چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۴ - ۰۵:۴۵

چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۴ - ۰۵:۴۵

دوستِ دیرینِ من
دوستِ دیرینِ من بیا بغلت کنم دارد باران می‌آید خیلی وقت است… اینجا درهٔ اوین، آنجا بالایِ کوه، و دور، دریا، تنها، تَر…! ما هنوز هم همان اولِ دبستانیم: بلدی...
۲۰ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سید علی صالحی
نویسنده: سید علی صالحی
کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته نودوچهارم در ۵۴ زندان مختلف
کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام: در هفته ای که گذشت با خبر درگذشت کوروش خیری راننده اداره آموزش و پرورش خرم آباد که در اعتراض به اخراج از کار دست...
۲۰ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
نویسنده: کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"
مرگی که برایمان عادی شده!
رحیم قمیشی: احمد بالدی، دانشجوی ۲۰ ساله اهوازی هم مُرد. چرا مردمی که زیر پایشان طلای سیاه نهفته است باید از گرسنگی بمیرند. چرا ایران زیبا باید در فقر و...
۲۰ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رحیم قمیشی
نویسنده: رحیم قمیشی
جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان
جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با...
۲۰ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: پروین همتی
نویسنده: پروین همتی
نسل زِد چپ را چگونه می‌بیند؟ | مانا خسروشاهی در گفتگو با امید اقدمی
اتاق فکر چپ سبز: در این گفت‌وگو به موضوعی مهم و تعیین‌کننده در سپهر سیاسی ایران پرداختیم: نسبت نسل Z با گفتمان‌های سیاسی امروز ایران — به‌ویژه با پدیده‌ی چپ‌ستیزی...
۲۰ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: اتاق فکر چپ سبز
نویسنده: اتاق فکر چپ سبز
اخلاق مراقبت یا سیاست قدرت؟ نگاهی به کتاب برای حفظ زندگیِ دیگری
شهناز قراگزلو: در جهانی که خشونت، حذف و بی‌تفاوتی به امری روزمره بدل شده، جودیت باتلر در کتاب To Preserve the Other Life، با ترجمه‌ی مهسا اسدالله‌نژاد، پرسشی بنیادین را...
۱۹ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
بیانیه ۸۹۰ نفر از فعالان فرهنگی، مدنی، و سیاسی در محکومیت موج سرکوب و بازداشت پژوهشگران مستقل و چپ‌گرا
در شرایطی که جامعه درگیر بحران‌های پیاپی، بی‌عدالتی و نابرابری است، سرکوب اندیشه و تحلیل، به معنای تکرار بن‌بست‌ها و انکار آگاهی جمعی است. حق اندیشیدن و نقد کردن حقی...
۱۹ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: امضای جمعی
نویسنده: امضای جمعی

صلح و سازش در مه

باید بروم. ایستادن سخت شده است. برای رسیدن به صلح، باید این مهِ غلیظ را پشت سر بگذارم. اما رسیدن… حکایتِ دیگری‌ست!.......
زمان، تنها واقعیتی‌ست که هنوز جان دارد.

این نخستین جمله‌ای‌ست که پس از باز شدن چشمانم، ذهنم را پر می‌کند؛ آرام و بی‌صدا، چون مهی که در آستانهٔ صبح از میان دیوارها می‌گذرد.

از خواب بیدار می‌شوم. مه تا روی بالکن رسیده است. در را باز می‌کنم؛ هوای سرد به اتاق هجوم می‌آورد.

حشره‌ای از برگ سبزی بلند می‌شود، اما در دام مه گرفتار می‌ماند. تقلایش برای گریز بیهوده است.

فکر می‌کنم: «وقتی زمان، همچون این حشره، در مه گرفتار می‌شود، چگونه برای بودن دست‌وپا می‌زند؟»

ساعت هنوز کار می‌کند؛ ثانیه‌ها آرام می‌گذرند، بی‌آن‌که بدانند به کجا می‌روند.

از پنجره نگاه می‌کنم: همه‌چیز خاکستری‌ست؛ نه روز است و نه شب.

صدای زنی از میان مه می‌آید؛ مادری ست که با کودکش حرف می‌زند.

کودک در امتداد خیابان می‌دود، بازی در مه را تمرین می‌کند و از ته دل می‌خندد.

رادیو را روشن می‌کنم. ناگهان صدای گلوله‌ای در اتاق می‌پیچد.

درِ بالکن را می‌بندم تا پیرزن همسایه از صدا شکایت نکند.

صدایی از رادیو می‌گوید: «زندگی ادامه دارد؛ صلح را بپذیریم.»

فکر می‌کنم: بله، بله… ادامه دارد. اما چرا؟

پاسخی نیست، و شاید هم نیازی به پاسخ نباشد.

جوانه‌ای در گلدان باز می‌شود، شفاف و لرزان؛

چون نوزادی که در نخستین دم تولد، دست و پایش را در هوا می‌گشاید.

میز و صندلی ساکت‌اند، بی‌تفاوت؛ زمین هم همین‌گونه شده است.

به ساعت نگاه می‌کنم. عقربه‌ها روی شش آویزان‌اند.

زمان در مه، رفتارش را عوض کرده است.

باید بروم.

نمی‌دانم دیر شده یا نه، اما می‌دانم ایستادن و ماندن دشوارتر از رفتن است.

به جای معینی نمی‌روم؛ سال‌هاست که همیشه برایم دیر می‌شود.

با این‌همه، باز می‌روم. حتی در مهِ غلیظِ امروز.

گفتم که ایستادن برایم سخت‌تر از رفتن است.

به همسایه سلام می‌کنم؛ نانش را در کیسهٔ پارچه‌ای پنهان کرده است.

جوابی نمی‌دهد. یادم می‌آید، حتی اگر در را هم نمی‌بستم، او نمی‌شنید؛

گوش‌هایش سال‌هاست نمی‌شنوند.

سراسر خیابان در مه فرو رفته است.

در دوردست، نوک جرثقیلی در باد دیده می‌شود که پیراهنی سیاه را تکان می‌دهد.

شاید کلاغی آن بالا پر می‌زند.

رهگذران نگاه می‌کنند و شاید در دل می‌گویند: «خدا را شکر، من در این لباس نبودم.»

از خود می‌پرسم: «امروز روز شکرگزاری است؟»

کودکی بر خاک افتاده است.

کسی با صدایی گرفته می‌پرسد: «آیا این کودک، حاصل اشتیاقِ کسی بوده؟»

امروز، همه حق دارند در مه راه بروند و چیزی نبینند.

بیچاره همسایه‌ام امروز نه می‌شنود، و نه می‌بیند.

خاک هم رنگ دیگری دارد؛ شل‌تر، و بی‌حافظه‌تر. این طبیعی‌ست. به خود می‌گویم.

دنیا ساکت است، انگار مه دهان‌ها را پر کرده است.

وگرنه، حشره‌هایی که از مه می‌گریزند، همان‌جا تخم می‌گذاشتند.

پیرزنی در پیاده‌رو، با چشمان نیمه‌باز، دنبال چیزی می‌گردد.

گره روسری‌اش را شل می‌کند، سینه جلو می‌دهد تا نفسی تازه کند.

نمی‌دانم چرا، اما احساس می‌کنم شاید همین حرکت، آخرین مقاومت او باشد.

باید بروم.

ایستادن سخت شده است.

برای رسیدن به صلح، باید این مهِ غلیظ را پشت سر بگذارم.

اما رسیدن… حکایتِ دیگری‌ست!

تاریخ انتشار : ۱۸ مهر, ۱۴۰۴ ۰:۳۸ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

هیچ انقلابی از تلویزیون پخش نخواهد شد!

گودرز اقتداری: اکنون رییس جمهور ترامپ با حمایت اخلاقی که کمیته نروژی صلح نوبل به رهبر جدید اپوزیسیون ونزوئلا هدیه کرد، نیروی دریایی ایالات متحده را به دریای کارائیب گسیل داشته و حلقه محاصره نظامی حول تنها کشور نفت‌خیز منطقه را تنگ کرده است. در جهان یک قطبی قاره آمریکا نیروهای نظامی ایالات متحده بدنبال پا پس کشیدن اتحاد جماهیر شوروی از کوبا در ۱۹۶۳ هفت دهه است که رقیبی ندارند.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

دوستِ دیرینِ من

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته نودوچهارم در ۵۴ زندان مختلف

مرگی که برایمان عادی شده!

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

نسل زِد چپ را چگونه می‌بیند؟ | مانا خسروشاهی در گفتگو با امید اقدمی

اخلاق مراقبت یا سیاست قدرت؟ نگاهی به کتاب برای حفظ زندگیِ دیگری