار از هم بگوئیم، بگذار دوباره از گنو و پنجه بگویم. از آن عزیزانی که رفتند ...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد

آرمان شهر و آرمان شهرسازی در رابطه با ایدئولوژی

با وجود بی ‌اعتبار شدن مرام‌ ها، بنابراین، آرمان ‌شهرهای پیشنهادی آنها، آرمان شهرسازی از اعتبار نیفتاده ‌است. بلحاظ شتابی که تغییر بخود گرفته و اهمیتی که آینده یافته ‌است و نیز بدین لحاظ که بدون اندیشه راهنما عمل ناممکن است و بدون تعیین هدف، وارد هیچ عملی نمی‌ توان شد و تشخیص و تعیین هدف نیز به اندیشه راهنما ممکن می‌شود، در همان ‌حال که بن ‌بست اندیشه راهنما، پیشنهاد آرمان ‌شهر را ناممکن کرده‌است، آرمان شهر سازی همچنان ادامه دارد.

ایدئولوژی خود نیروی محرکه است و نیروی محرکه ‌ای است که مشروعیت بخشنده و سمت یاب ترکیب نیروهای محرکه و عمل آنها در نظام اجتماعی است. از این‌رو، هرگاه ایدئولوژی بیان قدرتی باشد که به ترکیب نیروهای محرکه (دانش و فن و سرمایه و…) با قدرت (= زور) مجوز می ‌دهد، ناگزیر، بکاربردن زور را موجه می ‌کند و با نظامی اجتماعی بسته (بنابراین که ایدئولژی توتالیتاریسم باشد) و یا نظام های اجتماعی بیشتر و یا کمتر باز (از مرام ‌های توجیه گر استبداد تا نئولیبرالیسم) سازگاری می ‌جوید.

هرگاه این نظام اجتماعی نیمه باز، نظام سرمایه‌داری باشد، بنابر قاعده، در جریان بزرگ شدن و متمرکز شدن و متکاثر شدن و انباشت سرمایه، ایدئولوژی از خود بیگانه می‌شود. چنانکه لیبرالیسم (بازار رقابت کامل) در نئولیبرالیسم و از آن تا تاچریسم و ریگانیسم و لیبرالیسم وحشی از خود بیگانه شده‌ است. هم اکنون، ایدئولوژی از خود بیگانه شده توانا به توجیه آلودگی محیط زیست و تخریب عظیم نیروهای محرکه (بنابر برآورد مربوط به سال ۲۰۱۳، میزان سرمایه‌ای که در بازار فرآورده‌ های مشتق بکار افتاده‌اند، ۱۰ برابر کل تولید جهان است) و ویران‌گر بودن افزون بر دو سوم تولیدها و خدمات، نیست. آیا چاره ‌ای برای پایان بخشیدن به تخریب پیشنهاد می‌کند؟ چاره‌هائی که پیشنهاد می ‌کرد، نظیر این چاره: رشد مسئله‌ هائی را که پدید می ‌آورد خود حل می‌ کند و یا دانش و فن می ‌توانند مسئله ‌های ایجاد شده را حل کنند، حقیقت پیدا نکرده و بی‌اعتبار شده ‌اند. در حقیقت، هرگاه نیروهای محرکه بخواهند، در بطن نظام اجتماعی، در رشد بکار افتند، قدرت (= سرمایه‌داری) را از راه باز کردن نظام اجتماعی، در معرض انحلال قرار می ‌دهند. از این‌رو، ایدئولوژی سرمایه‌داری، به ضرورت، با بسته تر شدن نظام اجتماعی، دمساز می ‌شود. بدین‌قرار، از خود بیگانه شدن ایدئولوژی ما را، هم از اندازه تخریب نیروهای محرکه، با خبر می ‌کند و هم از چونی و چرائی بازتر نشدن و بسا بسته‌تر شدن نظام اجتماعی مطلع می ‌گرداند و هم از این واقعیت آگاه می ‌کند که ماده کشنده آرمان‌شهر، پیش از تولد آن، در ایدئولوژی وجود دارد. و هرگاه ایده‌ئولوژی بیان استقلال و آزادی باشد و به ترکیب نیروهای محرکه با حقوق، مشروعیت ببخشد، چون حد گذار نیست و حد بردار است، قدرت بی ‌نقش و حقوق با نقش می ‌شوند. هرگاه عدالت بمثابه میزان تمیز حق از ناحق، همواره درکار باشد، بنابراین، آرمان شهر نقش تشخیص هدف و روش را برعهده بگیرد، رابطه‌ ها می ‌توانند در رابطه قوا از خود بیگانه نشوند و قدرت هیچ‌گاه پدید نیاید و عامل از خود بیگانه کردن اندیشه راهنما نشود. بدین‌سان، ترکیب نیروهای محرکه در بازکردن نظام اجتماعی بکار می‌افتد و این نظام، بر وفق اندیشه راهنما، در جهت استقرار آرمان ‌شهر، همچنان باز و بازتر می ‌گردد. از این منظر شوک های مهم آرمان و آرمان شهری منتجه از نظریات بقرار زیر می باشد که گزاره های زیر را در بر می گیرد:

۱. عامل راهبر به جامعه ‌آرمانی، همواره قدرت است. غافل از این‌که قدرت فرآورده تخریب است و با تخریب، بر خود می ‌افزاید و بزرگ و متمرکز می ‌شود. بنابراین، نه آرمان ‌شهر که ویرانه ‌شهر را می‌ سازد.

۲. بنابر قاعده ‌ای که قدرت از آن پیروی می ‌کند، همواره باید میزان ویران ‌گری از میزان سازندگی بیشتر باشد. چراکه اگر این نسبت وارونه شود، قدرت از میان می ‌رود. بنابراین، نه بهشت که جهنم پدید می ‌آورد.

۳. جامعه‌ ها و شهروندان آنها، بمثابه واقعیت، با مجازی که این و آن آرمان‌ شهر باشد، نمی ‌توانند رابطه برقرار کنند. پا درمیانی قدرت، سبب می ‌شود که آنها خود نتوانند هدف تعیین کنند و در پی تحقق آن شوند.

۴. آرمان شهرهائی که با «بکاربردن قدرت» باید ساخته گردند، همگی، بر اساس دوگانگی هدف و وسیله ساخته شده‌اند. غافل از این‌که هدف در وسیله بیان می ‌شود: هدف قدرت بمثابه وسیله، قدرت می ‌شود و نه آرمان شهر.

۵. در همه آرمان ‌شهرها، حتی آرمان ‌شهری که، در آن، مالکیت خصوصی از میان بر می‌ خیزد، اگر نه تا پیدایش آرمان ‌شهر، تا مرحله ‌ای که تحول بی ‌بازگشت می ‌شود، این مالکیت خصوصی است که بر مالکیت شخصی، حاکم است. بنابراین،

۶. تمامی آرمان ‌شهرها حاصل طی جبری مراحل هستند. حتی «جامعه امام زمانی که  قرار است در سطح جهانی سراسر عدل، تشکیل شود»، پس از آن، قابل تحقق می‌شود که جهان، سراسر، از ستم و فساد اشباع شده باشد. به سخن دیگر،

۷. آرمان ‌شهر الگوئی نیست که، هم اکنون و هم این‌جا، بکار هر فرد و هر جامعه، در تغییر رابطه‌ها و رشد انسان‌ها و عمران طبیعت، بنابراین، بنای جامعه‌، به ترتیبی بیاید که، آرمان‌شهر متحقق بگردد. زیرا این انسان‌ ها نیستند که، از  هم اکنون، از راه زدودن قدرت از پندار و گفتار و کردار و رابطه‌ ها، جامعه آرمانی را می ‌سازند.

۸. با نقشی که بیان‌ های قدرت پیشنهاد کننده آرمان ‌شهر به قدرت می ‌دهند، انسان‌ها و نیز جامعه‌ها را از رهبری خودانگیخته خویش غافل می ‌کنند و به سازمانی هم که مأموریت بنای آرمان ‌شهر را می‌سپارند، رهبری مستقل و آزاد نمی ‌بخشند. غافل از این ‌که آلتهای قدرت توانا به ساختن و زیستن در آرمان ‌شهر نمی ‌شوند. از این‌رو،

۹. رابطه ‌ای که میان انسان ‌ها و جامعه ‌های دیروز و امروز، با انسان ‌ها و جامعه‌ های آرمانی برقرار می ‌کنند، رابطه فقر با غنا، ناامیدی و غم و رنج با امید و شادی و آسودگی، دشمنی با دوستی و ناتوانی با توانائی و بی‌داد با داد، تضاد با توحید،  و… است، حال این‌که از فقر به غنا و از ناامیدی به امید و از… به… راهی نیست.

۱۰. آرمان ‌شهرها و روش رسیدن به آنها، مبهم هستند. آیا سازندگان می ‌دانسته ‌اند شفاف کردن هدف و روش، گرویدن مردم به اندیشه راهنمای ساخته آنها را غیر ممکن می‌کند؟ اگر می ‌دانستند و یا نمی ‌دانستند، نتیجه این ‌است که آرمان ‌شهری که ترقی باید پدید می ‌آورد، جهان امروز گشته‌است.

۱۱. در بیان‌ های قدرت، عدالت نمی ‌تواند میزان تمیز حق از ناحق تعریف شود. لذا میزانی که پندارها و گفتارها و کردارها بدان سنجیده شوند، وجود ندارد. از این‌رو، انسان‌ هایِ تسلیم شده می ‌توانند تا رسیدن به ویران ‌شهر، از آرمان شهر غافل بمانند.

هنوز، ویژگی ‌های دیگری را می‌توان بر این ویژگی‌ ها افزود. این ویژگی ‌ها و ویژگی ‌های دیگر بکار آن می‌آیند که انسان‌ ها هر آرمان ‌شهری که پیشنهاد می‌شود را بدانها بسنجند و در دام نیفتند. بدین‌قرار، آن آرمان شهری بکار الگو شدن می ‌آید، که هم در بی‌نهایت قرار بگیرد و هم بنای آن ‌را انسان ‌ها هم اکنون و همین جا آغاز کنند و با نشاندن تنظیم رابطه با حق برجای تنظیم رابطه با قدرت و با نشاندن ترکیب علم و فن و دیگر نیروهای محرکه با حق، برجای ترکیب نیروهای محرکه با قدرت، این مهم را تصدی کنند. هرگاه چنین کنند، در می ‌یابند که  چنین تصدی ‌ای نیازمند بیان استقلال و آزادی بمثابه اندیشه راهنما است.

 با وجود بی ‌اعتبار شدن مرام‌ ها، بنابراین، آرمان ‌شهرهای پیشنهادی آنها، آرمان شهرسازی از اعتبار نیفتاده ‌است. بلحاظ شتابی که تغییر بخود گرفته و اهمیتی که آینده یافته ‌است و نیز بدین لحاظ که بدون اندیشه راهنما عمل ناممکن است و بدون تعیین هدف، وارد هیچ عملی نمی‌ توان شد و تشخیص و تعیین هدف نیز به اندیشه راهنما ممکن می‌شود، در همان ‌حال که بن ‌بست اندیشه راهنما، پیشنهاد آرمان ‌شهر را ناممکن کرده‌است، آرمان شهر سازی همچنان ادامه دارد. به همین جهت نه تنها آرمان شهر سازی را کاری بایسته است، بلکه تاکید بر این است که آرمان شهر سازی تشویق و انواع آرمان شهرها، به یمن نقد، آینده را مشخص‌تر و راه به آینده را روشن‌تر بگردانند.

 

آبان ۱۴۰۰

تاریخ انتشار : ۱۸ آبان, ۱۴۰۰ ۱۰:۵۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی
پرنیان شفق

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها
پرنیان شفق

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

مطالعه »
پيام ها

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!

با کمال تاسف روی‌کرد سیاسی مقابله با ایران از سوی برخی کشورهای ذی‌نفوذ در جهان در کنار تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه کشور ما، مانعی عمده در برابر برگزاری دیدارهای دوستانه در مقابل تیم‌های قوی جهان، حتی امکان برگزاری اردوهای آمادگی، و وجود تجربهٔ بازی در این سطح برای ملّی‌پوشان ایران است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

مارکس؛ پیامبر، دانشمند، مصلح اجتماعی؟

رسیدگی به کشتن انسان، تاریخ انقضا ندارد

پیچیدگی زیستن در قومیت‌‏ها/ گفتارهایی درباره وضعیت زندگی زنان عرب، بختیاری و ترکمن که مشکلات‏شان کمتر به گوش دیگران می‌‏رسد

به یادِ ۹ یَلِ عاشق!

تقی رحمانی – از تپه‌های اوین سال ۵۵ تا زیرزمین ۲۰۹ در سال ۶۷

۵۰ سالگی جنایت در تپه‌های اوین/ تیرباران بیژن جزنی و ۸ زندانی دیگر با ادعای دروغ فرار از زندان