جمهوری اسلامی و حامیان آن باید بدانند که دل خوش کردن به برخی واژەهایی مانند برد ـ برد، بیشتر از هر چیز، سیاستمداران دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی را به مضحکه ای بدل کرده است. بازی برد ـ برد، فقط با موقعیتی متوازن امکان پذیر می گردد. در حالی که، با خرابکاری های ایدئولوژیک، همه قواعد شرکت در بازی برد ـ برد به هم می خورد. جمهوری اسلامی، در کمال ضعف و در آستانه از هم پاشیدگی درونی، به سوی میز مذاکره رفته است. علیرغم انصراف آمریکا از قرارداد برجام در دوران زمامداری دونالد ترامپ، اما جمهوری اسلامی نیز در به وجود آوردن تنش های سیاسی با غرب و همسایگان مسئولیت غیرقابل چشم پوشی دارد، به ویژه در جامعه دیگر از هیچ گونه اعتبار و حمایتی برخوردار نیست. و به همین دلیل، معامله پر سر و صدای قرارداد ۴۰۰ میلیارد دلاری ۲۵ ساله با چین، در هاله ای از ابهام باقی مانده است، و مردم ایران همراه با فعالین سیاسی و تحلیلگران اقتصادی و با استفاده از امکانات فضای مجازی آن را به چالشی جدی کشانده اند. مسئولان کشور حتی تا کنون به تقاضای مجلس فرمایشی خود نیز پاسخ نداده اند، و مضحک تر از همه اینکه حامیان به اصطلاح اصلاح طلب این قرارداد، خود نیز از محتوای آن خبری ندارند، اما در بحث هایی نفس گیر از آن به دفاع برخواستند که بیشتر از هر چیز باعث تمسخر خود شده اند.
حال بیاییم با یک جمع و تفریق ساده به این قراداد ذلت آور نگاهی بیندازیم: اگر مبلغ ۴۰۰ میلیارد دلار (این مبلغ یکباره وارد متن می شود بدون اینکه خواننده متوجه بشود اساس آن چیست)، را تقسیم بر عدد ۲۵ سال کنیم، حاصل تقسیم می شود عدد ۱۶. به این پرسش می رسیم که که آیا کشور ثروتمند ایران باید برای پرداخت مبلغ سالانه فقط ۱۶ میلیارد دلار، به مدت ۲۵سال، استقلال و امنیت خود را به حراج بازار چینی ها بگذارد؟ حامیان سند ۲۵ ساله چین و جمهوری اسلامی از درک یک حساب ساده و سرانگشتی وامانده اند، یا که خود را موظف دیده اند به هر صورت از “کیان” جمهوری اسلامی با منظری ایدئولوژیک در مقابل غرب دفاع کنند؟! و بدتر از همه، به حمایت های جهانی چین از جمهوری اسلامی امید بسته اند، که در اجتماع بزرگ سازمان همکاری شانگهای*۱، چین و روسیه جمهوری اسلامی را روی میز انتظار، به عنوان عضو ناظر و بدون حق رای جای دادند. عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای دو شرط اصلی دارد: رای موافق همه اعضای دائم ۲- نداشتن هیچ گونه تحریم از سوی سازمان ملل متحد. به دلیل عدم امضاء FATF توسط جمهوری اسلامی،*۲-، مناسبات مالی و بانکی رسمی آن مسدود مانده است.*۱- نکته دیگر، حمایت از “حزب نهضت اسلامی” تاجیکستان توسط جمهوری اسلامی است که متهم به کودتا در این کشور شده بود، که روابط دو کشور را تیره کرد. و به همین دلیل، کشور تاجیکستان با عضویت و حضور رسمی جمهوری اسلامی در سازمان همکاری شانگهای مخالفت نمود.
از طرفی دخیل بستن به جمهوری چین اشتباه غیر قابل جبران برای کشور ما خواهد بود. گرچه گاها دو کشور چین و روسیه در شورای امنیت سازمان ملل به شکل موردی از جمهوری اسلامی حمایت کرده اند، اما حمایت چین در چارچوب حفظ منافع ملی آن محدود است. چین معامله تقریبی ۴۰ بیلیون دلاری خود با آمریکا را مشروط به هیچ اما و اگری نمی کند. سهم جمهوری اسلامی، حتی در بین کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز، جزو شرکای اصلی چین محسوب نمی شود و سهم جمهوری اسلامی در تجارت خارجی چین در سال گذشته میلادی تنها سه دهم درصد “سه هزارم” بوده است.
باید تاکید نمود که بازار یک موضوع اقتصادی است، و میل به جهانی شدن دارد و روابط چین و آمریکا در چارچوب مناسبات دو کشور سرمایه داری تعریف می گردد. چین بزرگترین صادر کننده و همزمان بزرگترین وارد کننده جهان است. در صورت بروز هر گونه سکته سیاسی جدی در این مناسبات، باید درانتظار بیکاری میلیون ها نیروی کار از شهروندان خود شود. بنابراین از دو سوی، مدیریت این بازار، نیروی حفظ و امتداد این مناسبات اقتصادی به چشم می خورد. این نکته نیز باید مورد توجه قرار گیرد که در کشورهای غربی با توجه به بحران بیکاری و خطر شورش های اجتماعی، در تدارک بازگشت صنایع و قطع سهمیه گذاری در کشورهای رو به توسعه از جمله چین هستند که این امر به مفهوم درماندگی و پاشیدگی دنیای سرمایه داری نیست، زیرا آنچه که طی بیش از یک قرن اخیر شاهد آن بوده ایم این است کە سرمایه داری توانسته از ظرفیت های موجود خود استفاده کند و خود را از بحران های درون زای خود بیرون بکشاند و بتواند در شرایط جدید، از خود تعریف دیگری ارائه دهد و خود را مدیریت کند. اما به طور قطع عوارض بیشتری برای دیگر مرتبطین آن باقی خواهد ماند، که چین یکی از آن کشورها است.
کشور چین، به صنایع کلیدی و مادر کشورهای غربی از جمله آمریکا و اروپا و بطور مشخص آلمان به شدت نیازمند است، و اصولا با تکیه بر پروژه های سرمایه گذاری این کشورها رشد کرده است. بدون تامین آنها، رشد مناسبات سرمایه داری در کشور چین محدود خواهد ماند و از روند رقابت ها دور خواهد افتاد. در گزارش میخائیل گورباچف، آخرین رییس جمهور و دبیر حزب کمونیست شوروی، اشاره شده بود کە ما قادر شده ایم که موشک های بالستیک دقیقی بسازیم که با اختلافی تا حدود ده سانتیمتر بر هدف اصابت نماید، اما برای شهروندان شوروی نتوانسته ایم یخچال و تلویزیون مناسبی بسازیم. شوروی ها در ساخت و تولید ادوات نظامی پیشرفت های زیادی کردند که در حفظ سیستم آنها به دردشان نخورد و سرانجام از هم پاشیده شد. اما چین پس از درگذشت مائو تسه تنگ و با قدرت رسیدن تنگ شیائو پینگ، به این نکته و سرنوشت محتوم شوروی توجه کرده است و بر همین اساس در رعایت قواعد بازی در سیستم سرمایه داری جهانی تلاش کرده است. در واقع باید پذیرفت برای همه برنامه هایی که به ایجاد دولتی سوسیالیستی منجر خواهد شد، زمانی طولانی تری لازم می آید. اما بازار لیبرال، بر ستون های دیگری نیز استوار گردیده، که آزادی های اجتماعی، حضور احزاب متنوع، فعالیت تشکل های صنفی و حقوقی مستقل، دادگستری، حقوق فردی شهروندان از جمله آن ها هستند. دقیقا از همین نکاتی که برشمرده شد، چین نتوانسته خود را برهاند و اصولا در یک سیستم تک حزبی، امکان گشایشی در این موارد پیش نخواهد آمد و دائما ابزار هول و هراس دستگاه قدرت، نسبت به دیگر اندیشە ها، مخالف خوانی ها و مطالبات جامعه مدنی باقی می ماند. راستی، گرچه تا کنون به چگونگی تکوین سند ۲۵ ساله چین و جمهوری اسلامی پاسخی روشن داده نشده است و عده ای هم چشم بسته، با آن دل بسته اند؛ چه کسانی به “ماجرای حضور ۵ هزار نیروی امنیتی چین در ایران” پاسخ خواهند داد!*۳. مردم ایران، به مناسبات فعلی جمهوری اسلامی با شرکای خود، به ویژه چین و روسیه، بسیار بدبین هستند. ما شاهد اعتراض مردم ایران به حضور کشتی های ماهیگیری- بخوان ماهی خواری چینی ها بودیم. ما شاهد حاتم بخشی دولت روحانی در تقسیم بندی حدود دریای خزر بودیم که چگونه از سهم ایران به روسیه واگذار شد. در حالیکه تقسیم بندی جدید می بایست فقط در بخش شوروی سابق صورت گیرد. دروغ های شاخدار محمد جواد جواد ظریف را فراموش نخواهیم کرد. آیا چین، شریکی مطمئن است؟
زیرنویس:
*۱ ـ سازمان همکاری شانگهای (SCO)، سازمانی بیندولتی و با هدف همکاریهای امنیتی، انرژی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی تاسیس شده است.این سازمان در سال۱۹۶۶ میلادی توسط رهبران کشورهای چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان و سرانجام ازبکستان، با اهدافی چون مقابله با بنیادگرایی و اقدامات تروریستی ناشی از خلأ و یا قوام نیافتن قدرت در برخی کشورهای استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شد. هند و پاکستان نیز که البته پس از ایران درخواست عضویت دائم این سازمان را مطرح کرده بودند، در سال ۲۰۱۷ به عضویت دائم در آمدند.عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای دو شرط اصلی دارد: ۱- رای موافق همه اعضای دائم ۲- نداشتن هیچ گونه تحریم از سوی سازمان ملل متحد.
*۲ ـ گروه ویژه اقدام مالی “FATF، یک سازمان بین دولتی است که در سال ۱۹۸۹ به ابتکار کشورهای عضو گروه «جی ۷» تشکیل شد تا بررسیهایی درباره وضعیت قوانین مبارزه با پولشویی در بازارهای مختلف مالی را در سراسر جهان انجام دهد و نتیجه آن را در جلسات هر چهار ماه یک بار خود به اطلاع کشورهای عضو برساند تا این کشورها بتوانند ریسک سرمایهگذاری در بازارهای مالی هدف را بررسی و در مورد سرمایه گذارانی که به کشورهای مشکوک میروند احتیاط کنند. جمهوری اسلامی، حاضر به امضاء این سند مبارزه با پولشویی نشده است، بهمین دلیل ،روابط تجاری، بانکی و قرارداد های مالی جمهوری اسلامی مسدود مانده است.
۳- سازمان همکاری شانگهای (SCO)، سازمانی بیندولتی و با هدف همکاریهای امنیتی، انرژی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی تاسیس شده است.این سازمان در سال۱۹۶۶ میلادی توسط رهبران کشورهای چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان و سرانجام ازبکستان، با اهدافی چون مقابله با بنیادگرایی و اقدامات تروریستی ناشی از خلأ و یا قوام نیافتن قدرت در برخی کشورهای استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شد. هند و پاکستان نیز که البته پس از ایران درخواست عضویت دائم این سازمان را مطرح کرده بودند، در سال ۲۰۱۷ به عضویت دائم در آمدند.عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای دو شرط اصلی دارد: ۱- رای موافق همه اعضای دائم ۲- نداشتن هیچ گونه تحریم از سوی سازمان ملل متح.د
۴- لینک مرتبط: ماجرای حضور ۵ هزار نیروی امنیتی چین در ایران چیست؟